توانایی معنوی زنان در سه دین ابراهیمی بر اساس متن مقدس
چکیده
همواره متفکران دین را در مقام یکی از عوامل تعیین کنندهی چگونگی و محدودهی فعالیت انسانها در نظر گرفتهاند. این بدان معنی است که متون مقدس هر دین، بر روی پیروان آن تاثیر ویژهای نهاده و باور افراد را در خصوص تواناییهای خود شکل میدهند. همچنین، پس از آنکه این ایراد از سوی برخی متفکران فمینیست مطرح شده که دین موجب سرکوب زنان میشود، کوششی از سوی برخی دیگر از فمینیستهایی که دغدغهی دینی داشتند جهت احیای جایگاه زنان با تکیه بر کتب مقدس و سنت دینی آغاز شد. از این رو، یکی از اهداف ایشان که واکاوی نقش زنان در متون دینی بوده است، مورد توجه پژوهش حاضر قرار گرفته است. این مقاله در صدد است، با مطالعهی روایات دربارهی زنانی که در کتب مقدس سه دین ابراهیمی، در مقام افرادی معنوی از آنها یاد شده است، به بررسی جایگاه ایشان پرداخته و در نهایت تاثیر ایشان را بر جامعهی دینی مورد مطالعه قرار دهد.
واژگان کلیدی: ادیان ابراهیمی، جنسیت و دین، معنویت، فمینیسم دینی.
مقدمه
پیش از پرداختن به هر مطلبی، نخست میباید یادآور شد که عنوان ادیان ابراهیمی به سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام اطلاق میشود از آن رو که این سه دین پیشینهی سنت خود را به حضرت ابراهیم منسوب میکنند. از آنجایی که پیروان ادیان ابراهیمی، جمعیت زیادی از انسانها را در طول تاریخ بشر تشکیل دادهاند، توجه به موضوعات مربوط به این سه دین از اهمیت فراوانی برخوردار هستند. همچنین، از آنجایی که این ادیان دارای سنت مکتوب بودهاند، نخستین و اصلیترین مبدا هر پژوهشی دربارهی آنها، از متون مقدسشان شروع میشود چرا که باور تمامی پیروان حول محور این متون شکل میگیرد.
از سوی دیگر، جایگاه زنان در ادیان یکی از مهمترین مسائلی به شمار میآید که امروزه توجه متفکران و حتی الهیدانان هر دین را به خود مشغول داشته است. به ویژه، بررسی این موضوع را در کتب مقدس اهمیت فراوانی دارد، زیرا جایگاه مهم این زنان را نشان میدهد که در متون مقدس حضور یافتهاند. با این حال، در دهههای اخیر این باور در اذهان برخی پژوهشگران فمینیست شکل گرفت که دین به مثابه یکی از ابزار مهم برای سلطه بر زنان در نظر گرفته میشود. در نتیجه، برای پایان بخشیدن به این سرکوبگری دینمدارانه، باید هرچه سریعتر با آگاهی بخشی، زنان را از سیطرهی دین رهایی بخشید تا بتوانند بدون هیچ قانون مذهبی، استعدادهای خود را در زمینههای مختلف به ویژه، در مسائلی که دین آنها را نهی کرده است، شکوفا سازند. اما بر خلاف آنها، برخی دیگر از پژوهشگران با یادآوری این موضوع که بسیاری از زنان مومن نسبت به دین خود دلبستگی دارند، کوشش کردند تا از دین به عنوان ابزاری جهت ارتقاء جایگاه زنان بهره ببرند که بابی برای شروع مطالعات در فمینیسم دینی گشوده شد.
در این راستا، این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی درصدد است که جایگاه معنوی زنان در متون مقدس سه دین ابراهیمی را بیان کرده و به این ترتیب این موضوع را روشن سازد که از منظر این ادیان، نه تنها امکان رشد و تعالی معنوی برای زنان وجود دارد، بلکه ایشان میتوانند به این واسطه مقبولیتی ویژه نزد افراد جامعهی دینی پیدا کرده و نقش برجستهای را ایفا کنند.
جایگاه معنوی زنان در عهد قدیم
«پس خدا انسان را به صورت خود آفرید، او را به صورت خدا آفرید؛ ایشان را مرد و زن آفرید.»[۲]
در عهد عتیق زنان بسیاری در انواع نقشها ظاهر شدهاند و جایگاه برجستهای را در این متن مقدس به خود اختصاص دادهاند. اما نکتهی جالب آن است که در میان این زنان، سه زن به عنوان نبیه مطرح میشوند؛ میریام، دبورا و حلده. این سه زن در شرایط حساسی از تاریخ بنیاسرائیل به ایفای نقش پرداختند. آنها در مقام نبیه، نه تنها دارای توانایی معنوی تلقی میشوند، بلکه همچون یک رهبر توانا، داور عادل و راهنمایی زیرک بر روی دیگران تاثیر نهادهاند.
عهد عتیق به شخصیت میریام به طور برجستهای توجه نموده است. به عنوان خواهر بزرگتر موسی، داستان زندگی او در داستان زندگی موسی تنیده شده است. میریام پس از عبور از دریا ظاهر شد. او که در این بخش از کتاب نبیه خوانده شده، دف نواخت و به شادی پرداخت، زنان دیگر نیز چنین کردند و میریام خطاب به ایشان سرودی در ستایش خداوند خواند.[۳] پس از عبور از دریا، زنان او را چون الگویی برای تقلید یافتند چنانکه هنگام ابراز شادی میریام با او همراه شدند و میریام توانایی یک رهبر دینی را با اعتماد به نفس بسیاری از خود بروز داد. میریام داستان خود در کتاب مقدس را با نشان دادن هوشمندی و شجاعتش در مواجهه با دختر فرعون آغاز کرد و خود را دختری قهرمان جلوه داد. مقام میریام آنقدر بالاست که خداوند از طریق میکاه نبی مریم را پیامبری در کنار هارون و موسی اعلام میکند.[۴] همچنین، وفات میریام جزو معدود خاکسپاریهایی است که در عهد قدیم ثبت شده است و در حالی که چهرههای مهم دیگر مانند همسر موسی بدون ذکر چگونگی واقعه ناپدید شدند و این امر اهمیت مقام میریام را نشان میدهد.[۵]
یکی دیگر از نبیهها که در تاریخ ملت اسرائیل تاثیرگذار بوده است دبورا نام دارد. او در زمانی که رهبری بنیاسرائیل را بر عهده داشت زیر درخت نخلی مینشست و مردم مشکلات خودشان را نزد او بازگو میکردند. مهمترین اتفاق در زمان رهبری او، کمک به قوای اسرائیلی جهت پیروزی بر سیسرا فرمانده قوای پادشاه کنعانی بود. او به باراق پیام خداوند را مبنی بر لشکرکشی رساند و باراق از او خواست تا همراه لشکر باشد. دبورا میپذیرد اما به او میگوید که در این جنگ افتخاری نصیب باراق نخواهد شد بلکه یک زن سیسرا را مغلوب میکند. در طی جنگ دبورا به باراق از طرف خدا مژدهی پیروزی میداد. در نهایت سیسرا از مهلکه گریخت و به چادر زنی به نام یاعیل گریخت زیرا او همسر مردی بود که روابط دوستانه با پادشاه کنعانی داشت. یاعیل، به او پناه داد و پس از اینکه سیسرا به خواب رفت او را با میخ چادرش کشت. این چنین پیشگویی دبورا به حقیقت پیوست. (داوران، ۴) بنابراین، دبورا در مقام زنی روحانی ظاهر شد که زنان را شایستهی مقام اجتماعی بالا حتی در عرصهی سیاست میدانسته است.
سومین نبیه در کتاب مقدس حلده است که او نیز نقش مهمی ایفا کرد. در زمان پادشاهی یوشیا، معبد به دستور پادشاه تعمیر میشود که در طی آن کاهن اعظم کتاب تورات را پیدا کرد (ظاهرا کتاب برای مدتی در دسترس نبوده است). زمانی که کتاب برای پادشاه خوانده شد، از شدت ناراحتی لباس خود را پاره کرد و به کاهن اعظم و افراد خود گفت که از خداوند بپرسند حال که اجدادشان طبق دستورات خداوند عمل نکردند و او از آنها خشمگین است، قوم بنی اسرائیل چه کاری باید بکند؟ ایشان نزد زن نبیهای به نام حلده رفتند و او در پاسخ گفت که خداوند طبق تورات این قوم را که بت پرست شدهاند مجازات خواهد کرد اما یوشیا از بلا دور خواهد بود و در آرامش خواهد مرد چرا که تورات را خواند و از آن اخطار متاثر گشت و نسبت به خداوند فروتن شد.[۶] حلده در نقش زنی ظاهر شده است که حتی پادشاه در تصمیمگیریهای خود با باور به روحانیت این زن، از او راهنمایی میخواسته است. اگر او پیام خداوند را به یوشیا انتقال نمیداد، یوشیا دست به اصلاحات گسترده نظیر از بین بردن بت خانهها و مراکز فساد نمیزد. بنابراین، حضور پر رنگ این نبیه در دستگاه حکومتی قابل ملاحظه است، به این گونه که پادشاه مضطرب را از جانب خداوند راهنمای کرد. اعتماد پادشاه و یک جامعهی بزرگ به زن نبیه گویای این نکته است که آنها پیش زمینهی باور به توانایی زنان در امر گرفتن و ابلاغ وحی و در واقع ارتباط با خداوند را داشتهاند و به این زنان احترام میگذاشتهاند.[۷]
همانطور که ملاحظه میشود، این زنان که داعیهی ارتباط با خدا را داشتند، از آنچنان مقبولیتی در جامعهی خود برخوردار بودند که در امور اجتماعی، سیاسی و جنگی از آنها مشورت گرفته میشد و اعتماد کامل به پیشگوییها و سخنان آنها داشتهاند. این مقبولیت از آنجایی صورت پذیرفته است که جامعه این زنان را به عنوان نبیه، دارای توانایی معنوی بالایی دانستهاند.
جایگاه معنوی زنان در عهد جدید
«دیگر نه یهودی معنی دارد نه یونانی، نه برده نه آزاد، نه مرد نه زن، فرقی نمیکند؛ چرا که جملهی شما در مسیح یکی هستید.»[۸]
عیسی مسیح در جامعهای پیام خود را ابلاغ کرد که زنان در آن حضور فعال و پر رنگی نداشتهاند. در حالی که در میان رسولان مرد همراه عیسی مسیح، زنانی حضور داشتهاند که نه تنها هنگام سفر او را در بشارت پیام خود یاری میدادهاند، بلکه از معنویت او بهره برده و از نظر روحانی ارتقا مییافتند. عیسی مسیح کوشش میکرد توجه مردم را به انسان دوستی تحت محبت خدا جلب کند به این دلیل خدا را پدر خواند تا خانوادهای به وسعت بشریت را معرفی کند.[۹] در این بخش، به زنانی اشاره میشود که از منظر اناجیل، توانایی خود را در امور معنوی نشان دادهاند.
پیش از هر زن دیگری، نام مریم، مادر عیسی مسیح، همچون نگینی بر راس زنان در مقام توانایی معنوی و برقراری ارتباط با امر قدسی میدرخشد. از این رو، مریم جایگاه ویژهای را در الهیات مسیحی به خود اختصاص داده، چنانکه در تعالیم کلیسای کاتولیک، مریم دارای قداست مطلق معرفی شده است.[۱۰] مریم نه تنها در روایات هر چهار انجیل رسمی حضور داشته است، بلکه در اعمال رسولان و مکاشفهی یوحنا نیز به او اشاره شده است. برجستهترین نقش مریم در عهد جدید را میتوان در انجیل به روایت لوقا یافت. لوقا ماجرای بارداری مریم توسط روحالقدس و تولد معجزه آسای عیسی مسیح را با جزئیات فراوان نقل کرده است.[۱۱] مریم در این انجیل، زنی شجاع به تصویر کشیده شده است، که به دلیل قدرت روحی و معنویت فوقالعادهاش، چنین موقعیت ارزشمندی از جانب خداوند به او اعطاء شده است.
در میان زنان همراه عیسی که در حتی عرفان مسیحی به عنوان یک زن اثرگذار بودهاند، میتوان دو خواهر به نامهای به مریم و مارتا اشاره کرد که عیسی مسیح مدتی نزد آنها به سر برد و حتی برادر ایشان را که مرده بود، زنده کرد. در انجیل به روایت لوقا آمده است، هنگامی که مارتا به پذیرایی از عیسی و یارانش میپرداخت، مریم به سخنان عیسی در حالی که کنار پاهای او نشسته بود گوش فرا میداد و به خواهر خود کمکی نمیکرد. مارتا از اینکه مریم به یاری او نیامده بود، آزرده شد و نزد عیسی مسیح رفت و از خواست تا به مریم درباره کمک به خواهرش تذکری بدهد. اما عیسی پاسخ داد که مریم برترین سهم را برگزیده که از او ستانده نخواهد شد.[۱۲] این دو خواهر در عرفان مسیحی نماد عمل و نظر شدند که عرفای بسیاری دربارهی هماهنگی آنها سخن گفتهاند.[۱۳]
افزون بر این، در هر چهار انجیل، از زنانی نام برده شده است که نه تنها شاهد رستاخیز عیسی بودهاند، بلکه هم فرشتگان را ملاقات کرده و با آنها با گفتگو پرداخته و هم عیسی مسیح پس از رستاخیز این زنان را دیده و به آنها ماموریت ابلاغ پیام خود به دیگر رسولان مرد را واگذار کرده است. زنانی که بر اساس چهار انجیل شاهد چنین واقعهای بودند عبارتند از؛ مریم مادر عیسی، خالهی عیسی، مریم زن کلوپا، مریم مجدلیه، جوآنا همسر یوزا، سوسن، سالومه، مادر یعقوب و یوسف و مادر یعقوب و یوحنای زبدی.[۱۴] این روایات بیانگر این امر مهم است که از نظر نویسندگان اناجیل، زنان توانایی معنوی بالایی داشته و میتوانستهاند با امور قدسی ارتباط برقرار کنند.
جایگاه معنوی زنان در قرآن
«هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاکیزهاى حیات بخشیم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام میدادند پاداش خواهیم داد.»[۱۵]
مسلمانان قرآن را سخن خداوند میدانند که مستقیما انسان را مورد خطاب قرار داده است. آیات قرآن نیز عموما با عباراتی نظیر «یا ایها الناس» و «یا ایها الذین آمنوا»، تمام انسانها و مومنان، اعم از مرد و زن را به عنوان مخاطبان خود میشناسد. بنابراین، زنان از نظر قرآن، گروهی هستند که در جامعهی دینی حضوری فعال داشته و در ایمان و عمل همچون مردان میبایست ثابت قدم باشند.
یک نکتهی حائز اهمیت آن است که از منظر قرآن، مرد و زن دارای سرشتی یکسان هستند چرا که خداوند در خصوص آفرینش بیان داشته است که «همهی شما را از یک پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار دادیم.»[۱۶] بنابراین، زن در آفرینش از مرد پایینتر نیست بلکه از یک جنس سرشته شدهاند.[۱۷] با توجه به این نگرش، زنانی که در قرآن مطرح میشوند، میتوانند راه معنوی را در پیش گیرند یا خلاف آن عمل کنند و در این زمینه تفاوتی با مردان ندارند.
قرآن نسبت به سرنوشت زنانی که راه معنویت را برگزیدند بیتفاوت نیست. برای مثال یک سوره به نام زنی ممتاز در تاریخ دو دین مسیحیت و اسلام اختصاص داده شده است. سورهی مریم بیانگر اهمیت جایگاه بالایی است که خداوند هنگام بیان سرنوشت عیسی مسیح، برای شخص مریم در نظر میگیرد. ملاک خداوند مطابق قرآن، پرهیزگاری فرد، صرف نظر از جنسیت اوست.[۱۸] شاهد مثال این موضوع آنجاست که خداوند حتی آسیه و مریم را به واسطهی وارستگی و تقوایشان الگوی مردان و زنان مومن میداند: «و براى کسانى که ایمان آوردهاند خدا همسر فرعون را مثل آورده آنگاه که گفت پروردگارا پیش خود در بهشت خانهاى برایم بساز و مرا از فرعون و کردارش نجات ده و مرا از دست مردم ستمگر برهان. و مریم دخت عمران را همان کسى که خود را پاکدامن نگاه داشت و در او از روح خود دمیدیم و سخنان پروردگار خود و کتابهاى او را تصدیق کرد و از فرمانبرداران بود.»[۱۹] همچنین، در دو آیهی دیگر، خداوند مریم را آیهی الهی معرفی میکند[۲۰] بدین ترتیب، خداوند یک زن را به واسطهی معنویتی که دارد، نشانهای نیکو نه فقط برای مومنان زن بلکه برای تمامی جهانیان معرفی میکند.
اما موضوع مورد بحث در این تحقیق، ارتباط زنان به صورت مخصوص با خداست. با توجه به آیات قرآن، چنین امکانی برای زنان فراهم است. در سورهی طه، هنگام سخن گفتن خدا با موسی، خداوند یکی از زنانی که به او وحی کرده است را مادر موسی معرفی میکند: « آن هنگام که به مادرت وحی مهمی نمودیم. که کودک خود را در صندوقی گذار و به دریا افکن و باید که امواج دریا کودک را به ساحل رساند تا دشمن من و دشمن او، از دریا طفل را برگیرد …»[۲۱] دیگر زنی که مخاطب وحی خدا قرار گرفت، مریم بود که در قرآن صراحتا بیان شده است: « ای مریم! فروتنانه از پروردگارت فرمانبرداری کن و سجده به جای آور و با رکوع کنندگان رکوع کن.»[۲۲] حتی مریم به دلیل این ویژگی خاص خود که توانایی سخن گفتن با فرشتگان را داشت،[۲۳] در سنت اسلامی محدثه نامیده شدهاست.[۲۴] با توجه به این دو مورد، میتوان ملاحظه کرد که از منظر قرآن، زنان همچون مردان توانایی دریافت وحی، و در واقع ارتباط مستقیم با خداوند را دارند.
نتیجه
نخست باید یادآور شد که کتب مقدس، باور پیروان هر دین را به صورت عمیقی شکل میدهند. بنابراین، هنگامی که متن مقدس با نام بردن از برخی زنان شناخته شده، تصریح میدارد که این زنان توانایی معنوی بالایی داشته و امکان برقراری ارتباط با امر قدسی برای ایشان برقرار است، زنان مومن با الگو گرفتن از آنها برای ارتقای سطح معنویت خود کوشش میکنند. این امر از آن جهت حائز اهمیت است که این زنان با توانایی روحانی بالای خود مجال حضور برجستهتری را در جامعهی دینی پیدا کرده و از مقبولیت ویژهای در طول تاریخ نزد بزرگان برخوردار میشوند. این جایگاه تا آن حد مهم است که سخنان و سیرهی زندگی این زنان اسوهی تمامی پیروان، حتی مردان میشود. در نهایت این موضوع میتواند برای متفکران فمینیسم دینی کاربرد بسیاری داشته باشد.
از سوی دیگر میتوان این موضوع را در حوزهی گفتگوی ادیان مطرح ساخت که امروزه از ارزش و اهمیت فراوانی برخوردار است. در جهان امروز، بحث گفتگو و تکیه بر مشترکات میان پیروان ادیان بسیار مورد توجه قرار گرفته است، چراکه باعث برقراری تفاهم و تسامح در جامعه میشود که این امر مهم یکی از اهداف ادیان به شمار میآید. در این خصوص، بررسی جایگاه معنوی زنان در متون مقدس ادیان ابراهیمی، فرصت ایجاد مفاهمه میان مومنان این ادیان که از خاستگاه مشترکی برخاستهاند، به خوبی فراهم میآید. همانگونه که قابل ملاحظه است، زنان نامداری که در قرآن از آنها یاد شده است، در دو سنت یهودی و مسیحی نیز حضور داشتهاند. بنابراین، میتوان با تکیه بر این امر مشترک، زمینه را برای گفتگوی دوستانه میان پیروان ادیان ابراهیمی ایجاد کرد.
منابع:
قرآن کریم
کتاب مقدس
ـــــــ، تعالیم کلیسای کاتولیک، مترجمان: احمدرضا مفتاح، حسین سلیمانی، حسن قنبری، قم: انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۹۳.
حیدری، احمد، بزرگ زنان صدر اسلام، قم: زمزم هدایت، ۱۳۸۳.
ردلر، شارلوت، «عمل و نظر»، دربارهی عرفان مسیحی؛ مقالاتی از برنارد مک گین و دیگران ، ترجمهی محمد صبائی، تهران: ققنوس، ۱۳۹۷.
کونگ، هانس، زن در مسیحیت، ترجمهی طیبه مقدم و حمید بخشنده، قم: دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۸۹.
مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران: صدرا، ۱۳۷۰.
Davidson, Joan, “Modern Feminism, Religious Pluralism, and Scripture”, Journal of the Adventist Theological Society, Vol. 10, 1999.
Palmer, Sarah, “Recovering Female Authors of the Bible”, Studia Antiqua, Vol. 15, no. 1, 2016.
پینوشت:
نویسنده:مریم السادات سیاهپوش، دانشجوی دکتری رشته ادیان و عرفان، دانشکدهی حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
[۲] آفرینش، ۱: ۲۷.
[۳] خروج، ۲۰: ۱۵- ۲۱.
[۴] میکاه، ۶:۴.
[۵] Davidson, Joan, “Modern Feminism, Religious Pluralism, and Scripture”, Journal of the Adventist Theological Society, Vol. 10, 1999, p. 422.
[۶] دوم پادشاهان، ۲۲.
[۷] Palmer, Sarah, “Recovering Female Authors of the Bible”, Studia Antiqua, Vol. 15, no. 1, 2016, p.15.
[۸] غلاطیان ۲۸:۳.
[۹] کونگ، هانس، زن در مسیحیت، ترجمهی طیبه مقدم و حمید بخشنده، قم: دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۸۹، ص. ۱۹.
[۱۰] تعالیم کلیسای کاتولیک، مترجمان: احمدرضا مفتاح، حسین سلیمانی، حسن قنبری، قم: انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۹۳، ص. ۱۶۷.
[۱۱] لوقا، ۱: ۲۶-۵۶.
[۱۲] لوقا، ۱۰: ۳۸- ۴۲.
[۱۳] ردلر، شارلوت، «عمل و نظر»، دربارهی عرفان مسیحی؛ مقالاتی از برنارد مک گین و دیگران ، ترجمهی محمد صبائی، تهران: ققنوس، ۱۳۹۷، ص. ۸۲.
[۱۴] متی، ۲۷: ۵۵-۵۶. مرقس، ۱۵: ۴۰-۴۱. لوقا، ۸: ۱-۳. یوحنا، ۱۹: ۲۵.
[۱۵] نحل، ۹۷.
[۱۶] نساء، ۱.
[۱۷] مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران: صدرا، ۱۳۷۰، ص. ۱۴۷.
[۱۸] حجرات، ۱۳.
[۱۹] تحریم، ۱۱-۱۲.
[۲۰] مومنون، ۵۰ و انبیاء، ۹۱.
[۲۱] طه ۳۹-۳۹.
[۲۲] آل عمران، ۴۳.
[۲۳] از منظر قرآن مریم در تماس مداوم با فرشتگان و امور قدسی بوده است. هرگاه زکریا بر او وارد میشده است، مریم را غرق نعمات الهی مییافت که از جانب خداوند بوده است (آل عمران، ۳۷ ). همچنین، مریم هنگام باردار شدن عیسی، با جبرئیل که یکی از فرشتگان مقرب است به گفتگو پرداخت (آل عمران، ۳۵ـ ۳۷).
[۲۴] حیدری، احمد، بزرگ زنان صدر اسلام، قم: زمزم هدایت، ۱۳۸۳، ص. ۳۷.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0