آشنایی با جریانهای سلفی
سَلَفیّه یا سَلَفیگَری اندیشه و جریانی اجتماعی و مذهبی میان اهل سنت است که راهحل مشکلات مسلمانان را پیروی از شیوه سَلَف (مسلمانان متقدم) میداند. سلفیه با استناد به حدیثی از پیامبر اسلام(ص)، سه قرن نخستین اسلامی را بهترین قرون اسلامی تلقی میکند و برای کسانی که در این دوره زندگی کردهاند، مرجعیت فکری قائل است. سلفیگری همواره یکی از مسائل مهم و بحث برانگیز در مسیر تفکر اسلامی بوده است و ذهن محققین و پژوهشگران بسیاری را به خود معطوف کرده است. قرن هفتم هجری را میتوان نقطه عطفی در جریان اندیشه سلفی در دنیای اسلام دانست؛ در این دوره ابنتیمیه عقاید بنیادگرایانه اهل حدیث و حنابله را به صورت یک جریان فکری ارائه کرد. این جریان فکری تحت عنوان سلفیگری پس از چند قرن مسکوت ماندن شعله ور گردید و گسترش یافت. سه اقلیم مهم و تأثیرگذار مصر، عربستان و هندوستان هر کدام به نوعی تحت تأثیر این جریان بنیادگرایانه قرار گرفتند. در همین خصوص سایت فکرت در تبیین و جریانشناسی مسئله سلفیگری، سلسله درسگفتاری باحضور حجتالاسلام دکتر مهدی فرمانیان، عضو هیات علمی دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی ترتیب داده است که متن آن در ادامه تقدیم میشود:
فیلم جلسه اول درسگفتار را ببینید:
فکرت تیوی/ آشنایی با جریانهای سلفی
سرآغاز
امروزه در جهان اسلام جریانهای گوناگون سلفی بهوجود آمدهاند و ما شاهد جریان وهابیت هستیم که به رهبری عربستان سعودی و برخی از کشورهای جنوب خلیج فارس، با استفاده از رسانهها، سایتها و شبکههای ماهوارهای فراوان، بهصورت وسیع در حال گسترش تفکر سلفی و تکفیری خود هستند.
طبق بررسی برخی از محققان، امروزه در جهان بیش از 60 شبکه ماهوارهای و بیش از 5 هزار سایت، با زبانهای گوناگون به تبلیغ افکار وهابیت میپردازند. کتابی تحت عنوان «شیعهشناسی اهل سنت معاصر» از دکتر کامیار صداقتثمرحسینی وجود دارد که پیشنهاد میکنم آن را بخوانید. کتاب حاضر نشان میدهد که امروز معرفی شیعه در جهان اسلام توسط وهابیت صورت میگیرد؛ یعنی شیعه نتوانست خود را معرفی کند اما معرفی شیعه در جهان به دست وهابیت افتاده است.
دیوبندیه
جریان دیگر، جریان دیوبندیه است که طالبان از دل آن رشد کرد. دیوبندی مکتبی است که حدود 250 سال پیش در شبهقاره هند ظهور کرده و امروز وجه سیاسی آن را در طالبان مشاهده میکنیم. وجهه فرهنگی این تفکر نیز در مدارس و حوزههای علمیه دیوبند که شبهقاره هند را فراگرفته که با سازمان جماعت التبلیغ خودشان، به تبلیغ این مباحث میپردازند.
اخوانالمسلمین
جریان دیگری که میخواهیم مورد بحث قرار دهیم، جریان اخوانالمسلمین است. اخوانالمسلمین از سال 1928 تاکنون ظهور جدی داشت و به سمت تشکیل حکومت اسلامی حرکت میکند. این جریان اندیشه سلفی دارند که امروز در هفتاد کشور جهان نیز حضور پیدا کردهاند. امروز ما اردوغان را میبینیم که در ترکیه یک اخوانی است. همچنین مهاتیر محمد در مالزی، حسن ترابی در سودان، راشد الغنوشی در تونس، مُرسی در مصر و حماس در فلسطین از گروههای اخوانی هستند که ما امروز در جهان اسلام، آنها را میشناسیم و با اینها ارتباط و تعاملاتی هم داریم. اندیشه اخوانالمسلمین، چیستی، تاریخ، نوع تعاملات ما با اخوانالمسلمین از مباحثی است که باید در اینباره سخن بگوییم.
سلفیهای جهادی
جریان بعدی، جریان سلفیهای جهادی است. تکفیریترین گروه سلفیها که امروز از دل سلفیهای جهانی، القاعده و از دل القاعده نیز داعش بیرون آمده است. داعش از تکفیریترین گروههایی است که از دل سلفیهای جهادی خارج شد. اینکه به آنها میگویند سلفیهای جهادی به دلیل میزان اعتبار جهاد در نزد آنهاست؛ اما امروز این گروههای تکفیری چه جایگاهی در میان مسلمانها دارند و با چه سازوکاری توانستهاند جوانان مسلمان را به خود جذب کنند باید بحث و تبیین شود.
القاعده
القاعده گروه دیگری هستند که امروزه در جهان اسلام حضور جدی دارند و در برخی از سرزمینها با نیروهای آمریکا میجنگند و نیز در برخی مواقع با آمریکا تعامل دارند و در جنگ یمن نیز در کنار عربستان با حوثیها میجنگند. اینکه القاعده چه گروهی هستند که به این شکل تنوع در رفتار و شیوه برخورد را ما از القاعده میبینیم.
گروه بوکوحرام را در کشور نیجریه داریم که از گروههای سلفی جهادی هستند. البته یک زمانی القاعدهای بودند و سپس داعشی شدند و امروز هم به نوعی بهصورت مستقل کار خودشان را در نیجریه پیش میبرند. عدهای از همین سلفیهای جهادی، اعم از داعشیها را دیدیم که به مجلس شورای اسلامی و مرقد امام خمینی حمله کردند. البته میدانید که اینها بر اساس یک مبنا به مجلس حمله کردند. آنها اعتقاد داشتند که مجلس شورای اسلامی، مجلس شرکی است و اعتقاد دارند که مرقد امام نیز یک مرقد شرکی است. آنها به همین دلیل این حملات را انجام دادند.
عدهای از همین افراد در 31 شهریور در رژه اهواز به نیروهای مسلحی که در حال رژه بودند حمله کردند و ما شاهد آن اتفاق تلخ بودیم. این داعشیها چه کسانی هستند و چه اندیشهها و مبانی فکری دارند؟ امروز چه قدرتی دارند؟ امروز در تعدادی از مساجد شیعیان در افغانستان حملات انتحاری انجام دادند و افراد زیادی را به شهادت رساندند. چرا شیعیان در نوک حمله داعشیان قرار دارند که اینها را نیز بیان خواهیم کرد.
دو جریان دیگر نیز داریم که آنها زیاد قوی نیستند؛ یکی جریان سلفی زیدی است که در برخی از علمای زیدیه ظهور کردند. مقبل الوادعی جزو آخرین افرادی بود که در سال 1420 از دنیا رفت. شیخ الجوری فرد دیگری است که همین الآن از جنگ حوثیها با عربستان کنار کشیده است. شیخ الجوری از طیف سلفیهای زیدی است که در یمن حضور دارند و با کنار کشیدن از فضای جنگ، عربستان به همین تازگی، مرکز حدیثی او را بمباران کرد.
سلفیهای شیعی
گروه آخر نیز سلفیهای شیعی هستند. عدهای از شیعیان هستند که طرفدار این تفکرات شدهاند. از سیدابوالفضل برقعی و سیدمصطفی حسینی طباطبایی که الآن طباطبایی در تهران حضور دارد. سایت قرآنیون برای شاگرد او بود که از او جدا شد و به نقد افکار سیدمصطفی حسینی طباطبایی میپردازد. تعداد اینها بسیار کم است؛ اما جریان سلفیها در اهل سنت بسیار پررنگ است و بهنظر میرسد هر روز نیز رشد این گروهها جدیتر میشود.
تفکر حاضر در میان اهل سنت ظهور و بروز جدی پیدا کردهاست. ما باید در ابتدا درباره فرق و مذاهب اهل سنت مطالبی را بیان کنیم که چگونه از میان اهل سنت سلفیها بیرون آمدند و سپس باید تعریف کنیم که سلفی به چه معنا و مفهومی است؟
سلفی چیست؟
سلفی معانی بسیار متنوعی دارد. هر کسی که کلمه سلفی را به کار میبرد، یک معنایی را اراده میکند که در اینباره نیز باید سخن بگوییم. وقتی میگوییم اینها سلفی هستند به چه مبنا و معنایی نظر داریم که سپس باید به تک تک آنها بپردازیم و دربارهشان سخن بگوییم. ما الآن تخمین میزنیم که حدود 250 تا 300 میلیون سلفی در جهان داریم. اینها در طول 250 سال ظهور و بروز پیدا کردهاند و امروز نیز رشد اینها سریعتر شده که کمتر نشده است. برخی خیال میکنند که رشد سلفیت در جهان اهل سنت کند شده که در صورتی که این تفکر صحیح نیست و ما در آینده با سلفیهای متعدد و متنوع یا شاید جریانهای جدیدی میان اهل سنت روبرو شویم که از اکنون باید بدانیم که این افراد چه کسانی هستند و ما باید چگونه با آنها تعامل و رفتار داشته باشیم.
از آن جهت که تمام گروههای تکفیری از دل سلفیها بیرون آمدهاند، ما باید سلفیها را بشناسیم. البته از آن جهت هم که سلفیها از دل اهل سنت بیرون آمدهاند، باید مذاهب اهل سنت را نیز بشناسیم. به این جهت برای بحث اول، یک تقسیمبندی کلی از فرق و مذاهب اسلامی انجام میدهم، برای اینکه این تقسیم بندی و کلماتی که استفاده میکنم و عناوین مذاهبی که ذکر میکنم، در تکتک معرفی جریانهای سلفی مورد استفاده قرار میگیرد.
اگر میخواهیم نمودار کلی از فرق و مذاهب اهل سنت را بشناسیم باید از تقسیمبندی که در اسلام وجود دارد، استفاده کنیم. اسلام مجموعهای از اعتقادات، احکام و اخلاق و سنتی است که رسول گرامی اسلام(ص) برای عالمیان به ارمغان آورد؛ بنابراین اگر این تعریف اسلام را بپذیریم، میتوانیم بگوییم که اسلام دارای سه بخش است. بخش اول اعتقادات است. در اینجا عقاید خاص پنجگانهای که بهکار میبریم نیست، بلکه هر اندیشه و عقیدهای که در هر حوزهای داریم را شامل میشود که میتواند حتی اندیشه تفسیری، حدیثی، رجالی یا اندیشهای که به عقاید و کلام ارتباطی نداشته باشد؛ اما در فهم دین تأثیرگذار است را به حساب آورد.
به دلیل اختلافاتی که در میان مباحث اندیشهای در میان مسلمانان رقم خورد، از این اختلافات، فِرَق و مذاهب کلامی به وجود آمدند. به فِرق و مذاهبی که از دل اعتقادات بیرون آمدهاند، فرق و مذاهب کلامی میگویند. مذاهب کلامی که در تاریخ به وجود آمده، زیاد هستند؛ اما در یک تقسیمبندی کلی، فِرق و مذاهب کلامی به سه بخش فِرق و مذاهب کلامی اهل سنت، فِرق و مذاهب کلامی شیعه و فرق انشعابی یا انحرافی از اسلام تقسیم میشود که ما به سراغ فرق اهل سنت میرویم.
در طول تاریخ فرقههای متعددی بهوجود آمدند که ما امروز با چهار مذهب کلامی در اهل سنت روبهرو هستیم که از اسامی اینها بسیار استفاده خواهیم کرد.
اشاعره
یکی از فرقههایی که امروز در جهان اسلام ظهور و بروز زیادی دارد، اشاعره هستند. اینها پیروان امام ابوالحسن اشعری، یکی از علمای اهل سنت هستند که از نظر فکری، یک مکتب جدیدی در اهل سنت به اسم خود تعریف کرد. امروز ما تخمین میزنیم که حدود 500 میلیون اشعری در جهان داشته باشیم. اکثر مالکیان و شافعیان جهان، اشعری هستند. دانشگاه الازهر در مصر، دانشگاه زیتون در تونس و دانشگاه امام غزالی در مالزی نیز تفکر اشعری را دنبال میکنند. اشعریها با سلفیها مخالفند و برعکس. این مخالفت در آثار متعددی که نوشتهاند، خودش را نشان میدهد.
ماتریدیه
تفکر دوم، تفکر ماتریدیه است که پیروان ابومنصور ماتریدی هستند. او هم یک عالمی از علمای اهل سنت است که یک مکتب کلامی به این عنوان ایجاد کرد. اکثر حنفیهای جهان از نظر فکری ماتریدی هستند. اگر کسی بخواهد طالبان را بشناسد باید حتماً ماتریدی و فقه حنفی را بشناسد. طالبان از نظر فقهی، حنفی و از نظر کلامی ماتریدی هستند. به همین جهت یک گروه بسیار بزرگ حدود 500 میلیون، در جهان اسلام طرفدار این تفکر هستند که بیشتر در شرق جهان اسلام زندگی میکنند. ماتریدیها و سلفیها با هم در تضاد هستند.
اهل حدیث
تفکر دیگر اهل حدیث است. اهل حدیثیها همیشه با اشاعره و ماتریدیها در طول تاریخ نزاع داشتند؛ چرا که اینها حدیثگرا و آن دو عقلگرا هستند. اهل حدیث اهل تأویل نیست و آن را قبول ندارد؛ اما اشاعره و ماتریدیه تأویل را قبول دارند که دعواهایی در تاریخ داشتهاند که گاهی اوقات به زد و خورد و جنگهای فرقهای در بغداد منجر شد.
طیف اهل حدیث همیشه در طول تاریخ در اقلیت بودند؛ اما سر و صدای زیادی داشتند. از دل اهل حدیث سلفیها بیرون آمدند. پس میتوان گفت تفکر سلفی در ابتدا از دل اهل حدیث بیرون آمد؛ یعنی با گرایش حدیثگرایی در مقابل گرایش عقلگرایی اشاعره و ماتریدیه بهوجود آمد؛ اما اتفاقاتی افتاد و کسی که سلفیت را بهوجود آورد حرفهایی زد که برخی از اهل حدیث نیز حرفهای او را قبول نداشتند؛ بنابراین دو جریان بهوجود آمد، یکی اهل حدیثهایی که حرفهای علمای قدیم را قبول داشتند و ادامه دادند و دیگری جریان جدیدی که ترکیبی از اهل حدیث و حرفهای جدید ابن تیمیه بود. این چنین ما تفکری در تاریخ را تحت عنوان تفکر ابن تیمیه شاهد بودیم.
گفتیم که اسلام سه بخش است. در بحث احکام، علم فقه متکفل آن است. اختلافاتی که میان مسلمانها از نظر فقهی وجود داشت، موجب شکلگیری مذاهب فقهی مختلف شد. شما امروز چهار مذهب فقه حنفی، فقه شافعی، فقه مالکی و فقه حنبلی را دارید. این چهار مذهب از مذاهب مهم اهل سنت هستند که ما الآن تخمین میزنیم که حدود 600 میلیون حنفی، 350 میلیون شافعی، 250 میلیون مالکی مذهب و حدود 45 میلیون حنبلی در جهان داشته باشیم.
فقه سلفی
جریان پنجمی در جهان اسلام و اهل سنت تحت عنوان «فقه سلفی» در حال رشد پیداکردن است. فقه سلفی چند ویژگی دارد؛ یک، قائل به انفتاح باب اجتهاد هستند که هرکسی میتواند به سراغ کتاب و سنت برود و خود مجتهد شود. البته چون این تفکر را ابن تیمیه آورد، میتوانیم به این فقه، فقه سلفی بگوییم. اینها تقلید را از ابوحنیفه و شافعی حرام میدانند. در حال حاضر در جهان اسلام، داعشیها، القاعدهایها، اخوان المسلمین، وهابیها و… قائل به انفتاح باب اجتهاد هستند و برخی از اینها قائل به حرمت باب تقلید هم هستند. از همین رو جریان جدیدی به نام فقه سلفی وجود دارد. اگر امروز خیلی از داعشیها این کارهای عجیب و غریبی میکنند، به این دلیل است که خودشان را مجتهد مطلق میدانند و فکر میکنند همه اسلام را میشناسند. طبق یک روایت فتواهای عجیب و غریبی میدهند؛ برای مثال خلبان اردنی را آتش میزنند و وقتی پرسیده میشود که چرا این فتوا را دادید، میگویند که من مجتهد هستم و چنین احساسی کردهام!
مذاهب صوفی
جریان بعدی که با آن روبرو هستیم در بحث اخلاق، از اختلافاتی که در اخلاق وجود دارد، مذاهب صوفی تشکیل شدند. ما امروز فکر میکنیم که حدود 100 طریقت صوفی در جهان اسلام داشته باشیم و تخمین زده میشود که بین 350 تا 850 میلیون نفر هستند. از نظر سلفیها، همه صوفیها مشرک و منحرفند؛ بنابراین یک دعوای جدّی میان صوفیها و سلفیها وجود دارد.
ما سلفیهای متعددی داریم که گرایشات صوفیانه دارند که باید به اینها بپردازیم. آنچه که اهمیت دارد، ابن تیمیه، ضدّ صوفیها بود و بهصورت متعدد فتوا به کفر، شرک و قتل صوفیها داده است. به همین دلیل یک دعوای جدی میان صوفیها و سلفیها وجود دارد. داعشیها اکثر کسانی که از اهل سنت کشتهاند، صوفیها بودهاند. البته طالبانیها و اخوانیها گرایش مختصری به صوفیه دارند. این اختلافات باعث دعوای جدی میان صوفیها و سلفیها شده است تا کتابهای متعددی که علیه هم دیگر نوشتهاند.
طریقتهای قادریه، نقش بندیه، رفاعیه، شازلیه، تیجانیه، خلوتیه، کبرویه، کشتیه و… وجود دارند که مهمترین طریقتهای صوفی سُنی هستند؛ اما سلفیها آنها را مشرک میدانند. فهم این اختلافات و این تطابقات در فهم جریانها سلفی و نوع تعاملشان با دیگر مذاهب بسیار حائز اهمیت است.
ادامه دارد…
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0