weblog_showcase

یادداشت؛

مدرنیته و دین پلاستیکی

انسان پلاستیکی همان چیزی است که شاید در ابتدای ایجاد جامعه مدرن، کسی طالب آن نبود؛ اما اندیشه مدرن برای ادامه حیات خودش به ایجاد کارخانه انسان پلاستیکی‌سازی روی ‎آورد. کارخانه‌ای که در آن برای پلاستیکی شدن، هر جور برنامه‌ای وجود دارد. مثلا دین پلاستیکی، آزادی پلاستیکی و اندیشه و ایمان پلاستیکی.

رسانه فکرت | علی عسگری، پژوهشگر علوم اجتماعی


هنگام بازی اسم و فامیل با دوستان و آشنایان، برای نوشتن اشیا، اغلب اوقات دست به دامن پلاستیکی‌جاتی می‌شویم که وجود خارجی ندارند. مثلا گاو پلاستیکی یا ماه پلاستیکی؛ هنگامی هم که خوانده می‌شوند، مورد قبول اکثریت قرار نمی‌گیرند؛ چون چنین چیزی یا واقعا در خارج نیست یا اگر هست، جز به یک یا دو مصداق خارجی تجاوز نمی‌کند.


اما مدرنیته در سال‌های حضور فعالانه‌اش میان زیست اجتماعی مردم دنیا، از پلاستیکی‌ترین مفاهیمی رونمایی کرده است که بعضا مصداق خارجی نیز دارند. مانند انسان.


انسان پلاستیکی دقیقا همان چیزی است که شاید در ابتدای ایجاد جامعه مدرن، کسی طالب آن نبود؛ اما  اندیشه مدرن برای ادامه حیات خودش به ایجاد کارخانه انسان پلاستیکی‌سازی روی آورد. کارخانه‌ای که در آن برای پلاستیکی شدن، هر جور برنامه‌ای وجود دارد. مثلا دین پلاستیکی، آزادی پلاستیکی و اندیشه و ایمان پلاستیکی.


سکولاریزم، پلاستیکی‌ و غیراصیل‌ترین نگاه به دین است تا اساسا هویت پویایی و جست‌وجو‌گر انسان را به رکود محض برساند. برای همین دین سکولار آن برنامه‌ای را به انسان می‌دهد که تافته جدا بافته از جهان اطراف او باشد‌. بریده از همه‌چیز. شاید از این جهت اگر یک انسان برهنه در کنار یک انسان متدین سکولار قرار بگیرد اصلا مورد امر و نهی او واقع نشود. چرا که امر و نهی، مخصوص انسان مسئولیت‌پذیر و پویا است، نه انسانی که از جهان اطرافش بریده و بی‌توجه است.
 

ایمان سکولار در ادامه روند سکولاریزاسیون کردن انسان، آنجایی نمود پیدا می‌کند ‌که فرد برای عدم برخورد با جریان طاغوت، حاضر است بزدلی در برابر ظالمان را به عنوان تقیه بروز دهد تا آن را یک استراتژی موقت بخواند؛ اما در عمل، این بزدلی تقیه‌نما، یک همکاری بنیادین با طاغوت است که ریشه در پلاستیکی شدن جهان، دین و ایمان به واسطه همان طاغوت‌ها دارد. طاغوت‌هایی که با اِشغال ربوبیت تشریعی در تصورات انسان‌ها، توانسته‌اند دست به پلاستیکی‌سازی عناصر هویت بخشی همچون آزادی، زنانگی، انسانیت و شجاعت بزنند.


به عنوان مثال، اگر روزی حجاب معنای واقعی زنانگی را در جامعه نشان می‌داد، امروزه در جهان مدرن، مدل پلاستیکی زنانگی که برهنگی مطلق خوانده می‌شود، نماد زن برتر شمرده می‌شود.


این همان بازی‌دادن ذهن است. یک روزی سلیطه خواندن ناسزایی بی‌رحمانه بود که مرد‌ها را برای دفاع از نوامیس‌شان به تکاپو می‌انداخت؛ ولی امروز واژه‌ای برای مبارزه با همان هویت زنانه تغییر صورت داده است که به اسم شجاعت، هویت‌ها را قربانی می‌کند و انسانیت را مسخ!


باید به این باور رسید که جهان مدرن آن جهانی نبود که می‌خواست برای انسان بهشت واقعی را بسازد. آن هم بهشتی که بریده از معنویت بود. شهید مطهری در کتاب انسان و ایمان چنین می‌گوید: ایمان و آرمان‌های غیرمذهبی نوعی «بریدگی» از جهان و ساختن جهانی خیالی برای خود است که به هیچ وجه از جهان بیرون حمایت نمی‌شود (اما) ایمان مذهبی تنها یک سلسله تکالیف برای انسان علی‏‌رغم تمایلات طبیعی تعیین نمی‌کند؛ بلکه قیافه جهان را در نظر انسان تغییر می‌دهد؛ عناصری علاوه بر عناصر محسوس، در ساختمان جهان ارائه می‌دهد؛ جهان خشک و سرد مکانیکی و مادی را به جهانی جاندار و ذی‌‏شعور و آگاه تبدیل می‌کند. ایمان مذهبی تلقی انسان را نسبت به جهان و خلقت دگرگون می‌سازد. (استاد مطهری، انسان و ایمان، ص35)


 اکنون شما ایمان پلاستیکی مدرن را می‌بینید که خواسته‌های انسان و تمایلات زودگذرش را به قانونی دائمی برای حیات سعادتمندش مبدل کرده که جز زندگی ماکتی، پوچی، افسردگی و سلیطه‌گری چیزی به بار نیاورده است.


آیا جامعه ایرانی تن به پلاستیکی‌شدن می‌دهد؟!

 

تاریخ انتشار: ١٤٠٢/١٢/٢٦

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil

آنچه ممکن است بپسندید

همراه فکرت باشید.

شما میتوانید با وارد کردن ایمیل خود از جدید ترین رویداد ها و اخبار سایت فکرت زود تر از همه باخبر شوید !

ویژه‌های فکرت

مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالب‌های متنوع رسانه‌ای به تصویر بکشد.