weblog_showcase

به مناسبت سالروز شهادت علامه مطهری؛

شهید مطهری و امتداد اجتماعی فلسفه و حکمت اسلامی

شهید مطهری در امتداد بنیادهای فکر فلسفه اسلامی فلسفه تاریخ نوشت و به حوزه اقتصاد و فرهنگ پا نهاد. شهید مطهری یکی از کسانی است که می‌تواند برای جامعه فلسفه‌ ما و فیلسوفان ما، در این جهت الگو باشد. 

رسانه فکرت | حجت الاسلام دکتر احمد حسین شریفی، رئیس دانشگاه قم


به اعتبارات مختلف، دسته بندی‌های مختلفی برای فیلسوفان شده‌است. از جهتی که در این نوشتار مد نظر است، فیلسوفان را به سه دسته تقسیم می‌کنند: 


کسانی که فلسفه را به‌مثابه یک شغل و یک رشته علمی نگاه می‌کنند. مثل هر رشته دیگری یا مثل هر شغلی دیگری، فلسفه می‌آموزند و آموخته‌های خودشان را بعداً تدریس می‌کنند و اینکه این آموخته‌ها اثر اجتماعی دارد یا ندارد و اصلاً برای خودشان اثری دارد یا ندارد، توجه چندانی ندارند. 


به‌تعبیر بودا که می‌گفت ما عده‌ای از عالمان را داریم که به‌مثابه کسی می‌مانند که سر راه خروجی روستا می‌نشیند، صبح و شام، گوسفندان و گاوهایی که از روستا عبور می‌کنند را می‌شمارد. می‌گوید مثلاً فلان فرد این تعداد گوسفند داشت، این تعداد بز دارد. این مقدار نر است و این مقدار ماده است و این هم سن گوسفندان و این هم سن بزها. و بعد غروب هم همین‌ها را می‌شمارد. تک تک افراد. 


می‌گوید این افراد انبانی از اطلاعات است. خیلی چیزها را می‌داند که صاحبان آن گوسفندان و دیگران شاید ندانند اما این علم هیچ ارزشی ندارد و بود و نبود این فرد برای آن جامعه ارزشی ندارد و این علمش هم یک قطره شیره برای خودش نمی‌شود. یک کیلو پشم نمی‌شود که با آن لباسی بدوزد و یک کیلو گوشت از این علم نمی‌تواند به‌دست بیاورد. به تعبیر مولوی؛

صد هزاران فضل دارد از علوم / جان خود را می‌نداند آن ظلوم
داند او خاصیت هر جوهری / در بیان جوهر خود چون خری


سعد و نحس را می‌شناسد اما خودش نمی‌داند که سعد است یا نحس است. این علم اساساً به‌درد نمی‌خورد. این یک دسته از عالمان بودند که تعداد اینها در تاریخ هم کم نبود. و اکنون نیز کم نیستند. یعنی ما در جامعه‌ فلسفی خودمان، فراوان داریم که فلسفه می‌خوانند که مثلاً محقق فلسفه شوند و هیأت علمی شوند و همه آنچه خوانده‌اند را تدریس کنند به‌بیان دیگری اما حتی در جان خودشان‌ شاید نفوذ نکند. 


شهید مطهری خیلی آشکار است و نیاز به‌بیان ندارد که از این سنخ فیلسوفان و فلسفه دانان نبود. 


عده‌ دیگری بودند که فلسفه را به‌قصد ارضای حس حقیقت‌جویی آموختند. به‌تصریح خود شهید مطهری، سؤال‌های وجودی و ناظر به‌ هستی شهید مطهری را فلسفه پاسخ داد. در کتاب «عدل الهی» می‌گوید که؛ لذت دورانی که فلسفه می‌آموختم را با هیچ‌چیز قابل مقایسه نبود. ‌[می‌گوید] دیدم که «الواحد لا یصدر منه الا الواحد» مثل یک حکیم فهمیده‌بودم، «لا مؤثر فی الوجود الا الله» را دقیقاً فهمیده‌بودم. «الفعل فعلنا و هو فعل الله» را فهمیده‌بودم. «امر بین الامرین» در مقوله اختیار و اراده انسان را فهمیده‌بودم، دیدم همه سؤالات وجودی و حقیقت پژوهانه‌ای که داشتم پاسخ یافتم. و حقیقتاً فلسفه را با هیچ‌چیز دیگری قابل معاوضه نمی‌دانستم. می‌فرماید الآن هم همان‌گونه است. الآن هم اگر برگردم ممکن است که کارهای دیگری وضع مادی من را بهتر می‌کرد. اعتبار اجتماعیم بهتر می‌شد. اما هرگز با فلسفه تعویضش نمی‌کردم. چون فلسفه سؤالات من را پاسخ داد. نگاه من را به عالم و آدم تصحیح کرد. یک جهان‌بینی گسترده‌ای به‌من داد که همه‌چیز در این هستی معنا‌دار شد. سؤالات من تماماً یک‌جا برطرف شد با فهم این حقایق فلسفی صدرایی. این تصویر خودشان را در کتاب عدل الهی می‌توانید دنبال کنید. 


 فلیسوفانی که این‌گونه‌اند که فلسفه را برای حقیقت‌جویی و حقیقت‌پژوهی و پاسخ پرسش‌های وجودی‌شان می‌خواهند، انسان‌های بزرگ و حق‌طلبی هستند. همه‌چیز را فدا می‌کنند برای شناخت حق. اینها حقیقتاً ارزشمند هستند. این‌ دسته، فیلسوفان نوع دوم هستند. جهانی بنشسته در گوشه‌ای. یک جهانی معنادار، آرام، خیلی با روح حقیقت‌جویانه تطابق دارد و گوشه‌ای نشسته‌اند. 


شهید مطهری این بود اما فلسفه را فقط برای این نخواست. فلسفه را امتداد داد که نوع سوم فلاسفه است. یعنی فلاسفه‌ای که جهانی بنشسته در گوشه‌ای نیستند. نوع اول کسانی هستند که آن علم برای خودشان و برای جامعه‌یشان فایده‌ای ندارد. این نوع دوم بود و نبودشان هم برای جامعه فایده‌ای ندارد. یعنی دردی از دردهای مردم را برطرف نمی‌کنند اما برای خودشان خیلی سود‌مند است که دنیایی معنادار و زندگی معناداری دارند. اما شهید مطهری نوع سومی از فیلسوفان بود. افزون بر اینکه دنیای خودش معنا‌دار بود می‌خواست دنیای دیگران را هم‌معنادار کند.


و اگر نیک بنگریم، شهید مطهری دقیقاً امتداد بنیادهای فلسفی صدرایی است. به ادبیات برخی از افرادی در جامعه امروزی شهید مطهری سرآمد قرائت فیلسوفان نو صدرایی است. 


بحث نگاه صدرا به حرکت و تشکیک و اصالت وجود و علیت را و حتی به توحید را در زندگی کشاند. «خدا در اندیشه بشر» را نوشت. نام یکی از کتاب‌های شهید مطهری است، «خدا در زندگی بشر» را هم نوشت. نام یکی دیگر از کتاب‌هایشان است. یعنی آمد و [نشان داد که] خداشناسی و توحید، در زندگی اقتصادی چه تحولی ایجاد می‌کند؟


شهید مطهری در حدی که در توان داشت، در فهم فلسفه‌ غرب، مخصوصاً فلسفه‌ای که در آن روزگار، قبل از انقلاب رواج داشت، فلسفه‌ مارکسیستی. واقعاً با تمام توان وارد میدان شد و این امر به شهید مطهری برای امتداد اجتماعی فلسفه اسلامی کمک فراوان کرد. 


فلسفه مارکسیسم از فلسفه‌های کاملاً اجتماعی بود. یعنی یک فلسفه فرهنگ است. یک فلسفه اقتصاد است. یک فلسفه تاریخ است. شهید مطهری نیز وارد این عرصه شد. دقیقاً در امتداد بنیادهای فکر فلسفه اسلامی فلسفه تاریخ نوشت و به حوزه اقتصاد و فرهنگ پا نهاد. شهید مطهری یکی از کسانی است که می‌تواند برای جامعه فلسفه‌ ما و فیلسوفان ما، در این جهت الگو باشد. 


هرچند هنوز این بُعد از نگاه فلسفی و روش شناسی شهید مطهری استخراج نشده‌است. جا دارد که تزهای دکتری و ارشد و تحقیقات آکادمیکی صورت بگیرد که مدل امتداد بخشی فلسفه و حکمت، بنیان‌های فلسفی و حکمی ما در حوزه‌های اجتماعی و در مواجهه با اندیشه‌های دیگر [چطور بوده است؟] مثلاً در فلسفه اخلاق وقتی شهید مطهری، اخلاق مارکسیستی را نقد می‌کند و مکاتب مختلف اخلاقی را نقد می‌کند و یا نوع نگاه به انسان از مکاتب مختلف را نقل می‌کند. تمام از یک پایگاه است و آن پایگاه حکمت صدرایی و حکمت اسلامی است. 


شهید مطهری متخصص مشاء بود و بیشتر کتاب‌ها و درس‌های ایشان در حوزه فلسفه مشاء بود. اما همه می‌دانیم که ساختار فکری شهید مطهری، صدرایی بود. چطور از آن پایگاه به حل این مسائل پل می‌زد و خیلی مستحکم وارد عرصه می‌شد. از این جهت این آثار شهید مطهری نیاز به تحقیقات و استنطاق فراوان دارد. و می‌تواند حوزه علمی ما را پیشران کند و حوزه امتداد فلسفه و حکمت اسلامی که الآن مطالبه جدی جامعه از فیلسوفان هست، می‌تواند این را عالمانه محقق کند.
 

تاریخ انتشار: ١٤٠٣/٠٢/٠٥

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil

آنچه ممکن است بپسندید

همراه فکرت باشید.

شما میتوانید با وارد کردن ایمیل خود از جدید ترین رویداد ها و اخبار سایت فکرت زود تر از همه باخبر شوید !

ویژه‌های فکرت

مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالب‌های متنوع رسانه‌ای به تصویر بکشد.