رسانه فکرت | علیرضا محمدلو، دکتری فلسفه علوم اجتماعی

 

خروجی انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی، یک تجربه سیاسی بزرگ در تنگنای شناختی تبیینی نظام بود و دلالت‌های مثکثری در پی داشت که برخی از لایه‌های معنایی‌اش را از نظر می‌گذرانیم؛

 

دوقطبی چپ و راست کلاسیک که گاهی اخلاق و عقلانیت را قربانی هیجان و رقابت می‌کردند، خاموش یا کم رمق بود ولی رقابت و تنوع ناشی از خوانش‌های متفاوت از کارآمدی و انقلابی‌گری هم وجود داشت و تنور انتخابات را داغ نگه داشت.

 

در شلوغی و آنارشی لیست‌ها و ناشناس بودن خیلی از افراد، ترکیبی از اسامی لیست‌ها به مجلس راه یافتند و هژمونی تک لیستی فرو افتاد که حاکی از رشد سیاسی و بلوغ انتخابات بود.

 

سوابق و کارآمدی و میزان صداقت و صراحت چهره‌ها از وعده‌ها و رویاها و تبلیغات فریبنده، تعیین کننده‌تر بود و گذشته نقد (بد یا خوب) بر آینده نسیه غلبه داشت و رأی موافق یا مخالف را مشخص می‌کرد.

 

سیاست هم تاحدودی به یک ثبات و اهمیت و اصالت رسید و از سایه اقتصاد و... خارج شد. در واقع کم رمقی واقعی یا ذهنی و روایی اقتصاد جامعه، سیاست را از رونق نینداخت هرچند زخم‌هایی برداشته بود ولی تبدیل شدن سیاست به یک متغیر مستقل هم یک رشد اجتماعی غیرقابل اغماض است.

 

جرقه حلقه‌های میانی در سیاست زده شد و اندیشکده‌های مردم نهاد و مؤسسات خودجوش از پیج‌ها و سلبریتی‌ها و سکوهای مجازی در راهبری افکارعمومی و غربال و راستی آزمایی لیست‌ها در شهرها و استان‌های تعیین کننده سبقت گرفت.

 

همانگونه که از عصر رسانه‌های جمعی و رسمی (ذهنیت‌ساز) به دوره رسانه‌های اجتماعی و غیررسمی (عینیت پرداز) گذر کرده‌ایم، عرصه سیاست هم به حوزه عمومی نزدیک‌تر شد و شناخت‌ها و تشخیص‌ها و اعتمادهای گزینشی متکثر مردم‌نهاد، از عنصر تبلیغات و کلیشه پیشکسوتی و رانت و عقبه تعیین کننده، پیشی گرفت.

 

هرچند که پس‌مانده جنگ روایت‌ها و عملیات روانی سنگین بیگانه در کاهش تبلور یا عدم افزایش جمهوریت نسبت به دوره قبلی مجلس موثر بود، اما اراده و تشخیص و ارتکاز عمومی بر پیش‌بینی‌های مسموم بیگانه غلبه یافت (هر متن و پیام و کنش سیاسی را از حیث کم و کیف، علی‌القاعده در زمینه و نسبت با شرایطش باید تحلیل نمود).

 

چهره‌های جوان و تازه‌ای به عرصه حکمرانی معرفی شدند و به مجلس راه یافتند که یک پوست‌اندازی سیاسی در سطح کارگزاران می‌تواند تعبیر شود و سوخت و ساز جوان‌گریی در ساخت اجتماعی را باید به فال نیک گرفت.

 

در برخی حوزه‌ها و استان‌ها، ریختار سیاسی از حالت جریانی و حزبی به مدل گفتمانی و ادبیات دانشی انضمامی تغییر وضعیت داد و یک طلیعه نخبگانی در سپهر سیاسی کشور فارغ از ارزش‌گذاری آن گفتمان می‌تواند تلقی شود.

 

 نهایتا اینکه حرکت عمومی به عنوان ایده حکمرانی مردم‌پایه در اندیشه رهبرانقلاب، فناوری حلقه‌های میانی را به عنوان نسخه بدیل جامعه شبکه‌ای و آلترناتیو جامعه مدنی با ماموریت  توان بخشی معرفتی، گفتگوی خلاق و زیست جدی و بدون پارازیت در حوزه عمومی برای جلب مشارکت ساری و سیال سیاسی و اجتماعی نیاز دارد.

تاریخ انتشار: 1402/12/14

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil