علامه مصباح، احیاگر فلسفه های مضاف
شاید برخی چنین تصور کنند که بحث از مسائل فلسفه اخلاق و مباحث عقلی و فلسفی درباره اخلاق، بحثی بیفایده و بیهوده است؛ بهویژه برای ما مسلمانان و معتقدان به وحی معصوم و پیامبر و امامانی پاک؛ زیرا بعد از آنکه راه صحیح زندگی و اخلاق نیک و خداپسندانه را از اولیای دین آموختهایم، آیا به دنبال مباحث خشک عقلی و فلسفی رفتن، میتواند وجه معقول و موجهی داشته باشد؟ یکی از متخصصینی که در عصر معاصر ما بیش از همگان به احیای فلسفههای مضاف بهخصوص فلسفه اخلاق مبادرت نمود، آیت الله مصباح یزدی بودند که در همین خصوص و بهمناسبت اولین سالگرد درگذشت ایشان سایت «فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی» به گفتگو با دکتر حسن احمدی زاده، عضو هیئت علمی گروه ادیان و فلسفه دانشگاه کاشان نشست که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
جناب دکتر از نظر شما جایگاه علم اخلاق در اندیشه آیتالله مصباح چگونه توصیف میشود؟ درواقع چرا ایشان در عصر ما از میان سایر علوم تا حد بسیاری به بحث فلسفه اخلاق پرداختند؟
دو جهت را برای دغدغه آقای مصباح به اخلاق را میشود ملاحظه کرد. جهت اول این است که هم مرحوم آقای مصباح و هم دیگر بزرگان در زمینه دینپژوهی معاصر بر این باور بودند که مهمترین گمشده و مهمترین مسئله مغفول برای انسان معاصر اخلاق و اخلاقیات است و طبیعتاً برونرفت بسیاری از معضلات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی خانوادگی و تربیتی در گرو توجه به مسائل اخلاقی است. جهت دوم توجه آقای مصباح به اخلاق به این برمیگردد که حضرت آقا بیشتر در محیط حوزه بودند و به پرورش و تربیت طلاب مشغول بودند. طبیعی است که دغدغه ایشان بیشتر این بود که طلاب با مسائل اخلاقی جدیتر آشنا بشوند.
بهطور جدیتر که عرض میکنم به این خاطر است که در زمان حضرت آقا و در حال حاضر، بزرگانی در نقاط مختلف حوزه به عنوان مدرّس اخلاق وجود دارند که درس اخلاق برگزار میکنند اما مرحوم آقای مصباح توجه جدیتری به اخلاق داشتند تا بتوانند مبانی فلسفی مسائل اخلاقی را در بین طلاب نهادینه کنند تا طلاب و دینپژوهانی که در حوزه دین چه به صورت تئوری و چه به صورت تبلیغی کار میکنند، با پشتوانه قوی، مباحث اخلاقی را برای مردم و علاقهمندان مطرح کنند.
فعالیتهای علمی پژوهشی آیتالله مصباح در اعتبار بخشی به علم فلسفه اخلاق را تبیین فرمایید؟ آثار ایشان در علم اخلاق از چه ویژگیهایی برخوردار است؟
بهطور کلی میتوان گفت آثار اخلاقی مرحوم آقای مصباح نسبت به نوشتههای اخلاقی دیگر بزرگان حوزه در زمان ایشان، از یک متدلوژی خاصی برخوردارند. بهعبارت دیگر خود آقای مصباح نظر داشتند به اینکه مباحث اخلاقی را با یک متدلوژی خاصی مطرح کنند و این متدلوژی ترکیبی از تبیین، شرح روان و دقیق و نقد منصفانه است. این مثلث متدولوژی را در تمام آثار علامه مصباح میتوان دید که از یک طرف مسائل را تبیین میکردند و از طرف دیگر به شرح روان و دقیقی میپرداختند. شرح و توضیحی که نه تنها برای متخصصان حوزه اخلاق بلکه برای توده مردم هم که به مطالعه مسائل اخلاقی علاقهمند هستند، جذاب باشد و از طرف سوم در مسائل اخلاقی به نقد منصفانه و عالمانه روی میآوردند.
ایشان هنگامی که نظرات اخلاقی قُدما بهویژه نظرات متفکران غربی را مطرح میکردند، با متد نقد و سنجش عالمانه و منصفانه برخورد میکردند و از همان ابتدا با یک جبههگیری باور به باطل و غلطبودن کامل نظرات پیشینیان به این مسائل توجه نمیکردند و در لابهلای این نقدهای منصفانه دیدگاههای خودشان را هم مطرح میکردند. در یک کلام میتوان گفت نوشتههای اخلاقی مرحوم آقای مصباح به نوعی یک جریان جدیدی را در فلسفه اخلاق معاصر شیعی رقم زده که فلسفه اخلاق را برای بزرگان و علاقهمندان به حوزۀ اخلاق بسیار جذاب کرده است.
آقای مصباح معتقد بودند که مباحث اخلاقی را با یک متدلوژی خاصی مطرح کنند و این متدلوژی ترکیبی از تبیین، شرح روان و دقیق و نقد منصفانه است. این مثلث متدولوژی را در تمام آثار علامه مصباح میتوان دید که از یک طرف مسائل را تبیین میکردند و از طرف دیگر به شرح روان و دقیقی میپرداختند. شرح و توضیحی که نه تنها برای متخصصان حوزه اخلاق بلکه برای توده مردم هم که به مطالعه مسائل اخلاقی علاقهمند هستند، جذاب باشد و از طرف سوم در مسائل اخلاقی به نقد منصفانه و عالمانه روی میآوردند.
نظریه فلسفه اخلاق آیتالله مصباحیزدی را چگونه تبیین میفرمایید؟ و آیا صحتسنجی این نظریه قابل بحث است؟
مرحوم آقای مصباح در کتابها و نوشتههای اخلاقی خودشان، سعی کردند نگاه جامعی به مسائل اخلاقی داشته باشند و به مباحث اخلاقی مطرح شده توسط قدما و نقد آن، سبقه دینی بدهند. یکی از مباحث مهم در فلسفه اخلاق، ملاک و معیار اخلاقیبودن فعل است. بهعبارت دیگر چگونه میتوانیم متوجه شویم که فعلی اخلاقی یا غیراخلاقی است. مرحوم آقای مصباح چند مؤلفه برای این ملاک و معیار معرفی میکنند. نخستین مؤلفه، اختیاریبودن فعل اخلاقی و دومین مؤلفه مطلوبیت ذاتی است.
ایشان رفتاری را رفتار اخلاقی میدانند که نه تنها پشتوانه معقول و منطقی داشته باشد بلکه با میل و گرایش باطنی شخص نیز همراه باشد که این میل، میل مثبت و متعالی است. سومین مؤلفه، انتخاب آگاهانه است. رفتاری که ما میخواهیم انجام دهیم، در صورتی میتواند اخلاقی باشد که از روی آگاهی باشد و این مطلب به این معناست که فضیلتمندی و اخلاقی بودن، همواره با شناخت و معرفت همراه است که ما را به یاد معادله فضیلت مساوی با معرفت یونانیان میاندازد.
چهارمین مؤلفه، نیت است و باید انگیزهای پشت رفتار اخلاقی باشد. اگر بخواهیم شاخصه نظام اخلاقی یا تفکرات مرحوم آقای مصباح را در حوزه فلسفه اخلاق در یک جمله بگوئیم، میتوان به این نکته اشاره کرد که تفکر اخلاقی مرحوم آقای مصباح ترکیبی از اخلاق فضیلتمحور و تکلیفمحور است. ضمن اینکه نظریات اخلاقی زیادی وجود دارد. بعضی میگویند برای اخلاقیبودن فعل باید به خود فعل و بعضی میگویند باید به ویژگیهای فاعل و بعضی میگویند باید به سود و منفعت ناشی از آن رفتار توجه کرد. معیارهای مختلفی وجود دارد. مرحوم آقای مصباح بهگونهای بین مکاتب اخلاقی غیر از مکتب سودمحوری را جمع کرده است. ایشان هم به خود فعل و هم به غایت فعل و هم به نیت و انگیزه پشت فعل که همان اخلاق و فضیلت است، توجه میکند.
نسبت فلسفه و حکمت با علم اخلاق در نظر آیتالله مصباح چیست؟
مرحوم آقای مصباح تاکید جدی بر این داشتند که مباحث فلسفی نه تنها برای تبیین متافیزیک یا فلسفه اولی حائز اهمیت است بلکه در حوزههای مختلف علوم انسانی هم کارآمد است. بههمین خاطر، هم در حوزه اخلاق و هم در حوزه علوم اجتماعی، روانشناسی و علوم تربیتی همواره از قواعد و اصول منطقی و فلسفی کمک گرفتند و فلسفه را منحصر در فلسفه ندانستند.
میتوان گفت بزرگترین شخصیتی که در دوران معاصر فلسفههای مضاف را در حوزه احیا کرد و رنگ بوی دینی و شیعی به آن بخشیده، مرحوم آقای مصباح هستند. این ویژگی را هم در سخنرانیهای اخلاقی ایشان و هم در نوشتههایشان مثل کتاب اخلاق در قرآن یا دروس فلسفی اخلاق ملاحظه میکنیم.
تفکر و نظام اخلاقی مرحوم آیتالله مصباحیزدی، ترکیبی از اخلاق فضیلتمحور و تکلیفمحور است. ایشان رفتاری را رفتار اخلاقی میدانند که نه تنها پشتوانه معقول و منطقی داشته باشد بلکه با میل و گرایش باطنی شخص نیز همراه باشد که این میل، میل مثبت و متعالی است.
تفاوت علم اخلاق با فلسفه اخلاق در چیست؟ و رابطه دین و اخلاق در منظر آیتالله مصباح چیست؟
در اخلاق یکسری مباحث کلی وجود دارد که ناظر به اخلاق رفتاری و عملی و سلوک فردی شخص و یا جمعی مردم در جامعه است که بیشتر حالت توصیهای دارد. این مباحث بیشتر در اخلاق توصیفی یا علم اخلاق مورد بحث قرار میگیرد اما مباحث فلسفه اخلاق به مباحث بنیادین اخلاق و توجه دارد. به طور مثال به مؤلفههای فعل خوب و بد و تحلیل و تبیین نسبت اخلاقیات با حوزههای علوم دینی و انسانی مانند نسبت دین و اخلاق، نسبت حقوق و اخلاق، نسبت فرهنگ و اخلاق، نسبت سیاست و اخلاق، نسبت هنر و اخلاق که تبیین و سنجش این نسبتها در فلسفه اخلاق مورد بررسی قرار میگیرد.
در منظر مرحوم آقای مصباح دین و اخلاق رابطه تعاملی و خوبی با یکدیگر دارند و اینکه مباحث دینی چیزی جدای از مباحث اخلاقی نیست. در نظر آقای مصباح هنگامی که ما به دنبال ملاک رفتار و افعال اخلاقی هستیم، چنین نیست که دین ملاک جدایی از ملاک اخلاق بدهد. دین در هر حوزهای دستورات و توصیههای لازم را میدهد و در حوزه اخلاق نیز چنین است.
میتوان گفت مرحوم آقای مصباح، دین را به مثابه یک مجموعه متعالی میدانستند که هم به لایههای پنهانی و هم به لایههای بنیادین اخلاق که همان فلسفه اخلاق است و هم به سطوح متعارف و رایج بین تودههای مردم در اخلاقیات و توصیههای اخلاقی توجه دارد. بهعبارت دیگر آقای مصباح دین را جامع علم اخلاق و فلسفه اخلاق میدانستند.
بیشتر بخوانید:
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0