ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
رسول لطفی، سردبیر رسانه فکرت در یادداشتی به مطلب و گزارش اخیر روزنامه "هممیهن" به مناسبت سالروز مشروطه نقدی وارد کرده و نوشته است؛
ادعای اصلی این است: «هر حکومتی برای آنکه مدرن باشد، باید مشروطه شود؛ و هر مشروطهای، برای تحقق، باید ملی باشد». اما مفهوم ملی دقیقاً چیست؟ در چه نسبت نظری و تاریخی با امر دینی قرار دارد؟ وقتی گفته میشود دولت ملی یا حتی دین ملی، نویسنده اساساً روشن نمیکند که این صفات چه نسبتی با امر تاریخی، با ساختارهای مشروعیت، یا با سنت فکری ایران دارند. در واقع، «ملی بودن» در این متن، همچون یک صفت آرمانی و تهی به همه چیز الصاق میشود: دین ملی، سیاست ملی، حتی اخلاق ملی! در حالیکه این خود مفاهیمی مناقشهبرانگیز است.
مهمترین نقد این است که این گزاره، دین را از ذات و جوهر خود تهی میکند و آن را به یک ابزار در خدمت «پروژه ملی» تقلیل میدهد. دین، به خصوص در بافتار شیعی ایران، یک امر فراملی و فرازمانی است که ریشه در اصول اعتقادی و متافیزیکی دارد. تلاش برای ساختن یک «دین ملی» به این معناست که باید اصول و احکام دینی را مطابق با منافع و مقتضیات «دولت ـ ملت» تغییر داد. این کار عملاً به معنای سکولاریزاسیون دین و تبدیل آن به یک ایدئولوژی در خدمت حکومت است.
تحلیل نویسنده از شیخ فضلالله نوری نیز کاملاً ناقص است. شیخ فضلالله و حامیان او، نه صرفاً از یک موضع ارتجاعی، بلکه از یک موضع هوشمندانه و با توجه به استقلال نهاد دین از نهاد دولت، نگران بودند. آنها خطر سکولاریزاسیون تدریجی دین و تبدیل شدن آن به یک «دین ملی» را میدیدند؛ دینی که مشروعیت خود را نه از آسمان، بلکه از دولت و امر سیاسی زمینی بگیرد. آنها به درستی میفهمیدند که هرگاه دین تحت سیطره دولت قرار گیرد، اصالت و قدرت نقدکنندگی خود را از دست میدهد. بنابراین، نقد شیخ فضلالله نه لزوماً در برابر «ملت» بلکه در برابر سلب استقلال نهاد دین بود، که این رویکرد نویسنده مقاله، دقیقاً همان چیزی را تأیید میکند که شیخ از آن بیم داشت.
در چارچوب فکری جواد طباطبایی، مخالفت شیخ فضلالله با مشروطه بهمثابه مخالفت با عقلانیت، مدرنیته و ملت قلمداد میشود. اما آیا این قرائت سادهسازانه، نوعی حذف تاریخ نیست؟ شیخ فضلالله، برخلاف تصویر کلیشهای، دغدغه شکلگیری حکومتی مشروع، مسؤول و مقید داشت و با گونهای از «مشروطه غربزده» و عرفی مخالف بود! طباطبایی با نادیده گرفتن این پیچیدگیها، هر گونه تفسیر دینی از نظم سیاسی را طرد میکند، بیآنکه بدیل روشنی برای نسبت سنت و سیاست در ایران ارائه دهد.
این نگاه یک پروژه سیاسی رادیکال برای سکولاریزاسیون از طریق ابزار دین است. «دین ملی»، ایدهای است که با هدف ادعاییِ ساخت ملت، در نهایت به ابزاری برای انحصار قدرت دولت، سلب هویتهای دیگر و استحاله جوهر دین تبدیل میشود. «دین ملی» عملاً به این معنی است که دولت میتواند اصول دینی را مطابق با نیازهای سیاسی و اقتصادی خود تفسیر، تعدیل و یا حتی حذف کند. این همان چیزی است که شیخ فضلالله نوری، با بصیرتی عمیق، از آن باخبر بود و در برابر آن ایستادگی میکرد.
تاریخ انتشار: 1404/05/14
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.