ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
به گزارش فکرت، نشست "ایستگاه چهل و سوم" به همت رسانه فکرت و با حضور جمعی از منتقدین و کارشناسان هنر هفتم، در خانه اندیشهورزان تهران برگزار شد. این نشست به بررسی مقوله امید اجتماعی در سینمای ایران اختصاص داشت و دکتر سید علی روحانی، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر و مدرس سینما، به سخنرانی در این زمینه پرداخت.
دکتر روحانی در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه سینما و شبکه نمایش خانگی در کشور ما نتواستهاند آنطور که باید و شاید در بحث امید اجتماعی موفق عمل کنند، تصریح کرد: ممکن است سینما و شبکه نمایش خانگی دغدغه ایجاد امید اجتماعی را نداشته باشند. وی در ادامه افزود: این در حالی است که شرایط تلویزیون در مقایسه با سینما متفاوت است.
این مدرس سینما در ادامه به طرح یک پرسش جدی پرداخت و آن را به عنوان چالشی برای سینمای ایران مطرح کرد: آیا سینما به طور ذاتی وظیفه دارد که امید ایجاد کند؟ دکتر روحانی در این زمینه تأکید کرد: ما ابزار اثباتیای در اختیار نداریم که بر اساس آن بتوانیم بگوییم که یک فیلم به طور قطعی امید ایجاد کرده است یا برعکس، موجب ناامیدی شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه هنر و مدرس سینما، در ادامه سخنان خود در نشست "ایستگاه چهل و سوم" با تأکید بر اینکه این میزان از نااُمیدی در برخی فیلمهای سینمایی توجیهپذیر نیست، به تحلیل مشکلات سینمای ایران پرداخت.
وی با اشاره به نوع نگاه و رویکرد مدیران و فیلمسازان به سینمای ایران گفت: یکی از مشکلات جدی سینمای ایران همین است که وقتی تولیدات انبوه داریم، نمیتوانیم به طور مداوم فیلمهای بدبینانه تولید کرده و نمایش دهیم. دکتر روحانی تصریح کرد: مسأله امید و مباحث مرتبط با آن، قربانی دولتی بودن سینمای ایران شده است. وی افزود که برخی از فیلمها در سینمای ایران به گونهای هستند که با نمایش ناکامیها و ناامیدیها، مخاطب دیر یا زود از این آثار خسته و زده میشود.
مدرس سینما در ادامه بیان کرد: انسان نمیتواند این میزان از تاریکی و ناامیدی در برخی آثار سینمایی را قبول کند و مشخص نیست چه منطقی پشت این قضیه وجود دارد. وی همچنین به نکته جالبی اشاره کرد که حتی در دوران رکود اقتصادی سخت در آمریکا، فیلمهای تولید شده در آن مقطع به دنبال امید دادن به جامعه بودند.
دکتر روحانی سپس به تناقض موجود در گفتار و رفتار برخی سینماگران اشاره کرد و گفت: یک بحث جدی وجود دارد مبنی بر اینکه در رابطه با هر فیلمی، یک انسان یا یک مجموعه مهم پشت آن قرار دارد. وی در ادامه افزود: از سوی دیگر، برخی از تهیهکنندگان که سالها در تلویزیون آثار ارزشی میسازند، در شبکه نمایش خانگی بهگونهای دیگر عمل میکنند و محصولشان از جنس متفاوتی است. انسان نمیداند که این تناقض را چگونه تحلیل کند!
وی در پایان تأکید کرد: هر اتفاقی که در فیلم میخواهد بیفتد، در وجه فرمال آن رخ میدهد، لذا در مقوله توجه به امید، باید این اتفاق در فرم فیلم خود را نشان دهد.
روحانی با اشاره به مشکلات تاریخی سینمای ایران گفت: یکی از آسیبهای جدی سینمای ایران، هالیوودستیزی در سالهای گذشته بوده است. ریشههای چپگرایی در دوران پیش از انقلاب و سپس موج مقابله با امپریالیسم پس از انقلاب باعث شد که خواسته یا ناخواسته با فرم سینمای هالیوودی مخالفت صورت گیرد. او در ادامه به تأکید شهید آوینی بر لزوم توجه به فرم سینمای هالیوودی اشاره کرد و افزود: آوینی با اینکه با ارزشهای حاکم بر نظام و جامعه آمریکایی به شدت مخالف بود، به فرم سینمای هالیوودی توجه و تأکید داشت.
وی همچنین با انتقاد از نگاه غالب در سینمای ایران به فرمهای اروپایی گفت: الگوی فکری و کاری دانشجویان جوان دانشکدههای هنری ما فیلمهای سینمای اروپاست که در فرم کارهایشان به پختگی و تأثیرگذاری فرم هالیوودی نمیرسد. روحانی بر لزوم توجه به فلسفه فیلم و نوع پرداختن به درام در سینمای ایران تأکید کرد و گفت: متأسفانه در سینمای ایران هنوز برخی متوجه اهمیت مقوله فلسفه فیلم و درام نشدهاند و کارهایشان نمیتواند خروجی مطلوب را داشته باشد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه هنر افزود: ما فرمهایی را در ایران برگزیدهایم که مسائل اخلاقی، فضایل انسانی و امیدآفرینی در آنها جزو اولویتها نیست. او در این زمینه تصریح کرد: دنبالهروی از سینمای هنری اروپا در مقطعی تا حدی خوب بود، اما نباید همه ساختار سینمایی کشور طوری باشد که همه دنبالهرو آن باشند و از فرم هالیوودی غافل شویم. روحانی به نکتهای که آوینی به آن اشاره کرده بود نیز پرداخت و گفت: سنت قصهگویی کلاسیک و مبتنی بر شخصیت قهرمان و ضد قهرمان در فرم هالیوودی مطرح است، و آوینی هم به همین نکته مهم تأکید داشت.
در ادامه نشست "ایستگاه چهل و سوم"، دکتر سید علی روحانی، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر، با اشاره به نکات مهمی در رابطه با سینمای ایران اظهار داشت: مدیران باید بدانند که توجه به سینمای هالیوود به معنای آمریکاگرایی نیست و از سوی دیگر، نباید شرایط به گونهای پیش برود که برخی فیلمسازان برای فروش آثارشان به سمت نسخههای فیلم فارسی قبل از انقلاب بروند. وی بر لزوم معرفی فیلمهای خوب برای اصلاح ذائقه مخاطبان تأکید کرد و گفت: بیشتر از اینکه جلوی بدها را بگیریم، باید مروج و مبلغ فیلمهای خوب باشیم.
دکتر روحانی ادامه داد: سینما، هنر، صنعت و رسانه است و نباید از وجه رسانهای آن غافل شد. وی همچنین بر لزوم آسیبشناسی جشنواره فجر تأکید کرد و گفت: جشنواره فجر همچنان نیازمند حمایت است، زیرا تأثیراتی در ابعاد ملی و بینالمللی دارد که نباید نادیده گرفته شود و به نفی آن پرداخته شود
در ادامه این نشست، آرش خوشخو، روزنامهنگار و منتقد سینما، به بررسی چرایی گرایش فیلمسازان به غم و اندوه در سینمای ایران پرداخت. وی اظهار داشت: در سینمای قبل از انقلاب، نشانههایی از سینمای معترض را شاهد بودیم که حتی در موسیقی نیز میشد آن را یافت، اما باید توجه داشت که ورای فیلمهای روشنفکرانه، حتی فیلمسازانی مثل حاتمیکیا نیز به نوعی به دنبال نشان دادن غم و اندوه بودهاند.
خوشخو ادامه داد: این نشان میدهد که فضای غم و ناامیدی ناخواسته در بسیاری از آثار سینمایی وجود داشته و گفتمان معترض نیز چاشنی آثار شده است. وی افزود: سینمای معترض در آثار حاتمیکیا در بحث مذهبی به شهادت ختم میشود که در نهایت پیروزی است، اما فیلمسازان به طور ناخودآگاه به دنبال ترسیم غم و اندوه بودهاند.
وی در پایان گفت: حتی فیلمهای بسیار خوب ما در زمینه سینمای اجتماعی نیز دچار همین مسأله بودهاند و این موضوع همچنان چالشبرانگیز است.
مدیرمسئول و سردبیر روزنامه هفت صبح، با اشاره به تحولات اخیر در سینمای ایران و تأثیرات آن بر جامعه، اظهار داشت: در سالهای اخیر، سینمای کمدی به شکلی مشابه فیلم فارسی قبل از انقلاب عمل کرده و در مواجهه با تماشاگر تنها به دنبال فروش در گیشه است. خوشخو افزود: اینکه این سینما در جذب مخاطب موفق بوده است، جای انکار ندارد، اما نکتهای که حائز اهمیت است این است که این نوع سینما نمیتواند آن امید اجتماعی را که تماشاگر از سالن بیرون بیاید و تحت تأثیر آن قرار گیرد، ایجاد کند. وی تأکید کرد: خروجی سینمای کمدی فعلی، امید اجتماعی نیست و نمیتوان نشانههای آن را در این آثار رصد کرد.
خوشخو همچنین به فیلمهای معدودی اشاره کرد که به تحولی در نگرش مخاطب منجر شدهاند، نظیر فیلمهای مهمان مامان و مادر، و خاطرنشان کرد: سرمایه اجتماعی ما کم است و به دلیل مشکلات تاریخی و غیره، این وضعیت در کشور رو به افول گذاشته و شرایط اقتصادی نیز تأثیر منفی خود را گذاشته است. وی همچنین افزود: در سالهای پس از انقلاب، شاهد گسترش طبقه متوسط بودیم که عمدتاً نسبت به شرایط معترض است و سینمای فعلی زبان همین طبقه است.
وی در ادامه به اهمیت توجه به رویکرد صنعتیسازی سینما پرداخت و گفت: کره جنوبی، فارغ از بحث دین و مذهب، به لحاظ مدلهای اجتماعی شباهت زیادی به ایران دارد و در نهایت با الگوی هالیوودی به سمت سینمای صنعتی رفته و همه نوع فیلم میسازد، در حالی که ما در دهه هفتاد فرصت را برای این حرکت از دست دادیم. خوشخو افزود: سینمای آمریکا مؤلفهها و شاخصههایی دارد که یکی از آنها تأکید بر تلاش برای رسیدن به موفقیت است. این موضوع با کلیدواژههایی مانند "من میتوانم" در آثارش مشهود است که خود از جمله ایدئولوژیهای سینمای کلاسیک آمریکاست و نکات جالب توجهی در درون خود دارد.
آرش خوشخو، منتقد سینما، در ادامه سخنان خود در نشست "ایستگاه چهل و سوم" با تأکید بر اهمیت مؤلفههایی که همچنان در جامعه ایرانی کارکرد خود را دارند، اظهار داشت: مسأله خانواده هنوز در جامعه ایرانی به عنوان یک مقوله بسیار مقدس و تأثیرگذار عمل میکند. خوشخو افزود: سینمای ایران برای خروج از وضعیت نامطلوب فعلی خود نیاز به بازگشت به نهاد خانواده و احیای نقش پدر و مادری و برادری و خواهری در کانون مقدس خانواده دارد.
وی در ادامه تصریح کرد: نباید از یاد ببریم که در حال حاضر در شرایط روانی و اجتماعی خاصی قرار داریم که بازتاب آن را در سینمای کمدی و آثار شبکه خانگی نیز مشاهده میکنیم. خوشخو همچنین اشاره کرد که برخی فیلمها با پز معترض بودن، به دنبال ترویج لمپنیسم هستند که این پدیده بسیار تقلبی و خطرناک است. این فیلمها در واقع یک محصول فیک را ارائه میدهند و میخواهند با تأکید بر خشونت، از شرایط روانی جامعه سوءاستفاده کنند.
خوشخو در پایان تأکید کرد: در بلندمدت، سینمای صنعتی نیازمند توجه است و در کوتاهمدت، حلقه اتصال این سینما به بحث امید باید سرمایهگذاری روی مقوله خانواده باشد.
محمد قربانی، مدرس و منتقد سینما، در نشست "ایستگاه چهل و سوم" به تحلیل وضعیت فعلی سینمای ایران پرداخت و به نکات جالب توجهی اشاره کرد. وی در ابتدا گفت: فیلمهای کمدی در سینمای ایران بسیار پرفروش هستند، اما این موضوع باید به درستی تحلیل و بررسی شود. به طور همزمان، فیلمهای سفارشی و ارگانی معمولاً فروش جالبی ندارند.
قربانی افزود: یک بخش از سینمای ما مربوط به آثار زیرزمینی است که به نظر میرسد رها از محدودیتها میخواهند عمل کنند. با اینکه به ظاهر در این فیلمها نظارتی وجود ندارد، اما با این حال این آثار غالباً در ارتباطگیری با مخاطب موفق نبودهاند. وی ادامه داد: نکته جالبتر این است که ما فیلمسازانی داریم که علیرغم شکست تجاری در تولید آثارشان، به دلیل حمایتهای دولتی همچنان در حال ساختن فیلم هستند.
این منتقد سینما در ادامه گفت: امید، نگاه به آینده دارد، اما برخی از آثار کمدی و مبتذل حتی نگاه امیدوارانه هم ندارند. با این حال، این فیلمها با اقبال مردم روبهرو هستند و به نظر میرسد مردم فراتر از دوگانههای مرسوم و گاه کاذب، راه خود را میروند. قربانی همچنین اشاره کرد که معدود فیلمهای قابل توجه و خوب، مانند "باغ کیانوش"، با مخاطب ارتباط میگیرند و به اصطلاح میفروشند.
محمد قربانی، منتقد و پژوهشگر سینما، در ادامه سخنان خود در نشست "ایستگاه چهل و سوم" به ضرورت توجه به اصول و اهداف در تولید آثار سینمایی پرداخته و تأکید کرد: فیلمی که اصیل باشد و هدفمند ساخته شده باشد، در درونش منادی امید است. وی به عنوان مثال به فیلم در آغوش درخت اشاره کرد و گفت: این فیلم یک اثر امیدبخش و متوسط است که با محوریت خانواده تولید شده است.
قربانی در ادامه افزود: ما نیاز به یک نوع نگاه تخصصی به هنر سینما داریم و نباید از اهمیت فرم غافل شویم. وی همچنین اشاره کرد که امید از انسان امیدوار برمیآید و باید در جامعه متکثر همچون جامعه ما شرایطی ایجاد کنیم که نسل جدید آینده را روشن ببیند و به آن امیدوار باشد. وی تأکید کرد که برای ایجاد زمینه امید، باید از افراد مستعد در سینما و حتی صنعت انیمیشن حمایت کنیم تا با انگیزه بیشتر به تولید آثار بپردازند.
این منتقد سینما همچنین به یکی از مشکلات موجود اشاره کرد و گفت: گاهی نسبت به منافع ملی وحدت مناسبی نداریم، در حالی که آمریکاییها در اصل منافع ملی با هم مشترک هستند و به آن وفادارند. وی ادامه داد: ما باید ابتدا سر اصولی چون منافع ملی به اشتراک و باور برسیم تا بتوانیم در کنار این کارها به تزریق امید نیز اهتمام بورزیم و نگرانی از سفارشی بودن نداشته باشیم.
قربانی در نهایت به اهمیت توجه به واقعیتها در سینما پرداخت و گفت: سینمایی میتواند منادی امید باشد که جریانات واقعی را مدنظر قرار دهد. بدون توجه به واقعیتها، نمیتوان امید را ایجاد و بسط داد.
آرش فهیم، روزنامهنگار و منتقد سینما، در نشست "ایستگاه چهل و سوم" به تحلیل وضعیت فعلی سینمای ایران پرداخت و بر لزوم توجه به اصول فرهنگی و ملی در تولید آثار سینمایی تأکید کرد. وی در ابتدا گفت: متأسفانه در بخش قابل توجهی از آثار سینمای ایران، شاهد نشانههایی از یأس و ناامیدی هستیم که این وضعیت با باورهای ملی و دینی و هویت تاریخی ما که همواره بر امید و حماسه تأکید دارد، در تعارض جدی است.
فهیم افزود: اگر کسی ایران و هویت ایرانی را بشناسد، با وجود پرداختن به مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی، دچار یأس و ناامیدی نمیشود. حتی در پرداختن به مسأله تلخی مانند جنگ، برآیند کار باید امیدوارانه باشد. او در ادامه به اهمیت سینمای دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: تلخترین ژانر سینما، ژانر سینمای جنگ است، اما در سینمای دفاع مقدس، نتیجه حماسه و امید بوده و ما معنای زندگی را در روح کارهای این ژانر مشاهده میکنیم.
این منتقد سینما تأکید کرد: امید سفارشپذیر نیست. اگر باور ایمانی و اعتقادی وجود داشته باشد، در پرداختن به تلخترین سوژهها نیز در نهایت ثمره کار، تزریق امید خواهد بود. وی همچنین از مشکلات موجود در فضای هنری کشور یاد کرد و افزود: کم نبودهاند دانشجویانی که ابتدا پرنشاط بودهاند اما بعد از ورود به دانشگاه هنر، دچار یأس و افسردگی شدهاند.
فهیم در ادامه به تاثیر فضای روشنفکری کشور و وضعیت نادرست سیستم دانشگاهی در ایجاد این فضای یأس اشاره کرد و گفت: وضعیت نادرست سیستم دانشگاهی ما به خصوص در بحث علوم انسانی و فضای هنری و رسانهای، در ایجاد این وضعیت تأثیرگذار بوده است.
.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت سینمای مبارزه پرداخت و گفت: سینمایی که به زندگی واقعی انسان بپردازد، حتی با وجود رویکرد گاه تلخ، در نهایت امیدآفرین است. سینمای امید اجتماعی باید فراتر از سیاهنمایی یا سفیدنمایی باشد و نه شعارزده باشد و نه صرفاً به دنبال نمایش تلخیها. فهیم افزود: آنچه امید را در سینمای ما تبلور میبخشد، توجه به سینمای مبارزه است. کسی که میخواهد به هویت ایرانی برگردد باید سینمای مبارزه را مورد توجه قرار دهد.
این منتقد سینما اشاره کرد که در دهه هشتاد به تدریج توجه به سینمای مبارزه کمرنگ شد و سینمای اجتماعی مطرح گردید که برخی آثار آن ریاکارانه و متظاهرانه بودهاند. وی اظهار داشت: در سالهای اخیر، سینمای ایران در حال پوستاندازی است و کورسوی امیدی شکل گرفته تا با روی کار آمدن نسل جدیدی از سینماگران، به سمت سینمای مبارزه حرکت کنیم که در عین نگاه واقعگرایانه، به دنبال احیای امید در جامعه ایرانی است.
تاریخ انتشار: 1403/11/06
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.