حکومت و شریعت در آیینه قرآن کریم
در دین اسلام، از کتاب خدا (یعنی قرآن) و سنّت بهعنوان دو منبع اصلی برای شریعت و حکومت نام برده شده است. پیامبر گرامی اسلام بعد از رسالتشان برای اجرای شریعت و ایجاد حکومت بر اساس قرآن و آنچه به ایشان وحی شد، اقدام نمودند. پرسش اساسی اینجاست که قرآن کریم، شریعت و حکومت را چه تعریف کرده، چه ویژگیهایی برای آن برشمرده است و چه نسبتی بین این دو مفهوم با مردم برقرار کرده است. «فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی» برای پاسخ به این پرسشها با حجتالاسلام مهدی یعقوبی، استاد حوزه علمیه خراسان رضوی به گفتگو نشسته است. آنچه در ادامه میآید، مشروح این گفتگوست:
* بهعنوان سؤال اول؛ بفرمایید حکومت و شریعت در قرآن به چه صورت تعریف شده است؟
بسم الله الرحمن الرحیم؛ برداشتی که در قرآن نسبت به شریعت و حکومت میشود، این است که قرآن کریم شریعت را یک نهادِ الهی معرفی مینماید که ثابت میباشد؛ چرا که متوقف بر اصول اعتقادی میباشد و این اصول در بین همۀ انبیاء متحد و واحد میباشند. لذا شریعت الهی یک نهادِ ثابت است که خداوند متعال از طریق پیغمبران، آن را به آدمیان رسانده است. به نوعی میتوان گفت همان وحیای که پیغمبران دارند، بیان شریعت است. حال مکلفان که مَردُمان میباشند، بایستی به اختیار خودشان این شریعت را طی و پیروی نمایند.
طبق آیه ۱۳ سوره مبارکه شوری که خدای متعال میفرماید: «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى وَعِیسَى… » میبینیم که خداوند، شریعت را بر پیغمبران مختلف آورده است لکن همۀ آنها در اصول اعتقادی یکسان میباشند، اما در قوانین و احکام دارای اختلافاند. (قطعاً قوانین دین مبین اسلام با آیین و شریعت حضرت عیسی علیهالسلام تفاوتهایی دارند، ولی در اصول اعتقادی همانند توحید، نبوت، معاد و … اختلافی نیست و همه یکی میباشد)
البته میدانیم که شریعت اسلام نیز پایانبخش همۀ شرایع میباشد که قرآن کریم نیز از آن یاد کرده است و به عنوان شریعت نهایی و انتخاب شده خداوند به میدان آمده است. «ثُمَّ جَعَلْنَاکَ عَلَی شَرِیعَهٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِینَ لَایَعْلَمُونَ»
* آیا در قرآن کریم وظیفهای از جانب حکومت و شریعت نسبت به مردم تلقی شده است یا خیر؟ اگر بله، لطف بفرمایید توضیح دهید که وظایف چگونه است؟
بله قرآن کریم، وظایفی را از جانب حکومت و شریعت نسبت به مردم معرفی مینماید که در این گفتگو بنده به سه مورد آن میپردازم:
حفظ نظام، رونق و رشد اقتصادی: در همین راستا مقام معظم رهبری چندین سال به آن توجه دارد و بارها خطاب به مسئولین مختلف بیان داشتهاند که لازم است در این راستا حرکت نمود تا رشد اقتصادی کشور تأمین شود. ما وقتی به آیات ۵۴ و ۵۵ سوره مبارکه یوسف توجه نماییم، میبینیم که حضرت یوسف علیهالسلام در گفتگویی که با پادشاه مصری دارد، آن نظام اقتصادیای را که بنا است با خشکسالی دچار چالش جدی شود را پیشنهاد میدهد و پادشاه نیز قبول مینماید؛ به نوعی حضرت یوسف علیهالسلام آن وظیفهای که حکومت در این راستا دارد را بر عهده میگیرد و سعی میدارد امنیت روانی را در این راستا حفظ نماید. ایشان زمانی که تصمیم به معرفی خودشان دارند، میفرمایند: «إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ» یعنی ایشان عالم و در عین حال امانتدار میباشد.
تقویت توان نظامی: این بحث امروزه در کشور ما یافت میشود و ترس بر وجود دشمنان انداخته است و دشمنان توانایی نگاه چپ به جمهوری اسلامی ایران را ندارند. بنابراین تقویت توان نظامی، وظیفهای میباشد که حکومت نسبت به مردم دارد. آیه ۶۰ سوره مبارکه انفال نیز همین نکته را تذکر میدهد. «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ» بنابراین لازم است که حکومت، آمادگی و قوه را در هر ناحیه داشته باشد.
پیشرفت صنعتی: در آیات سوره مبارکه سبأ از قومی یاد میشود که برتری بر اقوام دیگر دارند و تنها دلیل برتریشان، پیشرفتها میباشند. بهعنوان مثال از باد برای تولید انرژی استفاده میکنند. ظروف و صنایع خاصی را میسازند که دیگران قادر به ساخت آنها نمیباشند.
قرآن کریم، شریعت را یک نهادِ الهی معرفی مینماید که ثابت میباشد؛ چرا که متوقف بر اصول اعتقادی میباشد و این اصول در بین همۀ انبیاء متحد و واحد میباشند. لذا شریعت الهی یک نهادِ ثابت است که خداوند متعال از طریق پیغمبران، آن را به آدمیان رسانده است. به نوعی میتوان گفت همان وحیای که پیغمبران دارند، بیان شریعت است.
* جناب استاد اگر بخواهیم مقداری معاصرتر، سؤالات را مطرح نماییم؛ بفرمایید که بعد از غیبت حضرت بقیهالله علیهالسلام، یک حکومت باید دارای چه ویژگیهایی باشد تا در زمره حکومت الهی و مدنظر قرآن کریم قرار گیرد؟
همانچیزی که پیغمبران الهی انجام میدادند. مثلاً وظایفی که نبی مکرم اسلام صلیاللهوعلیهوآله معرفی مینمایند عبارتند از: تبیین معارف، فراهم نمودن بستر رشد فرهنگی جامعه و برقراری عدالت اجتماعی.
مطالب فوق اهدافی میباشد که نبی مکرم اسلام در حکومت خود به دنبال آن بودند. البته در جامعه مهدوی نیز همین اهداف یافت میشود و عدالت اجتماعی در واقع مهمترین رکن یک جامعه میباشد. بنابر روایات معتبر، امام زمان نیز زمانی که ظهور مینماید، عدالت را در جامعه گسترده میکنند. «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ»
لذا حکومت اسلامی نیز باید همین آرمان مهدوی را که در واقع مستخرج از آرمان پیغمبران میباشد را دنبال نماید که اتفاقاً در جامعه ما نیز سمت و جهت چنین میباشد و با شتاب بیشتری انشاءالله این مسیر دنبال خواهد شد.
* جناب استاد بحث عدالت را مطرح کردید که در سالیان اخیر بسیار داغ و مورد توجه و تأکید مقام معظم رهبری نیز بوده و عدهای در این زمینه مطالبهگر بودند. حال آن عدالت اجتماعی که مد نظر قرآن است، دارای چه ویژگیهایی میباشد و برای نخبگانی که قرار است آن را تبیین نمایند، چگونه قابل شناسایی است؟
سؤال بسیار جزئی میباشد و برای پرداختن به آن لازم است که به آیات قرآن کریم که بحث عدالت را مطرح مینمایند، همهجانبه نگاه داشت. به نظر بنده در این زمینه باید قطعاً سنت پیغمبر و ائمه مورد نظر باشد که تبیین قرآن کریم است؛ مثلاً قرآن کریم میگوید که پیغمبر «قَائِمًا بِالْقِسْطِ» است، یعنی به دنبال قسط و عدالت است. حال تبیین آن به سنت واگذار شده است و در سیره و سنت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله باید مشاهده نماییم.
* بهعنوان سؤال آخر، آیا قرآن کریم میان حکومت و شریعت تفاوتی قائل شده است یا خیر؟
من فکر میکنم شریعت خاصتر از قرآن باشد؛ یعنی شریعت الهی است و آنچه پیرامون شریعت داریم، مربوط به پیغمبران است؛ لکن حکومت عامتر میباشد و گاهی میبینیم که افرادی به عنوان حاکم مطرح است که در آغاز الهی نبودهاند؛ به عنوان مثال در داستان حضرت سلیمان علیهالسلام در سوره مبارکه سبأ، بالقیس اولاً تحت حاکمیت الهی نبوده است و بعد از اینکه حضرت سلیمان علیهالسلام خطاب به او نامه مینویسند و پیشنهاد میدهند که لازم است حکومت الهی را بپذیرید و ایشان بعد از این نامه تسلیم امر خداوند متعال میشوند. (قبل از نامه، حاکم بود؛ لکن مسلمان به معنای عام نبود) بنابراین شریعت، خاصتر از حکومت میباشد و صرفاً الهی میباشد و قرآن کریم، آن را پیرامون پیغمبران استفاده نموده است.
* از وقتی که در اختیار ما در قرار دادید، سپاسگزاریم.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0