همراه فکرت باشید.
شما میتوانید با وارد کردن ایمیل خود از جدید ترین رویداد ها و اخبار سایت فکرت زود تر از همه باخبر شوید !
ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
به گزارش فکرت، آنچه در ادامه میخوانید گزیدهای جذاب از سخنان این استاد برجسته و تاریخ پژوه معاصر است که با اعضای تحریریه فکرت آنها را در میان گذاشتهاست؛
مصیبت حضرت سیدالشهدا (ع) چنان است که وقتی به اربعین میرسد خیزش عظیمی پدید میآید که حرارت و شور این مصیبت و زنده نگهداشتن آن را تا سال آینده در پی دارد و این مصیبت را تا محرم سال آینده زنده نگهمیدارد. یعنی درست زمانی که همه مصیبتها میخواهند سرد شوند جرقهای زده شده و شعلهای به پا میکند که تا سال آینده آن را زنده نگاه میدارد.
ویژگی های منحصر بفرد اربعین حسینی
متأسفانه معمولاً اربعین را چه در روضهخوانیها چه در گفتار افراد با زیارت جابر بن عبداللهانصاری میشناسند یعنی گویی زیارت او باعث شده چهل روز بعد از فاجعه کربلا به اینجا بیاید و اربعین را اربعین کند و حال آن که اگر ما دقت کنیم متوجه میشویمکه برای اربعین اباعبدالله الحسین(ع)، امامصادق (ع) زیارت خاص بیان فرموده و نیز امام حسن عسکری (ع) آن را یکی از نشانههای پنجگانه شیعه واقعی برشمرده است.
بر این اساس اگر جابربنعبدالله باعث شده که اربعین، اربعین شود معنا ندارد که معصوم (ع) برای فعل یکی از اصحاب عادی پیغمبر بخواهد زیارتی را تعریف کند و این زیارت را معصوم دیگری جزو علائم شیعه واقعی تلقی کند. اگر معصوم بر یک فعلی صحه میگذارد و آن را جزو شعایر تلقی میکند باید فعل معصوم یا تالی تلو معصوم صورتگرفته باشد.
بنده با تحقیقاتی که صورتگرفته بر این باور هستم اهمیت اربعین که پرشورتر از عاشوراست و از دیرباز عزاداری آن برپا می شده بدان جهت است که سر مقدس امامحسین (ع) توسط اسیران آل الله در بازگشت از شام به کربلا آورده شده و به پیکر مقدس ملحق شدهاست. یعنی شرافت انسان به سر اوست سر مطهر برگشته و به پیکر مقدس ملحق شدهاست، لذا عظمت پیدا کرده فعل امام معصوم و امام سجاد (ع) و همچنین شخصیت عظیم عالم خلقت حضرت زینب کبری (س) بودند که اربعین را اربعین کردند.
اهمیتی فراتر از عاشورا
در تاریخ می خوانیم هنگامی که اسیران آل الله را به شام آوردند جز آن روز اول ورود اسیران که صحنه بسیار دردناکی بود آن بزرگواران را در میان هلهله و شادی مردم فاسد شام -مردم اموی زده شام- وارد دمشق کردند و در محلی در میدان مرکزی شهر قرار دادند آن هم جایی که اسیران و بردگان را برای تماشا قرار میدادند ، این همان جاست که آن داستان معروف مطرح شده که پیرمرد شامی آمد و خطاب به امام سجاد (ع) که تنها مرد اسیران بود گفت خدا را سپاس که خلیفه را بر شما دشمنانش پیروز کرد که امام سجاد (ع) با ذکر آیاتی از قرآن خود و اسیران آل الله را معرفی کرد که باعث شرمندگی آن فرد و در نهایت توبه و هدایتش شد.
بعد این بزرگواران را آوردند توی مجلس یزید و آن ملعون هم سرمست از این پیروزی، سر مقدس امامحسین (ع) را مقابل خود قرار دادهبود و جسارت میکرد که سخنان توفنده و کوبنده وجود مقدس حضرت زینب کبری (س) یزید را بهشدت شکست و او را تحقیر کرد. در واقع عقیله بنی هاشم(ع) با خطابه آتشینی که بیان فرمود فضایی را پدید آورد که حضرت امام سجاد (ع) هم سخنانی بیان کرد و مجلس شادی و جشن یزید بهشدت بههم ریخت.
وقتی یزید و خلافت اُموی، خوار و خفیف شد
فضا بهگونهای شد که یزید (لعنت الله علیه) مجبور شد برای حفظ ظاهر هم که شده لعنت کند ابنزیاد و مدعی شد که او کار را به اینجا رساند و حتی مطرح کرد که اگر خود من با حسین(ع) مقابل شده بودم نمیگذاشتم چنین شود و لذا یزید به قدری درهم شکست و شأن او پایین آمد که طبق نقل میدانید از زمان معاویه باب شد که خلیفه را خلیفه رسول الله نمیگفتند بلکه او را خلیفه الله جانشین خدا برای زمین مینامیدند و این وضع باعث خفت چنین کسی بود که چنان ادعایی داشت.
حتی در نقلی داریم وقتی یزید بعد از مرگ و هلاکت پدر نابکارش به قدرت رسید مردم شام آمدند بهعنوان خلیفه خدا روی زمین بیعت کردند و برای اینکه سخنان امام سجاد (ع) را کوتاه و قطع کند، دستور داد اذان است و مؤذن اذان بگوید جالب است خود او بهعنوان نفر اول این مملکت بزرگ ابرقدرت مطلق آن زمان وقتی خواست به نماز بایستد طبق نقل، خیلی از مهمانان یزید حاضر به اقتدای به او نشده و صحنه را ترک کردند.
بنابراین یزید از نمایش اسیران و جسارت به سر مقدس امامحسین (ع) نتیجه عکس گرفت و مجبور شد نسبت به این بزرگواران ملاطفت انجام دهد. در واقع مجبور شد برخلاف میلش طور دیگری در ادامه رفتار کند.
حتی این داستان هم که گفته شده کاروان اسرای اهل بیت(ع) را در یک خرابهای اسکان دادن خب آدم باید دقت کنه معنا دارد کنار کاخ سبز معاویه در شهر تاریخی دمشق یک ساختمان نیمه تمام بوده است در کنار کاخ، آنها را قرارداد و باز تا حدی فشارها را از ایشان برداشت بهگونهای که بزرگواران هفت روز عزاداری برای امامحسین (ع) کردند ، جالب این که حتی زن یزید و زنان دربار یزید هم در عزاداری حضور پیدا میکردند.
کار تا آن جا پیش رفت که یزید ملعون مجبور شد هر چه زودتر این بزرگواران را از شام دور کند چرا که هرچه بیشتر در آن ساختمان نیمهساخته بودند، بیشتر باعث مفتضح شدن یزید و دستگاه خلافت اموی می شدند، لذا یزید دنبال این بود هر چه سریعتر این بزرگواران را روانه کند و در شام نمانند تا افشاگری آنها و مظلومیتشان باعث مفتضح شدن بیشتر یزید نشود و نقل صحیح داریم که یزید به خود امام سجاد (ع) گفت که من شماها را با نعمان بن بشیر انصاری روانه مدینه می کنم. این نکته لازم است گفته شود که انصاریها عموماً محبان اهلبیت(ع) بودند حتی آنها که با بنیامیه همکاری داشتند مثل همین نعمان بن بشیر بهخاطر سابقهای از زمان پیغمبر (ص) بود، به نحوی جزو محبان اهلبیت(ع) به شمار می رفتند.
تاریخ انتشار: 1403/05/22
شما میتوانید با وارد کردن ایمیل خود از جدید ترین رویداد ها و اخبار سایت فکرت زود تر از همه باخبر شوید !
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.