ای مسلمانان پیش به سوی اسلام و ای کسانی که به آینده‌ای بهتر و قانونی همیشگی چشم دوخته‌اید پیش به سوی قانون جاودانه قرآن! امروز ما به نمایندگی از اسلام امت مسلمان و توده مومن به دین بزرگ محمد را به همان نهضت مبارکی فرا می‌خوانیم که رسول خدا امتی کافر را به آن فراخواند و آن امت را به اوج رسانید.

شاید عجیب به نظر برسد که ما مسلمانان را به اسلام دعوت می‌کنیم در حالی که اسلام دین عزیزشان است که به جان دوستش دارند و برای پذیرش آن به دعوت و فراخوان نیازمند نیستند! همچنین شاید عجیب به نظر برسد که همین دینی که امت را در عرصه‌های مختلف سیاسی و اخلاقی و فرهنگی و اقتصادی بالاترین سطح اجتماعی رساند مروز در دل‌های مومنان جای دارد اما توانایی ارتقا دادن جامعه به قله مطلوب اسلام را از دست داده است! چه چیزی نیرو را از دین گرفته است ؟ چه شده که اسلام مسلمانان را به اسلام فرا می‌خواند در حالی که به اسلام باور دارند؟!

اسلامی که در آغاز پیامبر اعظم رسالت آن را به دوش می‌کشید عقیده‌ای است که همه زندگی انسان را می‌سازد و برای حل مشکلات انسان، خطوطی کلی ارائه می‌کند که با همه دوران‌ها و زمان‌ها هماهنگ است. اسلام اندیشه‌ای است که دل عقل و جامعه را با روح نیک و گوهر پاک خود روشن و درخشان می‌سازد بنیان فکری است که خدای تعالی آن را نهاده است تا همه بنای انسانیت بر آن ساخته شود.

اسلامی که محمد بزرگ صلی الله علیه و آله به آن دعوت کرد دین زندگی در میادین اندیشه و روح و عمل است:

در میدان اندیشه به روش عقلی فرا می‌خواند و تفکر تقلیدی و احساسی محض را که بر جوامع عقب مانده سیطره دارد نفی می‌کند. همچنین تفکر مبتنی بر تجربه و حس را نیز در حد یکی از شاخه‌های معرفت عام عقلی می‌شناسد که بر ماورای حس یعنی بر گستره عقل محض تاکید دارد.

در عرصه روحی مانند مادی گرایی کافرانه انسانیت را تنها زندگی برای لذت‌های مادی و شهوت‌های کم بها نمی‌داند و همچنین مانند برخی از مکتب‌های معنوی محض جنبه مادی انسان را کاملاً نادیده نمی‌گیرد بلکه بر این اساس که انسان ترکیبی از ماده و معناست برای او قوانین تهذیبگر و تربیت کننده وضع می‌کند.

اسلام در میدان عمل زندگی را بر پایه برنامه‌ها و اصول خود که حق و عدالت و خیر و مساوات است بنا می‌کند.

این آن مفهوم صحیح از اسلام است اسلامی که بر دنیا تابید و آن را دگرگون کرد امتی ساخت و آن را متحد و عزیز نمود و جامعه‌ای بنا کرد و در پرتو انوار درخشانش همه مشکلاتی که جوامع بشری از آن رنج می‌بردند از بین رفت.

این آن مفهوم اسلام است که مسلمانان صدر اسلام از پیامبر اکرم به درستی فهمیده و به عنوان دین و اعتقاد و قانون خود پذیرفتند و آن را از محدوده یک اعتقاد محض بیرون آوردند و به یک حقیقت زنده در همه وجود امت تبدیل کردند؛ حقیقتی که در یک زندگی اسلامی با همه جوانب و ویژگی‌های مخصوص آن تجلی یافت. قرآن کتاب دینی است که با آبادگر دل‌ها و بنیانی برای حیات امت‌هاست و اگر چنین نبود نمی‌توانست از جهان اسلام در برابر نفوذ کفار دفاع کند و برای کشورهای استعمارگر تهدیدی به حساب آید.

ای ملت مسلمان! حجاب‌هایی که استعمار و اذناب آن، میان مسلمانان و نور اسلام و مفهوم تابنده آن قرار می‌دادند دریده شده است و با نابودی آن دوران نفرت انگیز دیگر بازگشتی هم نخواهد داشت.  اندکی به دین عزیزت توجه کن خواهی دید که این دین آیینی مافوق ه آیین‌هاست خواهی دید که دین عزیزت طبیب اجتماعی بزرگیست که همه مشکلات جامعه را حل می‌کند. پس هر مسلمان باید درک کند که دینش یگانه است و مبنایی است که باید در زندگی به آن گردن بنهد و اجرای آن دعوت کند؛ باید بداند که فقط دینش آرمان‌ها و آرزوهای او را محقق می‌سازد و او را از اینکه بخواهد مبانی و اصولش را از جانب گدایی و از خارج وارد کند بی‌نیاز می‌نماید.

مکتب شما اینجاست اینجا؛ در اعماق وجود و واقع خودتان در جان‌ها و دل‌هایتان در دین و ضمیرتان پیامبر اعظم این محبوب دل‌ها و پیامبر جاودان بشریت از هر مسلمانی می‌خواهد که رسالتش را به دوش بکشد و ندا بدهد که اسلام دین و مکتب اوست که باید اجرا شود!

منبع: کتاب بارقه‌ها، ص320 - 322

تاریخ انتشار: 1403/06/31

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil