ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
رسانه فکرت / علی عسگری، دانش پژوه جامعهشناسی
بعد از رنسانس که تفکر مدرن با محوریت انسان دنیایی یا به تعبیر شهید مطهری، حیوان مادی صرف و نه فرهنگی، پرچم انسانگرایی یا انسانیت را بهدست گرفت، شاید کمتر کسی فکر میکرد همان اومانیسم، امروزه بهواسطه سیاستهای متناقضش، در گودالی از لجنهای متعفنی مثل همجنس گرایی، تجاوز به محارم، فقر بیانتها و خشونت علیه مردم بهعلت مطالبه بهحق انسان مدارانه آنها، قرار بگیرد. چراکه اومانیسم با در نظر گرفتن نیازهای گسترده انسانی در ساحتهای مختلف فردی و اجتماعی وعدم پاسخ درست مسیحیت در دوران قرونوسطا- و قبلتر از آن در نظام اسطورهای که بر محور مبانی غیبی، ولو شرکآلود - به نیازهای انسان، خود را ملزم نمود تا برای زندگی بهتر انسانها، بدون در نظر گرفتن انسان معنوی و با توجه بی اندازه به ابعاد حیوانی او، نظام زندگی را طراحی کند که ثمرهی آن، افتادن انسانها به ورطهی پوچ انگاری و احساس بیمصرفی در زندگی نمودن و ایجاد برورکراسی های سازمانی برای تأمین منافع سرمایهداران و نظام سرمایه سالاری بود که در نهایت، ثمرهاش هبوط انسان از انسانیتی است، که باید به رشد و تعالی روحی و احساس خوشبختی در زندگیاش میرسید ولی بهخاطر تحمیل محدودیتهای نظام یافته توسط ارزشهای اومانیستی، به انسانی شهوتآلود، دائماً عصبانی و جانی، تبدیل شده بود.
اینکه اومانیسم برای تحقق اهدافش چگونه معیارهای انسانیت را با شعارهای انسان مدارانه پایمال کرد تا منافع کاپیتالیستها را برآورده سازد، مسألهای ست که مطالعات تاریخی در زمینهی مبانی فلسفی غرب مدرن میتوانند گرهگشای این تناقضات باشند. اما سخن اینجاست که تحریف انسانیت و قبل از آن تحریف دین و عقلانیت دینی چه بلایی بر سر انسان چند بُعدی خواهد آورد؟ برای جواب به این سؤال بهتر است که نگاهی بهبیان ائمه اطهار (ع) در رابطه با بحث هدایت انسان و رابطهی امام با انسان بیاندازیم تا نوع برخورد با مسئلهی انسانیت برای برخی از طرفداران انسانیت روشن شود.
در بین بیانات معصومین، زیارت جامعهی کبیره بهدلیل آنکه توسط امام معصوم یعنی امام هادی (ع) بیان شدهاست، لذا از اهمیت بسیار زیادی نزد شیعیان و محبین اهلبیت (ع) برخوردار است و در زیارت اهلبیت مخصوصاً در زیارت امام هادی (ع) خواندن آن سفارش شدهاست. از مهمترین نکاتی که میتوان در زیارت جامعه کبیره بدان اشاره نمود، نوع مواجههی فرازهای آن با شِرک و مسیر حق است. مثلاً در زیارت جامعهی کبیره میبینیم که رابطهی امام با مردمی که مورد هدایت او واقع میشوند بهگونهای حائز اهمیت است که گویی بیانگر نکتهای مهم در رابطه با سبک و مدل زندگی انسانهاست. بهعنوان مثال امام هادی (ع)، ائمهی اطهار (علیه الصلاه والسلام) را خُزّانُ العلم توصیف کردند یا مثلاً ایشان را ساسة العباد خواندند. در فرازی دیگر میفرمایند: انتم السّبیل الأعظم و الصّراط الأقوم.
شاید این سؤال پیش آید که این عبارات چگونه با سبک زندگی انسانها مرتبط است؟ در جواب به این سؤال باید گفت که اساساً انسان در حیات دنیوی خود و کم و کیف برقراری ارتباطاتش با مردم جامعه و چگونگی زندگی روزمرهاش، نیازمند برنامهای است که خداوند بهعلت علم کاملش نسبت به انسان و ابعاد وجودی او، آن را برای بشر تنظیم و برای اجرا و ذکر آن نزد مردم، پیامبران و ائمهی اطهار را فرستاده است تا ضمن تبیین معارف الهی در نوع روابط انسانها و مدل زندگی دنیاییشان، نسبت دنیا با آخرت آنها را نیز تفهیم کند. همین مطلب کافیست تا برای ما این مسئله را حل نماید که اساس نزاع بین تفکر مدرنِ حیوان محور با تفکر اسلامی، که محورش، زیست فردی و اجتماعی حول مدار ربوبیت الهی است، بر سر آن است که چه کسی را با چه دلیلی رب بدانیم؟
در سوره حجر، آیه 39، شیطان قسم میخورد که بهغیر از عباد مخلَص، بقیه انسانها را از مسیر درست به مسیر غلط اغوا کند. بهتعبیری مسیر باطل را برای انسان بهگونهای تزئین و زیبا جلوه دهد که گویی آن حق بوده و هر چه که در واقعیت حق است، باطل تلقی شود. این مسیر اغواگرانه در آن جهت بود که اساس برنامههای انسان از محور حاکمیت قوانین الهی خارج گردد تا شیطان و غیر خدا برای انسان برنامه بریزد؛ لذا در اولین گام، تحریف حق رقم میخورد. تحریفی که ابتدا با وسوسه آغاز شده و در ادامه با توجیه افعال ناپسند و غیر الهی، بهسمت نهادینه شدن و ارزشمند شدن آنها در نزد انسان پیش میرود و در نهایت سقوط بشر از مدار عقلانیت و انسانیت واقعی را منجر شده تا انسان از آزادیهای حقیقیاش در زندگی بی بهره بماند. از همین روی و در همین جورچین اغواگرانه شیطانی، اومانیسم با ظن غلطش، به حسب عدم موفقیت ادیان الهی در پاسخ به نیازهای بشری، با تکیهبر عقل مدرن که اساس هدایت غیبی و وحیانی را نفی میکرد، عنان تدبیر امور انسانها را در اختیار خود گرفت و اینچنین شد که هر کسی برای خودش میتوانست حق و باطل مشخص کند و طبیعتاً در این رویکرد افرادی پیروز اند که قدرت و ثروت بیشتری برای تأمین منافعشان داشتهباشند و این یعنی استعمار بشر و تصرف در هویت انسانی برای بیشتر شدن منابع مصرفی سرمایهداران!
اما در مقابل، زیارت جامعه کبیره بهعنوان یکی از مهمترین منابع در جهت فهم مبانی اسلامی، اهلبیت و اولیاء الهی را برنامهریز انسان در همهی ساحات زندگی او معرفی میکنند؛ لذا امام هادی (ع) اهلبیت را ساسة العباد خواندند، یعنی مدبر امور بندگان. مدبر به این عنوان که اگر بنا باشد انسان، محور باشد، صرف نگاه مادی به او کافی نبوده و چون اساساً دارای ابعاد معنوی و روحانی است لذا نمیتواند خودش برای خودش تصمیم بگیرد تا بدین وسیله دیگر از انسانها را نیز تحت سلطه و استیلاء خودش قرار دهد؛ بنابراین باید امور بندگان را از آن جهت که خود وجود مستقلی ندارند، با اذن الهی و تدبیر الهی-یعنی ربوبیت تشریعی- اولیاء ماذون برعهده گیرند تا جامعه، دائر مدار فساد سرمایه سالاران نباشد.
از طرفی دیگر ساسة، همریشه با سیاست است و این خود یک نکتهی قابل توجه برای تفاوت نظام توحیدی با نظام اومانیستی است؛ بدین خاطر که در نظام اومانیستی وقتی اعتقادی به هدایت قدسی وجود ندارد و تمامی تلاشها برای مادی و حیوانی شدن تفکرات و آرمانهای انسان است، از این روی، عقلانیت دینی در سیاستگذاریها کنار گذاشته شده و عقلانیت غیر دینی و بهتبع آن عقلانیت مدرن که سود جو و برده پرور است مبنای سیاست گذاری های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی قرار میگیرد.
یکی دیگر از نقاط اختلاف بین نظام توحیدی و اومانیستی چگونگی نگاه به علم و صنعت است. در نظام اومانیستی، علم نیز در خدمت توسعهی برده داری قرار میگیرد منتها بهنحوی مدرن و شکیل. مثلاً با پیشرفت صنعت تکنولوژی، انسان چون در نظام سرمایه داری اومانیستی یک حیوان مدرن است، بدین سبب مثل سایر ماشین آلات در خدمت ارزشهای سرمایه سالاری و طبقهی مرفه سیاستگذار است. به تعبیر شهید مطهری در بحث انسان شناسی در قرآن، یکی از ظلمهایی که نظام غرب در حق انسان کرده است، داشتن نگاه ابزاری به اوست چراکه آنان انسان را نیز همچون دیگر از صنایع پیشرفته، ماشین میپندارند ولی ماشینی که از بقیه پیچیدهتر است. در مقابل این نگاه، در زیارت جامعه، به اهلبیت، خزان العلم گفته شدهاست. اما این علمی که بیان شده با توجه بهبعد روحانی انسان ترسیم و ذکر شدهاست نه صرف بعد حیوانی او. لذا نگاه به علم، یک نگاه توحیدی در بستر رشد و تعالی انسانی است نه یک نگاه ابزای برای سقوط انسان. بنابراین یکی از نکاتی که خزان العلم به مشتاقان احیای انسانیت یادآور میشود، اولاً نوع نگاه به علم است و ثانیاً، یادگیری و فراگیری علوم از صاحبان اصلی آن، که بهعلت اعتقاد به هدایت قدسی و رشد فکری و فرهنگی انسان، صاحبان اصلی علوم همان ائمهی طاهرین (ع) میباشند. بدین خاطر است که در این زیارت امام هادی میفرمایند:: انتم السّبیل الأعظم و الصّراط الأقوم. یعنی انسانیت و عقلانیت اگر بهمعنای واقعی برای سعادتمندی بشر، مد نظر اندیشمندان است، لابد عبور از مسیری درست است که آن مسیری جز مسیر اهلبیت و اولیاء الهی نیست. و انحصاری که در کلام امام نیز مشهود است دلالت برهمین مسئله دارد.
بهعنوان جمع بندی باید گفت که امروزه غرب و بهطور کل جهان مدرن، نتیجهی نوع رویکرد اشتباهش به انسان را، با نگاه ناسوتی و حیوانی صرف، به او، مشاهده میکند. وقتی انسان با ابعاد مختلف اعم از مادی و معنوی، به حیوانیت مطلق، تنزل داده شود و سر از پوچ انگاری در آورد، طبیعی است که آمارهای خود کشی نیز در کشورهای مدرنیزه شده، بالا برود که طبق گزارش یورو نیوز در سال 2020، ایالات متحده آمریکا که پنج درصد از جمعیت جهان را به خودش اختصاص داده است، 65 درصد داروهای ضد افسردگی دنیا را مصرف کند که این مسأله، یعنی عدم فهم درست دین و شناخت ناقص از انسان به علل مختلف، سبب شده تا اومانیسم و مکاتب نشئت گرفته از آن مثل سکولاریزم، لیبرال دموکراسی، نهیلیسم و غیر آنها، به ضد انسانیت و آزادیهای حقیقی بدل شوند و اینجاست که نظام دینی بر محور حقانیت ربوبیت تکوینی و تشریعی و همچنین بر مدار انسانیت و عقلانیت واقعی، هنوز سردمدار مبارزه با حیوانیت مدرن و ناجی انسانیت از طغیان شیطان و اصحاب آن است.
تاریخ انتشار: 1402/09/06
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.