بررسی نسبت حکمرانی فرهنگی با فضای مجازی
به گزارش فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی، نشست «چالشهای حکمرانی فرهنگی در عصر فضای مجازی» از سلسله نشستهای پنل حکمرانی فضای مجازی در سومین همایش بینالمللی گام دوم انقلاب اسلامی، روز پنجشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰ در دبیرخانه انجمنهای علمی حوزه علمیه به همّت دانشگاه جامع امام حسین و مؤسسه فرهنگی هنری شناخت برگزار شد. در این نشست دکتر محمدعلی روزبهانی، رئیس حوزه هنری استان قم و عضو پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی و دکتر امیررضا باقرپور شیرازی، مدیر گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه فضای مجازی به عنوان سخنرانان این نشست به تشریح موضوع پرداختند.
فیلم این نشست را ببینید:
فکرت تیوی | بررسی نسبت حکمرانی فرهنگی با فضای مجازی
حکمرانی در فضای مجازی
دکتر روزبهانی در ابتدا با اشاره به تأثیرات گسترده و حداکثری فضای مجازی بر فرهنگ و حیات انسان گفت: «پیش از عصر مدرن، دین حکمرانی میکرد اما از دورهای به بعد فلسفه دچار چرخشی میشود و شئ و نسبت آن را مورد نظر قرار میدهد. اندیشهورزی در عصر مدرن باعث ایجاد یک ایدۀ حکمرانی جدید میشود که میخواهد بر جهان حکمرانی کند. از این حیث، پدیدار عالم تبدیل میشود به یک نسبت کمّیشده، باید همه را به صفر و یک تبدیل کرد. ولایت انسان بر هستی نیازمند قطعیت و شفافیت است که در این راستا باید امکانات انسان را بشناسیم . این شناسایی منجر به فروکاست انسان به یک ماشین هوشمند میشود.»
ایشان خاطر نشان کرد: «دانش سایبرنتیک این امکان را به انسان داد که بتواند کنترل خود را حقنه کند و تسری بدهد همانند متاورس. الآن همه چیز را در یک اتاق شیشهای آوردهاند. میشل فوکو وقتی از جهان مدرن یاد میکند از دنیایی تعریف میکند که توسط دوربینها کنترل میشود. عصر ما از زیست سیاست گذشته و به روان سیاست رسیده است. انسانها در ذهن میتوانند در برابر این دوربینها مقاومت کنند. وقتی پای یک مانیتور مینشیند، همه کنشها در قالب کدهای دیجیتالی قابل برنامهریزی و کنترل میشود.»
وی افزود: «این ایده حکمرانی و کنترل در ذات و بنیاد اینترنت و فضای مجازی قرار دارد. اینترنت یعنی خود حکمرانی، پاک و ناپاکش بر شما کنترل خواهد داشت، چه بخواهیم یا نه. اعتقاد ما این است که تکنیک و طبیعت بر انسان ولایت پیدا نمیکند. هر چند تکنولوژی گسترش کرده باشد، باید بر کنه و ذات تکنولوژی تسلط داشته باشیم.»
چالشها با حکمرانی فرهنگی و مجازی
در ادامۀ نشست، دکتر باقرپور در پاسخ به این سوال که «تلقی ما از حکمرانی فرهنگی چیست» گفت: «آن چیزی که لازم است بدانیم این است که کل مباحث و مفهوم حکمرانی، اعمال اراده در شرایطی است که بازیگران مختلفی حضور دارند. قبلاً حاکمیتها و دولتها بودند، امروزه پلتفرمها و سکوهای رسانهای، جامعه مدنی، نخبگان حوزه فناوری و… حضور دارند.»
ایشان سه نسبت را برای حکمرانی مجازی و فرهنگی بیان کرد: «نخست حکمرانی فرهنگی با فضای مجازی به این معنا که فضای مجازی ابزار است(دولت الکترونیک). دوم حکمرانی فرهنگی بر فضای مجازی، یعنی فضای مجازی یک قلمرو و جزئی از حیات انسانی است؛ و سومین نسبت، حکمرانی در عصر فضای مجازی است، به اینگونه که یک دوره جدید از حیات بشری است که شدت، کیفیت و حجم تحولات بالاست.»
وی افزود: «همه این مفاهیم به معنای اعمال حاکمیت است. اگر نسبت سوم را بپذیریم که ما نیازمند تغییر پاردایم در عصر فضای مجازی هستیم تا حکمرانی سنتی را دگرگون کنیم، با یک چالشهایی مواجه هستیم. من یک خطوط راهبردی کلی عرض میکنم: بخش عمدهای از چالشهای حکمرانی مبتلابه در عصر فضای مجازی، برای همه وجود دارد و الزامی به بوم ما ندارد. حتی کشورهای پیشرو در حوزه فضای مجازی هم با این چالشها دست به گریبان هستند. فضای مجازی پدیدهای نو برای همه بشریت است، حتی کسانی که در این قصه پیشرو هستند. طبیعتاً میتوان گفت برای کشورهای عقب افتاده، این چالشها خطیرتر خواهد بود.»
باقرپور، مدیر گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه فضای مجازی به چالشهای این فضا اشاره کرد: «الآن نظام حکمرانی فرهنگی ما با سه ابرچالش روبرو است که باید نسبت به اینها خیلی هوشمندانه عمل کند:
۱- ما نظام حکمرانی فرهنگیمان با تحولات فضای مجازی سازگار نیست. تحولات، سرعت بسیار بالایی دارد و نظام حکمرانی ما نمیتواند متناسب با آن تغییر پیدا کند که البته دلایلی دارد و می توان راجع به آن صحبت کرد. یکی از دلایل این است که ما وحدت نظری و عملی در نظام حکمرانی نداریم. این فقدان وحدت نظری و عملی خودش این عدم سازگاری را به وجود می آورد، چرا که سیستم و نظام حکمرانی را نسبت به تغییر کند می کند و تعارضات این میان، باعث عدم سازگاری و انطباق می شود. دلیل دیگر این است که ما یک نظریه مواجهه با فضای مجازی در حکمرانی فرهنگی کشور نداریم. تلاشهایی شده است که کفایت نمیکند و باید به سرعت نقایص و ضعفها جبران شود. دلیل دیگر هم پایینبودن سطح سواد فضای مجازی در ارکان حکمرانی فرهنگی کشور است.
۲- نحوه مشارکت ذیربطان در نظام حکمرانی فرهنگی کشور. قبل از این، حاکمیتها زمام امور را در حوزههای مختلف در دست داشتند. الآن پلتفرمها حکمرانی را در اختیار گرفتهاند و پلتفرمها و سکوها جمعیتشان به اندازه یک کشور شده و هرکدام برای خودشان یک قدرتی پیدا کرده اند.
۳- ما چون یک جنگ تمدنی و فرهنگی را ایجاد کردهایم، یک ابَرچالش خاص خودمان را داریم و آن هم این است که ما درگیر یک جنگ تمدنی و فرهنگی هستیم. نظام حکمرانی فرهنگی بهویژه در عصر فضای مجازی با همه ابعاد آن، باید یک آرایش جنگی بگیرد که اکنون اینگونه نیست. انقلاب اسلامی یک حرکت تمدنی در مقابل غرب و نظام تمدنی آن آغاز کرد و ما تا آمدیم به خود بیاییم، خود غرب با ظهور فضای مجازی دچار یک حرکت تمدنی جدید شد و این دو با هم ترکیب شدند و شرایط ما را بسیار سخت کردند. ما در یک فضای تأسیس هستیم که یعنی هم باید ارزشهای کشور را در نظام فرهنگی کشور بازتولید کنید و در عین حال، با یک تهاجم تمدنی مواجهه کنید. این کار اگرچه که سخت است، اما به فرموده حاج قاسم سلیمانی، فرصتی که در بحرانها هست، در خود فرصتها نیست.»
امپریالیسم فرهنگی در دنیای اینترنت
دکتر روزبهانی به امپریالیسم فرهنگی در فضای مجازی اشاره کرد و گفت: «در این امپریالیسم اقتصادی و فرهنگی قرن بیستمی با استثمار و استعمار و حکمرانی مدرنیسم بر امکانات مادی گیتی بر راهها، بر دریاها، بر محصولات کشاورزی، منابع یدی، نیروی کار و… مواجهیم. این استعمار قرن بیستم است. جهانیسازی قرن بیستمی میخواهد کل جهان را یکپارچه کند و زیر نظر شورای امنیت یا شورای حکام سازمان ملل تعریف شوند و در آنجا، همه نسبتها و رابطهها با جهان هستی تعریف شود. این حکمرانی و امپریالیسم فرهنگی که در جهان قرار است گسترش پیدا کند نیازمند یک مرکزیت فیزیکال قابل مشاهده است، همه چیز عینی و فیزیکی و مادی است. پس مرکزش میشود دولت مستکبری به نام دولت ایالات متحده آمریکا.»
وی خاطر نشان کرد: «این نحو از امپریالیسم و حکمرانی فرهنگی که در یک شبکه به هم پیوسته قرار گرفتهاند، یک جنگ بین زندگی متعالی و زندگی روزمره ایجاد میکند. فضای مجازی انسان را به غریزه فرو میکاهد. از یک چیز، یک آن خوشت میآید یا بدت میآید. در روزگار معاصر هیچ فیلسوفی در مورد خوشآمد و بدآمد ما چیزی ننوشته است؛ چرا که امر سخیفی است. هیچکس نگفته است که چرا باید از یک رنگ خوشمان بیاید یا نه؟ این یک سلیقه است و ارزشی ندارد. در هیچ عصری حیات بر این ذائقه غریزی بنا نشده است. ما در سیطره فضای مجازی با یک شرایطی روبرو هستیم که همه چیز در لحظه برای انسان تعریف میشود. فرد در لحظه یک امری را میپسندد یا آن را نمیپسندد. غریزه در اینجا خیلی قابل پیش بینی است. برعکس عقلانیت که شما در تعریف کلاسیک انسان در فلسفه میگویید حیوان ناطق. الآن دیگر حیوان رسانهای است. حیوانی است که با عاطفه و غریزه در لحظه کنش میکند. در این شرایط همه ما یک شکل خواهیم داشت، چرا که غریزه یکسان است. در اینجا قوه عاقله وجود ندارد و یک چیزی صرفاً عاطفه را تحت تأثیر قرار میدهد. چرا همه چیز تصویری میشود؟ چرا یوزر فرندلی بودن محیط اهمیت پیدا می کند؟ فرشته گوگائیل! الهیات اینترنت.»
رئیس حوزه هنری قم به واکنش ایرانیها در فضای مجازی پرداخت و گفت: «یک جاهایی ما مچ فضای مجازی را خواباندیم. در قصه حاج قاسم سلیمانی ما چه بلایی سر اینستاگرام آوردیم؟ چرا میگوییم بلا، چون مجبور شد اسلحه خود را به سمت ما بگیرد. ما یک کنش اثرگذار داشتیم و بلایی سر حاج قاسم آوردیم که هنوز با آن روبرو است. در قصه حاج قاسم کنشی ایجاد شد که دولتی و حکومتی نبود و ایده حکمرانی نبود. باید ببینیم چطور می شود دوباره آن تصویر را رقم زد؟ جمهوری اسلامی یک کارهایی کرده که احتمالاً خودآگاه نبوده؛ یک جایی در فرهنگ کاری کردیم که در لحظه واقعهای که قهرمان ما را زدند ما در فضای مجازی ابراز وجودی کردیم، جهان دید ایرانیان به جوش و خروشی افتادند که همه مجبور شدند دهان ایرانیان را ببندند.»
سرمایهداری پلتفرمی
دکتر باقرپور در انتهای نشست به سرمایهداری در حوزه فضای مجازی اشاره کرده و گفت: «ما با یک سرمایهداری جدیدی روبهرو هستیم با عنوان سرمایهداری پلتفرمی که اگر نظام سرمایهداری قبل از عصر فضای مجازی به دنبال این بود که کشورها را مستعمره خودش بکند، ما امروز در عصر فضای مجازی این کار را در سرمایهداری پلتفرمی میبینیم و میبینیم که کشورها با ابزارهای مجازی مستعمره میشوند. در همه لایهها، آمریکاییها مسلط هستند، هم در لایه زیرساخت، هم فیزیکی، هم منطقی و… . بزرگترین پلتفرمهای دنیا که بیشترین کاربر رو دارند، پلتفرمهای آمریکایی هستند. شما با یک مگاپلتفرم مواجه هستید به اسم گوگل که چندصد میلیارد جستجو در جهان انجام میگیرد که بیگ دیتا یا کلان داده بزرگی شکل میگیرد که با استفاده از آن میتوان ذائقهها را شکل داد. مگاپلتفرمی مثل گوگل وقتی به این دادهها دسترسی داشته باشد، به راحتی در جنگ میتواند علیه شما استفاده کند.
ایشان افزود: «الآن نظریهپردازان حوزه جنگ و مطالعات جنگ، مثل کنفرانس امنیتی استکهلم ۲۰۲۱ که عنوانش همه ماهیت جنگهای قرن ۲۱ام بود، میگویند که اگر جنگهای قبلی و کلاسیک قلمرویشان آب، دریا، هوا و… بود؛ جنگ جدید یا قلمروی جنگ آینده، قلمروی ذهن و روان است. به خاطر همین است که یک مفهومی به وجود می آید تحت عنوان جنگ شناختی که حالت تکاملیافته جنگهای قبلی است. نبرد برای تسخیر قلوب و اذهان. یعنی آن قلمروی ذهن که گفته شد، الآن شده است عرصه نبرد اصلی و جنگها. الان دپارتمانهای مهم دانشگاهی و جنگ در دنیا بهخصوص اسرائیلی و آمریکایی، به جنگ شناختی (INSS) اختصاص پیدا کرده است. اینها به دنبال این هستند که نظام حکمرانی فرهنگی کشورهای متخاصم خود را بهخصوص کشوری مثل ما، به قلمرو ذهن کاربران و مردمانشان مسلط شوند.»
بیشتر بخوانید:
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0