امتیازهای اقتصادی، هدف استعمار (4)
برای مطالعه بخش سوم این گفتگو اینجا کلیک کنید.
نهضت تحریم تنباکو، نهضت احیاء اقتصاد ایران
از نهضت تحریم تنباکو در واقع باید به نام «نهضت احیاء اقتصاد ایران» نام ببریم. چون این نهضت در مقابل یک نفوذ اقتصادی اتفاق افتاد، اما توانست تا اندازه زیادی اقتصاد ملی را شکوفا کند. نهضت تنباکو، در حقیقت تحریم توتون و تنباکویی بود که ما خودمان تولید میکردیم، برای اینکه به انگلیسیها که دنبال نفوذ گستردهی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی در ایران بودند، ضربه بزنیم. اما اندیشه تحریم به عنوان یک برنامه بلند مدت این سیاست را دنبال میکند تا بتواند اقتصاد داخلی را مقاوم کند.
لذا ما بعد از تحریم تنباکو شاهد تأسیس شرکتهای بزرگ ملی، مثل شرکت «اسلامیه» در ایران هستیم. شرکتهایی که توانستند فعالیتهای گسترده اقتصادی در ایران داشته باشند و حتی توانستند شعبههایی را در خارج از کشور مثل هند ایجاد کنند و توانستند مثل یک کمپانی بزرگ اقتصادی در عرصه اقتصادی وارد بشوند. این بر اثر مقاومتی بود که ملت ایران با کمک علما در نهضت تحریم تنباکو به وجود آوردند.
مشابه همین اتفاق را، از برخی ابعاد، در دهه چهارم انقلاب اسلامی شاهد هستیم. وقتی غرب ما را تحریم میکند و کالاهای استراتژیک و کالاهای مهم و آن چیزهایی که میتواند در اقتصاد ما مهم باشد را تحریم میکند؛ میبینیم که رهبر و علمای ما این را یک فرصت میدانند و به دنبال این هستند که اقتصاد مقاومتی را در همین زمان به وجود بیاورند. مشابه همان چیزی که در نهضت تحریم تنباکو اتفاق افتاد. یک تحریم به وجود میآید و کالاهای غربی و اروپایی تحریم میشود؛ به طوری که مردم از استفاده از آن کالاها محروم میشوند، اما میبینیم اقتصاد میتواند خودش را بهروز کند و در مقابل استعمار مقاومت میکند. در واقع میتوان گفت شباهتی بین تحریم تنباکو و دوران کنونی وجود دارد. همه اینها به یک اندیشه واحد برمیگردد؛ و آن هم اندیشه «خود باوری» است.
کتابی تحت عنوان «اندیشه تحریم و خودباوری» که توسط «آقای موسی نجفی» نوشته شده را به مخاطبان معرفی میکنم. ایشان در زمینه نهضت تحریم تنباکو و نهضت مشروطیت آثار متعددی را تدوین و ارائه کردهاند. آقای نجفی سیاست تحریم را به عنوان یک اندیشه در این کتاب تجزیه، تحلیل و ارائه کردهاند.
وقتی ما این بحث را به عنوان اندیشه تحریم مطرح کردیم، قاعدتاً از یک سیاست مقطعی مدتدار دور شده و به یک اندیشه بنیادین که در فرهنگ سیاسی علمای شیعه و در فقه شیعه وجود دارد، تبدیل میشود. لذا میبینیم هرکجا که علما و بزرگان شیعه، از گذشته تاکنون، با نفوذ اقتصادی غرب یا توطئه اقتصادی غرب مواجه میشوند، از این اندیشه بهره میگیرند و با همین اندیشه میتوانند اقتصاد را دوباره پویا زنده کنند.
در دورههای امتیازهای دیگر هم این اتفاق را میبینیم. ظاهر امتیاز رویتر جلب سرمایهگذار خارجی یا جذب سرمایههای خارجی بود. همین مسئلهای که امروز عدهای به عنوان اینکه ما باید سرمایههای خارجی را جلب و جذب کنیم و با آن سرمایهها بتوانیم اقتصادمان را پویا کنیم، چنین شعاری را مطرح میکنند. این مسئله مختص به امروز نیست، بلکه مسئلهای است که ۱۵۰ سال پیش هم در اقتصاد ما مطرح بوده است. یک عده با این فکر که میخواهند سرمایههای خارجی را جلب کنند و اقتصاد ایران را حیات ببخشند، امتیازها را به وجود میآوردند. امتیاز رویتر، دارسی، لاتاری، رژی و امتیازهای متعدد دیگری که در این زمینه وجود دارد، اکثرشان با همین شعار که سرمایههای خارجی بیاید و بتواند ایران را آباد کند، مطرح شدند. اما وقتی این سرمایه خارجی میآمد، ایران آباد که نمیشد هیچ، بلکه یک نفوذ گسترده اقتصادی و سیاسی به وجود میآمد و روز به روز در عرصه اقتصادی عقبنشینی میکردیم. یعنی مصرفگراتر میشدیم؛ به جای اینکه اقتصاد مقاومتی به وجود بیاید، اقتصاد مصرفی به وجود میآمد.
در دوره کنونی شاهد هستیم خارجیها برای اینکه اقتصاد ما به یک اقتصاد مصرفی تبدیل بشود، مانعی به وجود نمیآورند؛ اصلاً تحریم دامن مصرف را نمیگیرد، بلکه دامن اقتصاد مقاومتی را میگیرد. جایی که اقتصاد میخواهد مقاوم شود و در عرصههایی که مهم هستند، آنجا میبینیم که این توطئهها، فشارها و تحریمها به وجود میآید تا اقتصاد مقاومتی محقق نشود.
در مقابل ما اندیشهای داریم تحت عنوان اندیشه اقتصاد مقاومتی یا اندیشه خودباوری یا اندیشه تحریم که در واقع این سه پشتیبان هم هستند و یک اندیشه را به وجود میآورند. این اندیشه در مکتب فقه شیعه و در مکتب مرجعیت شیعه وجود دارد و بهرههای زیادی را در طول این صد سال، دویست سال به ایران رسانده است.
………………..
پایان / 102
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0