تبیین منطق حاکم بر مناظرات امام رضا علیهالسلام
مناظره به معنای مکالمه و گفتوگویی است دوطرفه که هر طرف با استدلال و ارائه براهین سعی میکنند برتری و فضیلت خویش را بر دیگری به اثبات رساند. این شیوه و رفتار معمولا در بحثهای کلامی و بین الادیانی مورد توجه قرار میگیرد. از آنجایی که شیعه به دنبال ترویج و تبلیغ اسلام راستین است، برای تحقق آن در برخی موارد مجبور خواهد بود از شیوه مناظره استفاده نماید. به همین دلیل ما نیازمند هستیم شیوه و روش صحیح آن را بر اساس سیره ائمه معصومین بیاموزیم. از این رو برای تبیین موضوع مورد نظر مصاحبهای را با «حجت الاسلام و المسلمین مهدی شریعتی تبار»؛ مدیرگروه فقه و اصول بنیاد پژوهشهای اسلامی استان قدس رضوی ترتیب دادیم که شرح آن در ادامه خواهد آمد.
به عنوان نخستین سؤال بفرمایید جایگاه مناظره در دین اسلام از چه اهمیتی برخوردار است و اساساً تأکید قرآنی در آیه «و جادلهم بالتی هی احسن» به چه منظور است؟
مناظره و گفتگو پیرامون مسائل مهم و به منظور کشف حقیقت، امری است که هم از نظر عقل و منطق بشری و هم از نظر قرآن و روایات اهمیت دارد و مورد تأکید است. اگر افراد فکر و ایده برحقی داشته باشند و بخواهند دیگران را هم در این خصوص راهنمایی و هدایت کنند، راهش مجاب کردن طرف مقابل است چون بنابر آیه «لا اکراه فی الدین» فکر و عقیده را به دیگران نمیشود تحمیل کرد، بلکه باید حق از باطل کاملاً آشکار شود و این امر شدنی نیست مگر از راه گفتگو و مناظره و این که ایدهها و اندیشهها با هم سنجیده شوند.
مناظره یکی از راههای دعوت افراد به راه حق
قرآن کریم در آیه 125 سوره مبارکه نحل میفرماید: «ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَن…» یعنی ای پیغمبر مردم را با حکمت به سوی خدا، به سوی حق و به سوی راه درست دعوت کن. حکمت یعنی منطق، استدلال و برهان عقلی؛ یعنی کسانی که اهل فکر و تعقل و استدلال هستند را با حکمت به این راه هدایت کن.
افرادی را هم که از نظر فکری در آن سطحی نباشند که با استدلال عقلی و فلسفی بتوان هدایت نمود؛ اینها را باید با موعظه حسنه و پسندیده؛ با نصیحت و وعظ و خطابه، آن هم با لحن عاطفی و محبتآمیز هدایت نمود.
دسته دیگر افرادی هستند که اهل جدال و بگو مگو کردن هستند؛ این افراد نه تنها سطح فکری خیلی بالایی ندارند که بشود با استدلال با آنها بحث کرد بلکه دارای تعصب و عناد نسبت به حق هم هستند و با موعظه حسنه به راه حق هدایت نمیشوند، خدا به پیغمبر فرموده که با اینها «جادلهم بالتی هی احسن» یعنی باید به روش جدال احسن برخورد شود. جدال احسن یعنی جدالی که توی آن باطل نباشد، غلط نباشد، دروغ نباشد. جوری نباشد که ما به هر وسیله و روشی فقط بخواهیم آنها را محکوم کنیم و شکست دهیم. چرا که هیچ موقع مقدمات باطل ما را به نتیجه حق نمیرساند. پس باید با اینها به روش احسن مجادله و مناظره نمود.
تمام اینها نشان دهنده اهمیت و تأکید قرآن و اسلام بر بحث مناظره میباشد.
در آیات 17 و 18 سوره مبارکه زمر «…فَبَشِّرْ عِباد * الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه…» بر این نکته تأکید دارد که سخنان را بشنوید و بسنجید و از بهترین و زیباترین آنها پیروی کنید. یا در سوره مبارکه توبه خداوند به پیغمبر میفرماید «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ ….» (توبه/6) اگر یکی از مشرکین هم از شما مهلت میخواهد که بیاید حرفش را بزند، و حرف ما را بشنود، به او مهلت بدهید و شرایط را فراهم کنید که بیاید حرف بزند و حرف شما را هم بشنود، «…حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ…» بعد هم او را با امنیت کامل برگردانید. در این آیه هم مناظره مورد تأکید است، چون در مناظره «تبیّن الرشد من الغی»؛ جدایی حق از باطل صورت میگیرد. و این کار با اجبار و تحمیل و امثال اینها شدنی نیست.
استاد به عنوان سؤال دوم بفرمایید که مناظرات گزارش شده از امام رضا چند مورد بوده و در این مناظرات با چه کسانی و در چه موضوعاتی به گفتگو پرداختند؟ راوی این مناظرات چه کسانی هستند و تا چه اندازه معتبر هستند؟
مناظرات امام رضا علیهالسلام
مناظراتی که امام علیه السلام دارند؛ یک طرف قضیه امام علیه السلام بودند و طرف دیگر دانشمندان یا بزرگانی از فِرَق و ادیان و مذاهب دیگر، حالا چه مذاهب اسلامی و چه غیراسلامی. مجموع این مناظرات و احتجاجات بسیار زیاد است؛ اما مناظرات مهمی که امام با بزرگان ملل و نحل داشتند شاید هفت هشت مورد بیشتر نباشد که اینها در کتاب احتجاج شیخ طوسی یا کتاب شریف عیون اخبار الرضا از شیخ صدوق و یا در کتاب کافی از مرحوم کلینی نقل شده. ناقل اینها هم اصحاب و یاران امام بودند مثل اباصلت یا بعضی افراد دیگر از شاگردان و اصحاب امام که خودشان حاضر و ناظر در آن جلسات بودند. محتوای این مناظرات هم واقعاً دیدنی است که ما آنها را براساس اهمیتشان درجهبندی میکنیم. گاهی در کنار بررسی سند، محتوای مناظره هم مهم است. یعنی محتوای مناظره محتوایی است در صحت آن جای تردید نیست. خیلی از عرفای بزرگ ما نقل کردند، مراجع تقلید، علمای بزرگ، متکلمین بزرگ چه موجودین، چه گذشتهها، اینها را شرح و تفصیل دادند و بررسی کردند.
مناظرات در چه موضوعاتی بودند؟
موضوع مناظرات هم بحثهای اصولی و معرفتی بوده یعنی از اصل وجود خدا و توحید و یگانگی خدا گرفته تا صفات الهی، مثلاً علم الهی و اراده خداوند و سایر اوصاف و صفات کمال خداوند تا نبوت پیغمبر اکرم و حقانیت اسلام و بعثت پیغمبر اسلام تا بحث پیرامون مسأله مهم امامت و جایگاه اهلبیت علیهم السلام از نظر قرآن هم مورد مناظره قرار گرفته است.
در مناظراتی که مربوط به اهلبیت و امامت و ولایت امام بحث میشده یک طرف این مناظرات علمای بزرگ اهلسنت به اصطلاح علمای عامه بودند و یک طرف هم مأمون بوده. این مناظرات هم حوزه اصول و معارف عمیق و ناب اسلامی را شامل میشود و هم حوزه فروع و مسائل حتی فقهی و فرعی را. در اصول هم از توحید گرفته تا صفات الهی، تا اصل وجود خدا، تا بحث نبوت تا بحث امامت را مورد بحث و گفتگو قرار میدادند.
مناظرات امام رضا علیه السلام؛ تهدید یا فرصت
مناظرات امام رضا علیه السلام چه فرصتهای طلایی را برای آن حضرت ایجاد کرد یا به عبارتی اهدافی که امام در این مناظرات داشتند چه گزارههایی بودند؟
این مناظرات واقعاً یک فرصت طلایی بود. البته بعضی از این مناظرات را مأمون مدیریت میکرد و با پیشنهاد او بود. البته مأمون در این مناظرات اهداف شیطانی خودش را دنبال میکرد. ما شواهد زیادی داریم که مأمون به بعضی از طرفهای مناظره مثل سلیمان مروجی گفت من دوست دارم که حداقل در یک حجت، در یک برهان بتوانید علی بن موسی الرضا را محکوم بکنی و نسبت به او برتری داشته باشی. مأمون هدفش این بود که احیاناً امام رضا در برابر علمای بزرگ در بعضی از موضوعات شکست بخورد. لکن امام این مناظرات را تبدیل به فرصت کردند و از این فرصت مناظراتی به خصوص وقتی که با حضور مأمون انجام میشد استفاده کردند. در این مناظرات هم سعه علمی و هم امامت امام ثابت شد. به همین خاطر شاید یکی از دلایلی که امام رضا علیه السلام به عالم آل محمد صلوات الله علیه ملقب شدند، همین قضیه باشد. علم امامت، در این مناظرات کاملاً تجلی پیدا کرد و سعه علمی، جایگاه علمی امام و مرجعیت علمی امام برای همگان مشخص شد. علاوه بر همه اینها حقانیت فرهنگ اسلامی و معارف اسلامی و معارف قرآنی بر مسیحیان، یهودیها، زرتشتیان و همه اینهایی که بالاخره اهل کتابهای دیگری بودند، کاملاً به نمایش گذاشته شد و ظهور و بروز پیدا کرد. هدف امام هم واقعاً همین بود، هدف ارائه حق بود و این که مردم هدایت شوند.
امام فرمودند که مأمون جلسات را به خیال شکست من تشکیل میدهد ولی وقتی من با اهل تورات به توراتشان، با اهل انجیل به انجیلشان و با زبان خودشان مناظره کردم و اینها را با کتاب خودشان و منطق خودشان محکوم کردم آن موقع مأمون از کار خودش پشیمان خواهد شد که همین جور هم شد.
اصول اخلاقی امام در مناظرات
اصول منطقی و اخلاقی حاکم بر مناظرات امام رضا با اصحاب ادیان چه بود؟ سیره اخلاقی امام رضا در مواجهه با عقیده مخالفان چه بود؟ و آن حضرت با دشمنان و مخالفان خود چگونه برخورد داشت؟
امام علیه السلام هم در فرمایشات خودشان، بر رعایت اصل عدل و انصاف و مدارا و همچنین مودت و محبت واقعاً تأکید دارند و میفرمایند مؤمن باید یک سنت از پیغمبر توی زندگیاش داشته باشد که آن سنت مدارا است، یا مثلاً فرمودند «التودد الی الناس» محبت بیشتر به مردم، دوستی به مردم نیمی از عقل و خرد انسان است.
عدل، انصاف، مدارا، محبت و رفق را که امام در سخنانشان سفارش کردند، در عمل خود امام به زیباترین شکل تجلی دارد. در مناظرات آن چنان امام با طرف مقابل با مدارا و انصاف برخورد میکرد که طرف مخالف گاهی از این انصاف و مدارا سوء استفاده میکرد و پا را از دایره انصاف فراتر میگذاشت. برای مثال در یکی از مناظرات سلیمان مروجی آن قدر در برابر حلم و مدارای امام کم آورده بود که از انصاف خارج شد تا جایی که مأمون به او گفت انصف یا سلیمان، انصاف را رعایت کن، تو داری بیانصافی میکنی. غرض این که رعایت عدل و انصاف و محبت با این هدف که حق برای آنها روشن بشود و عدم استفاده از ابزارهایی مثل تهدید و تحمیل و روشهای جدلی غلط و سعه صدری که امام علیه السلام داشتند، یکی از اصول اخلاقی و اصول حاکم بر منطق مناظره امام علیه السلام بود.
حلم و بردباری امام رضا علیه السلام در مناظرات
حلم و بردباری در سیره امام رئوف چه جایگاهی داشت؟ به ویژه در جهت برگزاری مناظراتی که مأمون با هدف تخریب امام ترتیب داده بود؟
حلم یک صفت اسلامی است، اصلاً از صفات خداست، خدا حلیم است و خدا پیامبر را به حلم و بردباری و شکیبایی و افزایش این آستانه تحمل که زود از کوره در نرود سفارش کرده است. امام رضا علیه السلام به عنوان انسان کامل و خلیفة الله و حجة الله فی خلقه، همه فضائل عالی انسانی و قرآنی را داشتند از جمله حلم که واقعاً در زندگی همه ائمه این مشهود است از جمله نقل میشود که صبر و حلم امام حسن مجتبی علیه السلام با کوهها برابری میکرد. امام رضا علیه السلام هم به همین شکل بوده و طبعاً در مناظراتشان هم این حلم و سعه صدر را که در واقع همان شرح صدر است، داشتند.
انسان در مناظره با مخالف خودش که به لحاظ علمی با او بحث میکند باید با حلم و شکیبایی و گذشت برخورد کند، حتی اگر او از انصاف خارج شد و پا را فراتر نهاد باید صبر و استقامت داشته باشد و عصبانی نشود. ما اینها را در توصیههای امام رضا علیه السلام داریم و در رفتارشان با دوست و دشمن مشاهده میکنیم.
امام رضا علیه السلام هم عالم آل محمد بودند هم حلیم بودند. علم و حلم وقتی با هم جمع بشود مایه زینت و وقار انسان میشود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0