الهیات سایبر
فضای سایبر از جمله موضوعات نوپدید است که بسیاری از مردم را به خود درگیر کرده است. رابطه این فضا با اندیشه و نیز رابطه انسان با فضای مجازی موضوعی است که «فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی» درباره آن با حجتالاسلام دکتر علیرضا قائمینیا، عضو هیات هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفتگو کرده است. آنچه در ادامه میآید، مشروح این گفتگوست.
برای تماشای گفتگو به لینک زیر مراجعه کنید:
* رابطهی علم فلسفه با فضای سایبری چگونه است؟ آیا فلسفه به رشد فضای سایبری کمک کرده است یا بالعکس فضای سایبری باعث رشد و پیشرفت فلسفه شده است؟
فضای سایبر مبتنی بر بنیانهای فلسفیخاصی میباشد، زیرا خود کلمه فلسفه تا حدی ابهام دارد، علم فلسفه دارای شاخههای مختلفی میباشد از جمله هستیشناسی، معرفتشناسی و طبیعی است که این فضا، مبتنی بر بنیانهای هستیشناختی و معرفتشناختی باشد که با شاخههای دیگر فلسفه هم ارتباط پیدا میکند. فضای سایبر بر آمده از فلسفههای جدیدی است که در غرب پدیدار شدند و تا قرن بیستم رواج داشتند، همچنین مسئله ارتباط، ارتباطات، اطلاعات و فضای اطلاعاتی مبتنی بر فضای فلسفی خاصی است و پیدایش ابزارهای دیجیتال و ارتباط و اطلاعات برای خودشان فلسفه خاصی دارند که شالوده و مبنا فضا سایبر قرارگرفتند.
عصر کنونی عصر اطلاعات است، هر روزه اطلاعات بی شماری وارد فضای فکری و علمی مردمان جهان میشود و از یک سو ما با شبکهای از ارتباطات روبهرو هستیم که باعث شده افراد به شکلهای مختلفی از طریق فضای سایبر با همدیگر در ارتباط باشند در شبکههای اجتماعی نظیر تویتر، تلگرام و… که اینها شکلهای مختلفی از ارتباط هستند که برای بشر فراهم شده است و هر کدام از این ارتباطات برای خودش مبنا و شالودهی فلسفی خاصی دارد.
فضای سایبری پیامدهای فلسفی خاصی دارد، و نسبت به فلسفه بیطرف و خنثی نیست و در حیطههای مختلفی از جمله فلسفه زندگی پیامدهایی دارد از جمله، اینکه انسانها چگونه زندگیکنند و زندگی معنا پیدا میکند به ارتباط یعنی ارتباط فراگیر بر فلسفه زندگی بشر حکومت میکند که این خود پیامدهای مهمی دارد.
در مورد ایدههای فلسفی هم جای بحث هست، مثل مطالبی که در فلسفه اسلامی و دیگر فلسفههای دیگر موجود است که هر کدام از اینها با این فضا ارتباط پیدا میکنند.
کاربران در فضای سایبری غوطهور میشوند، مثل کسی که در حال غرقشدن در آب است، کسانی که در فضای سایبر زندگی میکنند چنین وضعیتی دارند گویا وارد عالم متفاوتی میشوند که با عالم روزمره متفاوت است.
* اگر بپذیریم که فضای سایبر مبتنی بر فلسفه است، چه فضای معرفت شناسی بر آن حاکم میشود؟
برخی از فلاسفه سایبر مباحث معرفتشناختی گستردهای را در مورد این فضا مطرح کردهاند که مهمترین نکتهای که با آن مواجه میشویم تبدیل معرفت به اطلاعات هست؛ یعنی اطلاعات جایگزین معرفت میشوند. کاربر در فضای سایبر با اطلاعات بیشماری مواجه میشود و این اطلاعات به شکلهای گوناگونی رد و بدل میشوند که باعث میشود که مسئله توجیه و صدق اهمیت خودش را در این فضا از دست دهد. سرعت انتقال اطلاعات در این فضا بالا هست و بشر فرصت ندارد که همۀ این اطلاعات را رصد کند که خواه ناخواه باعث میشود ذهنیتی خاص به امور دیگر پیدا کند که اینها از مهمترین ویژگیهای معرفتشناختی این فضا است. از ویژگیهای دیگر نیز مسئله عقلانیت است در این فضا عقلانیت شکل خاصی پیدا میکند، و ویژگی دیگر ساختار اطلاعات است که در فضای سایبر باید ساختاری انسجامی داشته باشد یعنی اطلاعات در این فضا باید با هم سازگار و منسجم باشند و چیز بیشتر از این نیز وجود ندارد ما در فضا سایبر با مجموعهای از اطلاعات منسجمی مواجه هستیم که باید تکلیف آنها مشخص شود لذا یک معرفت شناسی متفاوتی در فضای سایبر حاکم است که آن معرفتشناسی سنتی را کنار میزند.
* ما انسانها ساحتهایی مثل ساحت لسانی، خیالی و عقلی داریم. آیا این چنین فضایی در فضای سایبر هم میتوانیم ایجاد کنیم و این اطلاعات چگونه بر انسان اثر میگذارد؟
کاربران در فضای سایبری غوطهور میشوند، مثل کسی که در حال غرقشدن در آب است، کسانی که در فضای سایبر زندگی میکنند چنین وضعیتی دارند گویا وارد عالم متفاوتی میشوند که با عالم روزمره متفاوت است، اطلاعاتی که در این فضا هست ممکن است ساحتهای عقلی خیالی و لسانی انسان را تحریک کنند و حتی امکان تحریک عواطف و احساسات انسانها را هم دارند و کارکردهای مختلفی میتواند داشته باشد، ولی اساس فضای سایبر اینگونه است که انسان در فضای مملو از صورتها غرق میشود، و پیدایش فضای مجازی از لحاظ هستی شناختی در هم شکستن هستیشناختی ارسطویی است یعنی در فضای سایبر صورت از ماده جدا میشود و با اطلاعات محض مواجه میشوید و در این اطلاعات سیر میکنید لذا به یک معنا شبیه عالم مثال است و باعث میشود انسان تواناییهایی را کسب کند برای مثال در فضای حقیقی اشتراکگذاری مطالب محدود و با سرعت کمی دنبال میشود و تشخیص اصل و فرع آن ممکن است ولی در فضای مجازی تشخیص اصل و فرع ممکن نیست که این قابلیتی برای انسان است و اشتراکگذاری هر مطلب یا چیزی که انسان توانایی انتقال آن را به صورت نامحدود دارد که این هم توانایی جدیدی برای انسان است. در مجموعه فضای سایبر جذابیتهایی دارد و توانایی برای انسان ایجاد کرده که باعث جذب بیشتر بشر شده است.
* رابطه انسان و فضای سایبر چگونه است؟
ما دو نوع ارتباط با فضای سایبر داریم:
الف) ارتباط فرادستی: مثل اینکه کاربر به دنبال اطلاعات خاصی باشد، که سیر و دنبال اطلاعات بودن در این فضا مشکلی ندارد.
ب) ارتباط دمدستی: این نوع ارتباط بدین صورت است که انسان در این فضا زندگی میکند و وقتی انسان تنها در این فضا سیر کند نمیتواند با خدا و دیگر انسانهایی که در فضای خارج هستند ارتباط خوبی برقرار کند. این فضا ساحت جدیدی از هستی برای انسانها گشوده ولی انسان را از ساحتهای واقعی دیگر محروم میکند و از همه مهم تر از ساحت هستی واقعی محروم میشود و تنها ارتباط وجودی با ساحت فضای سایبری هست که پیامدهای بدی هم دارد برای زیست دینداری انسانهایی که در این فضا زندگی میکنند.
* آیا برای فضای سایبر میتوان مباحث حقوقی وضع کرد؟
یقینا میتوان قوانینی برای این فضا وضع کرد، حتی دانشمندان غربی بحثهای حقوقی بسیاری در این مورد مطرح کردند و باعث به وجود آمدن بحثهای بسیار گستردهای در این فضا شده است البته غیر از بحث حقوقی موضوعات و بحثهای اخلاقی، زبان شناسی، حقوقی و سبک زندگی نیز مطرح شده و روزبهروز هم مباحث بیشتری مطرح میشود.
* مسئله آزادی در فضای سایبری چگونه است؟
این مسئله برمیگردد به اندیشه بعضی از فلاسفه سیاسی که در دوره مدرن مطرح کردهاند از جمله هابرماس که بحثی دارد تحت عنوان حوزه عمومی و بیان میکند: «مهمترین ویژگی دوره مدرن شکلگیری حوزههایی است که انسانها میتواند فارغ از سلطهها سیاسی و اجتماعی بنشیند و در آنجا بحث کنند و تنها منطق و اخلاق ارتباطی بر این فضا حاکم است.» که این ایده هابرماس است و برخی آن را فضای سایبر میدانند که کاربران میتوانند فارغ از سلطههای سیاسی ایدههای خودشان را مطرح کنند و آزادی بیان داشته باشند. البته در کتاب الهیات سایبر در فصل آزادی دیجیتال به نقل قولی از شهید مطهری اشاره کردم و این مسئله را در آنجا نقد کردم شهید مطهری میفرمایند: «هر نوع آزادی، مبتنی بر آزادی معنوی است یعنی انسان اگر از خودش رها نباشد نمیتواند از سلطههای سیاسی رها باشد.» لذا به نظر من آزادی دیجیتال سراب مانند است که در پرتو علایق و گرفتاریهای نفسانی است که انسان شکل میگیرد.
فضای مجازی کنونی کشور ما بسیار آشفته است که باعث به وجود آمدن تنشهای فکری، اجتماعی، سیاسی و… شده است، فضای سایبری در کشور ما هیچ قانون و ضابطه ای ندارد.
* فرق آزادی دیجیتال با فیلترینگ چیست؟
فیلترینگ راهحل اساسی نیست چون در دنیای امروز محدودیتهایی دارد و موقت است. نمیتوان به صورت دائمی از آن استفاده کرد و بیشتر معتقدم که دو کار اساسی باید در این زمینه صورت گیرد:
الف) آگاهیبخشی بیشتری در جامعه صورت گیرد.
ب) مطالعات فرهنگی متناسب با فضای سایبر در کشور ما صورت گیرد و همچنین یک برنامهریزی فرهنگی صورت گیرد. و اگر این دو بستر محیا باشد دیگر لازم به فیلترینگ نیست.
* فضای سایبری حال حاضر کشور چگونه است؟
فضای مجازی کنونی کشور ما بسیار آشفته است که باعث به وجود آمدن تنشهای فکری، اجتماعی، سیاسی و… شده است، فضای سایبری در کشور ما هیچ قانون و ضابطه ای ندارد و از مشکلاتی که فضای سایبر در کشور ما به وجود آورده این است که آبروی انسانها به راحتی ریخته میشود، نقد در فضای سایبری خوب است. چون هر مسئولی را که بخواهید میتوانید در این فضا نقد کنید اما چون ضابطه و قانونی ندارد در جامعه کنونی باعث تنش و هتک حرمت به دیگران میشود که این خود خطر است و همچنین باعث خطرات اخلاقی میشود، متأسفانه جامعه و مسئولین کشور هنوز نتوانستند راهحل فرهنگی برای این پدیده پیدا کنند که این خود خطر است. در مجموعه باید برای استفاده از فضای سایبر در کشور ما بیشتر تأمل شود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0