نگاهی بر سلوک علمی و اجتماعی شهید مطهری
با گذشت ۴۲ سال از شهادت استاد شهید مرتضی مطهری در دوازدهم اردیبهشت ماه هنوز میتوان درباره ابعاد شخصیتی ایشان صحبت کرد و بیش از پیش تلاش کرد تا آن استاد شهید را به عموم جامعه خصوصاً جوانان و اهل فکر بهعنوان الگوی تراز معرفی کنیم. درباره ویژگیها و خصوصیتهای شهید مطهری، «فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی» گفتگویی اختصاصی با دکتر وحید سهرابیفر، استادیار و عضو هیئت علمی فلسفه دین در دانشگاه ادیان و مذاهب داشته است. مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید:
* شهید مطهری یکی از نمادهای درخشان انقلاب اسلامی ایران است. اندیشمندان مختلفی سلوک علمی و اجتماعی استاد را واکاوی کردهاند. به نظر شما شهید مطهری چه شاخصه هایی در خود داشتند؟
شخصیت شهید مطهری دارای ابعاد مختلفی میباشد. جنبهها و فضل علمی ایشان در شاخههای مختلف علوم انسانی (فلسفه اسلامی، فقه، اصول و کلام) بیشتر از سایر حوزهها خود را نشان داده است. البته در پرهیزگاری، سجایای اخلاقی و کمالات معنوی نیز از این شهید شنیده و خواندهایم.
آنچه به نظر بنده شایستگی این را دارد تا بیشتر در مورد شخصیت ایشان مورد توجه قرار گیرد، ویژگیهای دیگری میباشد که کمتر در افراد دیگر شاهد هستیم و امروزه برای جامعه ما این ویژگیها از اهمیت بیشتری برخوردار است. در همین راستا یکی از نکات ویژه و ممتاز پیرامون شهید مطهری، شجاعت ایشان میباشد. شجاعت شهید مطهری به نحوی بود که در آنچه میگفت، باور به دین، ایمان و آموزههای دینی داشت و در مواجهه با مکاتب فکری دیگر هیچترسی نداشت. لذا شجاعت برای یک متفکر مسئلهای ویژه و اساسی است؛ چرا که قطعاً با افکار و اندیشههای دیگران مواجه میشود و خود را در معرض نقد و سؤال دیگران قرار میدهد.
دومین نکته در ویژگیهای برجسته شهید مطهری این است که دچار توهم خودبسندگی نبودند. متأسفانه امروزه شاهد حضور افرادی در برخی از مراکز علمی میباشیم که گمان میکنند هر آنچه هست، در اختیار اینان میباشد و هیچ نیازی به جای دیگری ندارند، بلکه دیگرانی هستند که باید خدمت آنها برسند و از محضر آنان بهرهمند شوند. اما در شخصیت شهید مطهری چنین چیزی یافت نمیشد؛ بلکه ایشان معتقد به دادوستد و گفتگوی علمی بودند. در آثار استاد مطهری این مطلب آمده است که در دانشکده الهیات دانشگاه تهران بایستی از ماکسیستهای اصیل دعوت نماییم تا بیایند و تدریس نمایند و ایدهها و اندیشههای خویش را ارائه نمایند و نیز میگویند: ما هم اگر جوابی داشتیم، پاسخ خواهیم داد. لذا این مطالب نشان دهندۀ ذهن روشن ایشان نسبت به مباحث علمی میباشد و بسیار با ارزش است که متأسفانه بعد از ایشان کمتر دیده میشود.
* شهید مطهری درحالیکه سطوح عالی علمی بهویژه در حوزه فلسفه اسلامی را طی کرده بودند، اما در مسیر ارتباط با جامعۀ زمان خود بسیار موفق بودند. به نظر شما نگاه استاد برای ورود به عرصه اجتماعی و تأثیرگذاری دینی بر مردم چه بود؟
به نظر بنده اگر ما زندگی استاد شهید را مورد بررسی قرار دهیم، دو عامل را میبینیم که ایشان را به این عرصه میکشاند که عبارتند از:
• دینشناسی شهید مطهری با متن جامعه و جنبههای اجتماعی آن گره خورده است. به بیان واضحتر در نظر ایشان دینداری امری نبود که در یک پستو، خانقاه و جای انفرادی باشد؛ بلکه ایشان معتقد بود که دین در متن جامعه و جنبههای اجتماعی دین حضور دارد. در همین راستا ایشان یک متفکر مصلح (اصلاحگر دینی) میشود.
• بارقۀ نهضت و انقلابی که از سال ۱۳۴۲ در سپهر اجتماعی و سیاسی ایران دیده شد، اقتضای چنین حرکتی، حضور بیشتر در متن جامعه، پرداختن به مسائل اجتماعی و تفاسیر دینی از امر اجتماعی میباشد که ما چنین کاری را در رویۀ شهید مطهری و استاد ایشان امام خمینی(ره) شاهد هستیم.
شجاعت شهید مطهری به نحوی بود که در آنچه میگفت، باور به دین، ایمان و آموزههای دینی داشت و در مواجهه با مکاتب فکری دیگر هیچترسی نداشت. لذا شجاعت برای یک متفکر مسئلهای ویژه و اساسی است؛ چرا که قطعاً با افکار و اندیشههای دیگران مواجه میشود و خود را در معرض نقد و سؤال دیگران قرار میدهد.
* یکی از خدمات مهم شهید مطهری در عرصه اسلامشناسی مبارزه با تحریفهایی بود که از سوی برخی افراد در فضای اسلامی رخنه کرده بود. به نظر شما ایشان تحریف باورهای دینی را تا چه اندازه در بدنه اسلام خطرناک میدانستند؟
شهید مطهری دارای اندیشه اصلاحگرایانهای میباشد. یکی از جاهایی که این اندیشه خود را نشان میدهد؛ مبارزه با تحریفها و انحرافات میباشد. میدانیم که بخش بسیار سختی از عالمِ دینی بودن، مخالفت با انحرافات و تحریفات است. به بیان واضحتر متفکر و عالم دینی بودن، دارای لوازم و اقتضائات مختلفی میباشد. اما یکی از سختترین این لوازم و اقتضائات، مبارزه با انحرافاتات است؛ چرا که دارای هزینههای سنگینی میباشد. شهید مطهری از جمله افرادی است که در ساحات مختلف ورود نموده است و با بدعتها، انحرافات و تحریفها مبارزه کرده است و در بسیاری از جاها، هزینههای زیادی پرداخت کرده است. برخی از این مطالب را میتوان در کتاب «حماسه حسینی» که ناظر به برخی از تحریفاتی که پیرامون وقایع عاشورا و امام حسین (ع) و… وجود دارد را ملاحظه نماییم.
* یکی از ویژگیهای بارز استاد زمانشناسی ایشان بود. در یکی از سخنرانیهای آتشینشان گفتند: «شمر زمانهات را بشناس، شمر ۱۴۰۰ سال پیش مُرد.» این جملات نشاندهنده زمانشناسی ویژه استاد بود. به نظر شما عنصر توجه به معیارهای زمانه تا چه اندازه در سلوک علمی و اجتماعی استاد متبلور بود؟
یک دینشناس واقعی نمیتواند نسبت به زمانۀ خویش بیتفاوت باشد و اتفاقاً این مسئله مهمی میباشد که در دینشناسی و لابهلای مباحث استاد مطهری به وضوح دیده میشود. ایشان در کتاب «اسلام و مقتضیات زمان» به این موضوع میپردازد و در واقع نیازهایی را که بشر دارند به دو موضوع نیازهای اولیه و ثانویه تقسیم میکنند. نیازهای اولیه آنچیزهایی هستند که تمامی انسانها دارند و اُمور ثابتی میباشند که همیشه وجود داشتند. (نیازهای جسمانی، روحانی؛ همانند احترام، زیبایی، خوراک، مسکن، عدالت، آزادی و…) اما نیازهای ثانویه را ایشان چنین صورتبندی میکنند که از نیازهای اولیه ناشی میشوند و آنها در واقع راههای رسیدن به نیازهای اولیه و تحقق آنها میباشند که از عصری به عصر دیگر دارای تفاوت میباشند و ما در واقع باید اسلام را چنین بشناسیم. اسلامی که بر اساس اعتقادمان، دینی فطری و متناسب با ذاتیات بشر است و لذا باید به نوعی شناخت شود که متناسب با ویژگیهای زمانه باشد و اگر طبیعتاً چنین تناسبی وجود نداشته باشد، امکان برقراری ارتباط نیز میان انسان معاصر و صورتبندیهای قدیمی از امر دینی میسر نخواهد شد.
متفکر و عالم دینی بودن، دارای لوازم و اقتضائات مختلفی میباشد. اما یکی از سختترین این لوازم و اقتضائات، مبارزه با انحرافاتات است؛ چرا که دارای هزینههای سنگینی میباشد. شهید مطهری از جمله افرادی است که در ساحات مختلف ورود نموده است و با بدعتها، انحرافات و تحریفها مبارزه کرده است.
* اگر شهید مطهری در دوران ما میزیست با چه پدیدهای به مبارزه میپرداخت؟
طبیعتاً چنین چیزی واقع نشده است و اِخبار از آن کار درستی نمیباشد؛ منتهی اگر بخواهیم حدسهایی بر اساس ویژگیهایی که از ایشان میشناسیم، بزنیم، باید گفت:
اگر امروزه و در شرایط فعلی شهید مطهری وجود داشتند، بر اساس آثار و افکار قبلی ایشان که یکی از محورهای آن بحث مبارزه با خرافات و انحرافات بود؛ قطعاً یکی از محورهای فعالیت امروزی ایشان نیز مقابله خواهد بود. یکی دیگر از محورهایی که ایشان بهطور جدی به آن ورود پیدا میکردند، بحث بیعدالتیها و عللالخصوص توجیههای دینی برای ناعدالتیها میبود. بنده معتقدم که اگر امروزه شهید مطهری بودند، قطعاً با این مسئله مقابله و به شدت برخورد و در نقد آن ورود پیدا میکردند.
یکی دیگر از چیزهایی که در آثار ایشان وجود دارد و بهنظر اگر امروزه هم بودند، این عنصر و درونمایه را به نحو پررنگتری پی میگرفتند، بحث نقدِ برخی از عملکردهای روحانیت است که در گذشته نیز ایشان این نقدها را داشته و در آثار ایشان وجود دارد.
همچنین یکی از دغدغههای ایشان در قبل از انقلاب و نیز اول انقلاب، رابطه مردم و حکومت است. شهید مطهری یکی از نظریهپردازان جمهوری اسلامی است؛ یعنی ساختاری که هم جمهوری و هم اسلامی باشد. استاد شهید اگر امروز بودند، حتماً یکی از محورهای فعالیتشان رابطه مردم و حکومت، تحکیم این رابطه، مشخص شدن جایگاه جمهوریت و اسلامیت در وضعیت فعلی جامعه و … میبود.
باتوجه به دغدغههای معنوی و عرفانی که از ایشان سراغ داریم، پرداختن به روح، معنویت، جنبههای عرفانی دین و نیز کنار زدن گرد و غبارهایی که بر ذات و اساس دین که همان معنویت و عرفان باشد، نشسته است؛ در اولویت کار ایشان میبود.
بهطور کلی ایشان یک نواندیش و کسی است که دارای اندیشههای نواصلاحانه است و حتماً اگر امروزه نیز وجود داشتند به گمان من، یک بخش مهمی از پروژه فکری ایشان، بازاندیشی آسیبشناسانهی وضعیت موجود میبود. (خصوصاً از جنبههای دینی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و …) طبیعتاً امروزه ما با بسیاری از موضوعات جدیدتری نیز مواجه هستیم که ایشان حتماً در این حوزهها نیز حضور پیدا میکرد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0