به گزارش فکرت متن این یادداشت به شرح زیر است :

تحجر یعنی توجه به ظاهر و پوسته احکام بدون در نظر گرفتن باطن، روح و معنای شریعت معنا زدایی از دین خاصیت اصلی تحجر است و در موقعیت‌های مختلف بروز و ظهورهایی با همین جوهره دارد. مثلاً درگیر نادشمن یا دشمن‌های فرعی شدن و رها کردن دشمن اصلی یکی از نشانه‌های اصلی این فرقه است. همین جریان باطن و روح اساسی دین اسلام را که تقابل با ظلم و طرفداری از مظلوم است رها می‌کند و سنی بودن فلسطینی‌ها را بهانه بی طرفی می‌کند و به‌جای گرفتن یقه اسرائیل و کفر خود را مشغول لعن و درگیری فرقه‌ای می‌کند. معنا زدایی از دین و ظاهرگرایی متصلب را در عملکردهای مختلف این فرقه می‌شود به وضوح دید و لمس کرد و با دست نشان داد و توضیح داد.

 

 

فطرس مدیا رسانه متحجر فرقه‌ای با ظاهر مدرن و شیک که پیش‌تر از ماهیت تکفیری او صحبت کرده بودیم در ترکیه یک هیئتی راه انداخته که بیشتر از مداحان دعوت می‌کند که با جمهوری اسلامی ایران زاویه دارند در رسانه این هیئت ویدئوی جدیدی منتشر شده که یک دختر بد حجاب با لاک سیاه را در جلوی پرچم مزین به نام اباعبدالله (ع) و میزانسن هیئت مقابل دوربین نشانده‌اند تا درباره حس و حالش در جلسه روضه بگوید مضمون صحبت‌های او چندان موضوعیت ندارد. برایش دعا می‌کنیم تا در راه دین و امام‌حسین ثبات قدم پیدا کند. مسئله آن دختر نیست، رسانه تفکر و کسی است که دوربین را گذاشته و چنین میزانسن‌ی را ترتیب داده است. به همین بهانه می‌خواهیم مواجهه تحجر با دو موضوع مقدس عزاداری امام‌حسین (ع)» و «حجاب» را بررسی کنیم.

 

تحجر» از ریشه حجر به‌معنای سنگ است. سنگ غیر منعطف است. سنگ نمی‌تواند در برابر شرایط زمانه انعطاف نشان دهد. شریعت اما منعطف است. شریعت زمانه می‌فهمد چرا که معنا، روح و حقیقی در ورای ظاهر خود دارد. امر معنادار برای تحقق معنای خود نسبت به اقتضائات زمانه و شرایط کشش نشان‌می‌دهد و برای غرض خود تاکتیک و روش‌های نویی اتخاذ می‌کند و اصلاً گاهی مناسک را تغییر و
شاید حتی تعطیل می‌کند تحجر اما با دین مانند یک سنگ برخورد می‌کند او ظواهر دینی را اصل قرار داده و خود را فارغ از اقتضائات می‌بیند زیرا که او معنای دین را درک نکرده که بخواهد به‌دنبال تحقق آن باشد.

 

این تفکر تهی کردن مناسک و ظواهر دینی از حقیقتش وقتی به امام‌حسین (ع) می‌رسد خود حضرت را رها می‌کند و به عزاداری برای او می‌پردازد او کاری ندارد که چرا حسین ابن علی (ع) خود و خانواده‌اش را به قربانگاه برده؟ و معنای کار او چیست؟ درک این معنا مسئولیت می‌آورد و این برای متحجران عافیت طلب گران تمام می‌شود اگر بدانیم حسین برای مقابله با ظلم قیام کرده درک این معنا، بار تمام تاریخ را به‌دوش ما می‌اندازد که ما نیز برای اقامه دین و حفظ شریعت قیام کنیم و خود و خانواده مان را فدا کنیم اگر چنین چیزی را نفهمیم، می‌شود که اینجا عزاداری کنیم و برای حسین به سر و سینه بزنیم و کمی آن‌طرف‌تر سینه هزاران مسلمان زن و بچه بی گناه آماج گلوله‌های وحشیانه کفر باشند و حتی به‌قدر یک دعا سهمی از مجالس ما نداشته‌باشند حتی می‌شود که پا را فراتر گذاشت و به هیئتی هم که دمی از فلسطین زده حمله کرد که چرا پای سنی‌ها را به مجلس امام‌حسین باز کرده و اهل بیت و کربلا را با دیگران قیاس کرده؟!

عاشورا یک حیات جاری است نه یک واقعه تاریخی منجمد در سال ۶۱ هجری و این تحجر است که می‌تواند خون امام را این چنین در تاریخ جا بگذارد و اجازه امتداد به آن را ندهد اگر خون حسین در تاریخ جاری نباشد دیگر چه چیزی می‌خواهد فاروق حق و باطل باشد؟ اگر کل یوم عاشورا و هر زمینی کربلا نباشد و هر انسانی در هر عصری در برابر یک انتخاب عاشورایی قرار نگیرد چگونه می‌خواهیم به قافله امام حسین بپیوندیم؟ و اگر امروز به یاری مظلومین غزه نرویم. چگونه می‌توانیم از حسین دم بزنیم؟
تحجر در نقطه بی خاصیت کردن عزاداری امام حسین ایستاده‌است. نفس گریه بر سیدالشهدا سیاسی ست و تحجر می‌خواهد از همین هم‌معنا زدایی کند و آن را تبدیل به یک رابطه صرفاً فردی و احساسی با امام معصوم کند. تحجر نمی‌گذارد که بتوانیم به قافله حسین بپیوندیم و در عاشورای امروز به جنگ با ظلم و نفاق و بی عدالتی بایستیم.

 

همین معنا زدایی تحجر در مواجهه با «حجاب» نیز صادق است. تحجر حجاب را یک فرع فقهی می‌پندارد و نه بیشتر چیزی مانند سایر فروعات شخصی فقهی که افراد موظف هستند نسبت به این تکالیف پایبند باشند و اگر رعایت هم نکردند، آسمان به زمین نیامده است که آنها فهم این را ندارند که حجاب تبدیل به یک مرز سیاسی شده و در خط درگیری با دشمن، اسلام یک سنگر مهم است. زنی که امروز چادر به سر می‌کند یعنی در خط مقدم درگیری تعهد به حجاب رعایت یک واجب ساده نیست بلکه مبارزه سیاسی با کفر است و متحجر که همه شئون دینی را با دشمن است و این را با افتخار اعلام می‌کند. امروز ابراز میان تهی کرده در چنین موقعیتی اصلاً حساسیت امر حجاب را نمی‌فهمد.

 

تحجر حجاب را یک فرع فقهی می‌داند و در نهایت می‌گوید هر کس موظف به انجام تکلیف شخصی خودش است چون نقش سیاسی حجاب و معنای حجاب را نمی‌فهمد. جمهوری اسلامی را متهم به بدرفتاری با مردم و دین‌گریز شدنشان می‌کند چون اصلاً حجاب را در این لایه تصور نمی‌کند که بتواند نقطه درگیری جبهه اسلام و کفر باشد. در نهایت هم آن‌قدر در این بی معنایی هضم می‌شود که از حکومت دینی عبور می‌کند و ایده آل‌شان می‌شود ترکیه! عیسی به دین خود و موسی به دین خود.

 

فطرس مدیا را ببینید دیگر وقتی نه حقیقت حجاب را درک کنی و نه معنای حرکت حسین (ع) را از اینکه چند مشروب‌خوار در خیابان غذای نذری امام حسین بگیرند آب از لب و لوچه‌ات می‌ریزد بی حجاب را هم به هیئت می‌بری و جلوی دوربین می‌نشانی و به آن افتخار می‌کنی کدام حجاب؟ حجابی که در نهایت یک فرع فقهی قابل اغماض است. کدام هیئت؟ هیئتی که امام حسین با اسرائیل نمی‌جنگد فلسطین برایش مهم نیست! بیا به هیئت و حال خوش داشته باش حال خوش مهم است و وقتی در تعارض ظواهر خودش بین هیئت و بی‌حجابی، شراب خواری و... هم گیر می‌کند همه‌چیز را رها می‌کند و طرف هیئت را می‌گیرد. او چون به معانی هیچ‌کدام احاطه ندارد، در نهایت با محاسبه ذهنی بین حجاب و هیئت وزن ظاهری هیئت را بیشتر به‌حساب می‌آورد و حجاب را رها می‌کند.

 

بله تحجر در ظواهر هم وقتی به تعارض می‌افتد حل و محاسبه‌اش ظاهری است اما افعال با معنای‌شان محاسبه می‌شوند. تحجر حتی حساب کتابش هم بی حساب کتاب و بی معناست از مفاهیم و اصول اساسی مکتب نمی‌شود معنا زدایی کرد و زیر لوای آن مکتب فعل معنادار انجام داد.
وضوح بی‌معنا بودن افعال متحجرین به قدری ست که لازم نیست مجتهد دینی باشیم تا آن را بفهمیم یک مسیحی اگر امام حسین را بشناسد و این جماعت متحجر را ببینید که سنگ حسین را به سینه می‌زنند اما نسبت به فلسطین و شریعت بی‌تفاوتند، آنها را بی‌معنا می‌خواند چون او می‌بیند و می‌فهمد که کربلا برای یک هدفی اتفاق افتاده و نمی‌شود کربلایی بود ولی نسبت به هدف و غایت امام کربلا بی تفاوت بود.
 

تاریخ انتشار: 1403/05/06

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil