از تحول هدفمند علوم انسانی تا رمز موفقیت مجری فقید «سوره»
به گزارش «فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی»، واپسین شماره از سلسله مطالب «چرخی در خبرگزاریها» در سال 1401 تقدیم نگاه ارزشمند شما مخاطبان محترم میشود، به این امید که در سال جدید بهتر و قویتر از گذشته بتوانیم با ارائه گلچینی از مهمترین مطالب و محتواهای تولید شده در عرصه فکر و اندیشه خبرگزاریهای اصلی کشور با شما دوستان دغدغهمند و فرهیخته، همراه باشیم.
مهر
این خبرگزاری به انتشار بخشهایی از سخنان اخیر دکتر مهدی گلشنی در اجلاسیه پژوهشگران جامعه المصطف (ص) پرداخته که این استاد شناخته شده دانشگاه شریف و پدر فلسفه علم ایران در آن گفتهاست: امروز دین و الهیات در دانشگاههای غرب زنده شدهاست و این جایگاه روز بهروز از اهمیت بیشتری برخوردار میشود.
وی با اشاره به تحصیل بسیاری از علمای ادیان مسیحیت و یهودیت در مقاطع بالای رشتههای علومتجربی، ابراز داشت: مسلمانان وجه اشتراکات بسیار زیادی در مسائل علم روز با پیروان سایر ادیان ابراهیمی دارند. بهصورت کلی دوازده اصل مهم بر علم روز حاکم است از جمله هدفمند بودن جهان هستی و… که در بسیاری از آنان با سایر ادیان همنظر هستیم.
گلشنی همچنین با تأکید بر احیای جایگاه دین در میان اندیشمندان بزرگ غربی، اذعان داشت: با این وجود متأسفانه در برخی نقاط دنیای اسلام جایگاه دین توسط شماری از اندیشمندان غربگرا رو به ضعف رفتهاست.
وی در ادامه با اشاره به رسالت بزرگ حوزههای علمیه، خاطرنشان کرد: حوزههای علمیه باید از ظرفیت بالای خود استفاده نمایند و با رصد مشکلات فرهنگی در کشورهای اسلامی، به فکر اصلاح شرایط و اندیشهها باشند.
خبرگزاری مهر همچنین به بهانه بحث در رابطه با فلسفه بهخصوص فلسفههای مضاف، گفتگویی داشته با حجت الاسلام دکتر علی مصباح یزدی که ملاحظه آن خالی از لطف نیست.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی (ص) در این مصاحبه بیان داشته است: علوم انسانی، مجموعه علومی هست که به توصیف تبیین و تفسیر پدیدههای فردی و اجتماعی از آن جهت که انسانی هستند، نه از جهت فیزیکی و زیستی و جهت بخشی به افعال و انفعالات انسانی میپردازد؛ از جمله: اقتصاد، روانشناسی، جامعهشناسی، اخلاق، حقوق، مدیریت، علومتربیتی، علومسیاسی، تاریخ و …. درباره فلسفههای مضاف هم میگوییم که براساس معرفت شناسی اسلامی همه علوم برای اثبات مسائل خود احتیاج به فلسفه دارند به این معنا که هستی و وجود موضوع آنها برای اثبات آن نیاز به بحث فلسفی دارد. روش علوم نیاز به اثبات اعتبار معرفت شناختی فلسفی دارد و همین طور مبانی اصلی آنها در مبانی اصلی آنها به فلسفه نیاز دارد، به همین دلیل هست که فلسفه را مادر علوم مینامند. فلسفههای مضاف در واقع یک حد واسطی هستند بین فلسفه مطلق یا متافیزیک یا هستی شناسی یا هر اسم دیگری که برای آن بگذاریم. بهطور کلی برای فلسفه دو پایه اصلی و عام برای همه علوم در نظر گرفتهمیشود. یکی هستیشناسی و یکی معرفتشناسی که اینها کلیترین مسائل مربوط به هستی و معرفت را بحث و اثبات میکنند پله بعدی این است که این موضوعات بهطور خاص در یک موضوع خاص یا درباره یک معرفت خاص مقید میشود مضاف میشود به یک موضوع خاص یا به یک علم خاص.
وی در ادامه صحبتهای خود میافزاید: با توجه به معلومات معرفت شناختی که داریم برای پرداختن به نظریهپردازی در یک علم، حالا اعم از علوم انسانی و علوم طبیعی و علوم پایه بدون پرداختن و حل کردن این سلسله مسائل فلسفی مبنایی ورود در علوم دیگر و اظهار نظر و نتیجه گیری غیرممکن است. البته ممکن است که اینها گاهی بهصورت ناخودآگاه یا نیمه آگاهانه یا بهصورت اجمالی پذیرفته شده باشد. توسط یک محقق و آگاهانه و تفصیلی نرود. سراغ فلسفه آن علم اول فلسفه فیزیک بخواند مسائل آن را حل کند بعد سراغ تحقیقات فیزیکی برود. ولی همین که کسی وارد فیزیک میشود و در آن علم تحقیق میکند. یعنی پیش فرض گرفته که ماده وجود دارد قوانینی بر ماده حاکم است، اصل علیت هست که بعد دنبال این میرود که روابط علّی بین پدیدهها را کشف بکند. قوانین کلی حاکم بر آنها را کشف کند اینها معلوم است که این مبانی را پیشاپیش پذیرفته ولو غیرآگاهانه ولو بهصورت تقلیدی هم شده به هرحال در این زمینه موضعی دارد که دارد براساس آنها پیش میرود. پرداختن به فلسفههای مضاف از این جهت قبل از ورود به یک علم کمک میکند، به اینکه این پیشزمینهها و پیشفرضها آگاهانه و بهصورت مفصل و تفصیلی مورد توجه قرار بگیرد و در ضمن تحقیقات به آن توجه شود و مانع از مغالطات و اشتباهات روشی اشتباهات در استدلال و غیره بشود. از این جهت شبیه علم منطق میماند که همه انسانها ولو انسانهای عادی و بیسواد در مطالعات خود در استدلالات و بحثهای خود از قواعد منطقی استفاده میکنند ولو اینکه هیچ منطق هم نخوانده باشند.
فارس
درگذشت مرحوم حجت الاسلام مسعود دیانی باعث شده که خبرگزاری فارس با برخی از اندیشمندان و فعالان فرهنگی در رابطه با شخصیت و تلاشهای علمی و فرهنگی این چهره خدوم و مجاهد گفتگوهایی داشتهباشد از جمله با داوود طالقانی، پژوهشگر حوزه رسانه و فعال فرهنگی مصاحبه داشته که نامبرده در آن ابراز داشته است: در رسانه ملی ما دیالوگ یک امر تعارفی است، یعنی همان خطبه و صحبت یکجانبه است که در مقابل دوربین توسط دو شخص انجاممیشود. بهتعبیری دیگر ما بیشتر با نمایش دیالوگ روبهرو هستیم تا هدف از آن. مرحوم دیانی جزو معدود کسانی بود که دیالوگ را هدف و غایت میدانست و در راستای آن حرکت میکرد.
وی افزود: از دیگر ویژگیهای مثبت برنامه سوره با اجرای مسعود دیانی این بود که سعی کرد مرزهای اخلاقی و اعتقادی بهشکل صریح و روشن موضوعات دینی را به پرسش بکشاند، این مسألهای است که بسیاری از افراد با اِعمال برخی ملاحظات حاضر به انجام آن نیستند. باید بیفزاییم این امر موجب شد بسیاری از افرادی که فعلاً در اثر فضای درگذشت مرحوم دیانی سکوت اختیار کردند، در آن زمان بگویند که دیانی یک روشنفکر (بهمعنای سکولار) است و برنامه او مشی روشنفکرانه را پیگیری میکند!
مؤلف کتاب «سلبریتی ایرانی» همچنین گفت: شاید سؤال بشود چرا شبکه چهار نتوانست در حوزه دینپژوهی برنامهای به کیفیت سوره را ارائه دهد؟ در پاسخ باید گفت برای اینکه بسیاری از برنامهها با محوریت اشخاص سیاسی و سلبریتی در حوزه اندیشه پیش میروند که شاید همین امر مانع از جذب مخاطب باشد. اما مسعود دیانی سعی کرد با کمک و مدد از کارشناسان و نخبگان مطرح حوزه دین بدون ورود به حاشیه و کلیشه موضوعات دینشناسی را بیان کند.
ایسنا
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به انتشار سخنان قائم مقام وزیر علوم در امور علوم انسانی پرداخته که اخیراً در نشست کمیسیون توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی بیان داشته است: یکی از آسیبهای فعلی آموزش عالی در حوزه علوم انسانی، ضعف توجه به مأموریت گرایی در پژوهشگاههای علوم انسانی است و لازم است تا در این زمینه سیاستگذاری مناسبی از سوی معاونت پژوهشی وزارت علوم صورت گیرد.
معاون فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری نیز در همین جلسه با اشاره بهضرورت توسعه فرهنگ قرآنی گفت: ظرفیتهای فراوانی در حوزه آموزش معارف قرآن در دانشگاهها وجود دارد که به آنها کمتوجهی شده و گروههای معارف اسلامی با توجه به مأموریت که دارند میتوانند بخشی از این مشکلات را جبران کنند. در حال حاضر برخی از گروههای معارف اسلامی شرایط برگزاری دورههای قرآنی در قالبهای رشتههای دانشگاهی را دارند و با توجه به اساتیدی که در این گروهها وجود دارند میتوان در راستای توسعه فرهنگ قرآنی از ظرفیت این اساتید بهرهمند شد.
ایرنا
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در ادامه سلسله مطالب با موضوع سلبریتیها این بار گفتگویی داشته با دکتر علیرضا شریفییزدی، جامعهشناس و روانشناسی اجتماعی که در بخشی از این گفت و گو میخوانیم: راه مستقیم ضابطهمند کردن تأثیرگذاری اجتماعی سلبریتیها این نیست که قانون برای آن گذاشته شود چون مردم براساس خواسته دلشان نسبت به سلبریتی حرکت میکنند اما اگر بخواهیم تأثیرگذاری را ضابطهمند کنیم که حداقل در امور سیاسی تأثیر مخرب نداشتهباشند، بهطور غیرمستقیم بهترین راه این است که اجازه داده شود احزاب واقعی شکل بگیرند. در ایران احزاب کارآمدِ تأثیرگذار که بتوانند قاطبه مردم را بهگونهای در جهت خواستههای حاکمیت سازماندهی کنند، وجود ندارد. در نتیجه این خلأ وجود دارد. بنابراین اگر بخواهیم آن تأثیرگذاری اجتماعی سلبریتیها را مدیریت کنیم باید اجازه داده شود سازمانها و تشکلهای صنفی و حتی سیاسی شکل بگیرد و نگاه امنیتی خود را از روی آنها برداریم و یک نگاه بازتر به آنها داشتهباشیم.
وی در ادامه میافزاید: در مورد حوادث اخیر نقش سلبریتیها به دو بخش تقسیم شد؛ یک بخش آن همان گونه که اشاره کردیم، خلأ احزاب را بدون اینکه خودشان متوجه باشند، پر میکنند. باید توجه داشت که جامعه به بحث سازماندهی گرایش دارد اما حزبی که بهلحاظ علوم اجتماعی و علومسیاسی تعریف مشخص داشتهباشد، در ایران وجود ندارد.
یک بخش دیگر آن است که سلبریتی بهعنوان یک شهروند اظهارنظر میکند؛ به تعبیر دیگر یک سلبریتی بهطور طبیعی و عادی احساس میکند که باید دیدگاه خود را در امور مختلف داشتهباشد و مانند هر شهروند دیگری اظهارنظر کند اما در حوادث اخیر اگر بخواهیم تحلیل دقیقی داشتهباشیم باید در نظر بگیریم اشتباهاتی در دهههای گذشته در این زمینه انجام دادیم. نبود احزاب از یک سوء و اشتباه دیگر اینکه در بزنگاههای انتخاباتی سلبریتیها را به میدان آوردیم و از فیلمهای تبلیغاتی آنها برای پیشبرد اهداف سیاسی استفاده کردیم؛ همه اینها دست بهدست هم داد که جامعه اینها را بهعنوان مرجع سیاسی بشناسد.
دکتر مجید سلیمانی، عضو هیئت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران نیز در همین زمینه در گفتگو با ایرنا گفتهاست: تا پیش از رسانههای اجتماعی تصویر محور، سلبریتیها فقط همان ستارگان سینما و ورزش بودند؛ اما بعد از ظهور صنعت جدید ارتباطات و بهویژه «رسانههای اجتماعی تصویر محور» مانند اینستاگرام اتفاق جدیدی افتاد و ما با انسانهایی مواجه شدیم که کارکرد رسانه دارند، بنابراین سلبریتیهای جدید را میتوان فقط یک شخص تلقی نکرد، بلکه آنها رسانههای جدیدی هستند که بهواسطه آنها پیام منتقل میشود، شبیه رسانههای عامهپسند و نشریات زرد که قبلاً فقط مختص سرگرمی بودند و در همه موارد مداخله نمیکردند. اما اینها کارکردهای جدیدی هم پیدا کردهاند و میتوانند در موارد مختلف مؤثر باشند.
آنچه اکنون در کشور میبینیم، نتیجه دستکاری است که اصلاحطلبان بهکمک افراد مشهور در انتخابات ۹۴ و ۹۶ کردند. این دستکاری نیز بهشدت غیرمسئولانه بوده است رسانههای اجتماعی تصویر محور، بهترین پلتفرم برای شکلگیری رسانه جدید تحت عنوان سلبریتیهاست که دیگر تنها بازنمای مسائل شخصی خودشان نیستند و اگر داستانهای شخصی خود را میگویند برای جذاب کردن فضا جهت دنبالکنندگانی است که نقش هواداران را هم ایفا میکنند.
رسا
این خبرگزاری حوزوی گفتگویی داشته با حجت الاسلام و المسلمین اسماعیل کاظمی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی و البته امام جمعه شهر پرند که در آن با تأکید بر شمول گسترده مساله جهاد تبیین بیان داشته است: جهاد تبیین بسیار عام و گستردهاست؛ عموماً ما آن را صرفاً سیاسی میکنیم، لذا متوقف میشویم و یا با مصداقی کردن جهاد تبیین با مسائل روزمره، آن پهنه عظیم جهاد تبیین را بسیار بسیار محصور و کوچک میکنیم. لذا تمام میشود. یعنی در بازه زمانی محدود و آن هم بهجهت تأکیدات مستمر مقام معظم رهبری به آن پرداخت میشود و چهار صباحی بعد کمرنگ میشود. چرا؟ چون آن را صرفاً در یک مصداق محصور میکنیم؛ در یک دولت، وزیر، رئیسجمهور و یک شخص میخواهد جهاد تبیین کند، یکی از مهمترین موضوعات در جهاد تبیین این است که باید در جهت اصل نظام و انقلاب و مبانی انقلاب و مکتب و ایدئولوژی مان باشد. هر کس در هر عرصهای که میتواند؛ یکی در عرصه رسانه دیگری در عرصه منبر یا شعر؛ هرکس در هر عرصهای که میتواند باید به جهاد تبیین بپردازد. اگر این اتفاق رخ دهد جهاد تبیین دیگر محصور و محدود نمیشود. جهاد تبیین نباید تاریخ مصرف داشتهباشد.
وی ادامه میدهد: خطباء و مداحان محبوبیت ویژهای در بین اقشار مختلف مردم و نسل امروزی دارند فلذا از نفوذ کلام بالایی برخوردار هستند. اما متأسفانه برخی اوقات موضع گیری خاصی را از آنها مشاهده نمیکنیم. گاهی اوقات میترسند که با ورود آنها جمعیت مخاطبشان ریزش پیدا کند؛ برخی ورود پیدا نمیکنند و یا بهگونهای سخن میگویند که هزینهای را برای آنها ایجاد نکند. این اسمش جهاد تبیین نیست. اسمش هزینه شدن برای مکتب و آرمان انقلاب اسلامی نیست. من فکر میکنم آنهایی که این مسیر را در پیشگرفتهاند، حتی برای باورهای مکتب شیعه هم خودشان را هزینه نمیکنند؛ گویی از سیره حضرت زهرا سلام الله علیها فاصله گرفتهاند. چرا؟ چون ماندگاری خودشان را به مستمع میبینند. در حالی که ماندگاری ما به مستمع نیست. این نشان دهنده این است که ما ایدئولوژی نگاه نمیکنیم و آیندهنگر نیستیم.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر احمد رهدار نیز در گفتگو با رسا به نکات مهمی در حوزه جهاد تبیین اشاره کرده است: ناگزیریم به عقل و تشخیص مردم اعتماد کنیم و در این وسط تکلیفی که به گردن ما میآید مسئله جهاد تبیین است. فضای مجازی متأسفانه فضایی نیست که کنترلش بهنحو مطلوبی در اختیار ما باشد و اثر پاسخهای ایجاب هم اندازه حملات تخریبی نیست لذا بهترین و پایدارترین شیوه سرمایهگذاری بر روی مردم است یعنی باید به تربیت افکار عمومی بپردازیم و اگر بتوانیم افکار عمومی را درست تربیت کنیم اثر خود را میگذارد و خود مردم با آنها درگیر میشوند. بله اگر در فضای مجازی کسی از خطوط قرمز مشخص شده فراتر رود، شاخص ما قانون است و ماقبل این مرحله باید در ذیل مسئله مواجهه مردمی، افکار عمومی و ارتقای بصیرت مردم باشد و راه حل همه اینها عنوان عام جهاد تبیینی است که حضرت آقا مطرح کردند.
ایکنا
خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) در بحث مهم سواد رسانهای و چگونگی ارتباط گیری صحیح با مخاطب مصاحبهای داشته با دکتر حسن بشیر، عضو هیئت علمی دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امامصادق (ع) که در آن با اشاره به این که قهر کردن با فضای مجازی پاسخ مناسب به تبلیغات ضد دینی نیست، تصریح کرده است: آشنایی مبلغان مذهبی با حقایق دینی و راههای تبلیغ آن، از مسائل اساسی دنیای امروز است. مبلغ واقعی باید خود را مجهز به قدرت علم و دانش کند تا بتواند در مقابل سؤالات و شبهاتی که در رابطه با تعالیم دینی مطرح میشود، پاسخگو باشد. او باید مسائل دینی را بهطور صحیح فراگیرد و در این آموزش تلاش کند از کتاب و سنت بهخوبی استفاده کند. چگونگی ارتباط با مخاطب را بداند و بتواند با استفاده از شیوههای روانشناختی مخاطب، روشی مناسب را برای تبلیغ برگزیند؛ چراکه در عصر ارتباطات، روشهای ارتباطی جدیدی در فضای نوین به وجود آمده و بستر جدیدی را برای تبلیغ ایجاد شدهاست.
این استاد دانشگاه همچنین میافزاید: هر امر تبلیغاتی، از جمله تبلیغ دین، تابع شرایط زمان، موقعیت، مخاطب و ضرورت است. بهعبارت دیگر، هرگونه تبلیغ در زمان غیر مناسب، یا موقعیت نامناسب، یا عدم فهم مخاطب و بالاخره بدون شناخت ضرورت، موفقیتآمیز نیست. تبلیغ دین نیز تابع همین شرایط است. آنچه در این زمینه باید گفته شود، باید تابع حداقل چهار شرط بالا باشد. با هر مخاطبی، هر امری نباید مطرح شود. بدون توجه به زمان، موقعیت و ضرورت نیز نباید هر مطلبی بیان شود که اثر معکوس خواهد داشت. البته علاوه بر این مسئله، تبیین همه موارد دین بهطور کلی برای آشنا شدن، شناخت فردی و اجتماعی ضروری است که آن موضوع نیز با تبلیغ مستقیم متفاوت است. در واقع یکی از مهمترین ویژگیهای تبلیغ موفق در هر زمینه از جمله دین، شناخت مخاطب است. مخاطب اصلیترین عنصر تبلیغ است. اگر چه گوینده، فرستنده، مبلغ یا منبع تبلیغ مهم هستند، اما آنچه موفقیت تبلیغ، اهمیت و تأثیر آن را مشخص و بازنمایی میکند، مخاطب است. بنابراین، فهم نوع مخاطب، گرایش مخاطب، سن مخاطب، نیازهای مخاطب، اشکالات ذهنی مخاطب، علاقهمندیهای وی و امثال آن در تبلیغ دین بسیار مهم و اساسی است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0