وابستگی اقتصادی شایسته مملکت اسلامی نیست
کشورهاى اسلامى به واسطه ضعف مدیریتها و وابستگى، به وضعیتى اسفبار گرفتار شدهاند که این به عهده علماى اسلام و محققین و کارشناسان اسلامى است که براى جایگزینکردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرح و برنامههاى سازنده و در برگیرنده منافع محرومین و پابرهنهها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به درآورند. البته پیادهکردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامههاى اقتصادى آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایهدارى غرب و اشتراکى شرق، بدون حاکمیت همهجانبه اسلام میسر نیست و ریشهکنشدن آثار سوء و مخرب آن چهبسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت اسلامى همچون جمهورى اسلامى ایران نیازمند به زمان باشد، ولى ارائه طرحها و اصولاً تبیین جهتگیرى اقتصاد اسلام در راستاى حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومى آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادى انسان از اسارت فقر و تهیدستى به شمار مىرود و بیان این حقیقت که صاحبان مال و منال در حکومت اسلام هیچ امتیاز و برترى از این جهت بر فقرا ندارند و ابداً اولویتى به آنان تعلق نخواهد گرفت، مسلم راه شکوفایى و پرورش استعدادهاى خفته و سرکوبشده پابرهنگان را فراهم مىکند.[1]
مطلب فوق، بخشی از سخنان حضرت امام خمینی (قدس سره شریف) در خصوص اقتصاد است که نشان میدهد حضرت امام اهمیت بسیاری برای این مسئله قائل بودند. باتوجه به فرارسیدن سالروز رحلت رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، نگاهی به سیره اقتصادی حضرت امام خواهیم داشت.
خودکفایی و استقلال اقتصادی
مقوله خودکفایی و استقلال در منظومه فکری امام خمینی (ره) بسیار پر رنگ است و میتوان گفت ایشان به جهت تبدیل ایران به یک کشور مستقل، با رژیم پهلوی مبارزه کردند و انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند. این دیدگاه حضرت امام قابل تعمیم به عرصه اقتصاد نیز میباشد. لذا ایشان در خصوص استقلال کشورها میفرمایند: «اکنون ملتهای محروم جهان بیدار شدهاند و طولی نخواهد کشید که این بیداریها به قیام و نهضت و انقلاب انجامیده و خود را از تحت سلطه ستمگران مستکبر نجات خواهند داد. و شما مسلمانان پایبند به ارزشهای اسلامیمیبینید که جدایی و انقطاع از شرق و غرب، برکات خود را دارد نشان میدهد؛ و مغزهای متفکر بومی به کار افتاده و به سوی خود کفایی پیشروی میکند».[2]
حضرت امام باتوجه به نقش حمایت دولت از مردم در زمینه خودکفایی اقتصادی میفرمایند: «دو تا اصل را باید همه، همه قشرهای ملت مراعات کنند: یکی اینکه ادراک این را بکنند که ما اگر اقتصادمان تابع خارج باشد آن وقت یک روز میبینید که خارجیها نمیخواهند به ما چیزی بدهند، و وقتی که در را بستند ما باید تسلیم آنها بشویم که هرچه میگویند عمل کنیم. و این شایسته یک مملکت اسلامی، یک جمهوری اسلامی نیست که پیوسته به غیر باشد در اقتصادش، در گندمش، در جوش، در برنجش، در اینها. این باید با همت کشاورزها، باهمت قشرهای متوجه، با همت دولت که کمک بکند به کشاورزها، و با اینکه همه احساس یک وظیفه بکنند …وظیفه شرعی الهی است که کارهایی بکنید که وابسته به غیر نباشید».[3]
امام خمینی همچنین در جای دیگری با اشاره به سرشکستگی ناشی از وابستگی اقتصادی تصریح میکنند: «چقدر برای یک مملکت عیب است و سرشکستگی که دستش را دراز کند طرف آمریکا که گندم بده، کشکول گدائیش را باز کند پیش دشمنش و از او بخواهد که رزقش را بدهد. چقدر برای ما سرشکستگی دارد، تا این ملت بنایش را بر این نگذارد که کشاورزیش را تقویت کند و بسازد به آنکه خودش به دست میآورد، نمیتوانیم استقلال پیدا کنیم».[4]
حضرت امام همچنین با اشاره به اینکه دشمنان در پی استعمار و وابستهکردن ملت ایران هستند، خطاب به جوانان کشور میفرمایند: «از جوانان، دختران و پسران مىخواهم که استقلال و آزادى و ارزشهاى انسانى را ولو با تحمل زحمت و رنج، فداى تجملات و عشرتها و بى بند و بارىها و حضور در مراکز فحشاء که از طرف غرب و عمال بىوطن به شما عرضه مىشود نکنند. که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهى شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگى کشیدنتان و مصرفىنمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمىکنند و مىخواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقبمانده و به اصطلاح آنان نیمه وحشى، نگهدارند».[5]
رهبر کبیر انقلاب اسلامی در راستای تحقق خودکفایی خطاب به مسئولان کشور تصریح میکنند: «وصیت من به مجلس و شوراى نگهبان و دولت و رئیسجمهور و شوراى قضایى آن است که در مقابل احکام خداوند متعال خاضع بوده و تحت تاثیر تبلیغات بىمحتواى قطب ظالم چپاولگر سرمایهدارى و قطب ملحد اشتراکى و کمونیستى واقع نشوید و به مالکیت و سرمایههاى مشروع با حدود اسلامى احترام گذارید و به ملت اطمینان دهید تا سرمایهها و فعالیتهاى سازنده به کار افتند و دولت و کشور را به خودکفایى و صنایع سبک و سنگین برسانند. و به ثروتمندان و پولداران مشروع وصیت مىکنم که ثروتهاى عادلانه خود را به کار اندازید و به فعالیت سازنده در مزارع و روستاها و کارخانهها برخیزید که این خود عبادتى ارزشمند است».[6]
ما میتوانیم
اگرچه پیشرفت و توسعه کشورمان در عرصههای گوناگون به صورت جدی پس از پایان دفاع مقدس شروع شد و در سالهای بعدی شدت گرفت و امروز نیز ادامه دارد، اما در زمان حیات امام نیز جوانان و متخصصان کشور ثابت کردند توانایی انجام هرکاری را دارند. لذا امام خمینی توانایی جوانان ایرانی را اینگونه توصیف میکنند: «ما را در طول تاریخ نه چندان دور خصوصاً و در سدههاى اخیر از هر پیشرفتى محروم کردهاند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوى خصوصاً مراکز تبلیغاتى علیه دستاوردهاى خودى و نیز خود کوچک دیدنها و یا ناچیز دیدنها، ما را از هر فعالیتى براى پیشرفت محروم کرد. وارد کردن کالاها از هر قماش و سرگرمکردن بانوان و مردان خصوصاً طبقه جوان به اقسام اجناس وارداتى از قبیل ابزار آرایش و تزئینات و تجملات و بازىهاى کودکانه و به مسابقه کشاندن خانوادهها و مصرفى بار آوردن هر چه بیشتر که خود داستانهاى غمانگیز دارد و سرگرمکردن و به تباهىکشاندن جوانها که عضو فعال هستند با فراهمآوردن مراکز فحشاء و عشرتکدهها و دهها از این مصائب حساب شده براى عقب نگهداشتن کشورهاست. من وصیت دلسوزانه و خادمانه مىکنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشمگیرى از بسیارى از این دامها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیارى از کارخانهها و وسائل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمىرفت متخصصین ایران قادر به راهانداختن کارخانهها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوى غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند، در اثر محاصره اقتصادى و جنگ تحمیلى خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمتهاى ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم مىتوانیم».[7]
مردمیکردن اقتصاد
حضرت امام علاوه بر اینکه معتقد بودند بایستی در عرصه اقتصادی وابسته نباشیم، درباره حضور مردم در این عرصه تصریح میکنند: «اما راجع به تجارت، راجع به صنعت، راجع به اینها اگر مردم را شریک خودتان نکنید، موفق نخواهید شد. یعنی نمیشود یک جمعیت کثیری را بدون شرکت خود جمعیت؛ بدون شرکت، مثل این است که ما بخواهیم کشاورزی را ما، خود دولت بکند، خوب! دولت که نمیتواند کشاورزی بکند. کشاورزی را دولت باید تأیید بکند تا کشاورزها کشاورزی کنند. تجارت هم همینجور است. صنعت هم همینجور است. صنایعی که مردم ازشان نمیآید، البته باید دولت بکند. کارهایی را که مردم نمیتوانند انجام بدهند، دولت باید انجام بدهد. کارهایی که هم دولت میتواند انجام بدهد و هم مردم میتوانند انجام بدهند، مردم را آزاد بگذارید که آنها بکنند، خودتان هم بکنید، جلوی مردم را نگیرید. فقط یک نظارتی بکنید که مبادا انحراف پیدا بشود، مبادا یک وقتی کالاهایی بیاورند که مخالف با اسلام است، مخالف با صلاح جمهوری اسلامی است».[8]
فساد ستیزی
فساد ستیزی موضوع دیگری است که حضرت امام به آن تأکید فراوان داشتند. این فساد ستیزی میتواند در چارچوب بحثهای اقتصادی نیز بررسی شود و لذا میتوان این موضوع را از نظر امام خمینی شامل مبارزه با فساد در عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… دانست.
چنانکه ایشان در خصوص مقابله با فساد در عرصه فرهنگ و هنر میفرمایند: «از اول راجع به رادیو و تلویزیون همیشه این مطلب را مىگفتم که اینجا باید اصلاح بشود و با اصلاح این، خیلى از امور اصلاح مىشود چنانکه با فساد این، خیلى از امور فاسد مىشود»؛[9] در جای دیگری به مبارزه با عناصر فساد در زمینههای مختلف تأکید کرده و تصریح میکنند: «ما با تکیه بر دستورات اسلامی و اجرای مقررات آن «در همۀ زمینهها» تلاش خواهیم کرد، که از سویی دست عناصر فاسد کوتاه شود و از طرفی انگیزههای فاسدکننده نابود شود. و دیگر اینکه عموم مردم را موظف میدانیم که انحراف از مسیر اسلامی را در هر کجا که میبینند از پایینترین و بالاترین مقامات بلافاصله جلوگیری کنند. و بدین ترتیب از رشد فساد جلوگیری میشود و مجال بر عناصر فاسد نیز بسته میماند».[10]
برنامهریزی برای سیستم اقتصادی صحیح اسلامی
امام خمینی ضمن اشاره به این نکته که استعمارگران در پی استعمار ممالک مختلف اعم از ممالک اسلامی هستند، لزوم برنامهریزی برای سیستم اقتصادی صحیح اسلامی را به روحانیت گوشزد کرده و تصریح میکنند: «این به عهده علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزینکردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامههای سازنده و دربرگیرنده منافع محرومین و پابرهنهها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به درآورند. البته پیادهکردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامههای اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایهداری غرب و اشتراکی شرق، بدون حاکمیت همهجانبه اسلام میسر نیست و ریشهکنشدن آثار سوء و مخرب آن، چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران نیازمند به زمان باشد، ولی ارائه طرحها و اصولاً تبیین جهتگیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار میرود و بیان این حقیقت که صاحبان مال و منال در حکومت اسلام هیچ امتیاز و برتریای از این جهت بر فقرا ندارند و ابداً اولویتی به آنان تعلق نخواهد گرفت، مسلّم راه شکوفایی و پرورش استعدادهای خفته و سرکوب شده پابرهنگان را فراهم میکند».[11]
[1]. صحیفه نور، جلد: 20، صفحه: 128
[2]. صحیفه نور، جلد: 21، صفحه: 441
[3]. صحیفه نور، جلد: 11، صفحه: 424
[4]. صحیفه نور، جلد: 11، صفحه: 222
[5]. صحیفه نور، جلد: 21، صفحه: 185
[6]. صحیفه نور، جلد: 21، صفحه: 201
[7]. صحیفه نور، جلد: 21، صفحه: 184
[8]. صحیفه نور، جلد: 19، صفحه: 35
[9]. صحیفه نور، جلد: 12، صفحه: 180
[10]. صحیفه نور، جلد: 4، صفحه: 413
[11]. صحیفه نور، جلد: 20، صفحه: 340
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0