ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امامخمینی (ره) در سال 1357، نظام جهانی دورهای جدید را آغاز نمود که شاید بتوان مهمترین ویژگی این دوره را، هوشیاری ملتها در برابر ظلم نامید. هوشیاری که هر چند قبل از انقلاب اسلامی، با قیام علیه ظلم در کشورهای مختلف جهان به نسبتی وجود داشت ولی یا معمولاً به سبب ضعف نظامی در همان اوایل قیام با کودتا یا شکست مواجه میشدند و یا بهعلت نداشتن غنای فکری، قدرتی برای استمرار نهضت ضد ظلم خود نداشتند؛ از همین جهت، حضرت امامخمینی (ره) با شکستن هیمنهی جبههی کفر و بر هم زدن نظام اندیشهای غرب مدرن، بذر شجاعت را در دل ملتهای ستم دیده کاشتند تا امت اسلامی در وقت خود برای برچیدن ظلم جهانی، از ثمره آن بهره ببرد.
یکی از مسائلی که برای پژوهشگران انقلاب اسلامی حائز اهمیت است، چرایی و یا بهتر بگویم، چگونگی پیروزی جبههی حق بر دستگاه پر ادعا و دارای تکنولوژی ظلم است؟ برای این منظور بهتر است به تأثیر شکل گیری سنتهای الهی و مقدمات آن بپردازیم تا بخشی از علت این چیرگی روشن گردد.
جهاد تبیین انبیاء و آزمایش الهی
حضرت علامه مصباحیزدی (ره) در کتاب جامعه و تاریخ، بخشی از سنتهای الهی را، مخصوص جامعه دانسته که آنها را به دو قسم مطلق و مقید تقسیم کردند. ایشان سنتهای مطلق را در دو مصداق هدایتگری انبیاء و آزمایش ملتها به خوشیها و ناخوشیها تعبیر کرده و ذیل آن آیاتی را آوردند. بهعنوان مثال در بحث سنت هدایتگری انبیاء، آیه 36 سوره مبارکه نحل را مورد استناد قرار دادند که خداوند در این آیه شریفه میفرماید: وَلَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رس ولا أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَاجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ. ترجمه: در هر امتی پیامبری برانگیختیم که: خدای متعالی را بپرستید و از طغیانگران کناره کنید.
با توجه به این آیه، یکی از سنتهای الهی فرستادن انبیاء برای هدایت امتهاست، که این امر، نقش مهمی را در روشنگری مردم برای مبارزه با طاغوت و نظام ظالم و ستمگر ایفا میکند. این مسئله را اگر با نگاهی دقیق به تاریخ اسلام و تاریخ معاصر ایران، واکاوی کنیم، خواهیم دانست که در پی آمدن یک راهنمای الهی و روشن شدن حق و باطل در پی یکدیگر و به سبب آن با بالا رفتن عقلانیت اجتماعی در راستای حقگرایی، بیداری ملتها نیز رقم خورده و نظام سرکش شیطانی، رو به زوال و شکست مسیر خود را پیمودهاست.
طبیعتاً، این بیداری و هوشیاری، از سوی مستکبرین و نظام سلطه بدون پاسخ نمیماند و آنان بهدنبال خنثی کردن این عقلانیت اجتماعیِ به وجود آمده هستند. مبارزهی جبههی حق و باطل مسألهی پذیرفته شدهای از سوی اندیشمندان مسلمان است و شواهد تاریخی نیز آن را تایید میکنند.
واضحترین شاهد تاریخی، بعثت حضرت محمد (ص) و بیداری مستضعفین و مردم شبه جزیره عربستان بوده است که سرمایه داران آن زمان برای از دست نرفتن منافع خود، جنگهای متمادی را علیه جبههی حق و توحید آغاز کردند تا این سیر روشنگرانه، حماقت اجتماعی را به عقلانیت اجتماعی تبدیل نکند!
از طرفی، روشن شدن مسیر حق و باطل و صبوری کردن برای دیدن ثمرهی سالها مجاهدت و شجاعت در برابر نظام سلطه ضد انسانی، توأم با آزمایشهای الهی است که این آزمایشها یکی دیگر از سنتهای الهی بوده تا به وسیلهی آن، ایمان امت سنجیده شود و طرفداران واقعی حق از باطل، مشخص گردند. میتوان گفت، آغاز برخی فتنهها و شعلهور شدن آنها، از اقتضائات همین آزمایشهای الهی است.
علامه مصباحیزدی (ره) برای مسألهی فوق این آیه را متذکر شدند: وَتِلْکَ الأَیّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ وَاللّهُ لا یُحِبُّ الظّالِمِینَ * وَلِیُمَحِّصَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَمْحَقَ الْکافِرِینَ(140و141-آلعمران) این آیه اشاره به جنگ بدر و احد دارد که مسلمانان بهکمک امدادهای غیبی و تفضلات الهی پیروز شدند و در احد به ابتلائات گرفتار شدند که باعث شد، عدهای در سپاه اسلام به سبب شکست بهدستآمده، خداوند را انکار کنند. این انکار یا آن فرار کردن از معرکهی جنگ توسط برخی از منافقان در احد، ثمرهی آزمایشهای الهی است. این فتنهها خود نصرتی الهی است برای آنان که به راه حق هستند.
شهید صدر (ره) در کتاب سنتهای تاریخی در قرآن کریم میگوید: «در اینجا (آیه مذکور) مخاطب، انسان و فرایندی بشری است، نه رسالتی ربانی. قرآن حتی فراتر از این میرود و این گروه بشری را (مسلمانان زمان جنگ بدر که در جنگ احد نیز بودند) که پاکیزهترین و بهترین انسانها در صحنه تاریخ هستند، تهدید میکند که اگر به نقش تاریخی خود عمل نکنند و خود را در افق رسالت آسمانی مهیا نسازند... سنتهای تاریخ هم از آنها دست بر نخواهند داشت؛ بلکه دیگران بهجای آنها خواهند آمد.» این یعنی اگر عدهای نتوانند این آزمایش الهی را پیروزمندانه پشتسر قرار بدهند، خداوند تعدادی دیگر را برای به سرانجام رساندن سنت خود بر خواهد گزید.
انقلاب اسلامی و مبارزه با ظلم
بیداری امت به واسطهی جهاد تبیین یکی از راهنمایان الهی چون امامخمینی (ره) در عصر غیبت امام عصر (عج) برای روشن شدن مسیر حق از باطل، همان عنصر حیاتبخش نظام انسانی بود که بار دیگر سبب شد تا اندیشهی حماقت ساز و جهالت آفرینِ جبههی کفر برای زیست انسانهای مستضعف (معنوی و مادی) رسوا شود. عصری که به تعبیر رهبر عزیز انقلاب، جاهلیت مدرن لقب گرفته است، بههیچوجه تاب مقاومت در برابر رشد فکری و استقامت ملتهای ستم دیده در برابر استعمار اندیشه را نداشته و به همین خاطر هر وسیلهای را برای نابودی خط فکری و مکتب ریشهدار امام را حل، به کار میبرد تا بنیانهای نهضت اسلامی و جهانی او را برای برچیدن نظامی مستکبرانه تخریب کند.
باید گفت، این مبارزه و استقامت، از لوازم جنگ با ستمکاران است و بی جهت نبوده است که شهادت در این میدان، مقدسترین و مهمترین ارزشها در نظام فکری جبههی مقاومت شمرده میشود. بهتعبیری دیگر این مقاومت، سنتی الهی برخاسته از پیامدهای بهدستآمده از آزمایشهای خداوند است؛ و اگر سخنان حیاتبخش بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نبود و این تبدّل ارزشها از دانی به عالی در نظام اندیشهی اجتماعی انسان وجود نداشت، بیشک هوشیاری ملتهای مستضعف جهان بهویژه مسلمانان، بهسادگی میسر نمیشد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ 1368/12/22 در دیدار با مسئولان وزارت بازرگانی، این بیداری ملتها را به یکی از سنتهای الهی تعبیر کرده و فرمودند: «امروز ما در دنیا شاهد بیداری ملتها هم هستیم. درست است که با پیشرفت و سایل جدید و تلویزیون و رادیو و تبلیغات و پول و امکانات صنعتی و غیره، تسلط قدرتهای استکباری بر ملتها و بر شئون آنها روزبهروز بیشتر شدهاست؛ اما سنت الهی بر این قرار گرفته که ملتها هم بیدار شوند و ما امروز میبینیم که ملتها هم روزبهروز بیدار میشوند و این بهخاطر امیدی است که آنها به آینده پیدا کردهاند... بدون شک، مهمترین وسیلهی امید برای ملتها در ده سال اخیر، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تشکیل حکومت مردم، تأسیس حکومت «نه شرقی و نه غربی» و پیشرفت سیاست مقاومت در مقابل قدرتهای استکباری بود. این وقایع، به مردم دنیا خصوصاً مسلمانان امید بخشید و آنها را بیدار کرد. این، صنع الهی و قدرت خدا بود. چه قدر تبلیغات جهانی این جملهی امام عزیز و فقیدمان را کوبیدند که فرمودهبودند: «ما انقلابمان را به همهی عالم صادر خواهیم کرد». صدور انقلاب بهمعنای این نبود که ما برمیخیزیم و با قوّت و قدرت به اینطرف و آن طرف میرویم و جنگ راه میاندازیم... معنای صدور انقلاب این است که ملتهای دنیا ببینند یک ملت، با قدرت خود و با اتکاء به اراده و عزم خویش و با توکل به خدا میتواند ایستادگی کند و تسلیم نشود. اگر ملتها این پایداری را دیدند، باور خواهند کرد و تشویق خواهند شد که خودشان را از زیر بار ظلم نجات بدهند.» این کلام از رهبر فرزانه انقلاب، خود مویدی است بر آنکه مقاومت در برابر ظلم و استکبار از سنتهای الهی بهشمار میرود.
خواست ملتها و سنتهای الهی
باید دانست که باور به نظام توحیدی و کمال آن در ابعاد زندگی اجتماعی توسط اقشار گوناگون جامعه و همچنین، استقامت در نیل به آن برای پیش برد اهداف متعالی انسان سازانه، کنشهایی اجتماعی میسازند که سنتالهی امداد و نصرت را برای پیروان حق به ارمغان میآورد. وقتی جوانان دانشجو و طلبه در نظام ارزشهای اسلامی، فرهنگ شهادت را ترویج میکنند و برای آن از همهی خواستهها و تمنیات دنیایی خود میگذرند، بیشک خداوند نیز به نصرت جبههی حق میآید و لشکر کفر را درهم میشکند. کما اینکه در جنگ بدر چنین شد و همان گونه که در تسخیرلانهی جاسوسی این نصرت رقم خورد و یوم الله 13 آبان در تاریخ مبارزهی ظلمستیزان جهان نقش بست. تبعیت از خداوند و رهبران الهی و باور به وعدههای الهی و ظاهر شدن سنتهای خداوند را در میدان نبرد میان حق و باطل، یک قاعدهی تخلفناپذیر است.
به تحقیق، این نصرت و امداد الهی، منوط به خواست جامعه و حرکت آن بهسمت تحقق اهداف نظام توحیدی و جبههی حق است. اگر جامعهای نسبت به باورهای حق و اندیشه الهی، دچار تزلزل بشود و دست از استقامت برای استمرار آن بردارد، بیشک، انحطاط نظام انسانی در بستر زیست اجتماعی رخ خواهد داد. اینکه رهبر انقلاب در تاریخ 14/3/1398 به مناسبت سالگرد رحلت امام میفرمایند: «مقاومت هزینه دارد اما هزینهی سازش و تسلیم، از هزینهی مقاومت بهمراتب بیشتر است.» از حیث تناسب میان خواست ملتها و سنتهای الهی است. وقتی مقاومت برای احقاق حقوق غصب شده و نجات انسانیت از ورطهی نابودی هویت، تنها راه حل است، بیشک نصرت الهی در کنار او خواهد آمد و سختیهای فتنهها برای اهل حق کمتر میشود. مثلاً، در کنار تحریمها، خود باوریها و شکوفاییها به وقوع میپیوندند و کمیتها کیفیت آفرین میشوند. اما اگر برای چند صباحی زندگی راحت طلبانه و بدون داشتن دغدغههای کمال خواهانه و حیاتبخش، با اشرار عالم که سرچشمهی شقاوتها هستند، دست سازش و دوستی بدهیم، هر چند امکان فراهم شدن آن لوازم برای زندگی راحت فراهم وجود داشتهباشد، ولی به قیمت نابودی ارزشهای واقعی انسانی و زندگی متکامل بر محور عقلانیت اجتماعی این راحتی بهدستآمده است.
شاید به همین منظور است که علامه مصباحیزدی در کتاب جامعه و تاریخ، سنت امداد را از سنتهایی میداند که ناظر بر رفتار انسانها صورتمیگیرد نه مستقل از آن رفتارها: «اینکه سنت امداد را، اگرچه برای همه انسانها، اعم از اهل حق و اهل باطل، جریان دارد، از سنتهای مقید و مشروط دانستیم، بدیندلیل است که مسبوق به رفتار آدمیان است، یعنی آنان ابتدائاً اراده دنیا یا آخرت میکنند و در راه خود میکوشند و آنگاه امدادهای الهی به آنان میرسد.» (جامعه و تاریخ از نگاه قرآن / ص 479)قرآن نیز در آیات 18 و 19 سورهی اسراء چنین میفرماید: مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فِیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً * وَمَنْ أَرادَ الآخِرَةَ و سعی لَها سَعْیَها وَهُوَ مُؤمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً. امداد الهی برای آنان که فقط دنیا را میخواهد نیز وجود دارد، ولی دیگر خبری از نصرت الهی در سرای آخرت برای آنان نخواهد بود.
حال با توجه به سنتهای الهی و چگونگی رفتار انسان نسبت به معارف حق و کنش او به نفع جبههی حق یا علیه آن، باید پرسید مردم فلسطین اکنون در کدام طرف ماجرا هستند؟ آنان در قبال این آزمون الهی چه کردند؟
فلسطین و سنت پیروزی بر دشمن
بعد از ماجرای طوفان الاقصی توسط رزمندگان غیور مقاومت در فلسطین، در پی آن جنایتهای اسرائیل و به شهادت رساندن هزارانهزار نفر در غزه، برخی چنین شبهه میکردند که مقصر این جنایات، فلسطینیان بودند و اگر اقدام به حمله نمیکردند، صهیونیستها کاری با ایشان نداشتند! اولین نکتهای که اینگونه سؤالات و شبههها درون خود جای داده است، عدم توجه به تاریخ فلسطین و همچنین عدم دقت بر روی مقاومت 70 سالهی فلسطینیان از زمان اشغال سرزمینشان تاکنون میباشد. چیزی که باعث میشود ما به سنتالهی مقاومت در برابر ظلم و ایستادگی در برابر زورگویان غربی، توجه کنیم، دقت به همین مباحث است.
فلسطین مظهر مقاومت در برابر ستمگری سرمایهداران صهیونیست است. سرمایه دارانی که برای مقاصد خود از هیچ جنایتی کوتاهی نکرده و نخواهند کرد، زیرا آنان و پیروانشان خواهان دنیا بوده و فلسطینیان و دوستدارانش، خواهان دینا و آخرتی سعادتمند و بر مدار حق!
اغراق نیست اگر بگوییم امروزه، جنگ تمام کفر در برابر تمام حق در میدان جنگ بین فلسطین و رژیم غاصب صهیونیستی خلاصه شدهاست. همان طور که رهبر معظم انقلاب در تاریخ 10/8/1402 این جنگ را جنگ حق و باطل خواندند؛ چراکه فلسطین مظهر ایستادگی جبههی حق در برابر جبههی باطل است. این نبرد هرچند برای خود فلسطینیها، موجب تقویت شجاعت و مقاومت ایشان در برابر مستکبرین میگردد ولی برای دیگر کشورها و حکامشان، مظهر همان سنت آزمایش الهی است که ثمرهاش، نمایان شدن انسانیت و حیوانیت است. برخی از دولتهای عربی که سازش با صهیونیستهای کودککش را در سر داشتند اکنون درگیر آزمونی مهم هستند. اگر امروز برخی از آنها بر روی جنایات اسرائیل چشم پوشی کردند و حرفی برای دفاع از مظلومین نمیزنند به این دلیل است که طالب مظاهر دنیا بوده و سعادت خود را در حیات مادی مشاهده میکنند. طبق آیه 18 و 19 اسراء، آنان با خواستن این دنیا، هرآنچه را که نیاز دارند فراهم میبینند ولی در عوض علیه خدا نافرمانی کرده و در صدد نابودی معارف حق هستند.
در مقابل این سازشکاران، فلسطین و مدافعین او، جبههی دیگر را تشکیل میدهند. جایی که مقاومت و صبر با تکیهبر ایمان و باور به اندیشهی الهی، بهدنبال نابودی ظالمان جهان است. اگر میبینیم که امروز مرز میان حق و باطل روشنتر شده و آنان که بویی از انسانیت و حقانیت نبردهاند روزهی سکوت در قبال مظلومیت فلسطینان گرفتهاند، بهعلت گفتمانی حق مدارانه است که 40 سال قبل امامخمینی (ره) برای مردم جهان همچون یک رسول الهی تبیین کرده بود. گفتمانی که ابتدا امت اسلامی را متوجه خودش ساخت و سپس امروز مشاهده میشود که تمامی جهان را درگیر خودش کرده و آن گفتمان، فلسطین و روز قدس بود.
خداوند در قرآن کریم به مؤمنانی که علیه کفر به جنگ برخاستهاند، وعدهی نصرت و پیروزی داده است و بعد از آنکه مردم از حجت الهی تبعیت کردند و در فتنهها و بلاها آزموده شدند و رشد یافتند، سنت پیروزی بر دشمنان و امداد الهی را، نصیب آنان میکند تا جبههی کفر را هلاک سازند: إِنَّ اللّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ خَوّانٍ کَفُورٍ * أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللّهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ * الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللّهُ وَلَوْ لا دَفْعُ اللّهِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ و بیع و صلوات و مساجد یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللّهِ کَثِیراً وَلَیَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللّهَ لق وی عَزِیزٌ. (حج/38-40)
بهراستی، سنت پیروزی بر دشمنان زمانی رخ خواهد داد که بعد از آزمایشهای الهی، مؤمنین واقعی متحدانه و موحدانه علیه ظلم و دستگاه شیطان قیام کنند. اینجا وعدهی الهی تحقق میپذیرد. اینکه امام را حل در ماجرای صحرای طبس و زمینگیر شدن سربازان آمریکایی، این طوفان خاک و شن را مأموران از طرف خدا خواندند، دلالت بر همین تحقق وعدهی الهی دارد. تسخیر لانه جاسوسی، مقاومت در دفاع مقدس، نابودی داعش و امروز، ذلت صهیونیستها در تصویری جهانی که طوفان الاقصی برای آنان رقم زد نمایانگر ظهور سنتالهی پیروزی بر دشمنان است که نظم نوین جهانی را رقم خواهد زد انشاءالله.
علیعسگری
تاریخ انتشار: 1402/08/24
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.