ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
علی عسگری | پژوهشگر علوم اجتماعی
بعد از انتشار میزان مشارکت استانهای کشور در انتخابات مجلس دوازدهم، نتایج گواه بر این مسأله میداد که استانهای کمبرخوردار از امکانات رفاهی و شهری مشارکت بیشتری نسبت به برخورداران بودند. به عنوان مثال استان خراسان جنوبی که بهرهی مناسبی از امکانات ذکر شده ندارد، 63/8 درصد و تهران به عنوان پایتخت کشور با حداکثر امکانات رفاهی و شهری 34 درصد مشارکت داشتند که این آمار در نوع خودش قابل توجه است.
برای تحلیل این مسأله شاید نیاز باشد نگاهی به روش شناسی جامعه شناسی پوزیتویستی داشته باشیم. در جامعهشناسی پوزیتویستی، اتفاقات و رویدادها صرفا به صورت فیزیکی دیده میشود و هیچ گونه داوری ارزشی نسبت به آنها وجود ندارد؛ یعنی اگر قانون علیت را نسبت به، جوش آمدن آب در صد درجه با نگاهی فیزیکی بررسی میکنیم، انسجام جامعه به واسطهی فرزندآوری را با همان رویکرد مورد توجه و تحلیل قرار میدهیم، برای همین آگوست کنت به عنوان مبدع علم جامعهشناسی و روش پوزیتویستی در آن، از فیزیک اجتماعی یاد کرده است. بر اساس عقیده و باور این دسته از جامعه شناسان، هر چه که نگاه ارزشی دارد برای کف خیابان و شعار دادن خوب است و اگر واقعگرایی نیاز باشد، باید نگاه ارزشی را به کنارهای نهاد و درصدد یک نگاه خنثی برای کشف روابط میان رویدادهای اجتماعی بود.
ناگفته نماند که کنت، در نهایت به سمت نگاه اصلاحی، روی میآورد و تقریبا نگاه خنثی را کنار مینهد. حال اگر بخواهیم میزان مشارکت را با روش پوزیتویستی بررسی کنیم باید عرض کرد هرچقد جامعه از امکانات رفاهی برخوردارتر باشد تعهدش در قبال نظام سیاسی و حکومت کشورش کمتر و هرچقدر جامعه از امکانات رفاهی کمتر بهرهمند شود، تعهد بیشتری خواهد داشت.
اما سوال این است که آیا این نتیجه، همهی ابعاد ماجرا را نشان میدهد؟! به نظر میآید نگاه انحصاری به مسألهی مشارکت در خراسان جنوبی و تهران با رویکرد ذکر شده، نمیتواند در حل مسألهی مشارکت کمکی بکند؛ چراکه اگر بهرهمندی به طور کلی موجب پایین آمدن مشارکت باشد باید کشور به سمت محرومیت زایی قدم بردارد نه محرومیت زدایی؛ که این نتیجهای غیر عقلائی است؛ زیرا هم بر خلاف جمهوریت هست و هم بر خلاف باورهای اسلامی!
شاید اگر میزان مشارکت در دو استان نامبرده را با جامعه شناسی انتقادی بررسی کنیم، ابعاد تازهتری به روی ما گشوده شود. یعنی باید نگاه بکنیم که اساسا چه نوع سبک زندگی در تهران وجود دارد که در خراسان جنوبی نیست و همین امر موجب تغییر در آمار مشارکت نسبت به یکدیگر شده است؟ همانگونه که در یادداشت قبلی خودم با عنوان "مردم سالاری حلقهی مفقوده انتخابات"، نسبت به جدال اندیشهی اسلامی و اندیشهی مدرن توضیحاتی عرض کردم، باید به این نکته اشاره کنم که مدرنیته با ایجاد روحیهای منفعلانه در انسان و کاشت بذر بیتفاوتی در قبال همنوعان او و توجه دادن افراطی به تمنیات و خواهشهای فردی موجب میشود تا اندیشهی انسان، فردگرا شده و در ادامه، اراده و انتخابهای او نیز به این سمت حرکت کند. این یعنی برای انسان فردگرا، دیگر استقلال سیاسی _ که دارای آثار مهم اجتماعی مثل امنیت و آرامش اجتماعی است_ مهم نیست. دیگر عدالت اجتماعی برای اقشار مختلف _مثل عدالت آموزشی برای بچههای تیزهوش سه دهک پایین_ و صنوف گوناگون اتفاق مثبتی نبوده و او خواهد پرسید: پس من چه؟ حق من چیست؟ چرا عدالت برای من وجود ندارد؟ چرا کسی به من توجه نمیکند؟ این سوالات هر چند به خودی خود لزوما به معنای فراموشی جامعه و بیاهمیت بودن وحدت جامعه نیست، اما زنگ خطری است برای کشوری که به دنبال اقامهی ارزشهایی اجتماعی است که جز با برقراری روحیهی جمعگرایی و کمک به عقلانیت جمعی، به آن ارزشها دست نخواهد یافت.
از طرفی دیگر اگر بخواهیم بین دو رویکرد پوزیتویستی و انتقادی راه جمعی را در نظر بگیریم شاید بتوان با توجه داشتن به مقولهی توسعه و عدالت و همچنین نگاه بومی و اسلامی به آنها، اختلاف فکری ناشی از زیست مدرن را که در میان مردم کشور رقم خورده است، کاهش داد تا بتوانیم حضور حداکثری دیگری را از ایشان در عرصههای مختلف سیاسی مشاهده کنیم؛ به نحوی که محرومیت زدایی و توسعه با توجه به الگوهای بومی و اسلامی پیشرفت همراه شود و زندگی شهری در ابعاد فردی و اجتماعی در آن قالب گسترش پیدا کند.
برای به دست آوردن توسعهی عدالت محور و متناسب با الگوی بومی، باید گفتمانی در جهت رشد و همسو شدن عقل جامعه با آن ترتیب داد. چراکه اگر این گفتمان صورت نگیرد، بی شک طرح مزبور تحقق پیدا نمیکند و نتیجه عکس که جذابیت بیشتر زیست مدرن است، ضریب مییابد. کما اینکه در نمونههای مشابهی مثل مسألهی حجاب چنین اتفاقاتی رقم خورده است و دیده شد که نداشتن فهم مناسب از مسألهی حجاب توسط کنشگران، تاثیر عکس بر لزوم عقلی و شرعی آن در میان برخی از اقشار مردم داشته است که دشمن نیز از آن در اغتشاشات پاییز 1401 به خوبی بهره برد.
حاصل آنکه باید رسوایی سبک زندگی هویت سوز مدرن در کنار ایجاد بسترهای گفتمانی و اجرایی در جهت تبیین سبک زندگی هویت ساز اسلامی و بومی ایرانی، صورت پذیرد که نتیجهی آن رشد انسان فعال و جلوگیری از انفعال اجتماعی اوست.
تاریخ انتشار: 1403/01/16
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.