جلال، فوکو،غزه و دیگران..

«غربزدگی»؛ شصت سال بعد

به گزارش فکرت، آن چه در ادامه می آید مشروح این یادداشت است که در ایام سالگرد درگذشت "جلال آل قلم" نگاشته شده است؛

 

اصطلاح «غربزدگی» را اگرچه دکتر فردید-فیلسوف مغلق‌گوی معاصر- وضع کرد؛ اما با کتاب آل‌احمد در ادبیات نخبگانی و رسانه‌ای ایران جا باز کرد و تثبیت شد. 
فردید گلایه داشت که عمق مفهومی که او به روشنفکران ایرانی نسبت داده بود با ادبیات روزنامه‌نگارانه جلال، تقلیل پیدا کرده و انحطاط معنوی و معرفتی منطوی در واژه «غربزدگی» به درستی درک نشده است. 

 


جلال در روشنفکری ایرانی نوعی ذوق‌زدگی و نوکیسگی می‌دید که به انفعال فرهنگی و سیاسی در برابر محصولات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری غرب منجر شده است و فردید؛ روشنفکران را به پذیرش ولایت غرب متهم می‌کرد که فراتر از یک موضع سیاسی یا فرهنگی و معادل ذوب در طاغوت زمان و فنای وجودی در غرب استیلاطلب و فلسفه مدرنیته بود.
 
خمینی و امتش اما فارغ از آن چه در دیالوگ بین آکادمیسین‌ها و ژورنالیست‌ها در جریان بود، از غرب و ولایتمدارانش عبور کردند و بنیانی تازه گذاشتند. 
انقلاب خمینی، میشل فوکو-فیلسوف مغلق‌گوی غرب- را دوبار در سال ۵۷ از پاریس به خیابان‌های تهران کشید تا شاید بفهمد: «ایرانی‌ها چه رویایی در سر دارند». 
او تلاش کرد به رفقای اروپایی و آمریکایی‌اش حالی کند که آنچه در غرب آسیا آغاز شده با نرم‌افزار قبلی، قابل تحلیل نیست. عمرفوکو کفاف نداد و اجلش در همان سال‌هایی رسید که فرانسه تلاش می‌کرد با میراژ و اگزوسه و سوپراتاندارد معنای واقعی مدرنیته را برای ایرانی‌ها آشکار کند. 
هر چقدر فوکو در شیرفهم کردن رفقای ماتریالیستش برای درک «معنویت سیاسی»ایران جدید ناکام ماند، میتران در پرده‌برداری از توحش مدرنیته؛ کامیاب بود.  
 
دهه‌ها بعد از مرگ جلال و فردید و فوکو و میتران؛ امروز دوباره غرب مدرن؛ در غزه مشغول ورق زدن کارنامه «بی‌نظیر» مدرنیته است.  
بشریت در هیچ دوره‌ای از تاریخ خود، قتل عام چهل هزار انسان در برابر چشم‌های ۸میلیارد نفر را تجربه نکرده بود و این رکورد فقط مخصوص غرب متمدن و بنیان‌گذار حقوق بشر است. 


همزمان اما غربزده‌های ایران هم –اگر چه کارنامه شایانی در تقدیس غرب دارند- مشغول ثبت رکوردهای تازه‌ای هستند.  
اگر کنگره آمریکا ۵۹ بار به احترام نتانیاهو قیام می‌کند و با دست‌افشانی تاریخی‌اش حقوق بشر مدرن را جشن می‌گیرد، روشنفکری ایرانی با عربده یا سکوت؛ مشغول هو کردن حماس یا تبریک گفتن ترور موفق مهمانِ مظلومِ تمدن ایرانی  است.  
 
بیش از شصت سال گذشته است و مرور دوباره جملات جلال در شاهکار ماندگارش؛ نشان می‌دهد همان‌قدر که روشنفکر ایرانی قدمی پیش نیامده؛ آل‌احمد زنده است و گویی همین امروز با ما حرف می‌زند: «غرب‌زدگی می‌گویم همچون وبازدگی. و اگر به مذاق خوش نیست بگویم همچون گرمازدگی یا سرمازدگی. اما نه، دست کم چیزی است در حدود سن‌زدگی. دیده‌اید که گندم را چطور می‌پوساند؟ از درون پوسته‌ی سالم برجاست. امّا فقط پوست است. عین همان پوستی که از پروانه‌ای بر درختی مانده. به هر صورت سخن از یک بیماری است.... غرب‌زدگی آفتی است که ار غرب می‌آید و ما کشورهای «جهان سومی و از پیشرفت وامانده» را مانند طاعون گرفتار و بیمار می‌کند.»
 

تاریخ انتشار: 1403/06/19

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil

آنچه ممکن است بپسندید

همراه فکرت باشید.

شما میتوانید با وارد کردن ایمیل خود از جدید ترین رویداد ها و اخبار سایت فکرت زود تر از همه باخبر شوید !

ویژه‌های فکرت

مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالب‌های متنوع رسانه‌ای به تصویر بکشد.