تحول جبهه النصره به تحریر الشام نمایانگرتلاش‌های استراتژیک این گروه برای حفظ بقا وتقویت نفوذ در سوریه‌ای است که درگیر جنگ داخلی و بحران‌های پیچیده سیاسی، نظامی و اجتماعی است. جبهه النصره که در ابتدا به‌عنوان شاخه رسمی القاعده در سوریه فعالیت می‌کرد، پس از فشارهای داخلی و خارجی از سوی بازیگران مختلف، از جمله دولت‌های غربی و بازیگران منطقه‌ای، تصمیم به فاصله‌گیری از القاعده گرفت. این تغییر به‌ویژه پس از تحولات سیاسی و نظامی در سوریه و همچنین ظهور تهدیدات جدید از سوی داعش و گروه‌های دیگر جهادی، ضروری شد. در سال 2016، این گروه نام خود را به جبهه فتح الشام تغییر داد و در نهایت، در سال 2017، تحت عنوان هیئت تحریر الشام به‌عنوان یک گروه جهادی مستقل فعالیت خود را ادامه داد.

ادغام چندین گروه جهادی کوچک‌تر و اتخاذ استراتژی‌هایی مبتنی بر عمل‌گرایی، باعث شد تحریر الشام جایگاه خود را به‌عنوان یکی از قدرتمندترین گروه‌های شبه‌نظامی در شمال سوریه، به ویژه در استان ادلب، تثبیت کند. این گروه توانست از طریق کنترل مناطق استراتژیک و استفاده از تاکتیک‌های جنگ چریکی، خود را به‌عنوان یک بازیگر اصلی در جنگ داخلی سوریه معرفی کند اما با وجود موفقیت‌های نظامی، فاصله‌گیری از القاعده و تلاش برای ایجاد هویت مستقل باعث شد که این گروه با شکاف‌های درونی مواجه شود. برخی از اعضای گروه همچنان وفادار به اصول ایدئولوژیک القاعده باقی ماندند و این مسئله موجب بروز رقابت‌ها و تنش‌های ایدئولوژیک در درون تحریر الشام گردید.

این تحول نه تنها برای تحریر الشام، بلکه برای امنیت منطقه‌ای و سیاست‌های جهانی نیز پیامدهای گسترده‌ای به همراه داشت. گروه تحریر الشام با ایجاد بی‌ثباتی در شمال سوریه، تهدیدی برای دولت مرکزی سوریه و محور مقاومت به‌شمار می‌رود و این وضعیت همچنین موجب نگرانی قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای شده است. علاوه بر این، رقابت‌های ایدئولوژیک و جنگ‌های داخلی میان گروه‌های جهادی، از جمله تحریر الشام و داعش، همچنان به پیچیدگی‌های بحران سوریه افزوده است.

تحول تحریر الشام از جبهه النصره و تغییرات ساختاری و ایدئولوژیک آن، همزمان با تغییرات استراتژیک در جنگ داخلی سوریه، تأثیرات عمیقی بر معادلات منطقه‌ای و جهانی داشته است. این گروه، که ابتدا با عنوان جبهه النصره به‌عنوان شاخه‌ای از القاعده در سوریه فعالیت می‌کرد، پس از اقدام به فاصله‌گیری از وابستگی‌های القاعده، نه تنها توانست هویت مستقل خود را معرفی کند بلکه با جذب نیروهای محلی و ادغام گروه‌های جهادی دیگر، خود را به عنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات نظامی و سیاسی در شمال سوریه تثبیت نمود. این تحولات باعث شد که تحریر الشام بتواند مناطقی استراتژیک مانند ادلب و مناطق مرزی سوریه و ترکیه را تحت کنترل خود درآورد، این مسئله نه تنها موجب ایجاد رقابت و تنش با دیگر گروه‌های جهادی همچون داعش شد، بلکه با توجه به نزدیکی جغرافیایی به ترکیه و تأثیرات بر سیاست‌های منطقه‌ای، چالشی جدی برای دولت سوریه و حامیان آن، از جمله ایران و حزب‌الله لبنان، به وجود آورد.

از سوی دیگر، تغییرات ایدئولوژیک در تحریر الشام و اتخاذ رویکردهای عملیاتی‌تر، به‌ویژه در تقابل با دیگر گروه‌های جهادی، پیامدهای قابل توجهی برای امنیت منطقه‌ای و منافع قدرت‌های جهانی داشت. تحریر الشام با هدف کاهش فشارهای بین‌المللی و افزایش مشروعیت داخلی، سیاست‌هایی را دنبال کرد که علاوه بر افزایش نفوذ در داخل سوریه، موجب تنش‌های میان این گروه و گروه‌هایی همچون داعش گردید که هرکدام به دنبال کسب رهبری جهاد جهانی بودند. در سطح منطقه‌ای، تحریر الشام به‌ویژه در ادلب که به‌عنوان یکی از آخرین پایگاه‌های مخالفان دولت سوریه باقی مانده است، توانست نقش خود را به‌عنوان تهدیدی برای امنیت داخلی سوریه و همچنین محور مقاومت تقویت کند. با توجه به اهداف بلندمدت ایران و حزب‌الله لبنان در حمایت از دولت سوریه، حضور تحریر الشام در این مناطق تهدیدی جدی برای امنیت منطقه‌ای و به ویژه استراتژی‌های نظامی و سیاسی ایران به شمار می‌آید. این نوشتار با تحلیل دقیق‌تر ابعاد مختلف تحولات تحریر الشام، چالش‌های آن برای قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای و تأثیرات آن بر آینده جنگ سوریه و ساختارهای جهادی در این کشور را بررسی خواهد کرد.

 

پیدایش جبهه النصره و تأکید بر ایجاد نظام اسلامی

جبهه النصره در ژانویه 2012 با صدور بیانیه‌ای رسمی تحت عنوان "جبهه النصره: حمایت از مردم شام" فعالیت خود را اعلام کرد. در این بیانیه که در وب‌سایت‌های مرتبط با جهادی‌ها منتشر شد، اهداف گروه به‌طور روشن بیان شده بود: "ما برای یاری مظلومان شام و سرنگونی نظام طاغوتی به پا خاسته‌ایم تا عدل اسلامی را برقرار سازیم و شریعت الهی را جایگزین قوانین بشری کنیم." این بیانیه بر وظیفه دینی و اخلاقی جبهه النصره در مقابله با ظلم رژیم سوریه تأکید داشت و همچنین به وحدت میان مسلمانان و مقابله با نفوذ خارجی اشاره کرد.

ابومحمد الجولانی، رهبر گروه، در این بیانیه تأکید کرد که جبهه النصره به‌عنوان یک نیروی اسلامی مردمی، تلاش دارد با بازگرداندن شریعت اسلامی، جامعه‌ای مبتنی بر عدالت و تقوا ایجاد کند. استفاده از چنین زبانی که با مفاهیم مذهبی و هویت بومی تلفیق شده بود، کمک کرد تا این گروه به‌سرعت پایگاه مردمی خود را تقویت کند. لستر (2016) اشاره می‌کند که این بیانیه و بیانیه‌های مشابه، همراه با انتشار ویدئوها و تصاویر از عملیات نظامی، نقش مهمی در جذب نیروهای محلی و خارجی ایفا کرد و جبهه النصره را در مدت کوتاهی به یکی از قدرتمندترین گروه‌های مسلح در سوریه تبدیل نمود.

حمایت‌های خارجی:

در مراحل ابتدایی، جبهه النصره از حمایت‌های لجستیکی، مالی و معنوی القاعده بهره‌مند شد. این حمایت‌ها شامل تأمین منابع مالی، ارسال نیروهای آموزش‌دیده و تجهیزات نظامی بود. شبکه‌های فراملیتی جهادی نیز از طریق رسانه‌های اجتماعی و تبلیغات آنلاین به جذب نیرو از سراسر جهان کمک کردند. این منابع به جبهه النصره کمک کرد تا به‌سرعت عملیات‌های موفقی در برابر نیروهای دولتی سوریه و سایر گروه‌های رقیب ترتیب دهد. علاوه بر این، تحولات منطقه‌ای و آشفتگی ناشی از جنگ داخلی سوریه فضای مناسبی برای گسترش فعالیت‌های این گروه فراهم کرد .

با گذشت زمان و تغییر در معادلات سیاسی و نظامی سوریه، جبهه النصره تلاش کرد با فاصله‌گیری از القاعده و تغییر نام به جبهه فتح الشام، فشارهای بین‌المللی را کاهش دهد و حمایت‌های بیشتری از نیروهای محلی جذب کند. این تحول سرآغاز شکل‌گیری هیئت تحریر الشام بود که تأثیرات گسترده‌ای بر امنیت منطقه‌ای و آینده جنگ داخلی سوریه داشت.این در حالی است که الجولانی در مصاحبه های خود بر عدم نیاز به ماندن نیرو های خارجی بعد از پیروزی در سوریه تاکید می کند.

  • یکی از شواهد کلیدی این حمایت‌ها، حضور اعضای عراقی در هسته مرکزی فرماندهی جبهه النصره و استفاده این گروه از تاکتیک‌های مشابه القاعده عراق در حملات انتحاری و عملیات‌های چریکی است.
  • یکی ازنمونه‌های جذب موفق نیروهای خارجی،حضور افرادی ازمناطق مختلف آفریقا وآسیا در اردوگاه‌های آموزشی النصره است که بعدها در عملیات‌های نظامی شرکت کردند.

 جذب نیرو و حمایت مردمی:

جبهه النصره به‌سرعت توانست از طریق استفاده از رسانه‌های اجتماعی و تبلیغات ایدئولوژیک نیروهای بین‌المللی جذب کند. براساس داده‌های منتشر شده توسط مرکز تحقیقات بروکینگز، در سال‌های اولیه جنگ سوریه، تعداد قابل‌توجهی از جنگجویان خارجی از طریق ترکیه وارد سوریه شدند و به جبهه النصره پیوستند.

 

تاریخچه هیأت تحریرالشام

جبهه النصره و احرار الشام در سال‌های ۲۰۱۵۲۰۱۶ با همدیگر همکاری می‌کردند. ابوجابر الشیخ روحانی برجسته احرار الشام مدت‌ها ازوابستگی النصره به القاعده انتقاد می‌کرد وآن رامانعی برای پیشرفت شورشیان می‌دانست. اما جیش الاحرار از احرار الشام جدا شد تا با جبهه فتح الشام در یک نهاد جدید ادغام شود.هیأت تحریر الشام (HTS) نه صرفاً به‌عنوان یک گروه شبه‌نظامی، بلکه به‌عنوان یک پدیده ایدئولوژیک، بازتابی از تحولات فکری جریان‌های سلفی جهادی در بحران سوریه است. تطور اندیشه‌ای این گروه، از وابستگی به القاعده تا تلاش برای ارائه هویتی مستقل و میانه‌روتر، روندی پیچیده و چندمرحله‌ای را شامل می‌شود.

مرحله اول: مرحله اول: وابستگی کامل به القاعده (۲۰۱۲-۲۰۱۶)

هسته اولیه HTS، جبهه‌النصره، در سال ۲۰۱۲ به‌عنوان شاخه رسمی القاعده در سوریه تأسیس شد. این گروه در این مرحله، به اصول ایدئولوژیک القاعده، شامل جهاد جهانی و مقابله با نظام‌های غیرشرعی، پایبند بود. رهبران جبهه‌النصره مانند ابو محمد الجولانی به‌وضوح وفاداری خود را به القاعده اعلام کرده و از آن به‌عنوان منبع مشروعیت فکری و نظامی خود بهره می‌بردند.. این مرحله با تمرکز بر ایدئولوژی جهادی جهانی همراه بود که اولویت آن مقابله با غرب و حکومت‌های غیرشرعی در جهان اسلام بود.ویژگی‌های اصلی این مرحله  استفاده از گفتمان ضدغربی وتأکید بر تشکیل خلافت جهانی است که با دو چالش عدم تطابق این ایدئولوژی با نیازهای محلی جامعه سوری ومخالفت سایر گروه‌های اپوزیسیون با وابستگی کامل به القاعده مواجه است:

مرحله دوم: بازنگری و اعلام جدایی از القاعده (۲۰۱۶)

با گسترش نفوذ جبهه‌النصره در سوریه و افزایش فشارهای بین‌المللی، این گروه در سال ۲۰۱۶ با تغییر نام به "جبهه فتح‌الشام"، اعلام جدایی رسمی از القاعده کرد. این اقدام به‌عنوان نخستین گام در جهت بومی‌سازی ایدئولوژی گروه تلقی شد و نشان‌دهنده تمایل به تمرکز بر جنگ داخلی سوریه به‌جای جهاد جهانی بود. این تغییر، نتیجه فشارهای داخلی از سوی مخالفان سوری و تلاش برای کسب حمایت مردمی و منطقه‌ای بود.در این مرحله، فشارهای بین‌المللی و داخلی، جبهه‌النصره را به اعلام جدایی رسمی از القاعده و تغییر نام به "جبهه فتح‌الشام" سوق داد و برای کاهش فشارهای بین‌المللی و دریافت حمایت محلی وتمرکز بر اهداف جنگ داخلی سوریه به‌جای جهاد جهانی تن به این جدایی دادند که موجب تقویت مشروعیت داخلی وجذب گروه‌های مخالف معتدل‌ترگردید.

مرحله سوم: تشکیل هیأت تحریر الشام (۲۰۱۷)

در ژانویه ۲۰۱۷، با ادغام جبهه فتح‌الشام و چندین گروه دیگر، هیأت تحریر الشام تأسیس شد. این اتحاد، نشانه‌ای از انعطاف ایدئولوژیک برای هم‌گرایی باگروه‌های مخالف با پیشینه‌های مختلف فکری بود.در این مرحله، HTS تلاش کرد خود رابه‌عنوان یک جنبش انقلابی با تمرکز بر مسائل داخلی سوریه معرفی کند واز اتهامات افراط‌گرایی فاصله بگیرد.

ادغام چندین گروه شبه‌نظامی با جبهه فتح‌الشام به تشکیل هیأت تحریر الشام انجامید. این اتحاد نه‌تنها نظامی، بلکه ایدئولوژیک بود و تلاش داشت اختلافات میان گروه‌های مختلف را کاهش دهد. ویژگی های این مرحله ؛تقویت انسجام داخلی از طریق ترکیب ایدئولوژی‌های مختلف.وتأکید بر مسائل محلی و سوری‌سازی اهداف میاشد .که دو پیامد اساسی 1-کنترل مناطق وسیع‌تری در شمال سوریه، به‌ویژه استان ادلب.2آغاز تلاش‌ها برای ساختاردهی شبه‌دولتیرا در بردارد

مرحله چهارم: پراگماتیسم ایدئولوژیک و تعامل با بازیگران منطقه‌ای (۲۰۱۸ به بعد)

  HTS  در این مرحله با کاهش رویکرد افراط‌گرایانه و تمرکز بر مسائل حکمرانی محلی، به‌سوی پراگماتیسم حرکت کرد.و سعی کرد از یک گروه جهادی صرف به‌سوی یک جنبش سیاسی-نظامی با مشروعیت محلی حرکت کند. این گروه با تعادل درایدئولوژی و مشارکت درامور مدنی و تعامل با بازیگران منطقه ای و انعطاف در برابر ترکیه سعی کرد بر حفظ کنترل استان ادلب تمرکز کند . ویزگی این مرحله ایجاد نهادهای خدماتی و قضایی در مناطق تحت کنترل وتعامل تاکتیکی با ترکیه و سایر بازیگران منطقه‌ای است و به دلیل حفظ بقا در برابر فشارهای نظامی و سیاسی وجذب حمایت‌های غیررسمی محلی و بین‌المللی تن ب جدایی در این مرحل دادند.و با دو چالش جدی مواجه شدند: 1-افزایش اختلافات داخلی میان جناح‌های تندرو و معتدل.2-فشار مستمر از سوی نیروهای دولتی سوریه و حملات هوایی روسیه.

مرحله پنجم: بحران هویت و آینده نامشخص (۲۰۱۹ تاکنون)

تاریخچه هیأت تحریر الشام، نمایانگر فرایند تکامل ایدئولوژیک یک گروه جهادی است که برای بقا و نفوذ بیشتر، به تغییرات راهبردی در اهداف و گفتمان خود تن داده است. این روند، بازتابی از تعامل بین ایدئولوژی، واقعیت‌های میدانی، و فشارهای منطقه‌ای و بین‌المللی است.   HTS با وجود این تغییرات، همچنان میان میراث جهادی گذشته و نیاز به انطباق با شرایط جدید در نوسان است.در این مرحله، HTS با بحران‌های درونی و بیرونی روبه‌رو شد. برخی از اعضای تندرو به گروه‌های رادیکال‌تر مانند حراس‌الدین پیوستند، درحالی‌که HTS تلاش کرد هویت خود را به‌عنوان یک بازیگر میانه‌رو تثبیت کند. که در این مرحله با دو چالش مواجه هستند 1-از دست دادن مشروعیت ایدئولوژیک نزد گروه‌های افراطی2-مقابله با فشارهای جامعه بین‌المللی که همچنان HTS را یک سازمان تروریستی می‌دانند برای فرار از این چالش به دنبال معرفی خود به‌عنوان یک نیروی نظم‌بخش محلی و پیگیری مذاکره‌های غیررسمی برای کاهش تنش‌ها تلاش خواهند کرد.

تطور اندیشه‌ای هیأت تحریر الشام از وابستگی به القاعده تا پراگماتیسم سیاسی، نمونه‌ای از تغییرات فکری است که برای بقا در بحران‌های پیچیده رخ می‌دهد. این گروه در طول زمان با انطباق با شرایط محلی و بین‌المللی، تلاش کرده است تا مشروعیت خود را حفظ کند. بااین‌حال، آینده آن همچنان وابسته به توانایی مدیریت چالش‌های داخلی و تعامل مؤثر با بازیگران منطقه‌ای و جهانی است.

تاریخ انتشار: 1403/10/02

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil