کرونا و ابن سینا در قاب “بی بی سی”

"بی بی سی" در انتهای گزارش خود، به ریشه های اسلام و دین هجمه برده و ادعاهای ناصواب همان وابستگان به وهابیت و آل سعود (که خود در واقع شیعه انگلیسی و دست پروردگان اربابان "بی بی سی" هستند) را به معنویات والای اسلامی چسبانده و اعلام مصائب و سختی هایی مانند شیوع کرونا به عنوان "هشدار خداوند به انسان" را خرافه و باعث گریز افراد از دین و مذهب دانسته است!

“بی بی سی” (رسانه سلطنتی بریتانیا) با انتشار گزارشی از افغانستان خبر از انتشار وسیع فیلمی درباره ابوعلی سینا ، حکیم مسلمان ایرانی در این کشور داد که 63 سال پیش در جمهوری ازبکستان شوروی سابق ساخته شده است. (“بی بی سی” به غلط فیلم را تولید تاجیکستان اعلام کرده!).

در بخشی از فیلم یاد شده که به قرن چهارم هجری و دوران زندگی ابن سینا پرداخته، شیوع بیماری وبا در قسمتی از سرزمین های اسلامی مورد توجه قرار گرفته که ابن سینا برای مقابله با آن، راه حل هایی از جمله شستشو و ضد عفونی کردن لباس ها و دست ها و همچنین نوعی قرنطینه را پیشنهاد می دهد که مردم در بازارها و اماکن عمومی و مساجد تجمع نکرده و فروشندگان، کالاهای مورد نیاز مردم را درب خانه هایشان تحویل داده و همچنین عبادات در خانه ها انجام گیرد.

اما “بی بی سی” از میان همه توصیه های بهداشتی ابن سینا درباره نظافت و فاصله گذاری مردم و خودداری از تجمع در اماکن عمومی تنها بخش مساجد را برجسته نموده و مخالفت ظاهری برخی از وابستگان وهابیت و آل سعود با این مسئله را تقابل اسلام با راه حل های علمی وانمود کرده و در نهایت با سوء استفاده از کمبود اطلاعات مخاطبانش و بدون توجه به مقامات دینی و مرتبت اسلامی، ابن سینا را تنها فیلسوف و پزشکی دانسته که علمای اسلامی زمان خودش نیز با وی به مخالفت برخاسته بودند!

این درحالی است که علوم دینی و قرآنی و فقه و اصول نخستین دانش هایی بود که ابن سینا در آنها عالم و دانشمند گردید و او چندین رساله در زمینه تفسیر آیات قرآن داشته و کتاب های متعددی درباره معاد و نبوت و اخلاق اسلامی نوشته و در کتاب “الهیات شفا” حتی از دیدگاه فلسفی به اثبات مقوله ولایت فقیه پرداخته است.

نظام فلسفی که ابن سینا تشریح کرد یکی از 3 پایه اصلی فلسفه اسلامی را تشکیل می دهد. در عین اینکه وی به علومی مثل طب و نجوم و فیزیک و شیمی و … روی آورد و در هر یک متخصص و عالم گردید و به علت همین احاطه همزمان به علوم دینی و تجربی، “حکیم” خوانده شد.

اما همچنانکه در طول صدها سال، همواره غرب صلیبی/صهیونی سعی کرده با سانسور و حذف تاریخ تمدن اسلامی، دانشمندان و علمای مسلمان را از تاریخ حذف کرده و یا از محتوای اسلامی ودینی خالی نماید، امروز نیز اخلافشان در سیستم رسانه ای غرب همچون “بی بی سی” در همان جهت کوشش می کنند. چنانچه چند سال پیش، فیلمی در غرب درباره ابن سینا براساس رمان “نوآ گوردون” به نام “طبیب” ساخته شد. در آن فیلم، ابن سینا ( با بازی بن کینگزلی) یک دانشمند کاملا غیر اسلامی نشان داده شده که تحت تاثیر یک جوان انگلیسی قرار گرفته و در آخر نیز خودکشی می کند!

گزارش “بی بی سی” ضمن جدا کردن دانشمندانی مانند ابن سینا از دین و اسلام و تلاش دارد همان تئوری تحریف گرایانه تقابل دین با علم که همواره بهانه دین زدایی برای غربی ها بوده را مورد تاکید قرار داده و در این جهت مسلمانان را خرافه پرست و غربی ها را عقل گرا و علمی معرفی نماید.

این درحالی است که به نوشته مورخین معتبری همچون “ویل دورانت” و “گوستاو لوبون” و “زیگرید هونکه”، در قرون چهارم و پنجم هجری و زمانی که اروپاییان برای درمان بیماری های خود، به استخوان های قدیمی التماس و دعا می کردند، پزشکان مسلمان، تئوری های نوآورانه گسترش دادند که سرایت بیماری ها را از طریق میکروارگانیسم هایی صورت می گیرد که بعدا میکروب نام گرفتند. آنها به این نتیجه رسیدند که افراد بیمار را باید قرنطینه و سپس درمان آنها را آغاز کرد.

“بی بی سی” در انتهای گزارش خود، به ریشه های اسلام و دین هجمه برده و ادعاهای ناصواب همان وابستگان به وهابیت و آل سعود (که خود در واقع شیعه انگلیسی و دست پروردگان اربابان “بی بی سی” هستند) را به معنویات والای اسلامی چسبانده و اعلام مصائب و سختی هایی مانند شیوع کرونا به عنوان “هشدار خداوند به انسان” را خرافه و باعث گریز افراد از دین و مذهب دانسته است!

در حالی که تقریبا در تمامی کتب و نوشته ها و عقاید حکمی و فلسفی و کلامی اسلامی از جمله نوشته های فلسفی “ابن سینا”، همه آنچه در این جهان اعم از شادی و نعمت و یا مصیبت و غم گریبان انسان را می گیرد، علاوه بر حکمت ومصلحت الهی، آزمایش و امتحانی از جانب خداست که زمانی کیفر گناهان می شود و زمان دیگر پاداش اعمال نیک یعنی در واقع نتیجه اعمال بشر است.

گفتنی است همواره برای دانشمندان و فضلاء وپزشکان مسلمان و از جمله ابن سینا و البته هر مسلمانی، اصل شفا و درمان از سوی خدای باریتعالی بوده و هست و پزشکان و پزشکی و دوا و درمان جز وسایلی برای عرضه شفای الهی نیستند.

در کتب تاریخی آمده که خود حکیم ابوعلی سینا برای حل مشکلات خود و در هر حالتی به خصوص هنگام برخورد با مسائل علمی، نماز می خوانده و از درگاه خداوند متعال درخواست می کرده که در فهم و درک مسائل علمی او را یاری رساند.

اما در فلسفه‌های واقع گرا، معیار صدق صرفاً «مطابقت» است، بدین معنا که باوری صادق یا حقیقی است که با واقعیت خارجی مطابقت داشته باشد و باوری کاذب یا خطا است که با واقعیت خارجی مطابقت نداشته باشد. در واقع، معیار صدق یک باور، صرفاً عامل مطابقت آن با واقعیت است و می‌توان گفت که هیچ عامل دیگری بر مسئله اعتبار معرفتی و صدق تأثیر ندارد، کرونا باشد یا جز آن. نظریات دیگری نیز در مبحث معیار صدق ارائه شده است که از آنها عبور می‌کنم.

از این بحث نیز می‌گذرم که به زعم معرفت شناسان، صدق باور نیز به تنهایی کفایت نمی‌کند، بلکه علاوه بر آن، باید «توجیه معرفتی» هم وجود داشته باشد، یعنی باید بر صدق باور، دلایل یا شواهد متقن نیز ارائه داد. در واقع، از منظر آنان، معرفت عبارت است از «باور صادق موجه» و لذا معرفتی که صادق و موجه نباشد، اصلاً معرفت به معنای دقیق کلمه نیست.

بنا بر نکات فوق، آشکار می‌شود که تکثرگرایی معرفتی، بدین معنا که باورهای مختلف از اعتبار معرفتی و صدق یکسان برخوداراند، از منظر دانش معرفت شناسی، پذیرفتنی نیست و معیار عقلایی ندارد، زیرا تنها باوری صادق است که مطابق با واقعیت باشد و لذا طبعاً باوری که مخالف با واقعیت باشد، نمی‌تواند صادق باشد یا حتی صادق فرض شود.اما مسئلة تکثرگرایی معرفتی، دارای یک وجه جامعه شناختی نیز می‌باشد که ناظر به مبحث «تساهل و مدارای اجتماعی» است.

به نظر می‌رسد، کاملاً ممکن است که گفته شود که ابنای بشر در شرایط کرونایی که همگی به یکسان درگیر آن شده‌اند، باید باورها و عقاید دیگران را تاب آورند و در کنار یکدیگر زیست مسالمت آمیز داشته باشند. در واقع، تساهل و مدارای اجتماعی، به معنای تحمل و برتافتن باور و عقیده مخالف، یک اصل ضروری است، وگرنه برپایی اجتماع آرام و عاری از تنش ناممکن خواهد شد و هرگونه همزیستی مسالمت آمیز به مخاطره خواهد افتاد. در سنت اسلامی نیز اشارات و تعابیری در تأیید این معنا وجود دارد که انسان باید تحمل باورهای دیگران را داشته باشد و نباید باورهای خود را بر آنها تحمیل کند یا به نحوی زندگی را بر آنها دشوار سازد.

طبعاً در اینجا نیز خواه کرونا باشد و خواه نه، تساهل و مدارای اجتماعی لازم است، اگرچه طبعاً در شرایط کرونایی که همه افراد و آحاد باید یکرنگ و یک صدا، برای دفع و رفع این معضل تشریک مساعی کنند، تساهل و مدارای اجتماعی، اهمیتی مضاعف می‌یابد.

با این حال، تساهل و مدارای اجتماعی به معنای این نیست که باورهای مختلف افراد، از اعتبار معرفتی یکسان برخوردار اند و همگی صادق اند، یا حتی باید همگی را به یکسان صادق فرض کرد. روشن است که دو باور متعارض مفروض نزد افراد مختلف نمی‌توانند با هم صادق باشند، بلکه لزوماً یکی از این دو باور صادق است و باور دیگر کاذب است، وگرنه جمع اضداد پدید می‌آید که این هم عقلاً پذیرفتنی نیست.

لینک کوتاه مطلب : http://fekrat.net/?p=669