آسیبشناسی آزادی «زن» در فرهنگ غرب
مسئله زن، یکی از مباحثی است که اندیشمندان، متفکران و جریانهای شرقی، غربی و اسلامی نگاههای متفاوتی به آن دارند. در یک نوع بررسی میتوان رویکرد غرب و اسلام نسبت به زنان و دختران را همزمان مورد بررسی قرار داد. در این یادداشت، نگاه اسلام و مغربزمین به مسئله زن در آراء و اندیشههای حضرت آیتالله خامنهای، به عنوان یک متفکر اسلامی و رهبر سیاسی – اجتماعی برجسته، مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان، راهکارهایی برگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب جهت مقابله با تهاجم فرهنگی غرب به سایر ملل و به ویژه امت اسلامی در مسئله زنان و دختران، ارائه میگردد.
مفهوم آزادی با توجه به موضوع زن
معنای آزادی در نگرشهای مختلف به هستی اعم از اومانیستی و دینمدارانه تفاوت دارد. در پارادایم اسلام، «آزادی ریشه الهی دارد و حرکت علیه آزادی، حرکت علیه یک پدیده الهی است».[1] در تفکر اسلامی همچنین «مبارزه برای آزادی، یک تکلیف است؛ چون مبارزه برای یک امر الهی است».[2]
در اسلام آزادی موهبتی الهی به شمار میآید که خداوند متعال در وجود انسان قرار داده تا به کمک آن خود را از قید و بندهای درونی و بیرونی برهاند و از بردگی نفس به بندگی حق نائل شود. این وظیفه زمانی محقق میشود که انسان از دستورهای حق پیروی کند و آزادی را برای پیروی از قوانین شریعت به کار برد. به عبارت دقیقتر آزادی در اسلام به معنای رهاشدن از هر قید و بندی نیست، بلکه به معنای رهاشدن از نفس برای رسیدن به سعادت است. بنابراین در اسلام تلاش برای از میان بردن موانع و دستیافتن به آزادی فراتر از یک حق، بلکه تکلیف شرعی است که خداوند بر عهده انسان قرار داده است.
در مسئله زنان نیز همین معنی از آزادی برداشت میشود که زنان به عنوان یک انسان، دارای وظایفی هستند که خداوند بر عهده آنها نهاده و برای انجام این وظایف باید از آزادی استفاده کرد. یکی از این تکالیف که به زنان اختصاص دارد، مسئولیت مادری و همسری است.
در مقابل، لیبرالیسم غربی مجموعه روشها، نگرشها، سیاستها و ایدئولوژیهایی است که عمدهترین هدفشان فراهمآوردن آزادی هر چه بیشتر برای فرد است. بهطور کلی بعد از رنسانس، مکاتب بسیاری در غرب شکل گرفت که ریشة تمامی آنها، آزادیخواهی منهای رویکرد دینی بود.
از نظر حضرت آیتالله خامنهای نیز «آزادی انسان در غرب، منهای حقیقتی به نام دین و خداست. لذا ریشة آزادی را هرگز خدادادگی نمیدانند. هیچکدام نمیگویند که آزادی را خدا به انسان داده است».[3] انسان در غرب موجودی آزادِ آزاد است نه آزادِ مسئول، بنابراین در حوزه مرتبط با زنان نیز آزادی به معنای مجاز بودن هر نوع اراده و انتخاب، و از طرفی تنها راه رسیدن به برابری کامل زن و مرد است.
مصادیق آزادی زن در اسلام از نظر رهبر انقلاب
از دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای مصادیق آزادی زن در اسلام، شامل سه حیطه مرتبط با هم است:
الف) حیطه فردی: در قرآن کریم به صراحت اشاره شده: هر زن یا مردی، عمل صالحی انجام دهد به حیات طیبه خواهد رسید. برای تحقق این امر افراد باید آزاد باشند تا بتوانند عمل و رفتار خویش را انتخاب کنند و در این زمینه تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد. در همین راستا، رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «در این دیدگاه [اسلام]، زن و مرد با یکدیگر هیچ تفاوتی ندارند. در تاریخ، زنان بزرگ و برجستهای حضور داشتهاند؛ همچنان که مردان بزرگ و برجستهای بودهاند».[4]
ب) حیطه خانوادگی: «به نظر اسلام، زن در انتخاب همسر آزاد است و هیچ کس نمیتواند در مورد انتخاب همسر، بر هیچ زنی چیزی را تحمیل کند. یعنی حتی برادران زن، پدرِ زن -خویشاوندان دورتر که جای خود دارند- اگر بخواهند بر او تحمیل کنند که تو حتماً باید با شخص مورد نظر ازدواج کنی، نمیتوانند و چنین حقّی را ندارند. این، نظر اسلام است».[5]
ج) حیطه اجتماعی: در نگاه اسلام زنان در همه حیطههای اجتماعی «اعم از فعّالیت اقتصادی، فعّالیت سیاسی، فعّالیت اجتماعی به معنای خاص، فعالیت علمی، درسخواندن، درسگفتن، تلاشکردن در راه خدا، مجاهدتکردن و همة میدانهای زندگی در صحنه جامعه میتوانند حضور فعال داشته باشند. در اینجا هم میان مرد و زن در اجازة فعّالیتهای متنوّع در همة میدانها، هیچ تفاوتی از نظر اسلام نیست».[6] البته این حضور اجتماعی چند شرط اساسی دارد، که عبارتند از:
- تناسب فعالیت اجتماعی با جسم و روح زنانه.[7]
- آسیبنرساندن فعالیت اجتماعی به وظایف و تکالیف زنان.[8]
- رعایت حریم محرم و نامحرم در اجتماع.[9]
مصادیق آزادی زن در فرهنگ غرب از نظر رهبر انقلاب
طبق سخنان حضرت آیتالله خامنهای، بیشترین معنای آزادی در غرب برای زنان، آزادی از قید پوشش و حجاب است. به طور کلی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب، از جمله مصادیق آزادی زن در فرهنگ غرب اینها هستند:
الف) آزادی از قید حجاب و پوشش: «یکی از مصادیق آزادی در فرهنگ غرب، آزادی در پوشش و نوع لباس است؛ اما آنچه در واقعیت فرهنگ غرب میتوان مشاهده کرد، نه آزادی در پوشش، بلکه آزادی از قید پوشش و حجاب مطرح است. مهمترین علت و سند این موضوع، ندادن حداقل حقوق به اقلیتهاست که دختران مسلمان به جرم پایبندی به حجاب از حق آموزش و تحصیل محروم میشوند».[10]
ب) آزادی اختلاط زن و مرد در جامعه: «در فرهنگ غرب بنای اصلی بر این است که زن و مرد با هم آزادانه رفتار کنند و این به هیچ وجه به معنای آزادی زنان در مباحث علمی، درس خواندن و شرکت در امور سیاسی نیست وگرنه برآورد اینچنین خواستههایی با اختلاطنکردن زن و مرد، آنگونه که در فرهنگ غرب مطرح است نیز امکانپذیر است».[11]
ج) آزادی زن از قید ازدواج و تشکیل خانواده:[12] در غرب، ازدواج تنها به عنوان ابزار تشکیل سلول اساسی جامعه اهمیت دارد؛ ولی اگر فرض شود که ارزشهای اخلاقی جوامع تغییر کند و سلول اساسی تشکیلدهنده جامعه، آزادی بدون ازدواج باشد، دیگر از اهمیت برخوردار نخواهد بود.
د) آزادی زنان از وظیفه پرورش فرزندان:[13] آزادی از وظیفه پرورش فرزند و سپردن این وظیفه به نهادهای دولتی از جمله مصادیق آزادی زنان در مغربزمین است. «سیمون دوبووار»[14]، از نظریهپردازان فمینیسم معتقد است «ازدواج» و «مادری»، دو قید و اسارت فراروی زنان است؛ او راه علاج را در نفی ازدواج و مادری و یافتن روح آزاد میداند.
آسیبشناسی آزادی زن در فرهنگ غرب
رواج زیاد تمایلات جنسی در جامعه غربی، آسیبهایی به کل جامعه انسانی و به خصوص زنان و دختران وارد کرده است. برخی از این آسیبها عبارتند از:
الف) عمل برخلاف فطرت انسانی: «غرب با اصرار بر برهنگی و بی بندوباری زن و مرد، بر خلاف فطرت و طبیعت انسان عمل کرده و به این روش باعث تضییع حقوق زنان در فرهنگ غرب شده است.[15] در واقع فرهنگ غرب سرشار از جاهلیت و متاثر از فرهنگ یونان و روم باستان، ارزش و اعتبار زن را به این میداند که خود را در چشم مردان آرایش کند و او را اینچنین تحسین میکنند».[16]
ب) سوء استفاده از زن و تحقیر او: «در فرهنگ غرب به لحاظ تفکر مادیگری و عمل در راستای چنین نگرشی که البته برپایه فرهنگ رومیایی است و به علت ویژگیهای ظاهری و جسمی زن احترام و ارزشی که زن در فرهنگ غرب داراست در راستای تحقق یکی از پستترین خصلتها و غرایز مادی بشری انجام میشود».[17]
ج) همجنسگرایی: «اکنون در دنیای غرب، همجنسگرایی از دردهای بزرگ و ناعلاج است. آنطور ادبیات پردهدرانه و عریان در زمینه مسائل جنسی و ارتباط زن و مرد را به میان آوردن، آنطور جنس زن را یعنی همان بخش زیبا و لطیف و مستور و در پردة وجود بشر را برای شغل و برای تبلیغات و برای کار به میدان کشاندن، از لبخند او و از زیباییهای او، از جسم او، از چهره او برای ترویج فلان جنس بیارزش و پست برای به دست آوردن پول استفادهکردن، این مسائل را هم به دنبال دارد. طبیعی است این کارها را دنیای غرب و سیاستهای غربی کرده است».[18]
راهکارهای مقابله با تهاجم فرهنگی غرب در مسئله زن
براساس آنچه گفته شد نگرش اسلام و غرب به زنان بسیار متفاوت است، تا حدی که میتوان گفت زن در مغربزمین ارزش و جایگاه رفیعی ندارد. بسیاری از مفاهیم ارزشی غرب، در فرهنگ اسلامی ضد ارزش بوده و با کرامت و شرافت انسانی در تضاد است، رویکرد نسبت به زنان نیز جزئی از این مسئله است. از طرف دیگر باید به این مسئله نیز توجه داشت که غربیها از هر عرصهای برای تحمیل ارزشهای خود به سایر ملل استفاده میکنند. تغییر فرهنگ خانواده و اثرگذاری بر روی زنان و دختران، آن هم در جوامع اسلامی، نسبت به سایر ملتها از اهمیت بیشتری برای غربیها برخوردار است؛ چراکه مردم کشورهای غیر اسلامی کمابیش به تفکرات غربی نزدیک هستند و لذا در این زمینه اولویت غربیها با تغییر در ارزشهای مسلمانان به ویژه زنان و دختران است. تلاش برای تحمیل ارزشهای غربی و بیگانه به ملت اسلامی به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «تهاجم فرهنگی» نام دارد که بخشی اعظمی از آن متوجه زنان و نهاد خانواده میشود. لذا توجه و به کارگیری راهکارهایی برای مقابله و مواجهه با جنبههای منفی فرهنگ غرب و نگرش آن به زن و دختران ضروری به نظر میرسد.
در ادامه راهکارهای مقابله و مواجهه با تهاجم فرهنگی غرب در مسئله زن از منظر حضرت آیتالله خامنهای مختصراً مورد بررسی قرار میگیرد:
- برخورد حکیمانه با فرهنگ غرب
در برخورد با هر پدیده رفتار خردمندانه باعث جلوگیری افتادن در دام افراط و تفریط خواهد شد. در مواجهه با فرهنگ غرب به خصوص در مسئله زنان نیز اگر صرفاً جنبههای منفی این فرهنگ را مورد توجه قرار دهیم و جنبههای مثبت را نادیده بگیریم، اثر منفی خواهد داشت و حتی میتواند منجر به بدبینشدن زنان و دختران جوان نسبت به مبانی فکری دینی شود. از نظر آیتالله خامنهای «معنای برخورد حکیمانه این نیست که همیشه ردکننده مسائلی باشیم که غربیان به آن رسیدهاند و یا موضع دفاعی بگیریم، بلکه باید موضع و حرکت صحیح داشته باشیم. در مواجهه با غرب گاهی یک پدیدهای است که آن را میتوانیم قبول کنیم، گاهی پدیدهای است که میتوانیم آن را اصلاح کنیم، گاهی پدیدهای است که میتوانیم یک ذیلی برایش تعریف کنیم و با آن ذیل مشکل را برطرف کنیم. اما نکته مهم این است در مقابل تهاجم حالت انفعالی به خود نگیریم که خسارتبارترین کارهاست».[19]
بنابراین رهبر معظم انقلاب طرفدار نگرش حکیمانه و همهجانبه به فرهنگ غربی هستند و لذا از نظر ایشان بایستی منصفانه از فرهنگ غرب انتقاد کرد، چراکه «در بین غربیها هم متفکران، فلاسفه و انسانهای صادق و صالحی هستند،[20] و یقیناً مردان و زنان خوب و نجیبی هستند که درباره مشکلات امروزة غرب با دیدی نقادانه سعی در اصلاح آنها دارند و از جایگاه امروزین زن در غرب اظهار نگرانی میکنند»[21].
- غنیسازی فرهنگ به وسیله تعامل فرهنگی با سایر ملتها
تعامل فرهنگی میان ملتها همواره در طول تاریخ وجود داشته و باعث رشد و تعالی فرهنگها شده است. در اسلام نیز تبادل فرهنگی به چشم میخورد و این دین الهی موضع منفی در این باره ندارد. قرآن کریم نیز در آیاتی نظیر آلعمران/۱۳۷، نمل/۶۹ و عنکبوت/۲۰ به اندیشه و تفکر درباره احوال ملل دیگر تأکید کرده است. در آیه ۱۸ سوره مبارکه زمر آمده است: «کسانی که گفتار و سخنان دیگران را میشنوند و بهترین آن را پیروی میکنند، آنان خردمندان هستند».
رهبر معظم انقلاب ضمن اینکه نگرشی حکیمانه و به دور از افراط و تفریط به فرهنگ غربی دارند، به این نکته مهم نیز اشاره میکنند که «فرهنگ غرب، مثل فرهنگ شرق، مثل فرهنگ هر جای دیگر دنیا یک فرهنگ است که مجموعهای از خوبیها و بدیهاست. یک ملت عاقل و یک مجموعه خردمند، آن خوبیها را میگیرد، به فرهنگ خودش میافزاید، فرهنگ خودش را غنی میسازد و آن بدیها را رد میکند».[22]
- جایگاه اندیشه و علمآموزی در حل مشکلات زنان
رهبر معظم انقلاب اساساً توجه ویژهای به کسب علم، معرفت و دانش دارند و در بیاناتشان همواره نسبت به این مسئله تأکید میکنند. در مسئله زنان و مقابله با تهاجم فرهنگی غرب نیز همین اصل وجود دارد و کارساز است. لذا ایشان مطالعه، دقت، تحقیق، ورود به مسائل مبتلابه روز و اهتمام به کارهای دینی را جزو وظایف حتمی و مسلم زنان میدانند.[23]
از جمله راهبردهایی که رهبر معظم انقلاب در مواجهه با فرهنگ غرب بیان میکنند این است که «زنان مسلمان باید به معلومات خود اضافه کنند و در پرتو آن بتوانند به معارف اسلامی زندگی بیشتر بیندیشند. از این طریق است که میتوان با تجملات، زینتهای بیهوده و خودنماییهای غربی مبارزه کرد؛[24] زیرا ملتی که فاقد علم باشد، در معادلات امروز جهانی محکوم به عقبماندگی، ذلت و فرودستی است.[25] افزایش آگاهی و علم در زنان باعث میشود که به شأن انسانی خویش واقف شده و پوچی و بیاساسی تبلیغات استکبار جهانی را درک کنند».[26]
نکته قابل توجه دیگر در دیدگاه آیتالله خامنهای نحوه مواجهه با علم غربی است. ایشان ضمن تفکیک علم غربی از فرهنگ غربی، تأکید میکنند که «پیشرفت علمی در غرب هیچگاه به معنای برتری فرهنگی آنان نیست و این مغالطه بزرگی است که کسی بگوید علم غربیها خوب است، پس ناگزیر باید منش، اخلاق و فرهنگ آنها را هم پذیرا باشیم».[27]
- راهبرد اسلامی در برخورد با موضوع زن در سه حوزه فردی، خانوادگی و اجتماعی
زنان در جوامع امروزی با مشکلاتی مواجه هستند. این مشکلات گاهی مربوط به نداشتن دیدگاه درست جامعه نسبت به زنان است و گاهی مربوط به نقصی میشود که در تصویب و یا اجرای قوانین وجود دارد. از نظر رهبر معظم انقلاب «برای حل معضلات زنان، باید از هرگونه گرایشهای فمینیستی و جنسستیزی پرهیز شود[28] و این تصور که فرهنگ غرب توانسته با بحثی به نام فمینیست مشکلات زنان را حل کند، از اذهان پاک شود. تنها راهکار حل مشکلات زنان بازگشت به اندیشههای اسلامی است.[29] زیرا اسلام هم آن مرتبه و رتبهای که برای انسانیت قائل است برای زن نیز قائل میباشد و هم با ارزشگذاریها و تدوین قوانین و مقررات و احکام لازم مسیر حرکت به سمت کمال را برای زنان فراهم ساخته است».[30] از نظر آیتالله خامنهای «در این زمینه باید قوانین و مقرراتی را تصویب کرد[31] که متناسب با اندیشهها و آرمانهای جدید، ولی در چارچوب ارزشهای اسلامی باشد».[32]
یکی از مهمترین راهبردهایی که رهبر معظم انقلاب برای حل مشکلات زنان بیان میکنند این است که از نگاه اسلام جایگاه زن را باید در سه حوزه مجزا و در عین حال متصل به هم مورد واکاوی و توجه قرار داد:
الف) حوزه فردی
هدف از آفرینش انسان رسیدن به کمال بشری است، و در این میان فرقی بین زن و مرد نیست. حضرت آیتالله خامنهای در این زمینه حضرت زهرا (س) را اینگونه مصداق بارز یک زنِ آراسته به فضایل اخلاقی معرفی کردهاند: «فاطمه زهرا (س) در قله بشریت قرار دارد و کسی از او بالاتر نیست و میبینیم که آن بزرگوار به عنوان یک بانوی مسلمان این فرصت و قدرت را یافت که خودش را به این اوج برساند؛ پس فرقی بین زن و مرد نیست».[33]
بنابراین به نظر میرسد یکی از مهمترین راهکارها در مقابله با فرهنگ غرب، افزایش خودآگاهی دختران نسبت به وجود و ارزشهای انسانی خویش و نسبت به هویتیابی جنسیتی است. اگر هویتیابی جنسیتی به طور صحیح انجام شود و همگان بدانند که از لحاظ انسانی و ارزشهای الهی، زنان و مردان در برابر خداوند یکسان هستند، در مقابله با جلوههای جذاب فرهنگی غرب با اندیشه و خرد ورزی برخورد خواهند کرد.
ب) حوزه خانوادگی
رهبر معظم انقلاب نقش زن در خانواده را بسیار مهم میدانند، زیرا «آسایش فضای خانواده، آرامش و سکونی که در فضای خانواده است به برکت زن و طبیعت زنانه است.[34] کانون خانواده جایی است که عواطف و احساسات باید در آنجا رشد و بالندگی پیدا کند، بچهها محبت و نوازش ببینند و طبیعت مرد که طبیعت طبیعت خامتری نسبت به زن است در میدان خاصی شکنندهتر است و مرهم زخم او فقط و فقط همسر است، باید نوازش ببیند».[35]
بنابراین حفظ نهاد خانواده بر مبنای اسلام، از جمله راهکارهای مقابله با فرهنگ غرب است. متاسفانه غرب با تبلیغات آرام و بی سر و صدا علیه امنیت خانواده سعی در گسترش گزارههای فرهنگ غربی به سایر فرهنگها را دارد. با حفظ امنیت عاطفی و حقوقی برای اعضای خانوادهها بر مبنای تعالیم اسلامی میتوان امیدوار بود تربیت نسلها به درستی انجام و سدی در برابر این تهاجم فرهنگی ایجاد شود. روشن است که بخشی از این مهم بر عهده زنان است.
ج) حوزه اجتماعی
این حوزه شامل فعالیتهایی در زمینههای اجتماعی، سیاسی، علمی و اقتصادی میشود. از نظر حضرت آیتالله خامنهای «در دیدگاه اسلام راه برای این فعالیتها باز است. اگر کسی با استناد به بینش اسلامی بخواهد زن را از کار علمی محروم کند، از تلاش اقتصادی باز دارد یا از تلاش سیاسی و اجتماعی بینصیب سازد، به خلاف حکم خدا عمل کرده است. زنان به قدری که توان جسمی و نیازها و ضرورتهایشان اجازه میدهد، میتوانند در فعالیتها شرکت کنند. آنها هر چه میتوانند تلاش اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کنند، شرع مقدس مانع نیست».[36]
البته از دیدگاه رهبر معظم انقلاب حضور اجتماعی و سیاسی زنان در پارادایم اسلام دارای دو شرط اساسی است که عبارتند از:
منابع:
– تحلیل نسبت زن و آزادی در اسلام، در مقایسه با غرب بر اساس آراء آیتالله خامنهای، مریم سعیدیان جزی، سعیده یراقی، پژوهشنامه حکمت اهل بیت (ع)، تابستان ۱۳۹۳، شماره ۳، صفحات ۱۱ تا ۲۴.
– راهکارهای مقابله با فرهنگ غرب در خصوص مسئله زن در بیانات امام خامنهای، مریم سعیدیان جزی، سعید یراقی، پاسداری فرهنگی انقلاب اسلامی(علمی-پژوهشی)، پاییز و زمستان ۱۳۹۴، شماره ۱۲، صفحات ۷۱ تا ۹۴.
[1]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۷۷/۰۶/۱۲.
[2]. همان.
[3]. همان.
[4]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۷۵/۰۶/۲۸.
[5]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۷۵/۱۲/۲۰.
[6]. همان.
[7]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۷۵/۰۶/۲۸.
[8]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۸۴/۰۵/۰۵.
[9]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۷۵/۱۲/۲۰.
[10]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۸۳/۱۰/۲۹ و ۱۳۹۰/۱/۱۰.
[11]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۷۹/۷/۱۱.
[12]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۷۶/۷/۳۰.
[13]. همان.
[14]. Simone de Beauvoir
[15]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۷۴/۹/۱۶.
[16]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۷۰/۸/۲۲.
[17]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۷۰/۱۰/۴.
[18]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در 13/4/1386.
[19]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۹۲/۰۹/۱۹.
[20]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۷۹/۶/۳۰.
[21]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۶۹/۱/۱۰.
[22]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۷۷/۱۱/۱۳.
[23]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۷۵/۶/۲۸.
[24]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۷۶/۷/۳۰.
[25]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۶۹/۵/۲۳.
[26]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۷۵/۶/۲۸.
[27]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۸۱/۷/۳.
[28]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در 14/7/1380.
[29]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در 4/10/1370.
[30]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در 15/9/1368.
[31]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در 22/8/1374.
[32]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در 23/2/1379.
[33]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در 26/10/1368 و 28/6/1375.
[34]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در 22/8/1370.
[35]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در 4/1/1370.
[36]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در 28/6/1375.
[37]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در 14/10/1390 و 22/8/1370.
[38]. برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در 22/8/1370.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0