یادداشتی از آفرین قائمی، استاد حوزه و دانشگاه;

نقش شبکه‌های اجتماعی در حافظه تاریخی جامعه

به گزارش فکرت، متن این یادداشت بدین قرار است؛
برای مقدمه ، امروزه شبکه‌های اجتماعی به مهد افکار عمومی و ارتباطات میان فردی تبدیل شده و از همین‌رو مورد توجه پژوهشگران بسیاری قرار گرفته‌اند. این شبکه‌ها با تأثیرات اجتماعی متعدد و عمیق، تبدیل به خوراک اطلاعاتی نسل‌های مختلف جامعه شده و عموم مردم غالب داده‌های اطلاعاتی خود، صحیح یا ناصحیح، را از طریق شبکه‌های اجتماعی دریافت می‌کنند. این مختصر بر آن است که با توجه به میزان اثرگذاری این شبکه‌ها، نقش آنها بر حافظه تار یخی جامعه را بررسی و تحلیل بنماید، زیرا شبکه‌های اجتماعی با تمامی شاخص‌هایی که حافظه تاریخی را سنجش می‌کنند، رابطه معناداری دارد.

 


سعه فعالیت شبکه‌های اجتماعی:
در جهان معاصر، که موسوم به «عصر اطلاعات و ارتباطات» است، گردانندگان این صنعت با فراهم آوردن پوشش اطلاع‌رسانی و خبری کامل در زمینه‌های مختلف اعم از اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مانند اینها، سعی دارند افکار عمومی را به‌سمت اهداف خود جهت‌دهی کنند. تحلیل شبکه‌های اجتماعی یک تلاش بین رشته‌ای بوده و مفاهیم آن از تلفیق نظریه‌های اجتماعی با روش‌شناسی کمی، آماری و ریاضی شکل‌گرفته و گسترش یافته‌است. مفاهیم اساسی تحلیل شبکه مانند رابطه، شبکه و ساخت، منحصر به رشته خاصی نیست و برآیندی از مطالعات در رشته‌های مختلف است. 


 تحلیل شبکه‌های اجتماعی علاوه بر سروکار داشتن با افراد و سازمان‌ها، می‌تواند متوجه نقش این شبکه در حفظ یا تحریف یا تبدیل حافظه جمعی نیز بشود. این شبکه‌ها باعث گسترش ارتباطات و مشارکت‌های اجتماعی می‌شوند و این اتفاق در صورت استفاده درست می‌تواند به توسعه فرهنگی جامعه و حفظ حافظه تاریخ جمعی کمک شایانی داشته‌باشند. هرچند مسئله حافظه تاریخی قدمتی به عمر تاریخ دارد، اما یادآوری مسائل و حوادث تاریخی، وظیفه تکنولوژی‌های نوین ارتباطی است. 


 شاید تصور بر این باشد که در عصر اطلاعات و ارتباطات، گم‌شدن در بین حوادث و اتفاقات تاریخ با وجود انفجار اطلاعاتی که در حال وقوع است امری طبیعی است، اما تکنولوژی‌های نوین و به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی سبب شده‌اند تا با مرور زیاد حوادث تاریخی گزینشی! و دست به‌دست شدن آنها در بین کاربران متعدد، برخی حوادث در تاریخ گم و برخی بر اثر تکرار مداوم، به غلط یا درست، تقویت و تثبیت گردد. نقش رسانه‌ها در سده معاصر، هر روز بیش از پیش برجسته شده‌است.

 

 رسانه‌های ارتباطی تا عمق جوامع نفوذ کرده و از تأثیر به‌سزا و تعیین‌کننده‌ای در جهت‌دهی به افکار عمومی برخوردار شده‌است. امروزه شرح مسائل تاریخی و آن‌چه در گذر زمان در جوامع مختلف رخ‌داده، برای مخاطبان یکی از ابعاد مهم رسانه‌های ارتباطی در حوزه تاریخ و فرهنگ است. رسانه‌های جمعی می‌توانند در بین مخاطبان خود، حساسیتی برای حفظ برخی وقایع تاریخی به وجود آورند. ایجاد حساسیت برای مراقبت از وقایع تاریخی که باید از سوی رسانه‌ها دنبال شود، منوط به انتشاراطلاعاتی از وجوه با اهمیت حوادث تاریخی و پوشش خبری رویدادها و وقایعی است که پیرامون حوادث تاریخی روی می‌دهد.


مکانیزم فعالیت شبکه‌های اجتماعی در این زمینه
فعالیت رسانه‌های همگانی در اموری چون «هدایت»، «انگیزه»، «یک‌پارچگی»، «نظمیا سوگیری خاص»، «تداوم» توجه به امور تاریخی گسترده‌است. اما رسانه‌های همگانی در هر جامعه، یکی از عناصر زیرمجموعه نظام همان ملیت محسوب می‌شوند. پس هر یک از این عناصر در رسانه و کل نظام کارکرد ویژه‌ای دارد و به‌نحوی به رفع نیازهای همان می‌پردازد. در نقطه مقابل، جنگ نرم در فرهنگ سیاسی به‌معنای فروپاشی از درون و شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغاتی رسانه‌ای است که جامعه هدف یا گروه هدف را نشانه می‌گیرد و بدون درگیری نظامی و گشودن آتش، رقیب را به انفعال و شکست وامی‌دارد. جنگ نرم با هدف گرفتن فکر و اندیشه ملت‌ها (انسان‌ها) نقشی مهم در تخریب یا تزلزل حلقه‌های فکری و فرهنگی و تاریخی ایفا می‌کند.


 جنگ نرم، تهاجم هوشمندی است که دشمن با برنامه‌ریزی دقیق و تبلیغات روانی، عمدتاً رسانه‌ای می‌کوشد بر باورها، احساسات و رفتارهای جامعه هدف تأثیر بگذارد، به‌گونه‌ای که آنان همان چیزهایی را باور و احساس کنند که دشمن می‌خواهد. همان کاری را انجام بدهند که دشمن را به اهدافش برساند. همواره در تاریخ بشر، دوشادوش جنگ سخت، جنگ نرم هم رواج داشته و در پیروزی‌ها بسیار مؤثر بوده و در پی آن، هدف راهبردی و سلطه همه جانبه در ابعاد مختلف را به‌دست آورده‌اند.


تعامل یا مقابله با شبکه‌های اجتماعی
زندگی اجتماعی سازمان‌یافته نیاز به همکاری مداوم و مستمر بین بخش‌های مختلف آن دارد. رسانه‌های همگانی نیز موظفند تا بخش‌های مختلف نظام را به یکدیگر مرتبط سازند و از این طریق نظم و یکپارچگی درونی نظام را تضمین کنند و ظرفیت پاسخ‌گویی آن در بحران‌ها بر اساس واقعیت‌ها را افزایش بدهند. سازوکارهایی که بر اساس آنها رسانه‌ها به جامعه تغذیه فرهنگی، سیاسی یا تاریخی و مانند آنها می‌رسانند، قبل از هر چیز، تقاضاها و نیازهایی است که شهروندان یا نظام، چه به‌صورت فردی و چه به‌صورت جمعی احساس و ابراز می‌کنند. با پاسخی که رسانه‌ها به هر یک از تقاضاها به‌طور جداگانه می‌دهند، جامعه نیز از فواید آن بهره‌مند می‌شود. بدین ترتیب نقش هدایت‌کننده و «خود رهبری» رسانه‌ها بس مهم و شگرف است.


   کارکردهای عمده رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی چند قسم است: 1. کارکرد ارتباط‌دهنده: رسانه‌ها به انتخاب مسائل و اطلاعاتی می‌پردازند که از محیط جامعه دریافت می‌کنند و معمولاً به ارزیابی و حتی انتقاد می‌پردازند و گاهی نیز پیشنهادهای آنها جنبه آمرانه دارد، مانند اینکه شخص چگونه باید در برابر حوادث از خود عکس‌العمل نشان بدهد؛ 2. کارکرد منتقل‌کننده فرهنگ: رسانه‌ها انتقال‌دهنده اطلاعات، ارزش‌ها و هنجارها از یک نسل به نسل دیگر است. بدین وسیله رسانه‌ها به یگانگی و انسجام اجتماعی و گسترش آن کمک می‌کنند و اساس تجربیات مشترک را توسعه می‌دهند؛ 3. تأثیر رسانه‌ها در تغییرات سیاسی و اجتماعی: حوزه عمومی بخشی از حیاط اجتماعی است که در آن شهروندان می‌توانند به تبادل‌نظر درباره موضوعات و مسائل مهم مربوط به‌خیر عمومی بپردازند. نتیجه این امر شکل‌گیری افکار عمومی است. چه‌بسا رسانه در سوده‌ی افکار عمومی به‌سوی اعتراض و اغتشاش علیه نظام نقش مهمی ایفا می‌کند.


ابعاد تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر حافظه تاریخ جمعی:
فناوری‌های نوین ارتباطی و به‌ویژه اینترنت می‌تواند حوزه عمومی را مجدداً احیا و به شکل‌گیری حوزه عمومی مجازی منجر شود. مؤلفه‌های اساسی حوزه عمومی را «کنش»، «افکار عمومی» و «گفت‌وگو» می‌دانند. اینترنت بستر مناسبی برای ظهور و تجلی هر یک از اینها است. شهروندان از مسائل مورد علاقه می‌توانند مطلع شده و از طریق اینترنت، در مخالفت یا موافقت با آن، اظهار نظر کنند. پس با گسترده بودن میدان حوزه عمومی و امکان ارتباط و مفاهمه میان آنان، رسانه ابزار مهمی برای پراکنش و انتشار عقیده و تأثیرگذاری است. سپس با تشکیل شبکه‌های اجتماعی عرصه فعالیت‌های عمومی خود را گسترش داده و تلاش کنند تا منافع عمومی را با جدیت بیشتری دنبال کنند.


 امروزه با توجه به گسترش و رشد عظیم تکنولوژی و علم، ابزار و امکانات پراکنش ارتباطات نیز گسترش‌یافته‌اند، که می‌توان به روزنامه‌ها، نشریات، رادیو، تلویزیون، سینما، ویدئو، ماهواره‌ها، شبکه‌های اینترنت، موبایل و کامپیوتر به‌عنوان مهم‌ترین ابزارهای ارتباطات عمومی اشاره کرد. بدین ترتیب رسانه‌های همگانی به نهادهای اصلی ارتباط عمومی تبدیل‌شده‌اند. رسانه‌ها امکان برقراری ارتباط را مهیا می‌سازند و اطلاعات موجود را به اشتراک می‌گذارند. بر این اساس، در عصر اطلاعات مهم‌ترین رسانه ف‌آوری نوین، اطلاعات و ارتباطات است، که تحولات بنیادین در تمامی ابعاد قلمرو حیات بشری ایجاد کرده است. 


  شبکه‌های اجتماعی با آگاهی تاریخی، یادآوری وقایع، بازنمایی گذشته و تقویت حافظه، رابطه معناداری دارد. قدرت شکل‌دهی رسانه‌ها در خود آنها مستقر است. تأثیر سیاسی رسانه‌های امروزی، به تأثیرات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... آنها نیز کشیده شده‌است. شبکه‌های اجتماعی با آگاهی تاریخی نیز رابطه معناداری دارد. آگاهی تاریخی در دو سطح فردی و جمعی قابل درک است و هر دو شکل آگاهی تاریخی در ارتباط تنگاتنگ با مفهوم زمان است. زمان جریانی پیوسته ترکیبی از دو عنصر مهم بودن و شدن است که حال و آینده فرد و اجتماع را با گذشته پیوند می‌زند. در طول زمان افراد از اتفاقاتی که در ظرف زمانی دیگری رخ‌داده است آگاهی می‌یابند، و این آگاهی تاریخی نیازمند امکاناتی است که بتواند محدودیت دسترسی به اطلاعات ثبت شده در زمان‌های گذشته را برطرف سازد و دسترسی فرد به تاریخ گذشته و آگاهی از آن را فراهم آورد.


  کتاب‌ها و مجلات تاریخی و رسانه‌هایی چون رادیو و تلویزیون ابزار خوبی برای افزایش آگاهی تاریخی شهروندان بودند و هستند. اما امروزه شبکه‌های اجتماعی با ویژگی‌هایی که دارند، دسترسی کاربران به اطلاعات تاریخی و اتفاقاتی که در زمانی دیگری روی داده، را بیشتر فراهم می‌کنند. شبکه‌های اجتماعی با یادآوری وقایع از طریق روایت قصه، فیلم، انیمیشن و مانند اینها، رابطه معناداری دارد. وقایع معمولاً پس از وقوع بر اساس درجه اهمیت‌شان در حافظه کوتاه مدت و یا بلندمدت افراد طبقه‌بندی می‌شوند.


 حافظه ذهن برای یادآوری اتفاقات، معمولاً نیازمند تحریک از طرف منبع بیرونی است. منابع بیرونی می‌توانند عکس‌ها، رسانه‌ها، موسیقی یا داستان باشند که با تأثیر بر حافظه تصویری بر یادآوری وقایع خاص تأثیرگذار است. با استفاده از یادآوری وقایع و حافظه تاریخی می‌توان به مقایسه نسل‌ها با یکدیگر پرداخت و نحوه عملکرد طبقات مختلف جامعه را در طول تاریخ بررسی کرد. شبکه‌های اجتماعی با امکانات چند رسانه‌ای خود به‌راحتی می‌توانند اتفاقات تاریخی را در ذهن مخاطب یادآوری، بلکه برایش بازسازی و متصور نمایند. 


  شبکه‌های اجتماعی با بازنمایی گذشته نیز رابطه معناداری دارند. حافظه تاریخی به بازنمایی گروه از گذشته‌اش گفته‌می‌شود، گذشته‌ای که اجدادش عموماً در آن سهیم‌اند. حفظ و بازیابی تجارب گذشته در ذهن انسان با فرایند یادآوردن و بر عکس آن فراموشی قابل بررسی است. تاریخ نیز بازنمایی داستان تجربیات انسانی از طریق واسطه‌های مختلف یا به‌وسیله مورخ است. شبکه‌های اجتماعی این قابلیت را دارند که به بازنمایی گذشته بپردازند و گذشته را دوباره با استفاده از امکانات موجود بازسازی کنند. این روند با تقویت حافظه و تثبیت آن‌هم رابطه معناداری دارد. از یاد، خاطره یا حافظه به‌عنوان توانایی انسان در یادآوردن یاد شده‌است.


  حواس انسان با دریافت اطلاعات از محیط اطراف و طبقه‌بندی و ثبت اطلاعات در حافظه، باعث می‌شود تا در زمان نیاز، فرد بتواند اطلاعات مورد نیاز خود را به‌خاطر بیاورد و از آنها در فعالیت‌ها و تصمیم‌گیری‌های خود بهره‌مند گردد. گاهی حافظه نیازمند کمک و همراهی برای به یادآوری بهتر و کامل‌تر اتفاقات تاریخی است. شبکه‌های اجتماعی با ابزار و امکانات خود برای یادآوری اتفاقات به حافظه یاری می‌رسانند و زمینه تقویت حافظه را نیز فراهم می‌سازند.


نتیجه:
امروزه شبکه‌های اجتماعی به مهد افکار عمومی و ارتباطات میان افراد جامعه تبدیل شده و از همین‌رو مورد توجه بسیار قرار گرفته است. این شبکه‌ها با تأثیرات اجتماعی متعدد و عمیق، تبدیل به خوراک اطلاعاتی نسل‌های مختلف جامعه شده و عموم مردم، غالب داده‌های اطلاعاتی خود را صحیح یا ناصحیح، از طریق شبکه‌های اجتماعی دریافت می‌کنند. شبکه‌های اجتماعی با تمامی شاخص‌هایی که حافظه تاریخی را سنجش کردند، رابطه معناداری دارد.

 

«فهرست منابع و مآخذ»
آریان‌پور، امیرحسین،(1388)، جامعه‌شناسی هنر، تهران، انتشارات گسترده.
اسدی، علی، (1355)، نقش رسانه‌ها در پشتیبانی توسعه فرهنگی، تهران، پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه ایران.
دالگران، پی‌تر،(1385)، تلویزیون و گستره عمومی، جامعه مدنی و رسانه‌های گروهی، ت: مهدی شفقی، تهران، ترمه.
رستمی، حسن، و حمید ضیایی‌پرور، بررسی پیام‌های ارتباطی: تکنیک تحلیل محتوای رسانه‌های مکتوب، صوتی، تصویری و اینترنتی، تهران، سیمای شرق، 1389.
زاهد، سید سعید، (1394)، جامعه‌شناسی هنر از نگاهی نو، شیراز، انتشارات دانشگاه شیراز.
شمس کوشکی، الهه، مسعود دادبخش، نقش شبکه‌های اجتماعی در حافظه تاریخی جامعه ایرانی (مطالعه موردی شبکه اجتماعی تلگرام)، مطالعات تاریخ فرهنگی، پژوهش‌نامه انجمن ایرانی تاریخ، سال نهم، ش.35، بهار 1397، صص 114-93.
 

تاریخ انتشار: 1403/05/09

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil

آنچه ممکن است بپسندید

همراه فکرت باشید.

شما میتوانید با وارد کردن ایمیل خود از جدید ترین رویداد ها و اخبار سایت فکرت زود تر از همه باخبر شوید !

ویژه‌های فکرت

مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالب‌های متنوع رسانه‌ای به تصویر بکشد.