جایگاه انسانیت حضرت معصومه در سیاره انسان‌ها

ملاصدرا از چهار مدل انسان نام برده است، پس از بررسی این چهار مدل، جایگاه حضرت معصومه رخ می‌نماید. روش ملاصدرا ماهیتی معرفت شناسانه دارد و ترکیبی از تجربه و فلسفه است که بر «تشخیص تهدید» مبتنی است که در ضمن بحث، روشن می‌شود.

اشاره

هدف وجیزه حاضر، تعیین جایگاه انسانیت حضرت معصومه در سیاره انسان‏‌هاست. برای این منظور از طبقه بندی صدرالمتألهین شیرازی استفاده می‌‏کنیم(الشواهد الربوبية في المناهج السلوكية، ص 337). ملاصدرا از چهار مدل انسان نام برده است، پس از بررسی این چهار مدل، جایگاه حضرت معصومه رخ می‏‌نماید. روش ملاصدرا ماهیتی معرفت شناسانه دارد و ترکیبی از تجربه و فلسفه است که بر «تشخیص تهدید» مبتنی است که در ضمن بحث، روشن می‏‌شود.

1. انسان حسی

ملاصدرا برای توضیح این نمونه به پروانه مثال می‌زند. ملاصدرا می‏‌نویسد پروانه به گرد شمع می‏‌چرخد و می‏چرخد و گاهی هم می‏‌سوزد اما از این تجربه درس نمی‏‌گیرد تا اینکه کاملاً در دل آتش شمع قرار می‏‌گیرد و می‏‌سوزد. دلیل مطلب آن است که پروانه فاقد حافظه است و اطلاعاتش مبتنی بر حس است و در نتیجه توانایی اندوختن تجربه ندارد. مثلاً معتادی که ترک کرده اما باز به سراغ رفقای خلافش می‏‌رود می‏‌توان در همین دسته قرار داد. یا مثلاً نهادی که یک بار قرارداد بسته و متضرر شده اما باز در قرارداد دوم از تجربه پند نمی‏‌گیرد نیز در همین گروه جا دارد. یا روشنفکران و دولت و مطبوعاتی که عهد شکنی کشور متخاصم را می‏‌بینند اما باز از مذاکره با او سخن می‏‌گویند، این حیث، در همین جلگه قرار می‏‌گیرند.

2. انسان خیالی

ملاصدرا برای توضیح این نمونه به پرنده مثال می‏‌زند. ملاصدرا می‏‌نویسد اگر پرنده جایی نشست و در آنجا مورد آسیب قرار گرفت، دیگر به آن مکان برنمی‏‌گردد، چون دارای حافظه است و در نتیجه از تجربه پند می‏‌گیرد. در این مدل، انسان یک بار که گزیده شد، از آن به بعد، به فکر تأمین امنیت و جبران می‌افتد. بنابراین در این دل تا شخص یا نهاد یا کشور آسیبی نبیند، متوجه خطر و تهدید نمی‏‌شود.

3. انسان دنیوی

این نمونه را در دو قسمت توضیح می‏‌دهیم. الف: ملاصدرا برای توضیح این نمونه به گوسفند و شتر و گرگ مثال می‏‌زند؛ به این ترتیب که گوسفند وقتی شتر را می‏بیند فرار نمی‏‌کند، اما وقتی گرگ را می‏‌بیند با اینکه گرگ از شتر کوچک‏تر است فرار می‏‌کند. این مدل متوقف بر این است که انسان با خطر روبرو شود همینکه با خطر روبرو شد، بدون اینکه آسیب ببیند، عکس العمل مناسب نشان می‏‌دهد و امنیت خود را تأمین می‏‌کند.

ب. ملاصدرا ظاهراً به این قسمت اشاره نکرده است. برای این مدل می‏‌توانیم به مورچه مثال بزنیم. در این مدل، مورچه‏ای که خطر و تهدید گرسنگی در زمستان سرد و سخت را ندیده، در تابستان به دنبال جمع کردن  غذاست. یعنی شخص یا خانواده یا دولت خطراتی را که چند ماه بعد یا چندین سال بعد ممکن است با آنها روبرو شود، از اکنون می‏‌داند یا برآورد می‏‌کند و تلاش می‏‌کند که آن تهدیدات را به فرصت تبدیل کند یا حداقل از میزان خسارت آن‌ها بکاهد.

چنانکه مشخص است تفاوت قسمت الف و ب در این است که در قسمت الف شخص یا نهاد و یا دولت باید با خطر مواجه شود تا به فکر تدبیر بیفتد اما در قسمت ب قبل از مواجهه با خطر تدبیر انجام می‏‌شود. استراتژیست‏‌ها در این مدل قرار می‏‌گیرند. همینطور کسانی که مدیریت در بحران یا مدیریت بحران را انجام می‏‌دهند. نکته‏‌ای که وجود دارد این است که افق انسان دنیوی چه در تدابیر کوتاه مدت و چه در تدابیر بلند مدت، محدود به دنیا و امور دنیوی است و افقی ورای دنیا ندارد.

4. انسان معنوی

انسان معنوی بر مدار عقلانیت و عدالت حرکت می‏‌کند. ملاصدرا برای تبیین این مدل، به حیوانات مثال نمی‏‌زند. این مدل انسان‏‌ها خطرات دنیوی را تشخیص می‏‌دهند و همچون حضرت یوسف آن‌ها را مدیریت می‏‌کنند. اما تفاوتی که انسان معنوی با انسان دنیوی دارد این است که انسان‏ معنوی خطرات و تهدیدات اخروی را هم تشخیص می‏‌دهد و برای برطرف کردن و در امان ماندن از آن خطرات عظیم و کمرشکن طرح و برنامه ارائه می‏‌دهد. یعنی خطراتی که بعد از مرگ احتمال دارد که انسان‏ با آنها روبرو شود را می‏‌داند و تلاش می‏‌کند که خود و جامعه را از آن خطرات و تهدیدات حفظ کند. اگر قدرت را هم به دست می‏‌گیرند برای همین هدف است نه آنکه قدرت، برای انسان معنوی کمال و درجه‏‌ای محسوب شود. لذا قدرت و مسئولیت از منظر انسان معنوی یک امانت و به تعبیر خودمانی دردسر است.

حضرت معصومه انسانی معنوی است و گرچه در دنیا زیست کرده و نفس کشیده اما به لحاظ روحی، انسانی فرازمینی و فرامکانی است.

از رهگذر خاک سر کوی شما بود                       هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد

کسی که در پیشگاه خدا دارای شأن و جایگاه و منزلت است. کسی که به شفاعتش امیدواریم و چشم داریم تا در سختی‏‌ها و مشکلات و تهدیدات دنیوی و معنوی و اخروی ما را به ساحل امنیت و آرامش و نجات برساند. فاطمه معصومه بیش از هزار سال است که پشت و پناه علما و ضعفا بوده و هست. کسی که بزرگ‏ترین انقلاب تاریخ از جایی رقم خورده که مضجع شریف او در آن شهر قرار دارد و خمینی بزرگ، این انسان معنوی، رهبر این انقلاب بی‌نظیر در همان شهر تحصیل و تدریس کرده به قمی بودن خود افتخار نموده است(صحيفه امام، ج‏13، ص 165). از این رو انقلاب اسلامی ایران که مروج اسلام ناب محمدی در جهان است با نام کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها گره خورده است و نمی‏توان از انقلاب اسلامی سخن گفت و از قم سخن نگفت. قم به سبب حضور معصومه حرم اهل بيت، مركز علم، تقوا، شهادت، شهامت، شجاعت و همه فضیلت‏‌هاست و از قم یعنی شهری که  از زمان ائمّه اطهار مورد توجه اسلام (صحيفه امام، ج‏13، ص 165) علم و قدرت به دیگر نقاط سیاره انسان منتشر شده و می‏‌شود. و درست به همین دلیل انقلاب اسلامی ایران، انسانی‏‌ترین و معنوی‏‌ترین انقلاب جهان بوده است، انقلابی که بر خلاف دیدگاه هانتینگتون خشونت ذاتی آن نبوده، بلکه تغییر بنیادین به همراه عطوفت و محبت و عقلانیت و معنویت تار و پود آن را تشکیل داده است و این همه از برکات آن وجود شریف و نازنین و معنوی است.

لینک کوتاه مطلب : http://fekrat.net/?p=1351