جمهوری اسلامی و تمدن سازی نوین
تمدن اسلامی، تمدنی است که همه مؤلفههای آن مبتنی بر آموزههای اسلام ناب است و برخوردار از ویژگیهایی است که در چارچوب آموزههای قرآنی و متکی بر سنت نبوی و ادامهدهندگان راه پیامبر اعظم(ص) است و مؤلفههای آن: دین، اخلاق، علم، عدالت، قوانین و مقررات اسلامی و… است و همبستگی ملی، امنیت و آرامش، تحمّل و بردباری، حفظ وحدت و یکپارچگی، خردورزی، رعایت حقوق مظلومان و… از عوامل و عناصر تمدن اسلامی است. رسیدن به هویت حقیقی تمدن اسلامی و احیای آن و رسیدن به تمدن نوین اسلامی مسلتزم آگاهی از ظرفیت های موجود در جهان اسلام است. در همین خصوص و در راستای تبیین و اهمیتبخشی به امر تمدن نوین اسلامی، سایت «فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی» در مصاحبهای اختصاصی با دکتر سجاد ساداتیزاده، استادیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز به این موضوع پرداخته است. مشروح گفتگو را در ادامه میخوانید:
* با توجه به اینکه فرآیند رسیدن به تمدن اسلامی در بستر انقلاب اسلامی تعریف شده است، در شرایط کنونی ما در کدام مرحله از فرآیند رسیدن به تمدن اسلامی هستیم؟ موانع توقف ما در این مسیر را تبیین بفرمایید.
در بحث فرآیند رسیدن به تمدن اسلامی طبیعتاً گامهایی را باید برداشت و رسیدن به تمدن کار سادهای نمیتواند باشد، با توجه به اینکه رسیدن به تمدن یک پدیده اجتماعی است، و پدیدههای اجتماعی هم نه به یکباره ایجاد میشود و نه یکباره از بین میروند، لذا برای تحقق تمدن و چهارچوب تمدنساز باید یک سیر تاریخی طی شود همانطور که در بیانات مقام معظم رهبری این مراحل تمدن به شکل موارد پنجگانه که عرض میکنم بیان شده است.
مرحله اول را رهبری انقلاب اسلامی بیان فرمودهاند. انقلاب اسلامی برای رسیدن به این مرحله زمان زیادی طول کشید، مبارزاتی داشتیم، شهدایی تقدیم شد تا نهایتاً در سال ۵۷ این امر محقق شد. این اولین مرحله برای رسیدن به یک نظام تمدنساز بود. مرحله دوم و گذر از انقلاب اسلامی، تشکیل نظام اسلامی بود که به همّت انسانهای بزرگ در اوایل انقلاب این امر محقق شد و نظام اسلامی شکل گرفت. که ما از این دو مرحله عبور کردیم و الآن در مرحله سوم یعنی درصدد تشکیل دولت اسلامی هستیم. به این معنا که سازوکارهای حکومتی و مباحث موجود در یک نظام اسلامی میبایست مبتنی بر ساختار و نظام معرفتی اسلامی باشد، یعنی در هر حوزه که نگاه میکنیم باید جلوههای اسلامی در آن حوزه مشهود باشد. لذا این مرحله بسیار مهم است، طبیعتاً نیازمند به همکاری مسئولین و مردم احساس میشود تا بتوان این دولت اسلامی را تشکیل داد، البته موانعی هم بعضاً وجود دارد که این امر به تأخیر بیفتد و یا آنطوری که باید و شاید این دولت اسلامی تشکیل نشود. این مباحث را بعضاً میتوان در حوزههای مختلف مطرح کرد که شاید به شکل کلی و تیتروار در بحث معرفتی یعنی نگاه ضعیف و یا عدم شناخت دقیق و همینطور اعتقاد به مباحث اسلامی یکی از موانع این امر میتواند باشد. دوم که مسأله بسیار مهمی است هجمههای فرهنگی است که بیگانگان در تلاش هستند دولت اسلامی شکل نگیرد. سستی و کاهلی و تنبلی برخی افراد در اجرای موازین اسلام و شرعی و دستکشیدن از تلاش، همت و کوشش برای رشد و ترقی از موارد بعدی است. مورد بعدی راحتطلبی افراد است، وقتی جامعهای به سمت راحتطلبی کشیده شود و دست از کار و تلاش و سختکوشی بردارند، طبیعتاً این امر خود یکی از موانع تشکیل دولت اسلامی میتواند باشد. مورد بعدی دور شدن از تعقل و خرد که خیلی مهم است، و همینطور مسائل اقتصادی و مسائل فرهنگی و سیاسی، در صورتی که نتوانیم در این حوزهها رشد کنیم، از این موارد میتوان بهعنوان موانع ما در این مسیر یاد کرد.
تمدن اسلامی در عین اینکه یک حاکم حکیم، مدبر، مجتهد و آگاه به مسائل اسلامی نیاز دارد، مردم هم در تحقق این حکومت و مقبولیت این حکومت نقش بسزایی دارند.
* نظام اسلامی تراز چگونه تبیین میشود و ما در حال حاضر در کجای این امر قرار داریم؟
در اینکه نظام اسلامی تراز چگونه تبیین میشود، هر نظامی برای اینکه بتواند عملکرد مناسبی داشته باشد باید میان بخشهای مختلف خود یک هماهنگی زنجیروار ایجاد کند. که بعضاً ما در قسمتی از این موارد الحمدلله خوب ورود پیدا کردیم. در حوزه امنیت، سازوکار نظامی، بحث تولید مسائل و آنچه که لازم است(وسایل نظامی) تناسب و هماهنگی بسیار خوب پیش رفته است، اما در بسیاری از حوزهها و موارد دیگر طبیعتاً نیازمند این امر هستیم که تلاش بیشتر، برنامه دقیقتر و همت و کوشش بیشتری داشته باشیم. طبیعتاً برای اینکه ما نظام اسلامی را به درستی بتوانیم در جامعه پیاده کنیم و همینطور به اقضی نقاط عرضه شود، شاخصههای مهمی را باید داشته باشیم، یعنی طوری باشد که مردم جامعه آثار اسلامیت را مشاهده کنند، و خودشان را در زیر سایه این پرچم مقدس با افتخار حرکت کنند. لذا عملکردهای در حوزه مسائل اقتصادی، تبیین محورهای مهم در حوزه عدالت و اجراییشدن احکام دین، و همینطور سبک زندگی اسلامی که مسأله بسیار مهمی است، میبایست اجرایی شود و با وجود اینها ما میتوانیم در این حوزه حرفهایی برای گفتن داشته باشیم، لذا ما در حال حاضر در ابتدای این امر هستیم. برای نشر یک آیین و اعتقادات و در نهایت تبدیلشدن به یک تمدن، چهل سال زمان خیلی زیادی نمیتواند باشد. لذا ما در اول راه هستیم و قدمهای بسیار مهمتری در پیش داریم که اینها با تلاش، برنامه و عملکردن به این برنامه میتواند محقق شود انشاءالله.
در اینجا چند نکته وجود دارد که باید مطرح شود. یکی اینکه این مسائل بهعنوان لوازم محسوب نمیشوند. اینکه حتماً باید این موارد برای تمدنسازی وجود داشته باشند، خیر بهعنوان لوازم نیستند. از طرفی در هر جامعهای با توجه به اینکه افراد جامعه بهعنوان انسانهای مبرّا از اشتباه و یا بهعبارت دیگر معصوم محسوب نمیشوند، جرم و فساد در هر جامعهای ممکن است وجود داشته باشد و این امر طبیعی است، اما این مسائل نمیتوانند بقای آن جامعه را تضمین کنند و یا ما را در فرآیند تمدنسازی عقب نگه دارد، یا دلسرد کند. البته جرم و فساد نباید به مرحلهای برسند که بهعنوان بحران از آن یاد کرد یعنی طوری نباشد که میزان فساد رو به افزایش باشد. تا جایی که مردم احساس کنند، جان و مال و موقعیت آنان در این جامعه تأمین نمیشود و همواره در معرض خطر تعرض و فساد سیستماتیک قرار دارد، یعنی این وضعیت، بحرانی برای آنها تلقی بشود و اگر نظامی نتواند جلوی این فساد را بگیرد، طبیعتاً رو به سستی خواهد رفت. اما با توجه به چهارچوبهایی که نظام اسلامی بعد از رشد و به وجود آمدن انقلاب اسلامی ایجاد کرد و دولت اسلامی هم این بسترها را فراهم میکند، و نهایتاً یک جامعه اسلامی شکل خواهد گرفت این موارد سبب کاهش جرم و فساد خواهد شد. البته بدان معنا نیست که مدینه فاضله محسوب شود و یا ایجاد شود اما این جامعه که رو به تمدن اسلامی حرکت کند، به فرمایش مقام معظم رهبری وقتی به دست صاحب اصلی برسد و لطف الهی هم شامل این جامعه شود، انتظار جامعه نزدیک به مدینه فاضله و بعضاً مدینه فاضله هم وجود خواهد داشت. اما فعلاً با راهکارهایی که نظام اسلامی بیان کرده و دولتمردان و مسئولین و مردم دست به دست هم میدهند تا این مراحل طی شوند، طبیعتاً مشکلات و فسادها هم با موازین و مبانی اسلامی قابل حل خواهند بود.
رسیدن به تمدن یک پدیده اجتماعی است، و پدیدههای اجتماعی هم نه به یکباره ایجاد میشود و نه یکباره از بین میروند، لذا برای تحقق تمدن و چهارچوب تمدنساز باید یک سیر تاریخی طی شود همانطور که در بیانات مقام معظم رهبری این مراحل تمدن به شکل موارد پنجگانه بیان شده است.
* پروژه تمدن اسلامی را حاکمیتی میدانید یا مردمی؟ و در این پروژه نقش مردم چگونه توصیف میشود؟
پروژه تمدن اسلامی را حاکمی حکیم و مدبر میبایست مدیریت کند. یعنی یک معصوم و یا یک ولی فقیهی باید این جامعه تمدنوار اسلامی را هدایت کند البته حکومت و جامعه هم بدون حضور و نقش و مقبولیت مردم قابل پذیرش نیست. لذا تمدن اسلامی در عین اینکه یک حاکم حکیم، مدبر، مجتهد و آگاه به مسائل اسلامی نیاز دارد، مردم هم در تحقق این حکومت و مقبولیت این حکومت نقش بسزایی دارند یعنی نگاه مردمسالاری دینی در تحقق جامعه نقش بسزایی دارند. اگر مردم وارد کارزار نشوند و به مسائل دینی جامه عمل نپوشانند و با هم دست به تلاش، اراده، کوشش و همت نزنند، این جامعه اسلامی و نهایتاً تمدن اسلامی هم محقق نمیشود. اما برای اینکه مردم مسیر را بدانند و به خطا نروند، نیاز به یک حکیم مدبری دارند که واقف به چهارچوب نظام اسلامی، مبانی و احکام اسلامی باشد تا آنها را هدایت کند و نهایت امر، تکامل و سعادت را برای آنها ترسیم کند.
* جایگاه رفاه اجتماعی و عدالت در پروژه و فرآیند تمدن اسلامی چگونه توصیف میشود؟
عدالت، توسعه و رفاه در حوزه تمدن اسلامی بحث بسیار مهمی است. چهارچوب دین اسلام و همینطور کارکرد انبیای الهی بعد از نگاه توحیدی به ابعادی مانند قسط، عدل و عدالت معطوف میشد. این نشان میدهد که یکی از پایههای تمدن اسلامی میبایست بر پایه عدل و عدالت قرار گیرد. لذا با اینکه خود عدل و عدالت تعریف خاص خودش را دارد و همینطور حوزههای مختلفی میبایست در این قضیه ورود پیدا کنند، قضیه عدالت در حوزه اقتصاد(صرفاً در حوزه اقتصاد نیست)، عدالت در حوزه فرهنگی، آموزش، مسائل و موارد مختلف میبایست سرلوحه تمدن اسلامی باشد چرا که مردم از جامعه اسلامی این انتظار را دارند که تضاد و فاصله طبقاتی وجود نداشته باشد. اگرچه تمدن اسلامی ضمن اینکه درصدد رفاه و توسعه زندگی اجتماعی افراد است، اما اهداف بسیار مهمی که دنبال میکند بحث رشد، معنویت، فضائل اخلاقی و تعالی الهی انسان است. البته این بدان معنا نیست که عدالت، توسعه و رفاه در تمدن اسلامی جایی ندارد. اینطور باید بگوییم که این مسأله عدالت در ساختار تمدن اسلامی میتواند نقش پررنگی باشد، و همین امر هم میتواند یکی از مسائلی باشد که سبب دلگرمی و تلاش افراد برای تحقق تمدن اسلامی خواهد بود انشاءالله.
بیشتر بخوانید:
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0