ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
رسانه فکرت، یکی از اصلیترین دغدغههای مرحوم علامه مصباح یزدی، تحقق وحدت حوزه و دانشگاه به شکل مطلوب و مورد انتظار بوده است. ایشان در زمان حیات پربرکت خود در سخنان و دیدارهای مختلف به این بهانه نکات بسیار مهمی را متذکر شدهاند که بیشک میتواند برای امروز هم راهگشای نخبگان حوزوی و دانشگاهی در راستای تحقق این مسأله باشد.
آنچه در ادامه میآید، گزیدهای از سخنان و رهنمودهای آیت الله مصباح (ره) در این باره است:
وحدت حوزه و دانشگاه و ضرورتهای تحقق آن
از مباحث بسیار مهمی که در سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی به طور جدی، مورد توجه، دقت و تأمل صاحب نظران قرار گرفته، همین بحث وحدت حوزه و دانشگاه است که البته این توجه بیش از هر چیز دیگری، مرهون بینش و بصیرت بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی بوده است.
همة ما کم و بیش با وضع حوزه و دانشگاه در رژیم سابق آشنا هستیم. در رژیم گذشته، درست در نقطه مقابل آنچه که میبایست عمل شود، در جهت اختلاف و جدایی میان نهادها و مؤسسات، تلاش میشد و برای جدایی حوزه و دانشگاه از یکدیگر، تلاشهای زیادی صورت میگرفت؛ اما افراد متعهدی همچون آیت الله شهید مطهری، شهید دکتر مفتح، شهید دکتر بهشتی و شهید دکتر باهنر به این نقطه ضعف پی برده بودند و با فداکاری بسیار، تلاش میکردند که پیوندی میان حوزه و دانشگاه به وجود آورند. به لطف الهی کاری را که این بزرگان در آن زمان انجام دادند، ثمرات و برکات ارزندهای به بار آورد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، توقع و انتظار به حق ملت مسلمان ما این بوده که این دو مرکز علمی، هرچه بیشتر به هم نزدیک شوند. امام امت نیز همیشه تأکید میکرد که حوزه و دانشگاه باید با یکدیگر همکاری کنند و برای رفع نقایص یکدیگر تلاش نمایند. در این زمینه، کارهایی نیز انجام گرفت؛ ولی آنچه مهم است، این است که باید به نقاط ضعف خود توجه کنیم و بدانیم که انجام چه کارهایی لازم است و تا کنون انجام نشده است. اگر اشتباهاتی در کارها وجود دارد، باید تصحیح شود و بیش از این اجازه ندهیم که جامعة انقلابی و فداکار ما که همه چیز خود را وقف اسلام کرده، از برکات وحدت حوزه و دانشگاه محروم بماند.
منظور از وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟!
گاهی تصور میشود که مراد از وحدت حوزه و دانشگاه، وحدت فیزیکی و خارجی است و اکنون که نظام اسلامی به وجود آمده، نظام دانشگاهی و نظام حوزوی نیز باید در یکدیگر ادغام شوند و تعددی در نظام آموزشی نباشد؛ مثلاً، حوزه به دانشگاه تبدیل شود یا برعکس یا اینکه هر دو حذف شوند و نظام آموزشی جدیدی به وجود آید که بینابین و یا جامع هر دو باشد.
به نظر میرسد که این بحث، از ریشه اشتباه است. کسانی که وحدت حوزه و دانشگاه را مطرح کردهاند، هرگز منظورشان وحدت فیزیکی آن دو نبوده است. آنچه معقول است و باید تحقق پیدا کند، این است که حوزه و دانشگاه هدف واحدی را در نظر بگیرند و برای تحقق آن، دوشادوش هم تلاش کنند. در واقع این وحدت با وحدتی که در میان سایر اقشار ملت مطرح است، فرقی ندارد.
به دیگر سخن، حوزه و دانشگاه باید مثل دو خط موازی، با هم حرکت کنند و در مواردی که بین دستاوردهای هر دو تلاقی حاصل میشود، باید همکاریها قویتر شود؛ نه اینکه برخورد و تضادی بین آنها پیش آید؛ مثلاً هدف رشتههای علوم انسانی و تجربی، یکی است و آن، تأمین نیازهای علمی کشور است؛ ولی هر کدام شیوة خاصی در تحقیق دارد. شیوه تحقیق در یکی آزمایشگاهی و در دیگری مصاحبه، پرسش نامه و....
ما میتوانیم دو بخش آموزش داشته باشیم؛ یکی آموزش علومی که مستقیماً با دین در ارتباطند یا از دین تغذیه میشوند و یا دین را تقویت میکنند و بخش دوم، علومی که مستقیماً با دین سروکار ندارند؛ ولی به صورت غیرمستقیم، در خدمت دین و متدینین قرار میگیرند. هر کدام از این دو بخش، ویژگیهای خود را دارد. به طورکلی، روش تحقیق در علوم اسلامی، نقلی و تاریخی است و روش تحقیق در علوم دانشگاهی، تجربی میباشد.
به هر حال، این گونه تفاوتها اقتضا دارد که دو نوع آموزش وجود داشته باشد و وحدت هدف، موجب ادغام آنها در یکدیگر نمیشود؛ چون معنای وحدت هدف، این است که هر دو جهت گیری واحدی داشته باشند و با یکدیگر احساس بیگانگی نکنند؛ به یکدیگر کمک کنند؛ امکانات تحقیق و تدریس را با یکدیگر مبادله کنند و از تجربیات هم استفاده نمایند و در مسائل سیاسی و اجتماعی، هماهنگ باشند.
لزوم رفع موانع در جهت تقویت وحدت
در رابطه با تقویت وحدت حوزه و دانشگاه و برداشتن موانع این امر، دو راهکار را میتوان به صورت خاص، مورد تأکید قرار داد؛ یکی مبادلة استاد در زمینههایی است که میتوانند به یکدیگر کمک کنند. امروزه از یک سو در دانشگاههای کشور، درسهایی تحت عنوان «معارف اسلامی» و عناوینی مانند آن گذاشته شده که اصالتاً مربوط به حوزه و روحانیون میباشند و دانشگاهها میتوانند در این موارد از استادان حوزههای علمیه استفاده کنند. از سوی دیگر نیز حوزههای علمیه میتوانند برای تبیین دیدگاههای اسلام در مسائل علوم انسانی، از استادان دانشگاهها کمک بگیرند.
همچنین یکی دیگر از وجوه همکاری این دو نهاد، مبادلة تحقیقات است. دین دربارة علومی مانند اقتصاد، حقوق، سیاست و از این قبیل که از رشتههای تخصصی دانشگاهی میباشند، اظهار نظر کرده و حتی بخش مهمی از آیات قرآن مربوط به اقتصاد است. بنابراین، لازم است علمای حوزه و دانشگاه در این زمینهها اظهارنظر کنند و به سخنان یکدیگر گوش فرا دهند و از طریق مبادلة تحقیقات، به نتایج مثبتی دست یابند.
نکته حائز اهمیت دیگر اینکه نقاط قوتی که در مراکز آموزشی حوزه و دانشگاه وجود دارد، از جمله نعمتهایی است که خدای متعال به ما عطا فرموده و با تلاش مسئولان متعهد، به وجود آمده است و لذا باید از آنها قدردانی کرد، در عین حال که میبایست در مقام رفع نواقص و نقاط ضعف برآمد.
مقامات حوزه و دانشگاه باید ببینند که چه نقاط ضعفی در کار مراکز علمی آنها وجود دارد. شناخت این نقاط ضعف، موجب میشود که تلاش بیشتری برای رفع آنها انجام شود. بنابراین، یکی از کارهایی که افراد متعهد در این مراکز، باید انجام دهند، این است که نقاط ضعف یکدیگر را گوشزد کنند.
تاریخ انتشار: 1401/09/27
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.