یادداشت؛

تأملی در باب ابزار تحقق آرمان‌شهر 

رسانه فکرت | محسن ابراهیمی


از جمله لایه‌های پنهان و کمتر توجه شده در بحث از آرمان‌شهر،  طرح این مطلب است که آرمان‌شهر تنها در صورتی بهره‌مندی حاکم آن از ابزار و قوای مناسب امکان‌پذیر است. ما حصل سخن فوق، آن است که در نظریات ناظر به تحقق آرمان‌شهر در مسأله واقعی و یا تخیلی بودن آن، از یک مبحث اصلی غفلت شده‌است؛ که «ابزار اصلی تحقق آرمان‌شهر چیست؟» این مسأله را می‌توان در ضمن مثالی چنین توضیح داد؛ زمین بایری را فرض کنید که معماران برای آن،  نقشه ساختمان‌های باشکوه و بناهای مجلل را طراحی می‌کنند؛ اما واضح است صرف این طراحی، کافی برای تحقق آن نیست. بلکه در ضمن این طراحی باید ابزارهای پیاده‌سازی آن طرح و نقشه را در نظر گرفت. در بحث از آرمان‌شهر نیز مسأله به‌همین منوال است و می‌توان به این مطلب تصریح کرد که صرف تبیین نظری بحث آرمان‌شهر، کافی برای تحقق آن نیست و بحث نظری از آن بدون در نظر گرفتن ابزارها و قوایی که منجر به تحقق آن شود، ناقص است. مثال واضح و تجربه شده آن، بحث از عدالت است. عدالت آرمانی مطلوب برای تمام جوامع بشری است و از لحاظ نظری درباره تعریف و حدود آن، مباحث مفصلی در هر دیدگاه و مکتبی شکل گرفته است. با این حال، کمتر به این بحث توجه شده است که حقیقت عدالت، باید با چه ابزار و قوای محقق شود؟


مهم‌ترین دلیل بر لزوم توجه به ابزار و قوا در بحث از عدالت، این است که در هر جامعه، افراد و یا گروه‌هایی وجود دارند که منافع آنها در بی‌عدالتی است و تغییر شرایط موجود را بر نمی‌تابند و از همین‌رو، در برابر آن مقاومت می‌کنند و سعی می‌کنند که تحقق عدالت را به ناکامی بکشانند و کم نبوده‌اند افراد و یا گروه‌های که در ابتدا با داعیه تحقق شعار عدالت، جنبش و یا فعالیت اجتماعی خود را آغاز کرده‌اند و در میان راه، در برابر فشار صاحبان قدرت و ثروت، تسلیم، حذف و یا دچار انحراف شده‌اند. بنابراین از جمله انتقادات اصلی به نظریات مختلف آرمان‌شهر این است که بدون در نظر گرفتن ابزار و قوایی که شرایط تحقق آن را فراهم و تضمین کند، بحث از آرمان‌شهر با توجه به پیچیدگی‌هایی که دارد یک بحث تخیلی است که امکان تحقق آن وجود ندارد.


بنابراین بحث از ابزار و قوای تحقق آرمان‌شهر، ضرورتی است که در این بحث کمتر به آن توجه شده است و به شکل اجمال برای طرح مسأله در این یادداشت می‌توان این مسأله را مطرح کرد که ابزار و قوای تحقق آرمان‌شهر، یا منشأ الهی دارد و یا منشأ غیر الهی. به‌عنوان مثال در جامعه معاصر، اموری مانند دموکراسی، تکنولوژی و رسانه ابزارهای هستند که می‌توانند برای تحقق آرمان‌شهر به‌کار گرفته شوند و انسان مدرن با این ابزار سعی می‌کند که آرمان‌شهر مطلوب خود را محقق کند. با این حال، آیا ابزار مذکور، برای تحقق آرمان‌شهر اسلامی و یا مدینه فاضله صدرایی، مناسب است؟ 


از نگاه نگارنده، پاسخ به سوال فوق، منفی است و ابزارهای مذکور از آنجا که آلوده به شرک هستند نمی‌توانند که در تحقق آرمان‌شهر اسلامی و یا صدرایی نقشی داشته باشند؛ زیرا که ساخته‌شده انسان خودبنیادی هستند که خود را ملاک و معیار هر چیزی می‌داند و اساسا ترسیم آرمان‌شهر بر پایه امور مذکور، از سوی نظریه‌پردازان در حوزه اندیشه اسلامی، نوعی غفلت از این امر است که طبیعت امور مذکور، بیگانه از روح توحیدی است که در اندیشه اسلامی بر همه امور حاکم است. همچنین از آنجا که در نگاه توحیدی، انسان خودبنیاد، به‌خودی خود فاقد قدرت و به‌تعبیر قرآنی، فقیر است، ابزارهای برخاسته از این تفکر نیز فاقد توانایی کافی برای ساخت آرمان‌شهر است. 


نگاه دیگر، تعریف ابزار و قوای الهی است که موجب و منشأ تحقق آرمان‌شهر می‌شود. نمونه واضح این امر را در آیات قرآن در نسبت با رسولانی می‌بینیم که به هنگام بعثت به‌سوی هدفی اجتماعی، خداوند قوای الهی خود را در اختیار آنان می‌گذارد. به عنوان مثال آیات متعددی بیان می‌کند که به پیامبرانی مانند یوسف «حکم» و «علم» دادیم (1) و یا به موسی در برابر فرعون آیات و نشانه‌های داد که خداوند از آن با عنوان «سلطان مبین» یاد می‌کند.(2) امور یاد شده در آیات قرآن را می‌توان از جمله ابزار و قوای دانست که منشأ الهی دارند.  


با نگاهی به اشارات ملاصدرا، به بحث آرمان‌شهر می‌توان این مطلب را به شکل اجمال به‌دست آورد که اساسا از نگاه وی، تحقق آرمان‌شهر ترسیم شده بر طبق این دیدگاه، در صورتی امکان‌پذیر است که حاکم برخوردار از قوا و ابزار الهی باشد. از همین‌رو، وی تاکید بر این مسأله می‌کند که حاکم مدینه فاضله کسی است که برخوردار از خلافت الهی باشد(3) و یا آنکه کسی باشد که به مراتب کامل انسانی رسیده و از جایگاه ولایت بهره‌مند باشد.(4) از نظر ملاصدرا، ولایت، مقام علم شهودی و برهانی به خداوند، آیات، صفات و اسماء الهی است(5) و حاکم آرمان‌شهر، از این علم، در جهت تحقق و اداره آرمان‌شهر، استفاده می‌کند. با این حال، این اشارات و اجمالات نیازمند بسط و تفصیل بیشتری است و نمی‌توان به آن اکتفاء کرد، زیرا در این‌صورت، آنچنان که بیان شد، نظریه آرمان‌شهر صدرایی، تبدیل به یک امر تخیلی می‌شود. 


مسأله دیگری که در چارچوب سخن فوق، مشخص می‌شود؛ این است که بحث از مشروعیت حکومت فقیه در زمان غیبت، امری مجزای از بحث آرمان‌شهر است و نمی‌توان این دو را به یک معنا گرفت. زیرا بدون شک، می‌توان شرایطی را فرض کرد که فقیه عهده‌دار امور جامعه اسلامی است و بر طبق ادله مشروعیت، دارای حکومت مشروعی باشد، اما در عین حال، فقیه ابزار و قوای تحقق آرمان‌شهر را نداشته باشد. بنابراین الزاما با صرف حکومت شخص فقیه بر جامعه اسلامی، آرمان‌شهر محقق نمی‌شود و بحث از هر کدام، منفک و جدای از یکدیگر هستند.(6)

 

منابع:
1.یوسف، 22
2.غافر، 23
3.ملاصدرا،  الشواهدالربوبیة فی المناهج السلوکیه، المرکز الجامعی للنشر،  مشهد، 1360، ص 357-359
4.ملاصدرا، المبدا و المعاد، انجمن حکمت و فلسفه ایران، 1354،  ص 493-495
5. ملاصدرا، مفاتیح الغیب، تهران: مؤسسه تحقیقات فرهنگی، 1363، ص 488
6.این سخن نقدی بر دیدگاه مطرح در مقاله ذیل است: افضلی، سید عبد الرئوف، لک‌زایی، نجف، آرمان‌شهر ملاصدرا؛ چیستی، ارکان و ویژگی‌ها، نشریه علوم سیاسی،  سال شانزدهم/ شماره شصت و سوم / پاییز 92، ص61-82

تاریخ انتشار: 1403/03/06

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil

آنچه ممکن است بپسندید

همراه فکرت باشید.

شما میتوانید با وارد کردن ایمیل خود از جدید ترین رویداد ها و اخبار سایت فکرت زود تر از همه باخبر شوید !

ویژه‌های فکرت

مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالب‌های متنوع رسانه‌ای به تصویر بکشد.