انقلاب اسلامی و آسیبشناسی آن از منظر شهیدمطهری
صاحبنظران و متفکران بسیاری برای پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال پنجاهوهفت تلاش کردهاند. استاد شهید مرتضی مطهری از جمله کسانی بودند که به شالودهریزی و عرضۀ مبانی و بنیانهای فکری انقلاب اسلامی اهتمام ویژهای داشتند. ویژگیهای انقلاب اسلامی و نگاه آسیبشناسانه به آن در منظومه فکری شهید مطهری سبب شد تا «فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی» گفتگویی اختصاصی با حجتالاسلام دکتر سید احمد غفاری قرهباغ، استادیار و عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران داشته باشیم. آنچه در ادامه میآید، مشروح این گفتگوست:
* جناب استاد به عنوان نخستین سؤال بفرمایید که تعریف شهید مطهری از انقلاب چیست؟
بسمالله الرحمنالرحیم، با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات خدمت خوانندگان محترم رسانه فکرت؛ بنده در ابتدای بحث ایام شهادت استاد فرهیخته و ارزشمند دوران انقلاب اسلامی را گرامی میدارم. از نگاه شهید مطهری، انقلاب عبارت از طغیان و جوشش مردمی بر علیه یک نظم ویژه و حاکم است برای ایجاد نظمی مطلوب و متفاوت؛ بنابراین بهطور کلی در هر انقلابی یک تغییر بنیادین لازم است، یعنی باید جامعه از بیخ و بن دگرگون شود و ضروری است که نظم حاکم در هم ریخته شود و یک انکار اجتماعی علیه این نظم حاکم شکل بگیرد و در نهایت یک نظم دیگر، جانشین نظم موجود شود. استاد مطهری برای رفع توهّم اینکه کودتا نوعی انقلاب است، میفرمایند: تفاوت انقلاب و کودتا در این است که انقلاب ماهیتی مردمی دارد، اما کودتا یک اقلیت مسلح بوده که اقدام به شورش بر علیه نظم موجود مینمایند.
* شهید مطهری درباره ماهیت ایدئولوژیک انقلابی اسلامی چه نکاتی را گوشزد نمودند؟
شهید مطهری درباره ماهیت ایدئولوژیک انقلاب اسلامی نکات ارزشمندی را ارائه کرده است، مستحضریم که درباره انقلاب اسلامی، نگاههای متعددی در آغاز انقلاب اسلامی مطرح میشد. برخی انقلاب را انقلابی اقتصادی، قومیتی، طیفی و… معرفی میکردند؛ لکن شهید مطهری برخلاف چنین نگرشهای طیفی و صنفی، معتقد بودند که: اولاً برای انقلاب اسلامی نمیتوان نظیری در دنیا پیدا کرد؛ ثانیاً انقلاب ایران، انقلابی با ماهیت اسلامی است، به تعبیری این انقلاب در همه جهات مادی، معنوی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و… دارای روح و هویت اسلامی میباشد؛ ثالثاً این انقلاب بیشاز عوامل مادی، به عوامل معنوی تکیه میکند و البته این تکیه بر عوامل معنوی، دارای تفسیری ویژه میباشد و با معنویت ادیان دیگر متفاوت میباشد. لذا ایشان به همه عوامل موجود در انقلاب، رنگی اسلامی بخشیده و به دلیل اینکه روح آزادیخواهی و عدالتطلبی را بر اساس تعالیم اسلامی شیوع میدهد، سبب میشود که انقلاب اسلامی مختصِ یک جغرافیای خاص نشود و لذا همهگیر و عمومی گردد.
* عوامل تداوم انقلاب اسلامی در نگاه شهید مطهری چیست؟
از نگاه شهید مطهری چهار عامل سبب میشوند که انقلاب اسلامی ایران، تداوم پیدا کند. اولین ویژگی، عدالتخواهی و عدالتطلبی سبب تداومِ انقلاب است. به همین سبب است که ملاحظه میکنیم رهبر حکیم انقلاب زمانیکه ندای عدالتخواهی و عدالتطلبی را در قشر جوان، دانشجویان و مسئولان نظام مشاهده میکنند، خوشحال میشوند؛ چرا که روح عدالتطلبی و عدالتخواهی، رمز بقاء انقلاب اسلامی است؛ دومین عامل تداوم انقلاب اسلامی، احترام به آزادیهای عقلایی و معقول است؛ سومین عامل تداوم انقلاب اسلامی استقلال مکتبی میباشد؛ و چهارمین عامل نیز معنویت اسلامی است.
پیرامون این چهار ویژگی مطالب فراوانی وجود دارد که طبیعتاً عدالتخواهی و عدالتطلبی، اصلیترین عامل تداوم انقلاب اسلامی است و ضروری است که در این زمینه تلاش نماییم تا منادی عدالتطلبی گردیم. میدانیم که شکاف طبقاتی، تبعیضات ناروا، شکلگرفتن جامعهای با طبقات مختلف اسلامی و… مانع و اجحاف جدی بر هویت انقلاب اسلامی است.
درباره انقلاب اسلامی، نگاههای متعددی در آغاز انقلاب اسلامی مطرح میشد. برخی انقلاب را انقلابی اقتصادی، قومیتی، طیفی و… معرفی میکردند؛ لکن شهید مطهری برخلاف چنین نگرشهای طیفی و صنفی، معتقد بودند که: اولاً برای انقلاب اسلامی نمیتوان نظیری در دنیا پیدا کرد؛ ثانیاً انقلاب ایران، انقلابی با ماهیت اسلامی است، به تعبیری این انقلاب در همه جهات مادی، معنوی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و… دارای روح و هویت اسلامی میباشد؛ ثالثاً این انقلاب بیشاز عوامل مادی، به عوامل معنوی تکیه میکند.
* در منظومه فکری شهید مطهری در باب آسیبشناسی انقلاب اسلامی، چه آفتهایی میتواند این انقلاب را تهدید نماید؟
شهید مطهری در چند کتابی (آینده انقلاب اسلامی، پیرامون انقلاب اسلامی، بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر) که در خصوص انقلاب اسلامی نگارش کردند؛ به آسیبشناسی انقلاب اسلامی پرداختند. میدانیم نهضت و انقلاب اسلامی مانند هر پدیدۀ دیگری میتواند دچار آفت شود. حال آفتهایی که میتواند این انقلاب را تهدید کند عبارتند از:
۱- نفوذ اندیشههای بیگانهای که مغایر با اصول و اهداف انقلاب هستند.
این اندیشهها میتوانند به روح انقلاب اسلامی آسیب برسانند. بنده از باب نمونه به اندیشه اشرافیت اشاره میکنم که مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی در دهه اول و دوم انقلاب اسلامی تلاش کردند که اندیشه اشرافیت را در میان مسئولین جمهوری اسلامی تئوریزه و نهادینه نمایند.
۲- تجدّدگرایی افراطی
تجددگرایی افراطی به این معناست که ما انقلاب اسلامی را که مزین به نام اسلام است، به چیزهایی بیاراییم که متعلق به او نیستند و از چیزهایی دور نماییم که برای او ضروری هستند. اگر ما انقلاب اسلامی را از ویژگی عدالتطلبی جدا نماییم، قطعاً به روح انقلاب اسلامی آسیب وارد ساختهایم. همچنین اگر ما انقلاب اسلامی را از ویژگی معنویت دور نماییم، قطعاً این انقلاب را آفتزده کردهایم.
بنابراین انقلاب اسلامی دارای هویتی میباشد که لازم است از او حفاظت گردد. کسانی که سعی در این دارند که عدالتخواهی را با محافظهکاری جابهجا نمایند و به فرمایشات امامین انقلاب استناد میکنند، در حقیقت کسانی هستند که متوجه نیستند با این کار به روح انقلاب اسلامی آسیب میزنند. میدانیم که امامین انقلاب اسلامی درباره عدالتطلبی و عدالتخواهی سخنان روشنی دارند و ما هیچوقت نباید اجازه بدهیم که چنین روح جریانسازی در انقلاب اسلامی آسیب ببیند. وقتی ما شعار شفافیت را طرح میکنیم، دقیقاً در راستای مسئله عدالتطلبی است. لذا زمانی جمهوریتِ جمهوری اسلامی فراهم میشود که حقیقتاً مردم در حاکمیت دخالت نمایند. بنابراین اینکه ما فقط مردم را بهخاطر صفوف رأیدهی یا راهپیماییها و تظاهرات و سخنرانیها و… بخواهیم؛ قطعاً مصداق بارزِ دخالت ندادن مردم در حاکمیت است.
جمهوری اسلامی برای این به وجود آمده است که مردم در حاکمیت دخالت نمایند و این از طریق شفافیت فراهم میشود. لذا تا زمانیکه ما ندای عدالتطلبی را تحمل میکنیم و از بلندیِ این ندا خرسند هستیم؛ در مسیر این انقلاب میباشیم و زمانی که افراد به سمت محافظهکاری و پوشاندن آفات در مسئولین روانه شوند، انقلاب اسلامی دچار آفت خواهد شد و مردم از آن فاصله میگیرند.
۳- نفود افراد فرصتطلب
این آفت همان پروژۀ نفوذی میباشد که رهبر انقلاب بارها بر این مطلب تأکید داشتهاند. فرصتطلبانی هستند که میخواهند خود را با تغییر ظاهر و شعار، منافقصفتانه در میان انقلابیون، ارگانها و نهادهای مختلف جامعه جا بزنند و تلاش نماید تا به هویت انقلاب اسلامی آسیب وارد سازد.
فرصتطلبی در تاریخ صدر اسلام تأثیر شوم خود را گذاشت. در تاریخ مشروعیت نیز در ایران بهطور واضح تأثیر خود را نشان داد. در این نفوذ، روحانینماهای بیتقوایی که آبرویی در جامعه نداشتند و طی تاریخ به مزدوران استکبار تبدیل شدند. از سوی دیگر، روحانیان متهجّری که در واقع به کمک نیامدند و باعث گشتند تا روحانیهای فرصتطلب میدانداری نمایند. البته از نقش روشنفکران مذهبی و تحصیلکردههای وابسته در این پروژه نفوذ نیز نباید غفلت کرد؛ چرا که مشکل اصلی نفوذ همین تحصیلکردههای وابستهای هستند که با تغییر ظاهر و ادبیات، نفوذ مینمایند و در صف مجاهدان و انقلابیون حاضر میشوند.
جمهوری اسلامی برای این به وجود آمده است که مردم در حاکمیت دخالت نمایند و این از طریق شفافیت فراهم میشود. لذا تا زمانیکه ما ندای عدالتطلبی را تحمل میکنیم و از بلندیِ این ندا خرسند هستیم؛ در مسیر این انقلاب میباشیم و زمانی که افراد به سمت محافظهکاری و پوشاندن آفات در مسئولین روانه شوند، انقلاب اسلامی دچار آفت خواهد شد و مردم از آن فاصله میگیرند.
۴- کنار گذاشتن روحانیت از جایگاه راهبری انقلاب اسلامی
کسانی که با تاریخ انقلاب اسلامی ایران آشنا هستند، منکر این نیستند که روحانیت سهم اساسی در پیروزی انقلاب داشتهاند؛ لکن فارغ از نگاه تاریخی به انقلاب اسلامی، اساساً هویت اسلام منهای روحانیت، عملاً یک بادکنک پر از هوا خواهد شد. اسلام توسط یک کارشناس نیاز به معرفی دارد و کارشناسان اسلام، طبقه روحانیت جامعه هستند. در همین راستا انقلاب اسلامی اگر بخواهد از صفت اسلامیت خود دور نشود و همواره بهرهمند باشد، حتماً نیازمند به حضورِ راهبرانی از جامعه روحانیت انقلابی میباشد تا بتوانند راهبری نمایند.
سلامت نفسِ روحانیون راهبر در این مسیر باعث میشود تا مردم به نظام و انقلاب اسلامی اعتماد نموده و همراهی میکنند. مردم عمیقاً و صمیمانه احساس کردند که امام خمینی(ره) صادقانه در کمک به جامعه و مردم و نیز مبارزه با ظلم ورود کرده است، به همین دلیل مردم با ایشان همراه شدند.
بنابراین همراهی روحانیون صادق و انقلابی، اولین اثر خود را در مشارکت عامه مردم نشان میدهد. نکته دوم ضرورتِ حفاظت از مفاهیم و ارزشهای انقلابی است. در طول تاریخ همیشه کسانی بودند که تلاش داشتند تا انقلابها را تحریف نمایند.
انقلابِ منهای روحانیت سبب خواهد شد تا مفاهیم و ارزشهای انقلابی آسیب خواهد دید. طبقه روحانیت خالص و انقلابی، طبقهای عدالتخواه و عدالتطلب است. روحانیتِ محافظهکار، روحانیتی است که تمایلی ندارد تا انقلاب اسلامی به هدف خود برسد و از این رخداد میترسد.
سومین آسیب انقلاب اسلامی منهای روحانیت، در تضعیف جایگاه رهبری است. ولایت فقیه عمود انقلاب اسلامی است و هر تصویری از انقلاب اسلامی، منهای ایدۀ ولایت فقیه، در واقع ذبح کردنِ این انقلاب میباشد. منهایِ ولایت فقیه نمیتوان انقلاب اسلامی را داشت. هرچند منهایِ امام خمینی میتوان انقلاب اسلامی داشت؛ چرا که ایشان ارتحال یافتند، اما انقلاب اسلامی پس از ایشان توانست با رهبری حکیمانۀ رهبر حکیم انقلاب به مسیر خود ادامه دهد؛ لکن ایدۀ ولایت فقیه، جانشینی در انقلاب اسلامی ندارد و حتماً باید یک ولیفقیهِ عادل و بصیر در رأس راهبری انقلاب اسلامی حضور پیدا نماید.
چهارمین آسیب انقلاب اسلامی منهای روحانیت از نگاه شهید مطهری، حاکمیت هوی و هوس و تجملگرایی در انقلابِ منهای روحانیت است. در واقع روحانیت پاک و خالص است که میتواند دور از تجملگرایی و هویوهوس با دمیدن معنویت در کالبد انقلاب اسلامی، آسیبپذیری این انقلاب را بکاهد و جبران نماید.
پنجمین آسیب انقلاب اسلامی منهای روحانیت از نگاه شهید مطهری، خستهشدن نیروهای انقلابی و از دست رفتنِ روحیه انقلابی در طول مسیر است. روحانیت به دلیل اینکه برخوردار از تعالیم قرآنی و روایات اهلبیت(ع) هستند، همواره میتوانند در موقعیتها و مناسبتهای مختلف مذهبی و معنوی؛ روحیۀ انقلابی را در جانِ مخاطبان و مردم نهادینه سازند و مراقبِ عدم نفوذ تفکرات التقاطی شوند؛ اما منها کردنِ انقلاب از روحانیت سبب میشود که انقلابیون از روحیه انقلابی خسته شوند و این روحیه را از دست بدهند و نتوانند آن را بازسازی نمایند و آرام آرام انقلاب اسلامی از ارزشهای خود تهی خواهد شد.
اینها نکاتی بود که از منظر شهید مطهری درباره انقلاب اسلامی در این فرصت کوتاه تقدیم شد. سلام و درود خداوند متعال به همۀ اندیشهورزان انقلاب اسلامی و همه کسانی که با تئوریپردازی در دفاع از اندیشهی متعالی انقلاب اسلامی کمک و از آن حفاظت کردند.
* بسیار ممنون از شما استاد محترم به دلیل اینکه دعوت ما را پذیرفتید، در پایان اگر نکتهای وجود دارد، استفاده خواهیم کرد.
سلام و درود خداوند به شهید مطهری، آن دردانۀ تاریخِ انقلاب اسلامی که حقیقتاً اگر در ابتدای انقلاب اگر بخواهیم از چندین نفر نام ببریم که سهم عمدهای در حفاظت از انقلاب اسلامی داشتند، حتماً نام شهید مطهری جزو برجستهترین نامهای این اندیشهورزان و مدافعان حریم تفکر انقلاب اسلامی قرار میگیرد. یاد او را گرامی میداریم و آرزو میکنیم که خداوند متعال ما را نیز در دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی، پا برجا و پایدار گرداند. از همت مجموعه فکرت (مرکز اندیشه و آگاهی) تشکر میکنم که فرصتی پیرامون شهید مطهری و ارج نهادن به این شخصیت گرانقدر اختصاص دادید.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0