اولین شماره مجله «خردورزی» منتشر شد
اولین شماره مجله «خردورزی» به مدیرمسئولی دکتر رفیعالدین اسماعیلی، سردبیری مجید رحیمی، با مدیریت هنری عرفان خلیلیفر و طراحی جلد توسط آرش فروغی منتشر شد. این شماره از خردورزی با موضوع «نهاد علم در ایران»، شامل سه پرونده با عناوین «جهان علم»، «شناخت علم» و «آیین علم» است.
خردورزی، در پرونده اول به معرفتشناسی نهاد علم و فرایند جایگاهی آن در علوم مختلف پرداخته است. این پرونده به موضوعاتی همچون صورتبندی علم بهمثابه نهاد، مؤلفههای موثر در نهادیشدن علم، تقدس علم و ارتباط صنعت، تکنولوژی و ژورنالیسم دانش با نهاد علم میپردازد.
پرونده دوم این شماره از مجله خردورزی به ارتباط و اهمیت رابطه نهاد علم و علوم شناختی میپردازد. در این پرونده ظرفیتهای شناختی نهاد علم ترسیم شده و برخی از آسیبها و چالشهای این نهاد از دریچهی عوامل شناختی تبیین شده است.
آخرین و سومین پرونده پس از بیان معرفتشناسی و بررسی ظرفیتهای شناختی در دو پرونده قبل به آسیبشناسی و بررسی عوامل آسیبزا در روشهای مرسومِ مدیریت نهاد علم در ایران میپردازد.
اطلاعیه | خردورزی، در آستانهی چاپ
خردورزی پس از انتشار چهاردهمین شماره به صورت دیجیتال با پیگیریهای انجام شده موفق به اخذ مجوز و زمینهسازی چاپ مجله شد. بدینمنظور شماره پانزدهم مجله خردورزی (ویژهنامه نهاد علم) به جهت تبعیت از قوانین سامانه جامع رسانههای کشور، به شماره اول بهمن 1401 تغییر یافت.
آنچه در ادامه میخوانید متن سرمقالۀ شماره اول از مجله «خردورزی» است:
ماهیتِ علم| مبناپذیری و دستورگریزی در نهاد علم
در جهانِ الفاظ و مفاهیم، گاهی بیش از آنکه مفاهیم بارور شوند، الفاظ لقلقۀ زبان میگردند و بیشازآنکه فهمها پیشتاز باشند، حرفها سخن میرانند. ازهمینرو، برخی سؤالات، زیاد تکرار میشوند و پاسخهای فراوانی استنباط میگردد؛ تا جایی که سؤال، تکراری و طرد میشود؛ اما تفکری عمیق، لایههای پنهان و مجهول فراوانی را روشن میکند. یکی از این پرسشهای مهم که کمتر نسبت به آن توجه شده و یا با بدیهیانگاری، ساده از کنار آن عبور کردهایم، علم است؛ علم چیست و عالم چه کسی است؟
پرسش از ماهیت علم، سؤالی است که به نظر، با وجود تکرارهای فراوان، نیازمند تأمل و تعمق بیشازپیش است. مادامی که علم و نسبت آن با انسان و جهانِ پیرامون روشن نشود، سخنگفتن از رسالت، هدف و آسیبهای نهادِ علم نیز ثمربخش نخواهد بود.
پیرامون این مسئله، مباحث متعددی مطرح شده است؛ اما بیش ازآنکه راهگشا باشد، رهزن بوده است. معنای اصلی و نخستینِ علم، دانستن در برابر ندانستن است و به اعتقاد حکمای اسلامی «همة علوم از آن حیث که نقل خداوند و یا فعل خداوند است، الهی است؛ اما به جهت بینش عالِم، علم تقسیم به الهی یا الحادی میگردد.»[1]
ساحت علم با تمام قداست و شرافتی که دارد، یکی از مهمترین اسبابِ حرکت و تعالی انسان است. غایت علم، مادامی مقدس و شریف میشود که در خدمتِ شرافت و نیازهای تجربی و غیر تجربی[2] اشرف مخلوقات باشد. به همین جهت، علم را موهبت خداوند و حجت او برای شناخت دین میدانند.
خردهکاریهای علـم هندسه / یا نجوم و علم طب و فلسفه
که تعلق با هـمیـن دنیاستش / ره به هفتم آسمان بر نیستش
اینهمه علم بنای آخـرسـت / که عماد بود گاو و اشترست
بهر استبقای حیوان چـند روز / نام آن کردند این گیجان رموز
علم راه حـق و علـم منزلـش / صاحب دل داند آن را با دلش[3]
هدفِ نهاد علم، خدمت به حقیقتِ علم است، به همین جهت شاید دستورگریز اما یقیناً مبناپذیر است. ازآنجاکه غایتِ دانش، خدمتِ به انسان است، باید بینش ابدیت را به انسان بچشاند و جدای از نیازهای دنیا، پاسخگوی نیازهای اخروی انسان نیز باشد. «بهوسیلۀ علم و عقل باید از قفس زمان و زمین بیرون برویم تا انسان شویم و سپس بتوانیم علومانسانی را داشته باشیم.»[4] در این گفتمان، رسالت نهاد علم خطیر و وزین میشود.
مادامی که دانش در خاستگاه اساسی خود قرار گیرد، چالشها و انگارههای متعدد را حل میکند؛ اما هنگامی که از منبع اصلی فاصله بگیرد، پاسخی در برابر مسائل و تهدیدهای اجتماعی، فرهنگی و حتی مذهبی نداشته و خود، منشأ چالش میگردد.
نهاد علم بر خلاف دیگر نهادهای اجتماعی، یک نهاد خودسامان بخش است؛ برای ثمربخشی، اگر مبنای آن، همان علمی باشد که در خدمتِ اشرف مخلوقات است، میتواند از درونِ خود هدف تعیین کند و برای دستیابی به آن اهداف، مکانیسمهایی را طراحی و اجرا نماید. متقابلاً اگر اسیر تأثیروتأثر و تحمیلهایی غیر از خاستگاه اصلی شود، دچار آسیبهایی مانند تحجّر و جزمگرایی، مهملگویی به نام نوآوری، اعتقاد به برخی نظریات بهمثابۀ متون مقدس، افراط در ترجمهگرایی و… میشود.
امروزه در کشور ما بسیاری از آسیبها، مانند نبود توازن عادلانه و منطبق با نیازها در برنامهریزی رشتههای علمی، رشد کمّی نامطلوب دانشجویان علومانسانی، تغییرندادن سرفصلهای منسوخ درسی، گسترش روحیۀ مدرکگرایی، دوری از تعمق و تحقیق در نظام آموزشی، ناهماهنگی در بخشهای مرتبط با دانش و فناوری و گسترش روحیۀ اخباریگری در دانشگاهها و سکولاریسم در حوزههای علمیه، ناشی از عدم دقت در تجلیگاه حقیقی علم است؛ این کمتوجهی منجر به بروز آسیبها و آفتهای متعدد در نهاد علم میگردد.
در اولین شماره از مجلۀ تخصصی «خردورزی» پس از احصاء انگارههای نخبگانی نهاد علم و تتبُع، پیرامون جایگاهشناسی و معرفتشناسیِ علم، کاربرد علم، رابطه تکنولوژی و علم، علم در اسلام و تمدن غرب، ناکارآمدی سیستمهای آموزشی و… قصد داریم به جایگاه، رسالت و آسیبهای نهاد علم در ایران بپردازیم. همچنین باتوجهبه ظرفیتهای علومشناختی در حوزههای مختلف آموزشی و علمی، به بررسی جایگاه شناخت و فناوریهای شناختی در نهاد علم نیز پرداختهایم.
برخی از مهمترین موضوعاتی که در این ویژهنامه به آن پرداخته شده، عبارتاند از: مختصات نگاه نهادی به علم، مؤلفههای مؤثر در نهادی شدن علم، صنعت و تکنولوژی، اقتضائات و چالشهای ژورنالیسم علم، فلسفۀ اسلامی در زیست اجتماعی انسان، علم و آیندۀ جهان متکثر، مسئلۀ مهاجرت، پدیدۀ سلبریتی علمی و… .
پینوشت:
[1] عبدالله جوادی آملی، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، نشر: اسراء، ص 29.
[2] ر.ک. عبد الکریم سروش، علم چيست؟ فلسفه چيست؟، نشر: پیام آزادی، ص 37.
[3] جلال الدین محمد مولوی مولانا، مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بخش 56.
[4] آیتاللهالعظمی جوادی آملی، در دیدار اعضای هیئترئیسۀ دانشگاه آزاد اسلامی.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0