ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
رسانه فکرت | رسول رضایی، فعال فرهنگی
در روزهای اخیر با امدادهای غیبی شوکت پوشالین نظامی اسرائیل با عملیات غرورآفرین و مبتکرانه «وعده صادق» فروریخته شد. راهبرد خردمندانه رهپویان شهید سلیمانی چنین رقم خورد که بهجای انتقام شتابزده و ناکارآمد، یک عملیاتی فرسایشی و دلهرهآور را علیه گرگهای صهیونیستی ترتیب دهند.
جمهوری اسلامی با اعلام قبلی (که چشم همه جهانیان نظاره کند) و با متوسطترین توانمندی تسلیحاتی، از خاک خود و نه متحدان منطقهای، با تحقیر سامانه راداری و پدافندی چند لایه دشمن، محفاظتشدهترین مناطق نظامی رژیم صهیونیستی در هم کوبید.
مع الاسف در بحبوحه این شادی و بهجت برخاسته از اقتدار، شجاعت و توانمندی تسلیحاتی، غمی بزرگ و حسرتی اندوهبار بر دل مردم سنگینی میکند که؛ «چرا اینگونه عملیاتهای افتخارآمیز در عرصه اقتصادی طرحریزی و عملیاتی نمیگردد؟ چرا در جنگ نظامی سرافراز اما در جنگ اقتصادی سرافکنده هستیم؟ چرا در میدان تسلیحاتی به خود میبالیم اما در میدان معیشتی مینالیم؟ چرا در جنگ سخت سه بر هیچ جلو هستیم اما در جنگنرم و بهویژه در کارزار مقابله با تورم سه بر هیچ عقب هستیم؟ آیا نمیشود یک عملیات «وعده صادق» نیز برای ریشهکنترل نمودن فقر، فساد، تبعیض و بیعدالتی ترتیب داد؟! راز این پیروزی و آن شکست در چیست؟
اگر بخواهیم اندکی صریح و روشن حرف بزنیم باید بگوییم؛ چرا در کشاکش جنگ تحمیلی هشتساله، در کوران فتنه منافقین و گروهکهای تجزیهطلب، در بحبوحه تحریمها و تهدیدها و فشارهای دهه شصت و... شاهد تورمهای افسارگسیخته و فاصلههای عمیق طبقاتی نبودیم، اما از هنگامی که دولت کارگزاران (و دولتهای بعدی) همراه با تیم اقتصادی نئولیبرال قدرت را به دست گرفتند، شاهد کاهش روزافزون ارزش پول ملی و تورمهای وحشتناک نزدیک به پنجاه درصدی بودیم؟!
چرا از زمانی که شاگردان دکتر موسی غنینژاد و مسعود نیلی و بسته سیاستهای تعدیل اقتصادی (تجویز شده از طرف lMF) در سپهر اقتصادی کشور رؤیت شدند، هر رئیسجمهوری که آمده دیگر نتوانسته جلوی رهاسازی قیمت ارز و بسط تورم را بگیرد؟
در پاسخ به این پرسشها باید گفت به نظر میرسد رمز و راز شکست در مقابله با غول تورم را در تبعیت سفیهانه از تجویزهای نئولیبرالی صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی باید جستجو کرد.
دلایل و شواهد متعدد نشان میدهد که در عرصه اقتصادی نه تنها خبری از شعار مرگ بر آمریکا نیست؛ بلکه اتفاقا گرایش به سازمانها و نهادهای آمریکایی، شوق تبعیت از اجماع واشنگتن، خوشبینی نسبت به تجویزهای استعماری IMF، شیفتگی نسبت به نسخههای معیشتسوز و نابرابریساز اقتصاد بازار، میل به بهکارگیری تحصیلکردههای مکتب میلتون فریدمن، ابراز علاقه برای میدان دادن به بچههای شیکاگو و شوق بهکارگیری تکنوکراتهای مکتب نیاوران بسیار پررنگ و پررونق است!
اگر بینش اقتصادی نباشد، چهبسا انسان مؤمن مخلص انقلابی به مسیر انحرافی رفته و به جای آنکه آبادانی به کارد، ویرانی به ارمغان خواهد آورد.
اگر این بصیرت نباشد بچههای شیکاگو و مهندسین بهظاهر اقتصاددان دانشگاه شریف و حتی دانشگاه امامصادق(ع) و... بهسادگی با چهار گزاره بهظاهر علمی سرمان کلاه گذاشته، کشور را به بیراهه اقتصاد بازار، آزادسازی نرخ ارز، خصوصیسازی بیضابطه، جهانیسازی قیمتها، دلاریفروشی مواد اولیه، خامفروشی منابع ملی، افزایش نرخ بهره (بخوانید ربا)، گسترش هرچهبیشتر بانکهای خصوصی و ... سوق خواهند داد.
تاریخ انتشار: 1403/01/31
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.