دکتر فقیهی نژاد

روش به دست آوردن ساعت مطالعه چیست؟

 

روش به دست آوردن ساعت مطالعه چیست؟

نکته‌ای که من نسبت به این سؤال میزان مطالعه دارم، این است که این سؤال در شأن نزولش چیست که ما این سؤال را می‌پرسیم؟ می‌خواهیم یک شاخصه‌ای را مقایسه کنیم. بعضی اوقات در این طرح سؤال، ما ازش عبور نمی‌کنیم و برایمان رهزن می‌شود؛ آمارهایی می‌دهند، یک آمار دو دقیقه بالاتر، یک آمار دو دقیقه پایین‌تر؛ بالأخره آمار هم خود یک علم است.

 

نکته اول این است که باید مواجهه ما عوض شود؛ یعنی الآن مقداری قصد دارم سؤال شما را ویرایش کنم و سؤال این شود که در اتمسفر فکری و فرهنگی سیاست‌گذاری جامعه ما، کتاب کجاست؟ و بعد متناسب با جایگاهی که دارد، ما چه کرده‌ایم؟ یک وقتی ما صرفا نشستیم آمار می‌گیریم؛ یک وقتی نه، ما آمدیم متناسب با جایگاهی که کتاب دارد، که حالا شاید این جلسه خیلی فرصت پرداختن به آن نیست، و اینکه اینکه تفاوت کتاب با رسانه‌های دیگر و با مصارف فرهنگی دیگری که داریم چیست؟ متناسب با آن نقاشی فرهنگی جامعه ما متناسب با آن است. حال ممکن است سؤالات این چنینی هم بپرسیم، اشکالی ندارد، خوب هم هست.

 

نکته دوم این است که اصلاً به فرض این‌که این مطالبی که ویرایش کردم، ویرایش نکنم، همان سؤال شما را پاسخ بدهم؛ سؤال این است که این شکل گردآوری اطلاعات و مواجهه با مخاطب و جمع‌آوری اطلاعاتی که مثلا این تعداد دقیق است، این تعداد ثانیه مراجعه به کتاب داریم، بعضاً با جنس سؤالاتی که ما از مخاطب می‌پرسیم، به لحاظ روش‌شناسی می‌تواند مورد چالش قرار بگیرد. این دو نکته نسبت به سؤال؛ اما پاسخی که من برای حوزه مفهومی سؤال شما دارم، این است که حداقل در سابقه فرهنگی و تاریخی و هویتی ما کتاب جایگاه مهمی داشته است؛ اکنون هم در سطح سیاست‌گذاری به این تأکید می‌شود، اما برخی اوقات ما همه صرفا روی آن تأکید می‌کنیم؛ اتفاقی که باید بیفتد یا دسترسی که باید وجود داشته باشد را جاری نمی‌کنیم.

 

خود این کتابفروشی باغ و بهشتی در شهر است؛ اما انگار در رده‌های دست چندم است، حتی در آدمایی که مثلاً مسئول حوزه فرهنگ هستند. یعنی ما باید این استضعاف فکری نسبت به اینکه کتاب چه می‌تواند بکند را حل کنیم؛ پس از آن آمار بگیریم. در مدارس که بسیاری دانش‌آموز سالیان سال در اختیار ماست. دانشگاه را نمی‌گویم، چون شاید دانشگاه رهاتر باشد؛ بالاخره مطالب مختلفی به آنها می‌گوییم؛ آیا مثلاً جایگاه زنگ کتاب، چیزی که دانش‌آموزان را با کتاب مأنوس کند؛ یعنی مربی‌ای باشد که دانش‌آموزان را با کتاب مأنوس کند؛ این خیلی تأثیرگذار است، وقتی اصلا در ویترین و در منظر یک دانش‌آموز یک مربی یا مدیر نباشد که این موضوع اهمیت دارد، صرفا تأکیداتی که می‌شود و کلیاتی گفته می‌شود، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم.

 

به نظرم باید این را حل کنیم.نکته چهارم و آخر این است که کرونا زنگ هشداری برای ما بود، که بسیاری گفتند بعد از کرونا کتاب تمام می‌شود و این اتفاق نیفتاد؛ یعنی از برهان خلف استفاده می‌کنیم، علی‌رغم سختی‌هایی که در این صنعت ایجاد شد، به لحاظ مسائلی که دستمایه‌های صنعت چاپ و کتاب است و بعضا قله‌هایی هم داشته و داریم که این نشان می‌دهد اگر در این موضوع فعال باشیم و منفعل نباشیم، می‌توانیم نقش خودمان را ایفا کنیم. نکات دیگری هم دارم که در قسمت سؤال بعدی عرض می‌کنم.

 

شخصی که کتاب مطالعه می کند خیلی متفاوت است از کسی که کتاب الکترونیک می خواند

 

هر بحثی جایگاه خودش را دارد. به نظرم بحث‌های دکتر صالحی بحث جدی هم هست. اگر بخواهیم وارد آن بشویم، اصلاً بحثی که شما انتخاب کردید، ناتمام می‌ماند، ولی من یک نکته عرض می‌کنم که ما یک موقع در مواجهه فعال با یک مسئله هستیم؛ یک موقع مواجهه منفعلانه داریم؛ بله این درست است که فضا هست، از هوش مصنوعی تا کتاب، کتاب الکترونیک، ولی هر تکنولوژی یک حالی به انسان منتقل می‌کند.

 

ما از ۲۰ سال پیش که فنی می‌خواندیم، یک موقع این حرف‌ها را می‌شنیدیم، اما امروزه اصلاً برای این مطالعات اجتماعی وجود دارد. یک اشاره دیگر بکنم به اینکه عقل سلیم چیست؟ اگه بخواهیم بلند و آزاد فکر کنیم، عقل سلیم و غیر سلیم را می‌توانیم با هم مخلوط کنیم. نکته‌ای که هست این است که وقتی ما می‌خواهیم فکر یا اندیشه را بارور کنیم، به قول دوستان نمی‌خواهیم بگوییم موضوعیت کتاب یک موضوعیت مطلق است؛ یک موضوعیت نسبی در کنار بقیه فناوری‌ها به آن می‌دهیم.

 

یعنی شما کتاب الکترونیک را روی گوشی بخوانی، یا یک کتاب را با همین فناوری چاپ کاغذی بخوانیم. هم مطالعاتی در سطح دنیا شده، هم در کشور خودمان، هم بعضاً ما در دانشگاه در ارتباط با بچه‌ها هستیم، یعنی برخی بین دانشجویان اینکه چه می‌خوانی، چه کتابی، یک نقشه‌ می‌کشیم، که مثلاً دانشجویان چه کسی کتاب می‌خواند، چه کسی کمتر می‌خواند، چه کسی علاقه داره؛ بعد جلوتر که می‌رویم مقداری که دانشجویان در کلاس مشارکت می‌کنند، این را به رخ بقیه می‌کشیم؛ آن شخصی که کتاب می‌خواند.

 

نه رخ به جهت اینکه ما الآن در صنعت کتاب و کتابفروشی هستیم، نه این ممکن است اینجا نباشد یک جای دیگر باشد. یکی این آدم را نگاه کنید، که مثلاً کتاب می‌خواند، یا مثلاً یک وقتی در دوران دبیرستان می‌خوانده، متفاوت‌تر از شما به این مسئله نگاه می‌کند. حرف من این نیست که کتاب یک موضوعیت مطلق دارد؛ ولی احتمالا آقای صالحی هم در مواجهه با مخاطبان و مشتریان فرمایششان را بفرمایند. شخصی که کتاب می‌خواند، خیلی متفاوت است با شخصی که کتاب الکترونیک می‌خواند، با با شخصی که مقاله اینترنتی می‌خواند. به نظر من شخصی که کتاب می‌خواند نه به‌عنوان نمایش، نه به‌عنوان اینکه بگوید همه این کار را می‌کنند پس منم بکنم؛ این شخص شخصی است که همه بحث‌هایی هم که مطالعه مفید باشد، آنها در محل خودش، حالا فرصت جلسه اقتضا نمی‌کند؛ که به نظرم بحث‌های جدی و خوبی هم هست.

 

قدم اول باید به خودمان هم نگاه کنیم، که اگه واقعا ما واقعا این‌گونه نگاه می‌کنیم به حوزه نگاه درستی است، که واقعاً هر مطلبی واقعاً مفید نیست؛ هم مفید داریم، هم مضر؛ ما به‌عنوان یک ناشر یا نویسنده یا تسهیلگر یا کتاب‌فروش چه چیزی را در منظر و مرام مردم قرار می‌دهیم؟ آنها را اهل فکر کند یا نه؟ صرفا تبدیل به یک صنعت شده است! یک صنعتی که خیلی شاید تفاوتی با بعضی از فیلم‌های پرفروشی که فقط برای خالی کردن جیب مخاطب ساخته می‌شود، ندارد.

 

 خود ما نباید چوب حراج به این صنعتی بزنیم؛ صنعتی که علی‌رغم وضعیت اقتصادی‌ای که سختی‌هایی دارد، همچنان قائلین، طرفداران و خریدارانی دارد، که دنبال این بودیم که بعد از کرونا بر اساس آن فضایی که در فضای مجازی پیش می‌رفته، این فضا را میل به صفر کند. خب هر کسی هم کتاب می‌خواهد، چرا درخت‌ها را قطع می‌کنیم؟ مردم آب ندارند، و از این قبیل مسائلی که بعضا خیلی مرتب تحویل ما می‌دادند عبور می‌کردیم، ولی هم به‌خاطر عقبه فرهنگی ما، هم به‌خاطر آن افرادی که در این مراکز نشر ایستادند، سختی‌ها را تحمل کردند، ناملایمات را تحمل کردند و این کار ادامه پیدا کرده است.

تاریخ انتشار: 1403/09/05

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil

آنچه ممکن است بپسندید

همراه فکرت باشید.

شما میتوانید با وارد کردن ایمیل خود از جدید ترین رویداد ها و اخبار سایت فکرت زود تر از همه باخبر شوید !

ویژه‌های فکرت

مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالب‌های متنوع رسانه‌ای به تصویر بکشد.