آقاي محمدرضا نصيري؛ منتقد سینما و کارشناس ارشد علوم سیاسی در پنجمین قسمت از سری برنامه آینه جادو در نقد سریال نمایش خانگی «بازنده»، ابراز داشت:

پنجمین جلسه از نشست‌های تخصصی آینه جادو به بررسی سریال‌های اخیر شبکه نمایش خانگی و وضعیت فعلی سینما اختصاص داشت. پیش از ورود به بحث سریال‌سازی و جنبه‌های مختلف آن، مایلم ابتدا مقدمه‌ای کوتاه ارائه کنم تا مسیر بحث روشن‌تر شود.

پیش‌زمینه‌ای بر سریال‌سازی در ایران و جهان
نقطه عطفی در تاریخ سریال‌سازی جهان رخ داد، زمانی که سریال‌هایی نظیر لاست و فرار از زندان به نمایش درآمدند. این آثار باعث شدند مخاطبان به شکلی جدی‌تر به دنبال سریال‌ها باشند و تولیدکنندگان نیز دریابند که سرمایه‌گذاری در این حوزه کاملاً به‌صرفه است. همین روند بعدها به تأسیس پلتفرم‌هایی نظیر نتفلیکس انجامید، که با سیاست‌های خاص خود توانست به سلطه بر بازار سریال‌های نمایش خانگی دست یابد.

اما سؤال اینجاست که ایران در این صنعت کجا ایستاده است؟ سریال‌سازی ما چه جایگاهی در این پازل دارد؟
ورود سریال‌سازی به شبکه نمایش خانگی در ایران به‌نوعی اجباری بود؛ چراکه سازندگان با محدودیت‌های صداوسیما از جمله مسائل مربوط به پوشش و محتوای آثار مواجه بودند. به همین دلیل، تولیدکنندگان به شبکه نمایش خانگی که زیر نظر وزارت ارشاد و نسبتاً آزادتر است، روی آوردند.

ویژگی‌ها و چالش‌های سریال‌سازی در شبکه نمایش خانگی ایران
با گذشت زمان، مشخص شد سریال‌هایی که در این شبکه موفق می‌شوند، اغلب دارای مؤلفه‌های خاصی مانند خشونت هستند. خشونت به‌نوعی جذابیت و هیجان برای مخاطب ایجاد می‌کند، زیرا بسیاری از این ایده‌ها در صداوسیما قابل پرداخت نیستند. بااین‌حال، برخی از سریال‌ها به‌وضوح دنباله‌رو جریان‌های فکری خاص هستند که گاه چندان هم منطقی به نظر نمی‌رسند.

نمونه‌هایی از سریال‌ها و نگاه انتقادی به آنها:
برای مثال، سریال خونسرد روایت خود را با پلیس آغاز می‌کند، اما در ادامه تمرکز بر قاتل زنجیره‌ای (امیر آقایی) منتقل می‌شود. روایت به‌گونه‌ای پیش می‌رود که قاتل توجیه‌پذیر و حتی قهرمان داستان به نظر می‌رسد. این نگاه، پیام خطرناکی را به مخاطب منتقل می‌کند: اینکه فرد می‌تواند به‌راحتی خارج از چارچوب قانون حق خود را بگیرد.

در سریال‌هایی نظیر پوست شیر و افعی تهران نیز این نگاه رواج دارد؛ جایی که بی‌قانونی و آنارشیسم به‌عنوان راه‌حلی برای رفع مشکلات معرفی می‌شوند. در این آثار، پلیس یا منفعل است یا به‌گونه‌ای تحقیرآمیز نمایش داده می‌شود.

نقد سریال «بازنده»
حالا به سریال «بازنده» بپردازیم. اگر بخواهیم پس از سریال آکتور از یک اثر نام ببریم که توانسته به‌خوبی قصه خود را تعریف و روایت کند، بدون شک بازنده یکی از بهترین گزینه‌هاست.

 

ویژگی‌های مثبت سریال:
روایت خلاقانه:
سریال در هر قسمت با زاویه دید (POV) یکی از شخصیت‌ها آغاز می‌شود. این شیوه نه‌تنها به روایت کمک کرده، بلکه به شخصیت‌پردازی نیز عمق بخشیده است. یکی از قسمت‌ها از دید یک کودک روایت می‌شود که ایده‌ای بسیار جالب و خلاقانه بود.

کارگردانی منظم:
اگرچه دوربین در این سریال چندان ماجراجویی نمی‌کند و اغلب کلاسیک است، اما توانسته است فضای داستان را به‌خوبی ترسیم کند. داستان‌های جنایی معمولاً پربازیگر هستند و در ایران کمتر شاهد موفقیت آنها بوده‌ایم. اما بازنده این مسیر را به‌خوبی طی کرده است.

فیلم‌نامه دقیق و جمع‌وجور:
سریال تنها در 11 قسمت جمع‌بندی شد و از کش دادن بی‌مورد پرهیز کرد. کاراکترها به‌خوبی معرفی و در طول داستان به کار گرفته شدند.

 

نقاط ضعف سریال:
عدم شناخت قشر پایین جامعه:
در سریال، تصویر درستی از طبقه‌های پایین جامعه ارائه نشده است. به نظر می‌رسد کارگردان شناخت کافی از این قشر نداشته و نتوانسته آن را به‌درستی به تصویر بکشد. برای مثال، شخصیت‌هایی که قرار است معتاد یا آسیب‌دیده باشند، باورپذیر از کار درنیامده‌اند. در این زمینه، کارگردانانی نظیر محمد کارت، که تجربه مستندسازی در این فضاها را دارند، موفق‌تر عمل می‌کنند.

نگاه خودتحقیرانه:
یکی از نقاط ضعف بزرگ این سریال، گرایش به نمایش لوکیشن‌ها و فضای زندگی به سبک اروپایی است. از خانه‌ها گرفته تا رنگ فیلم و حتی بارانی‌هایی که شخصیت‌ها می‌پوشند، همگی یادآور فیلم‌های اروپایی هستند. این نگاه می‌تواند به‌نوعی احساس خودتحقیری و تمایل به تقلید را در مخاطب القا کند.

 

 

 

تاریخ انتشار: 1403/10/04

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil