تا انتخاب (١٩)

مطالبه پس از مطالعه | تبلیغ به سبک شهید آرمان علی‌وردی

بسیاری از افراد کنشگر، وقتی می‌خواهند ایدئولوژی خود را برای فرد دیگری اثبات کنند، بدون تأمل قبلی و ابراز عصبانیت و خشم می‌خواهند شخص مقابل را به اجبار مجاب کنند که عقیده‌شان را بپذیرد. این در حالی است که شهید آرمان همیشه به خنده‌رویی و ادب معروف بوده و با مطالعه‌ی عمیق قبلی و یک برنامه‌ریزی درست وارد بحث می‌شد

رسانه فکرت | فائزه جعفری، فعال رسانه


اگر در زمینه‌ی انتخابات، حسابی سرانگشتی باخود داشته باشیم، کسی را دلسوزتر از رهبر انقلاب نمی‌یابیم که در زمینه‌ی انتخابات و اهمیت آن به صورت اتم و اکمل سخن گفته باشد؛ شاید فهم و درک این منویات بدون یک دست یاریگر و الگوی عینی برای ما که کمیت سواد و اخلاص‌مان لنگ می‌زند، آسان نباشد.


زین رو برای آنکه بدانیم چه کاری انجام دهیم و چگونه انجام دهیم باید به سراغ سیره‌ی شهدایی برویم که یک‌بار مسیر بندگی و تعالی را رفته‌اند و امتحان خود را پس داده‌اند.


شهید مدافع امنیت، آرمان عزیز یکی از همان شهداست که نامش مزین به واژه‌ی طلبه و بسیجی بوده است و ما می‌توانیم اندیشه‌ی وی را در حوزه‌ی انتخابات مورد بررسی قرار دهیم. وقتی کتاب زندگی نامه ایشان را می‌خوانیم می‌بینیم که شهید آرمان در مواجهه با انتخابات رفتارها و عقاید قابل‌تأملی داشته و می‌توان آنها را در چند محور کلی شرح داد:

 

۱.سربازی امام زمان(عج) برای من افتخاره؛ آرمان، علم‌الیقین داشت


شهید آرمان می‌گفت:«سربازی امام زمان(عج) برای من افتخاره» شاید در فضاهای علمی کمتر کسی از کلمه‌ی نیت، صحبت کند و آن را امری غیر علمی متصور شود؛ اما حقیقت این است که قبل از ورود به بحث مذکور، باید بدانیم این شهید قبل از هر کاری به مسیر خود، یقین داشته و خود را سرباز امام زمان(عج) می‌دانسته است. اگر بسیجی باشیم، طلبه باشیم، کنشگر باشیم و یا هر عنوان دیگری را یدک بکشیم؛ اما به آن یقین نداشته و در باطن، دچار شک و تردید باشیم در قدم‌های بعدی بارها زمین خواهیم خورد. اگر شخص دغدغه‌مندی، قصد انجام تکلیف در عرصه انتخابات دارد لاجرم باید ابتدا تکلیف خود را با نیات درون و مسیر خویش روشن کند.

 

۲.اول مطالعه، بعدا مطالبه

 

حجت الاسلام والمسلمین مهدی دیندار در روایتی راجع به شهید آرمان گفته است: «کافی بود مسأله و نکته‌ای برای او ایجاد شبهه کند یا مطلبی را متوجه نشود دیگر خواب و خوراک نداشت تا بتواند پاسخ سوال‌هایش را بیابد ساعت‌ها مطالعه می‌کرد، با استادان حوزه حرف می‌زد، مقاله‌ها را می‌خواند و از هیچ تلاشی برای درک موضوع فروگذار نمی‌کرد.»(محمدولی،۱۴۰۲)


بسیاری از افراد کنشگر، وقتی می‌خواهند ایدئولوژی خود را برای فرد دیگری اثبات کنند، بدون تأمل قبلی و ابراز عصبانیت و خشم می‌خواهند شخص مقابل را به اجبار مجاب کنند که عقیده‌شان را بپذیرد. این در حالی است که شهید آرمان همیشه به خنده‌رویی و ادب معروف بوده و با مطالعه‌ی عمیق قبلی و یک برنامه‌ریزی درست وارد بحث می‌شد. به نظر می‌رسد اگر دغدغه‌‌ای خالی از تلاش داشته و ابتدا خودمان سواد بالایی نداشته باشیم نمی‌توانیم در انتخابات موثر باشیم چرا که نقش اساسی در انتخابات به تبیین برمی‌گردد و لازمه‌ی آن مطالعه‌ی کافی است.

 

۳. مخاطب‌شناسی و برگزینی جامعه‌ی هدف مناسب

 

یکی از مربیان تربیتی شهید آرمان در دوران نوجوانی او می‌گوید: «در زمان انتخابات او در مسجد امام علی(ع) که پایگاه مرکزی ستاد انتخابات یکی از کاندیداها بود حضور داشت. با افرادی که قصد رأی ندادن داشتند ساعت‌ها بحث می‌کرد تا ضرورت شرکت در انتخابات را به آنها تفهیم کند بعد از آن درباره انتخاب فرد اصلح صحبت می‌کرد. من که مربّی او بودم و به اون خیلی نزدیک، اصلاً متوجه نشدم این بلوغ سیاسی و پختگی اعتقادی را چطور و کی به دست آورد.»(محمدولی،۱۴۰۲: ۱۸۰)


پس از اینکه مطالعه‌ی درست و هدفمندی داشتیم باز هم نمی‌توان بی‌گدار به آب زد و وارد بحث با هرقشری در هرمکانی شد؛ همانطور که شهید آرمان در تمام مراحل زندگی حساب شده و همچنین با تعیین جامعه‌ی هدف به امر تربیتی می‌پرداخت ما نیز باید با افراد در یک شرایط مناسب وارد گفت‌وگو شویم. ابتدا باید برای خودمان روشن باشد که می‌خواهیم برای چه قشری سخن بگوییم. قطعا ما به تنهایی نمی‌توانیم پاسخگوی تمام افراد با هرسلیقه‌ای باشیم و باید از مطلق‌گرایی رها شویم.

 

۴. تکیه‌گاهی به نام ولایت


در کتاب زندگی‌نامه شهید آمده است: «آنقدر با دلایل محکم صحبت می‌کرد که طرف مقابل قانع می‌شد بیشترین تأکیدش بر دفاع از ولایت فقیه و ضرورت رأی دادن به فردی بود که افکارش به رهبری نزدیک‌تر است. حق را شناخته بود و برای دفاع از آن حاضر به هزینه کردن بود.»


تمام اطلاعات ما باید بر روی یک ستون محکم سوار باشد که افزون بر عقول، قلب‌ها را نیز متأثر کند و اتفاقی متعالی و الهی در جریان جامعه رخ دهد و این حلقه‌ی وصل چیزی جز مقام ولایت در یک جامعه‌ی ایمانی نخواهد بود. اگر به علم و توانمندی خود تکیه کنیم طبیعتا، شکست خورده‌ی در این میدان هستیم.


شهید آرمان، افزون بر تلاش برای کسب علم بر نور بی نهایت علم الهی وصل شده و اینگونه قلب‌ها را با رفتارو کرداری شهیدگونه به سوی ولایت می‌کشاند و آنها را به سوی منطق انقلاب جاری می‌کرد. مسلک طلبگی همین است که طالب علم باشد و سپس آن علم را بر قلب‌های دیگران جاری کند.


جا دارد الان شاهد تریبون‌ها، غرفه‌ها و میزهای گفت‌وگو در میان شهر باشیم که طلبه‌ای با خوشرویی و منطق اسلام در حال گره‌گشایی از ذهن و قلب مردم در زمینه ی انتخابات باشد. سیره‌ی شهید آرمان علی وردی که نکات بسیار زیادی دارد و در این مرقوم نمی‌گنجد بیانگر آن است که معلومات خالی نمی‌تواند به کار انقلاب بیاید و از طرفی اخلاص و دغدغه‌مندی تنها نیز راه به جایی نمی‌برد. ما باید از بند تبیین‌های رباتیک بی روح، بحث‌های خالی از شیوه‌های اقناعی،گفت‌گوهای پرخاشگرانه‌ی بدون بار علمی پرهیز کنیم و به جهتی برویم که منطق عقل‌ها را با لطافت قلب‌ها گره زده و جریان‌سازی کنیم.

تاریخ انتشار: ١٤٠٢/١١/١٠

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil

آنچه ممکن است بپسندید

همراه فکرت باشید.

شما میتوانید با وارد کردن ایمیل خود از جدید ترین رویداد ها و اخبار سایت فکرت زود تر از همه باخبر شوید !

ویژه‌های فکرت

مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالب‌های متنوع رسانه‌ای به تصویر بکشد.