ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
به گزارش فکرت، به بهانه لایحه عفاف و حجاب ریحانه حقانی، استاد حوزه و دانشگاه در یادداشتی به این موضوع پرداخت.
به بهانه لایحه عفاف و حجاب، هم چنین نزدیک شدن به سالگرد فوت مهسا امینی و موجی که در فضای مجازی ایجاد شده و بالتبع آثاری هم در فضای حقیقی دارد، دوباره سؤالاتی که بهشدت ذهنم را درگیر کرده مرور میکنم: آیا مسئله حجاب، حیا و عفت بهواسطه جمهوری اسلامی ایران پدید آمده و به یک قانون مبدل گشت؟! یا اینکه در شرع وجود داشته ولی حکومتی نبوده که این امر را تبدیل به قانون کند؟! بین قانون و شرع چه رابطهای وجود دارد و آیا پایبندی یا عدم پایبندی به یکی از این دو، رابطه" الاکنگی" است؟ چرا بحث حجاب، مقبولیت همگانی بین همه بانوان ندارد و بخشی از جامعه زنانه، تبعیت از آن نداشته و اجباری برای خود میدانند؟ چرا در جامعه جهانی، به هر میزانی که بانوان آزادتر هستند و به تعبیر دیگر هر چقدر درصد ولنگاری بالاتر، درصد جرم و جنایت افزونتر است؟ چرا وقتی به آمار موفقیتهای بانوان در عرصههای علمی، ورزشی، اجتماعی و... جامعه داخلی، نظر میاندازی، شاهد رشد فزاینده حضور اجتماعی بانوان، پس از انقلاب هستی و این مهم در حالی اتفاق افتاده است که اکثریت چنین بانوانی، به امر حجاب تمکین دارند؟ از سوی دیگر از افاضات برخی افراد و سردادن شعار «لا اکراه فی الدین» در مسئله حجاب، حیران میشوم.آیا نمیدانند معنای باطنی سخنشان چیست؟ به بهانه آیه شریفه میخواهند بگویند که حجاب لازم نیست و هرکس میتواند آن گونه که میپسندد در جامعه حضور داشتهباشد یعنی حجاب فردی است و اجتماعی نمیباشد در حالی که لازمه چنین سخنی، اباحهگری در دین است و در ثانی مخالف اوامر و نواهی موجود در نص صریح قرآن است. به این آمارها، دقت کنید:
طی فقط بیست سال، نسبت پزشکان متخصص زن در حوزه زنان و زایمان، از 16 درصد به 98 درصد افزایش پیدا کرده است. در شاخصهی امید به زندگی زنان، به گزارش WHO (سازمان بهداشت جهانی)، ایران پایینتر از تمام کشورهای منطقه بهجز افغانستان بوده، پایینتر از تمام کشورهای آمریکای جنوبی بوده، پایینتر از تمام کشورهایی که از شوروی جدا شدند، بوده، درحالیکه الان بالاتر از بسیاری از کشورهای جهان است و رشد شاخص امید به زندگی، از ۵۷ سال به بیش از ۷۷ سال رسیده است. تعداد مربیان ورزشیِ خانم نیز رشدی نجومی داشته و از 9 مربی به 35.000 مربی افزایش یافتهاست. یا اینکه به گزارش WEF یعنی انجمن جهانی اقتصاد، در ایران برابری حق تحصیل دختر و پسر و عدالت آموزشی در دنیا، رتبهی 1 را داراست. یا در گزارش سازمان ملل، قبل از انقلاب، ایران جزء بیسوادترین کشورها در حوزهی بانوان بود اما الان جزء باسوادترین کشورها در حوزهی بانوان است: میزان بیسوادی زنان ایران، از ۵۰ تا ۶۰ درصد در سال 1354 به کمتر از 10 درصد در سال 1389 کاهش یافتهاست و آمارهای متعدد و متنوعی که در عرصههای مختلف از زبان غیر ایرانیان بیان شده و گویای این است که گره بهعمد بسته شده و نقطه سیاه نمایی شده، چیز دیگری است.
زمانی که به قانون برخاسته از شریعت و آموزههای دینی نگاه میکنی، قانون و شرع در یک سوء هستند و وقتی به قانون برخاسته از تفکر اومانیستی نگاه میکنی، قانون و دیانت، دو لبه متقابل هستند. وقتی به قانون پایهگذاری شده در جمهوری اسلامی پیرامون حجاب نظر میاندازی، توجه به آثار مثبت حجاب برای یک بانوی مترقی و مصون از کژیهای قرن اخیر، کاملاً برجسته است. آثاری چون: حفظ امنیت و آرامش روانی، حفظ ارزش و احترام زن، بقای کانون پرنشاط خانواده، افزایش اعتماد به نفس و باور به تواناییهای درونی خود، ارتباطات اجتماعی سالم، شناخته شدن به پاکدامنی و حیا، دورماندن از نگاههای هوسآلود.
از نگاه دیگر و فارغ از شرعی بودن یا حاکمیتی بودن حجاب، این مسئله دارای لایههای متعددی است که کنشگران متفاوتی را به خود جلب کرده است و هرکس بنابر تخصص خود، تحلیلی را ارائه میکند: از منظر اجتماعی، بی حجابی یک ناهنجاری است که مخالف فطرت انسانی است و ذات پاک انسانی، موافق پاکی و طیّب بودن است و ضمیر ناخودآگاه انسانی، کشش به پوشیدگی دارد. از منظر فقهی، مجازات در حقوق اسلامی 4 عنوان دارد. دیات و قصاص و حدود و تعزیر. حدود در شرع آمده است. دیات و قصاص هم روشن است و برای جرائم عمدی و غیرعمدی و جبران است. اما تعزیر کاملاً بر اساس شرایط زمان و مکان است که حاکم وضع میکند.
کشف حجاب نیز تعزیری است مثل بسیاری از مجازاتهای دیگر. پس قانونگذاری برای حدود حجاب، جزء اختیارات حاکم است و نیازی به انطباق با دوره زعامت اهل بیت ندارد. حجاب میتواند در دورهای بهجهت اجتماعی سخت گیرانه نباشد و در دوره دیگر الزامآور باشد. همین امروز نیز این تفاوت وجود دارد. مثلاً زنان روستایی در شالیزار ممکن است آستین لباس خود را تا آرنج همبالا بزنند اما هیچ گشت ارشادی به آنها تذکر ندهد اما همین حجاب در شهر مورد توجه قانون باشد. هر دو خلاف شرع است اما یکی بهجهت اجتماعی و عرفی میتواند مسئله قانون نباشد و مجری قانون از کنار آن عبور کند.
بر اساس یافتههای فقه فردی عفاف جنسی، پوشیده نبودن زن و مرد، نگاه مرد به زن و بالعکس، لمس بدن، مصاحبت، ارتباط عاطفی، ارتباط جنسی و دیگر مصادیق آن دارای حدود و احکامی میباشد. هم چنین بر پایه مباحث فقه اجتماعی عفاف جنسی، رعایت حدود بر همگان الزامآور است افزون بر آنکه نهادهای متولی موظف هستند تا تعلیم و تربیت، حمایت و نظارت در قبال عفاف جنسی را داشتهباشند. از منظر روانشناسی، حجاب باعث امنیت و حفظ گوهر وجودی یک بانوست البته اگر ذائقه او را با تهاجم فرهنگی و برنامههای تخریبی، تغییر نداده باشند. اما آنچه که در دوران بین نظرها و واگویههای افراد بیشتر به چشم میآید و نشانمیدهد که کمتر به آن پرداخته شدهاست، اضلاع شکل گرفتهای است که ماهیت آن را غفلت پوشاندهاست.
پروفسور "پیتر آوری"، از بزرگترین ایرانشناسان، در کتاب تاریخ معاصر ایران خود میگوید: غرب اگر امروز بهدنبال بی حجابی زن است چون میداند زنِ باحجاب، قدرت سیاسی و فرهنگی زیادی در مقابله با استعمار و تمدن غربی دارد. اضلاع مربعی (پوشش، حیا، عفت و غیرت) که محوریت آن سبک زندگی اسلامی است. با این نگاه، پروژههای ضدحجاب بهتر درک میشود. دشمن در پی فتنهگری است که زن مسلمان را از سبک زندگی خود به سبک زندگی غربی متمایل کند و آنگونه که میخواهد او را به میدان آورد و زمانی که با غفلت همراه گشت، دیگر از بین بردن یک خانواده، یک اجتماع و بالاتر از آن یک حکومت، کار سادهای است. دیگر نیازی به راه انداختن جنگ میدانی نیست، جنگ ترکیبی مؤثرتر و مفیدتر عمل میکند یک محاصره همه جانبه که از درون و برون اهداف خود را مورد آماج قرار داده و بدون کمترین هزینه، بهدست افراد مدعی، شیرازهها از هم میپاشد و دشمن به مطلوب خود میرسد.
طراحی دشمن بر پایه غفلت برخی از مسئولین، عدم تعمیق دینداری در برخی جوانان، استفاده همه جانبه از برخی سلبریتیهای تأثیرگذار و با هجمه قرار دادن ثقل مرکزی، سلول بنیادین و شریان حیات اجتماعی، یعنی خانواده انجام شدهاست. هدف دشمن و فتنهگری، به بازی گرفتن متشرعین، شلحجابها و قانون گذاران است. دیگر بحث تقابل بین شرع و حکومت نیست. بحث این نیست که آیا حجاب، قانونی است یا شرعی؟ چرا که اصلاً بین این دو تقابلی نیست. شرع در کنار عقل و برای ذات خلق شده از سوی خدا، قانونگذاری خود را انجام داده است و ضدیتی بین آن دو وجود ندارد.
قانونگذار در چارچوب ارزشگذاری، به اصول مهم اصل تقدم ارزشهای معنوی بر ارزشهای مادی، اصل تقدم خانواده محوری بر فرد محوری، اصل تقدم منافع جمعی بر منافع فردی، اصل تقدم مصالح انسانی و امنیت اجتماعی و... توجه کرده است. در این وادی، غفلت از خدا و قیامت، غفلت از جوانی، استعدادها، ارزشها و کرامتهای انسانی، غفلت از جامعه، دوستان و محرومان، و غفلت از توطئهها و ترفندهای دشمنان مطرح است.
دشمن در حال پایهریزی و نهادینه سازی تفکری است که زن را برای کامیابی، هوسبازی و حضور بانوان همراه با تصویر نیمه عریان در جامعه را میخواهد. اندیشهای که بانوان را به چالشهای هویتی رسانده و آن چنان که در سبک زندگی غربی و در فرهنگ مدرنیته پی ریزی شده، قصد دارد ماهیت انسان به یک انسان اکونومیک تبدیل شود به این معنا که هویت او به نیاز و ارضاء مادی وابسته باشد و عقلانیت و عواطف او بهگونهای به کار گرفته شود که قدرت خرید افزایش پیدا کند و حاکمیت نیازهای مادی بر نیازهای تکامل الهی، یک ارزش تلقی گردد. ساختارهایی که بر مبنای تساوی منزلت اجتماعی زن و مرد طراحی شده و موجب شود اشتغال و کسب مناصب اجتماعی و حضور مادی در جامعه، رکنی برای هویت زنان تبدیل گردد. این در حالی است که از منظر مدل و الگوی انسان متعالی، هویت زن بهصورت صحیح ارزشگذاری شده و در عین فعالیت اجتماعی مؤثر و مناسب، تمام نیازهای فردی و اجتماعی او بر اساس اصول ذکر شده و بر مبنای کرامت انسانی مورد توجه قرار گرفته است. تحقق زندگی عفیفانه و مقابله با جنگ شناختی که دشمن به راه انداختهاست، نیازمند ارائه راهبرد، تبیین چشمانداز و حضور عالمانه در جنگ روایت هاست. بدیهی است اگر شیوه و راهکار جهاد تبیین به کار گرفته شود، بخشی از توطئههای دشمن را خنثی خواهد کرد. در این مسئله باید بهصورت صریح، محکم، شفاف، عالمانه، عامهفهم، محترمانه، نوآورانه، مفهومپردازانه، گزاره پردازانه در فضای مناظره، مواجهه یا رویارویی مطالب را بیان کرد.
تاریخ انتشار: 1402/05/31
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.