تکلیف «عدالت اجتماعی»
«فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی»؛ عدالت اجتماعی از اساسیترین موضوعات اجتماعی است که ریشه در عقل و فطرت انسان دارد و هر انسان اندیشمندی، نیکویی عدالت اجتماعی و یا زشتیِ ظلم اجتماعی را درک میکند.
در منابع دینی به ویژه در آیه 25 سوره حدید بر عدالت اجتماعی تأکید فراوان شده به گونهای که عدالت اجتماعی را یکی از اهداف اساسی پیامبران بیان میکند؛ «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ …».
عدالت از نگاه کلی به دو گونهی الهی و انسانی تقسیم میشود. عدالت الهی عدالتی است که خداوند متعال نسبت به آفریدهها دارد و به دو بخش عدالت فردی و اجتماعی تقسیم میشود. عدالت فردی نیز رعایت عدل نسبت به خود و در حوزه فردی هر شخص است.
خواجه نصیر در تعریف عدالت میگوید: «لفظ عدالت از روی دلالت منبی است از معنای مساوات»؛ یعنی به معنای مساوی قرار دادن دیگران است. همچنین شهید مطهری معنی حقیقی عدالت اجتماعی را اینگونه بیان میکند عدالتی که در قانون بشری باید رعایت شود و افراد بشر باید آن را محترم بشمارند.
آیت الله جوادی آملی در کتاب فلسفه حقوق بشر چنین آورده است: عدالت اجتماعی رعایت عدالت نسبت به دیگران است، در مجموعه میتوان گفت عدالت اجتماعی آن است که انسان حق هر انسان دیگر صاحب حق را بر اساس عقل نقل و عرف به وی بدهد.
از دیدگاه قرآن کریم عدالت اجتماعی گستره وسیعی دارد و ابعاد گوناگون زندگی انسان را شامل میشود با توجه به ابعاد گسترده عدالت اجتماعی می توان به عدالت اقتصادی، عدالت حقوقی، عدالت در ارتباطات اجتماعی، عدالت در روابط خانوادگی میشود.
بر اساس آموزههای قرآنی در داد و ستد باید عدالت اجتماعی رعایت شود و سنجش درستی صورت گیرد و از کاستن پرهیز شود.
عدالت اجتماعی شامل عدالت در روابط خانوادگی و عدالت در روابط با دیگران در درون جامعه اسلامی باید حکمفرما شود.
همچنین افراط در مهر و محبت خویشاوندی نباید مانع عدالت اجتماعی در گفتار و حقیقتگویی شود. هدف از عدالت اجتماعی برپایی عدل در همه ابعاد است؛ عدالت در حقوق انسانها، عدالت در برقرای دانش و زمینهسازی برای تسریع امور انسانها. در هر حال سخن از عدالت باید واقعی و به دنبال رشد و ارتقای افکار و احوال اجتماعی باشد نه خیال پردازانه و متکی بر شعار و ظاهرسازی.
کرامت ذاتی و اکتسابی انسان تأثیر زیادی در مسائل عدالت اجتماعی دارد و محدوده و روش عدالت اجتماعی را روشن میکند. از آثار عدالت اجتماعی بر اساس آن میتوان به ضرورت رعایت کرامت انسانی در ادای حقوق، لزوم زمینه ازی برای تحقق جلوههای انسانی، گستره عدالت اجتماعی در زمینههای حقوقی و خانوادگی، لزوم زمینه سازی برای مقبول ولایت الهی و ضرورت زمینه سازی برای تحصیل علم برای همه اشاره کرد.
عدالت اجتماعی به معنای دادن حق هر انسان دیگر به او بر اساس عقل و نقل و عرف است و مبانی عدالت اجتماعی اموری است که زیر ساخت و پیش فرض های عدالت اجتماعی را بیان میکند. عدالت اجتماعی همواره نیکوست، عدالت اجتماعی همواره باید در همه روابط و مقررات اجتماعی در نظر گرفته شود چه هنگام جعل قانون و چه هنگام اجرای آن، بنابراین قانون باید عادلانه باشد و قانونی که مخالف با عدالت اجتماعی باشد قابل قبول نیست.
عدالت اجتماعی افزون بر مسائل جسمی، مسائل روحی و معنوی را نیز شامل میشود؛ زیرا در مسائل روحی تأثیرگذاری بیشتری نسبت به مسائل جسمی دارد. گستره عدالت اجتماعی به گستره حقوق انسان است و تکلیف به رعایت عدالت اجتماعی بر اساس حق داشتن انسان است و در صورتی که حقی نداشته باشد تکلیف به عدالت اجتماعی منتفی است و عناوینی دیگری مانند احسان صدق میکند.
* مصطفی شجاعیان، پژوهشگر فلسفه کلام اسلامی
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0