ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
آنچه در ادامه میخوانید، مشروح سخنان حجت الاسلام دکتر علی ذوعلم به مناسبت هفته پژوهش است که در نشست تخصصی رسانه فکرت با محوریت بازخوانی شالکه پژوهشی در کشور مطرح شده است؛
پژوهش در ایران مثبت است
در نگاه به مقوله پژوهش، عوامل مؤثر در كارآمد بودن پژوهشها، بحث كاربست پژوهش و استفاده از پژوهش و نتايج آن و فرايندي كه يك پژوهش طي میکند و ميزان اعتبار اين فرايند و از اين قبيل مسائل بايد يك قدري با يك تأملات پيوسته و منتج به نتيجه در امر سیاستگذاری و برنامهریزی و مديريت پژوهش به نظرم كار كرد. اميدوار هستيم اين مباحث كه جنابعالي مطرح میکنید به اين امتداد دهي به مسئله و عدم انقطاع نسبت به توجه مسئله كمك كند.
اصل نياز به پژوهش يك امر كاملاً بديهي است. يعني هر كسي كه كاري را بدون آگاهي و بدون معرفت، بدون توجه به ابعاد كار و نتايج و پيامدها انجام بدهيد اين معلوم است كه موفق نخواهد شد. بنابراين اصل مسئله توجه به پژوهش يك مسئله كاملاً بديهي است.
حالا اينكه اقسام پژوهش و عرصههای پژوهش عرصههای متفاوتي هست و تفاوتها در عرصهها، در روشها، در كاربست تأثيرگذار است اين هم يك بحث هست و بعد موانع كاربست پژوهشها يا آن عواملي كه موجب میشود كه پژوهشهای چندان به ثمر نرسد بحث ديگري است.
چرا پژوهشگر تربیت نمیکنیم؟!
ما غالباً پژوهشگر تربيت نمیکنیم. دانشمند تربيت میکنیم. در دانشگاههای ما، در حوزههای ما كساني تربيت میشوند كه تخصص در آن دانش دارند؛ اما خود پژوهشگري به عنوان يك مقولهای كه نياز به توانمندسازي دارد، نياز به آموزش دارد، چندان مورد توجه نيست! مراكزي هستند كه كار خودشان را تربيت پژوهشگر تلقي میکنند ولي آنها هم بسيار محدود هستند و به عنوان يك مقدمه لازم براي كارآمدي پژوهشها هنوز به آن توجه جدي نشده است.
پژوهش بالأخره به يك علاقه و تعلقخاطر و دغدغه دروني نياز دارد كه اگر يك مسئلهای و يك سؤالي براي يك محقق مسئله و سؤال بشود اين در موردش پژوهش جدي خواهد كرد؛ اما اگر كه فقط سفارش داده بشود به خاطر نياز يك مجموعه و آن دغدغه ايجاد نشود به عنوان يك شغل، به عنوان منبع درآمد تلقي خواهد شد و اين پژوهش نخواهد توانست به آن حاق مطلب برسد.
البته در مجموع باز من فكر نمیکنم كه ما در جامعه و در كشورمان يك سير ثابت يا روند نزولي داشتهایم. بلكه در مجموع منحني رشد كار پژوهشي در جامعه ما واقعاً مثبت است. يعني هم پژوهشگران با تجربهتر میشوند و هم بعضاً كارهاي تيمي و گروهي در بعضي از پژوهشگاهها شكل گرفته است. هم بعضي از پژوهشگاهها به يك روشهای جديدي براي ارزيابي كار پژوهشي پرداختهاند و اینها در كارآمد كردن نتايج پژوهش مؤثر است.
ارگانها و تاثیر بر پژوهش
اگر بخواهيم درواقع اين مسائل با هم ديده شود و به گونهای حل بشود حتماً نياز داريم به اينكه يك كار جدي در مجموعههایی مثل شوراي عالي انقلاب فرهنگي صورت بگيرد يا شوراي عتف، شوراي عالي علوم و تحقيقات و فناوري كه يك مجموعه بسيار رسمي صاحب تأثيرگذاري است كه البته در شوراي عالي عتف هم بيشتر به پژوهشهای فني و از اين قبيل توجه میشود و كمتر به علوم انساني؛ البته تا حدي كه من اطلاع دارم از حدود مثلاً ده سال قبل يا كمتر از آن يك توجه بيشتري به بحثها عرصه علوم انساني شد ولي آنچنان قوت نگرفته است! يعني به خاطر اينكه مجموعههایی كه هستند مجموعههای سيال هستند و کارگروههای آنها، مجموعه شوراي آنها از يك ثبات و استقراري برخوردار نيست آن انتظاري كه از نظر مديريت كار پژوهشي و هدايت كار پژوهشي هست، پيگيري تا كاربست كار پژوهشي اینها كمتر آنجا شكل گرفته است. شايد نياز به يك اصلاح و ارتقاء ساختار اشراف و هدايت پژوهشها هم در كل كشور باشيم.
فرض كنيد در بحث اقتصادي كه حالا خيلي جامعه ما به مسائل اقتصادي مبتلابه است بحث مثلاً خلق پول را فرض كنيد. اين مسئله خيلي روشني در بحثهای اقتصاددانان است كه خلق پول در صور گوناگوني مضر به جامعه است و اين خلق پول در جامعه دارد انجام میشود! نمونه خيلي عيني آن هم اين بانك آیندهای كه شما اخيراً با آن برخورد شد اين كار با حداقل پانزده سال تأخير انجام گرفت! اينجا ما ابهام علمي داشتيم يعني نمیدانستیم چه كار بايد بكنيم و نمیکردیم يا اينكه میدانستیم و انجام نمیدادیم!
بنابراين اينكه تصور بشور كه در اكثر مسائل جامعه ما ابهام پژوهشي داريم و پژوهشگاهها هستند كه بايد حل مسئله كنند و يا پاسخ به پرسش بدهند تصور درستي نيست. يا در همين بحثهای اقتصادي بحث كاهش روزمره ارزش پول ملي، اين بحثي است كه از جهات مختلف روي اين بحث شده است. نه فقط از جهت اقتصادي، از جهت رواني، از جهت اقتدار ملي، از جهت بحث اعتماد جامعه به مجموعه حاكميت، درعینحال شما میبینید در همه دولتها دائماً ما با يك سير نزولي در ارزش پول ملي مواجه بودهایم! يا در عرصه كل اقتصاد كه سیاستهای اقتصاد مقاومتي چندين سال قبل تدوين شد و تصويب شد و ابلاغ شد. چقدر دولتها به اين ملتزم بودند؟!
بودجه و فرایند الزامآور برای پژوهش
بنابراين يك خلأ جدي ما بحث فقدان عزم و اراده براي عمليات و درواقع اقداماتي است كه پژوهشها كاملاً راه را نشان دادهاند ولي اين عزم و اراده وجود ندارد و يا اينكه محافظهکاری است و يا يك جور كندي و سستي هست يا عدم توافق بين مجموعههای تصمیمساز و تصميم گير است. اين يك نكته است.
در امر پژوهش، گاهي مطرح میشود كه مثلاً گويا اعتبارت و بودجه و از این قبيل مسئله است! درحالیکه واقعاً چنين هم نيست.چندين سال قبل هم يك الزاماتي براي دستگاههای دولتي قرار داده شد كه اين مقدار از بودجه آنها بايد صرف كار پژوهشي بشود. ولي آن خيلي مؤثر نبوده است در اينكه كيفيت پژوهشها و يا كاربست نتايج پژوهشها مؤثر بشود؛ چون بحث فرهنگ پژوهش پذيري را اشاره كردم و مهارت پژوهش كردن، اين دوتاست كه خيلي مهم است و بايد به اینها پرداخت و گاهي هم دیدهایم كه اين بودجههای پژوهشي در قالب پروژههای پژوهشي صرف كارهاي ديگري هم درواقع شده است و اصلاً هدر رفته است!
نکتهای است كه جنابعالي مطرح كرديد يعني فرايندمند بودن پژوهشها و نه پروژه بودن به معني يك طرح مقطعي. اين هم در بسياري از زمینهها وجود دارد و واقعاً هست. بالأخره يك پژوهشگر در يك مركز پژوهشي براي خودش يك مسير سیساله و چهلساله را ترسيم میکند.
نبود فرهنگ مدیریتی
تلقي بنده اين هست كه عمدتاً اين چالشها به همان فرهنگ مديريتي برمیگردد و اينكه چه مقداري مديران ما و كارگزاران ما در نظامات مختلفمان، اینها واقعاً مبتني بر معرفت و بصيرت و آگاهي برنامهریزی و اقدام میکنند و چه مقداري بر اساس یافتههای ارتكازي خودشان يا ذهنیتهایشان، سلیقههایشان يا بعضاً متأسفانه گرایشهایی كه دارند با يك گرایشهای فرهنگي خاص، يك گرایشهای سياسي خاص و يا يك گرایشهای علمي خاص، يعني بعضي وقتها يك گرايش علمي خاص موجب میشود كه اصلاً يك طرح پژوهشي اصلاً تأييد نشود!
پایاننامههای دوره دكتري ما معمولاً كار پژوهشي ناب بايد تلقي بشود. يعني يك دانشجو بايد مثلاً سه سال، چهار سال يك آموزشي را ببيند و يك ورزي بخورد و با يك استادي يك مسئله جديدي را مطرح كند و حل كند. گاهي در اينجا آن گرایشهای علمي استاد اصلاً مانع میشود كه اصلاً روي يك موضوعي كاري انجام بشود! يعني يك گروه آموزشي در يك دانشگاه اصلاً اجازه نمیدهد كه بخواهد اين مسئله دنبال بشود!
نسبت پژوهشگاهها و پیشرفت بومی کشور
يعني بسياري هستند كه اساساً دانش را يك مقوله فراتر از بوم، فراتر از جغرافيا، فراتر از فرهنگ میدانند و میگویند علم علم است ديگر. بنابراين همان چيزي را كه در مراكز توليد علم امروز به رسميت شناخته میشود عمدتاً دانشگاههای اروپايي و آمريكايي همان را به عنوان علم تلقي میکنند و اساساً اعتقاد ندارند به اينكه ما رويكرد بومي هم بايد داشته باشيم!
برخلاف برخي از انديشمندان ما در رشتههای مردمشناسی، جامعهشناسی، روانشناسي، علوم تربيتي و اقتصاد، اینها اين مسئله را قبول دارند ولي اين دامنه و توسعه پيدا نكرده است. يعني هنوز هم در دانشگاههای ها نظریههای علمي رايج بيشتر معتبر شمرده میشود تا فلان نظریهای كه نظریهپرداز ايراني يا يك نظریهپرداز مسلمان در يك كشور ديگري ارائه كرده است! بحث در اينجاست خود باور به اين مسئله كه در مسئله فلسفه علم و از اين قبيل بايد اين مسئله حل بشود.
نكته ديگر هم اينكه پژوهشگر دغدغه مند ما كه خودش به يك مسئلهای ـ به آن اشاره كردم ـ واقعاً دلبستگی داشته باشد و بخواهد آن را دنبال بكند به حد كافي نيست! ما پژوهشگراني داريم كه اینها به دنبال محصول پژوهشي خودشان راه میافتند و آن را تبليغ و تبيين میکنند و براي اينكه اجرا شود مطالبه میکنند. خب اين مطالبه به صورت فردي بیتأثیر نيست ولي اينكه يك نهاد مدافع محصول پژوهشي وجود داشته باشد و اين را به گونهای الزامآور براي مديران و سیاستگذاران درواقع پيش ببرد اين هم يكي از ضعفهای ماست.
تاثیر مشوقهای پژوهشی
بایستی مشوقهای معنوي براي پژوهش وجود داشته باشند؛ يعني وقتي يك پژوهشگر ببيند كه اين كاري كه مثلاً در عرصه علوم تربيتي كرده است در نظام تعليم و تربيت عمومي تأثيري گذاشته است، يك تغييري را ايجاد كرده است و تحولي را ايجاد كرده است اصلاً اين حرف شنيده شده است و به رسميت شناخته شده است اين خودش يك مشوق معنوي است.
در اين زمینهها ما چالش اساسي داريم. عرض كردم اینجور نيست كه فكر كنيد در عرصه جهاني از اين جهات لزوماً وضع خيلي خوب است! آنها هم در گلایههایشان بعضاً مطرح میکنند مثلاً طرف كتاب نوشته است میگوید من سالها براي اين كار کردهام و نهايتاً ثمري نداشته است! البته احساس میکند ثمر نداشته است. من فكر میکنم يك قدري هم توقعات زيادي در يك طيفي از پژوهشگران شكل میگیرد كه تا وقتي كه آن نتیجهای كه آنها به آن رسیدهاند صد در صد اجرا نشود تصور میکنند كه اين به ثمر نرسيده است! در حالی كه گاهي ممكن است كه درصدي از اين كاري كه پژوهشگر انجام داده است در نگرش مدير يا برنامهریزی سیاستگذار و در تصميم او مؤثر باشد. نبايد آن پژوهشگر انتظار حداكثري داشته باشد؛ چون به هر حال در يك موضوعي پژوهشهایی انجام میشود اینها با هم يك تضاربي پيدا میکند و يك فصل مشتركي پيدا میکند آن بيشتر مورد اعتنا قرار میگیرد.
یک راه حل اجرایی برای همگرایی در پژوهش
چندين سال قبل در يك جشنوارهای مرحوم استاد آیتالله مصباح يك پيشنهاد اين جوري در بحث تحول در علوم انساني ارائه كردند كه چند تا پژوهشگاه با هم يك قراري را بگذارند كه هر كدام در يك شاخهای از علوم انساني شروع به كار كردن بكنند. با تبادلنظر و البته تبادل تجربه و مثلاً رايزني مستمر، ولي خب اين پيشنهاد بود. اين پيشنهاد در يك فضاي مديريتي مستقل پژوهشگاهها كه بعضاً يك نوع رقابتي هم بينشان گاهي متأسفانه شكل میگیرد! يك نوع سابقه براي جذب بودجه و گزارش بهتر و از اين قبيل! اینها مانع اين مسئله میشود؛ يعني باز عرض من به همان فرهنگ پژوهش و فرهنگ پژوهش پذيري برمیگردد.
الآن فرض كنيد مسئله نظام مالياتي در كشور ما يك مسئله بسيار مهمي است. خب اصلاحاتي در قانون ايجاد شده است و مثلاً يك تلاشهايي در دولتهای مختلف صورت گرفته است ولي هنوز مسئله است! يا مسئله زمين، هم از جهت فقهي، فقه حكومتي، مالكيت زمين و حدومرز آن و هم از جهت نگاه اقتصادي در همين بحثهاي بورسبازی براي زمين و غيره، يك مسئلهاي است! اگر كه از دو، سه زاويه اين مسئله در يك تيم تخصصي كارآمد و معتمد و متخصص، يعني معتمد مورد اعتماد مراجع تصميم گير و مراجع علمي معتبر درواقع چنين چيزي شكل بگيرد و يك ايدهاي را مطرح كند و يك راهحلی را ارائه بدهد كه چهارتا، پنجتا پژوهشگاه معتبر پشت آن ايستاده باشند حتماً تأثيرگذارتر است تا اينكه مثلاً يك پژوهشگري در يك مقالهای اين مسئله را مطرح كند بعد هم آن مقاله را اصلاً كسي بخواند يا نخواند؟! و يك اجماعي بر آن شكل بگيرد يا نگيرد؟! اين اتفاق نميافتد.
پژوهشگاهها چگونه موتور محركه توسعه و پيشرفت كشور بشوند؟
ارتباط پژوهشهای صنعتي و فني با دانشگاههاي صنعتي و فني ارتباط بسيار لازمي است. به شرط اينكه دانشگاههاي ما را صرفاً به عنوان سفارش پذير صنعت كاهش ندهد! چون دانشگاه بالأخره بايد رشد علمي و فناوري و توسعه بنيانهاي فناوري را دنبال بكند و نبايد به آن صنايعي كه الآن موجود هست اكتفا بكند. فناوري دائماً در حال رشد است وقتي كه شما در حد همين مطالبات و يا درواقع درخواستهاي فعلي متوقف ميشويد ديگر مجالي براي رفتن به بالاتر نيست. اين خيلي آسيب مهمي است كه بايد به آن فكر كرد.
از آن طرف هم به هر حال الآن بخش صنايع ما بودجههای خوبي را براي پژوهش دارند و با دانشگاهها قرارداد ميبندند و بعضي از دانشگاهها يك مقدار قابلتوجهی از منابع مالي آنها از اين طريق تأمين میشود. اين هم باز يك فرصت است و يك آسيب هم در كنار آن هست كه مبادا اين نگاه اقتصادي بر آن نگاه محتوايي پيشبند صنعت و فناوري سايه بيندازد.
يك ايدهاي هم گاهي مطرح بوده است كه اساساً هر كدام از اين دانشگاههای صنعتي ما با يك بخشي از صنعت ما پيوند مبنايي و ارگانيك برقرار بكند كه از پذيرش دانشجو و پروژههايي كه ارائه ميدهند حتي دروسي كه تعريف ميشود اینها ارتباط داشته باشند. اين هم ايدهاي است كه به نظر من قابل مطالعه است. در بعضي از كشورها هم همين اجرا شده است و آن تجربه را هم ميشود ديد.
سخنی با پژوهشگاهها
حالا پژوهشگاهها كه هر كدام براي خودشان سازي ميزنند! بالأخره اميدوار هستيم يك جوري يك زماني با همديگر يك همافزايي پيدا كنند و انشاءالله مبادلههاي تجربي و علمي با همديگر داشته باشند. بيش از اينكه به خودشان بينديشند به مسائل بينديشند و اينكه حل مسئله صورت بپذيرد نه اينكه چه كسي آن را انجام داده باشد.
فراتر از آن هم فكر ميكنم ما از پژوهشهای اكتشافي كه بيشتر پژوهشهای ما اين طور هست بايد به سمت پژوهشهای استنباطي هم بيشتر حركت كنيم و پژوهشهایی به خصوص كه بتواند به ما مدل بدهد؛ يعني اين بحث مدلسازی و سناريو ارائه كردن و راهكار عيني و فرايندي ارائه كردن بحث مهمي است كه در خيلي از پژوهشهای ما در عرصه علوم انساني مغفول واقع شده است! به يك مسائل خيلي خيلي كلاني ميپردازند ولي اينكه اين مسئله چگونه ميتواند مسئله عيني ما را حل بكند كمتر توجه ميشود! يعني مسائل انضمامي و ميداني بايد بيشتر مورد توجه قرار بگيرد و اينكه ما لزوماً آدمهايي كه معلومات خيلي زياد دارند را فقط پژوهشگران خبره و نخبه تلقي بكنيم اين هم به نظرم يك تلقي درستي نيست؛ بلكه يك تركيبي از آدمهايي كه تجربه ميداني دارند و ميتوانند به ظرايف كار در راهحلها توجه كند و آنچه كه درواقع وجود دارد مدنظر قرار بدهند اینها كمك خواهد كرد به ارتقاء كيفيت و اثرگذاري پژوهشهای ما در عرصه علوم انساني كمك خواهد كرد. براي همه آنها دعا ميكنيم اميدوار هستيم خداوند متعال به آنها توفيقات بيشتري بدهد انشاءالله.
تاریخ انتشار: 1404/09/27
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.