ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
حجتالاسلام محمدرضا نصوری، معاون بنیاد حضرت مهدی موعود(عج)، در گفتگو با موسسه رسانهای فکرت، به تبیین اهمیت تقوا و ایمان در رسیدن به امام زمان(عج) پرداخت و بر لزوم آمادگی فردی و اجتماعی برای ظهور تأکید کرد. و همچنین به چالشهای فکری و دینی جامعه اشاره کرده و خطرات جهل دینی و تفکرات انحرافی را مورد بررسی قرار داد. نصوحی در این گفتگو به تأثیر انقلاب اسلامی بر ترویج مهدویت و ضرورت تحول در فرهنگ جامعه برای آمادهسازی زمینۀ ظهور پرداخته است.
همانطور که میدانید خدا در آیه 119 سوره توبه برای رسیدن به امام زمان دو راهبرد مطرح کرده است. فرموده است «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ». همه مفسرین میگویند صادقین یعنی شیعه من ائمه اثنی عشر، دوازده امام. اهل سنت میگویند الخلیفه یا الامیر اثنی عشر. مهم این است که به این صادقین برسیم.
قبل از آن آیه چه میگوید. یکی ایمان را تأکید میکند و دوم تأکید بر تقوا دارد. یعنی دو بخش را اشاره میکند نه یک بخش را. ایمان مراحلی دارد. طبقاتی دارد. همانطور که تقوا مراحل و طبقاتی دارد. اینها را کنار هم قرار میدهیم میگوییم منبع ایمان چیست؟ قرآن و عترت. من باید ببینم و تدبر و تفکر عقلانی بکنم که قرآن در مهندسی رفتار به من چه میگوید. اصلاً میتواند با دستوراتی که از منابع مثل قرآن برداشت میکنم به صادقین میرسم یا نمیرسم. مثل مالک اشتر و سلمان فارسی میشوم یا نمیشوم.
نکته دوم، آن نگاهی که است دستوراتی که خدا در قرآن برای ما داده است مسئولیت محور هم است. اینطور نیست که فقط بخوانم. میگوید به آن عمل کنید. میگوید نماز یعنی چه نمازی. تنهی عن الفحشا والمنکر باشد. یعنی خروجیاش معلوم باشد نه اینکه فقط خودم را بسازم. لذا آن تقوا یعنی تمام چیزهایی که به دست میآورید در مرحله دوم ایمانتان را حفظ کنید و مصون کنید. مصون کردنش سخت است و به دست آوردنش سخت است.
لذا در هندسه کلی دین اینها لحاظ شده است و سراغش بروم. تمام اهلبیت ما در دوران 250 سال امامان شهید ما دغدغهشان این بوده است که مردم انسانها با ایمان بشوند و سمت تقوا بروند. خدا میگوید «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون». شما را خلق کردم به قله عبودیت و بندگی برسید. قله عبودیت و بندگی چیست؟ تلاش و کوشش و شتاب است نه اینکه فقط بنشینم بسم الله الرحمن الرحیم بگویم و ذکر و دعا و مناجات بخوانم و بگویم انشاءالله میرسم. ذکر و دعا بخشی از کار است همه کار نیست. خودتان را آماده کنید و آمادگیتان را در مسیری برسانید که به آن قله نزدیک بشوید. کسانی موفق شدند به آن قله برسند که فرمایشات امام دوران خودشان را عمل کرده باشند. قرآن همین را میگوید. میگوید «نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ». مردم روز قیامت با امام خودشان محشور میشوند. در پرانتز بگویم اینجا یک خطای راهبردی که وجود دارد این است که مردم بیشتر دنبال رضایت و عشق به امام شهیدند تا امام حی. این خیلی خطای راهبردی است. الان میتوانم بگویم یا اباعبدالله انی اتقرب الی الله، بعد لعن میکنم آل زیاد و مروان را. خیلی خب در میدان چطور هستید. الان بنشینید زیارت عاشورا و دعا بخوانید خوب است. اما در میدان نسبت به امام دورانت چه کردی. وقتی میبینی دوازده قرن امام غایب است یک جایی پای انسان منتظر میلنگد. تا ظهور نشده است یعنی عملاً یک خلأ و اشکال در انسانهای منتظر و غیبت است. والا امام است. امام میگویند مثل خورشید پشت ابر هستم. خورشید کارش را میکند با اینکه من نمیبینم. او تلاشگر است.
این مقدمه را عرض کردم تا به بعضی از جریاناتی از جمله انجمن حجتیه برسیم. امروزه بحث ما سر انجمن نیست. حتی بخواهیم جریانات انحرافی را طبقهبندی کنیم، فکر میکنم مباحثی مثل انجمن در ته قرار میگیرد. اینطور نیست که بگوییم جریان اپیدمی شده در جامعه که همه به آن بپردازیم. آنها به قول امروزیها برای اینکه خودشان را در رنکینگ بالا نگهدارند میگویند دشمن اصلی جامعه ما بهاییت است و این را بسیج بشویم و نابود بکنیم. واقعاً در میدان، بهاییت است؟ یعنی من که در مهدویت هستم و عزیزی که در مباحث اعتقادی است بحثها را تعطیل کنیم سراغ این برویم؟ ظرفیت اعتقادات شیعه در ایمانی و تقوایی که عرض کردم روی این حل بشود. یعنی طرف توانمند است هزاران تن بار را بردارد بعد بگوییم این 25 گرم را بردار. برای این سنخیت و پیوندی وجود ندارد. اگر انسانهای منتظر هستیم که هستیم، باید یک طبقهبندی برایش کنیم. مگر شبیه اینها زمان اهلبیت نبودند؟ فرقهها نبودند؟ زیدیه و جارودیه و نفیسیه و عسکریه و مدلهای مختلف، چقدر تفکرات انحرافی در زمان اهلبیت بودند. اهلبیت با جهل مبارزه میکردند یا با جاهل؟ اهلبیت با جهل مبارزه میکردند. امروزه همینطور است. به نظرم امروزه پنج مدل جهل در جامعه فراگیر است:
یکی جهل دینی است. طرف با منبع دینی آشنا نیست. قرآن را سر سفره عقد میگذارد ولی در سال سر به قرآن نمیزند. میداند قرآن است. شب قرآن سر میزند ولی سر به قرآن نمیگذارد. ببینید چقدر زندگیات منطبق با معیارهای قرآن است. یعنی اگر من کاسب هستم و سر بازار میروم وقتی برگشتم دوباره کسبوکار را شروع کنم، دستور به قرآن کنم، ربا نخورم، انصاف داشته باشم، کمفروشی و گرانفروشی نکنم. اینهاست که در زندگی لمس پیدا میکند و همهاش عمل است.
جهل دوم نسبت به دینی که میگویم، فقط منبع دینی کلام قرآن نیست. یک عده فکر میکنند همهچیز در قرآن است. خیلی چیزها در قرآن نیست. خدا با یک کلمه همهچیز را برای ما تشریع کرده است. «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول». خدا میگوید چیزهایی که گفتم در قرآن است. یعنی بایدونبایدهای خدا را در قرآن عمل کنم یعنی اطیعوا الله دارم. بعد میگوید اطیعوا الرسول هم است. در 23 سال حضرت رسول چه گفتند. پیامبر درباره حج و جهاد گفتند. 564 روایت پیرامون امام داریم. چه که جایگاه امام را میگوید و چه بحث مهدویت را میگوید. وقتی بعضیها میگوییم بحث مهدویت را بکنیم، میگویند آره چیز خوبی است و به روز است. نه، واجب است بدانید. «من مات لم یعرفه امام زمانه مات میته جاهلیته». پس ببینید یکی از جهلها همین است یعنی جهل دینی دارد منبع را نمیشناسد.
یک روایت بگویم. این روایت تنهاترین روایتی است که میدانم، خیلی از عزیزانی که تفکر انجمنی و چه شبه انجمن دارند به این جواب بدهند. امام کاظم میگویند «مَنِ اِرْتَبَطَ دَابَّةً مُتَوَقِّعاً بِهِ أَمْرَنَا ...». برای امر قیام خودت را آماده نگهدار. آمادگی اقسام و انواع دارد. آمادگی فکری که امید را زیاد کنم در جامعه. در آمادگی اقتصادی که اینقدر خودم را قوی کنم که ربا نباشد. آمادگی تجهیزات نظامی داشته باشم که اینقدر تکنولوژی رشد بکند که در خدمت امام قرار بگیرد. آمادگی جسمی خودم و آمادگی جامعه. همه جوره خودم را آماده کنم. بعد میگویند آمادگیات چگونه باشد. میگویند یغیض به عدونا. طوری که دشمن از آمادگی تو به غیض در بیاید. بنده بنشینم فقط دعای ندبه بخوانم، فقط بنشینم خودسازی بکنم. بد است؟ نه، یک بخشی از آمادگی است. بعد آمادگی تو چقدر دشمن را به غیض در میآورد؟
ایام دهه فجر که میشود یکی از ظلمهایی که ما انقلابیون به انقلاب میکنیم همین است. مسئولین در جهاد کشاورزی و راه و ترابری همه چی و چی را میآیند میگویند قبل و بعد انقلاب را مقایسه میکنند. آسفالت و حمام و بهداشت نبود. خیلی خدمات شد. این اتفاقاً درست است. ولی بیاییم بگوییم انقلاب چه خدمتی به مهدویت کرده است؟ مگر ما قبل از انقلاب، دعای ندبه نداشتیم. اما دعای ندبه چی بود؟ فقط صرف خواندن بود. افشاگری و جهل زدایی و تبیین بود؟ نبود. آیا قبل از انقلاب کتاب نبوده؟ کتاب بوده. اما این کتابها چقدر نگاه روشنگرانه و افق را برای ما روشن میکردند و چقدر امروزه به جبهه مقاومت کمک میکرد. چقدر امروزه طرف را ظلمستیزی را پررنگ میکرد و چقدر مواسات را انجام میداد. یعنی عملاً توجه کنیم نسبت به این مقولات، انقلاب خدمات زیادی به ما کرده است بخصوص در این بعد.
تعبیری که حضرت آقا در بیانیه گام دوم دارند که امسال وارد هفتمین سال بیانیه میشویم. آنجا حضرت آقا با سند امام کاظم میگویند یغیض به عدونا. در قله بیانیه گام دوم دو کلیدواژه است: یک، آمادگی ظهور، دوم، تمدن سازی. تمدن سازی یعنی تبدیل فرهنگ ابتذال امروزی به فرهنگ انتظار. یعنی اگر معماری من با غرب است با انتظار سازگاری ندارد. اگر اقتصاد من سازگاری ندارد درست بکنم. اگر مدل حکومتم درست نیست باید درست بکنم. سه بار در قرآن این آیه تکرار شده است.«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ». با دعا و ذکر و مناجات نمیتوانیم آدم جهانی تربیت بکنیم مثل حاج قاسم. مثل صیاد شیرازی نمیتوانیم تربیت کنیم. الان اکثراً خود ماها در جامعه میشنویم میگویند حزب و باند و جناح من. هنوز این تفکر جهانی را درک نکرده است. این تفکر جهانی یعنی یک مدلی از حکومت دوران امام زمان را قبل از ظهور آماده کنید. انسان نمیتواند مثل جامعه دوران ظهور را بسازد ولی جامعه حداقلی میشود. ماکت کوچک را میتوانم درست کنم. متأسفانه بعضی از تفکرات نمیخواهند این را استفاده بکنند. قضاوت نمیکنیم. بر اساس خروجی، مناسک دارند، مراسم دارند، گفتمان دارند، با این سازگاری ندارد. مثلا انجمن یک بُعد است. بعضی تفکرات شبیه انجمن است. یعنی اینها از قبل بوده است الان هم است. شما انواع و اقسام را در این مسیر نگاه کنید. لذا امروزه سه جریان در تفکرات شیعه داریم. یک سری جریانات هستند که عقبافتاده از تحولات و نگاههای اجتهادی هستند. میگویند فقط ببینیم روایت چی میگوید. یک مدل اخباری دارند. جالب است خودشان زحمت نمیدهند این روایت درست است یا نیست. نمیفهمند زمینه چه انحرافاتی را بعدها ایجاد میکنند. قضاوت نمیشود کرد. تاریخ را میبینیم. در آن زمان ببریم. اگر شیخ احمد احسایی ذرهای احساس میکرد که با جریان رکن رابعش، روزی بهاییت به وجود میآید، بعید میدانم ایشان این تفکر را ایجاد میکردند. یک نگاه غیر اجتهادی و عقبافتاده خودش را آورده در مسیری. الان گرفتاریم. جریان شیخیه آمد بابیه و بهاییت آمد. یعنی از بستر تفکر انحرافی آمدند. نمونهاش را امروزه مثل جریان یمانیها و اخباریها داریم.
نکته دوم، اجتهادی یا فقه پویاست. یعنی دینداران متجدد را به آنها میگویم. اینها تلاش برای توجیه به اقتضائات زمان، نگاه به دستگاههای اجتهادی دارند. این خیلی پویاست. حاضر است به روز جواب بگوید. خیلی چیزها را در قرآن و روایات نداریم. بشر امروزه بنبست بشود و بگوید پیوست دینی ندارد؟ این معنا ندارد. امروزه باید بشر را نجات بدهید.
بخش سوم روشنفکران هستند. آنهم روشنفکرانی که صرفاً توجه به مدرنیته و دستاوردهای غرب دارند. قطعاً اولی و سومی در مسیر نیست زیرا اصلاً بحرانهای امروزی را نمیشناسند. لذا در خیلی از مسائل نمیتوانید بگویید تفکر دینی اجرا میکنم ولی پیوست سیاست و حکومت ندارد. اهلبیت کدامشان به مرگ طبیعی از دنیا رفتند؟ این تقابلی که با اینها بود چه در زمان بنی امیه و چه بنی العباس. به نظرم خطر بنی العباس بیشتر بوده چون اینها با تابلوی الرضا من آل محمد جلو آمدند و چقدر بهانه شد. چقدر متفکرینی که این قضایا را سوار شدند و سوءاستفاده کردند. در زمان قبل مثل خوارج داشتیم که امروزه هم داریم. در زمان بنی العباس همینطور بود. در دوران غیبت قطعاً این سخت تر است. اینها در زمان حضور امام میبینیم. در دوران غیبت فکر میکنم چهار چالش جدی داریم.
بزرگترین چالش، فترت است یعنی با امام فاصله شد. دست من و شما که نبوده است. چالش بعدی، حیرت و سرگردانی است. چالش سوم، فتنهها است. وارونه شدن مطلب است. چالش چهارم، یأس است. حاج آقا درمان ندارد؟ درمان دارد. فترت فاصله شد راهش دعوت به امام است. چی کار کنم امام که غایب است؟ ببین حس حضور امام را در زندگیشان بیاور. اصلاً ببین امام چی از شما میخواهد؟ دعای عهد چرا عظمت و بزرگی دارد؟ میگوید تمام انتظارات امام زمان از ما در دعای عهد آمده است. از بالا شروع میشود تا به پایین چی میرسد. میگوید والمستشهدین بین یدیه. آماده شهادت در رکاب امام باش. یعنی بابی انت و امی و نفسی، هر چی داری رها کن. تمام دغدغه ذهنت اینجا باشد. نه اینکه همه آماده شویم شهید بشویم. شهادت سمبل عاقبت بخیری است. یعنی مثل شهید سابقۀ مان را با گناه خراب نکنیم. یعنی برویم در مسیری که مثل شهدا هر چی در توان دارند میدهند. بعضی از متفکرین متأسفانه آدم به اینها چی بگویند. کجسلیقه هستند. وقتی شهید سلیمانی که شهید شدند میگفتند مگر امام معصوم به اینها اجازه جهاد دادند. یعنی دشمن در زمان غیبت هر غلطی که کرد، تو بنشینی ذکر و دعا کن و فوت بزن. همین نمونهاش را زمان صفویه داشتیم. محمود افغان آمده نابود میکند همهجا را، یک عده گفتند این انقلاب متصل میشود به حکومت امام زمان، بنشینیم با دعا و ذکر همهچیز حل میشود. همین تفکر در زمان هشت سال دفاع مقدس را داشتیم. متأسفانه درصد بالای مردم مشارکت نداشتند در جنگ. اکثراً سوار بر همین تفکرات انحرافی شدند. لذا اینها چالش زیادی است که وجود دارد.
چالش بعدی که عرض کردم حیرت و سرگردانی است. کی این را باید حل کند؟ امام غایب است. یکی شبیه امام برسید یا نرسیم. کسی که فقیه باشد و نزدیک به امام باشد. یعنی شما بهتر از ولایت فقیه دارید؟ جالب است در زمان امام حسین، آدمهایی که از امام حسین اطاعت نکردند چه کسانی بودند؟ دقیقاً کسانی بودند که از نایب امام حسین یعنی مسلم بن عقیل اطاعت نکردند. طرف امروزه میگوید یابن الحسن فدایت بشوم کجایی ولی ولایت فقیه را قبول ندارد. ولی فقیه را قبول نداشت، نایب عام و نیابت امام یعنی چی. این چه خصوصیتی دارد؟ این را پیدا کن و سراغش برو. اینها معمولاً تفکرات انحرافی عالم ستیز هستند، عقل ستیز هستند. این دو صفتی است که همهشان دارند. این نمیتواند در آن مسیر قرار بگیرد.
چالش بعدی، فتنهها است. در فتنهها آیا یک گوشه بنشینم؟ منکر دعا نیستیم. امروزه میگوییم استغاثه بکنید. اشکال ندارد. آیا واقعاً دعای عهد استغاثه نیست؟ شبهای احیا استغاثه نیست؟ شرکت در نماز جمعه استغاثه نیست؟ عجیب است طرف دعای ندبه میخواند ولی نماز جمعه نمیآید. میگوید سیاسی است. نماز جمعه که روایات زیادی از رسول الله داریم. اینها صورت مسئله را پاک و مسیر را تغییر میدهند.
معتقدم بین جریان انجمن حجتیه و تفکرش تفکیک قائل بشویم. جریان انجمن یک تشکیلاتی است ولی تفکر انجمن همهجا است. تفکر انجمن حجتیه بسیار خطرناکتر از خود انجمن است. انجمن در بسیاری از جاها چراغ خاموش جلو میرود. ولی تفکر خودش را جلو میبرد. کاملاً در مسیر میآید. لذا بعضی مواقع برای بعضیها شبهه میشود یعنی نمیدانند تشخیص بدهند. یادم است چند سال پیش سر قضیه جریان سید حسن ابطحی، خب آن کتاب دروغین و سرتاسر بافتنی پرواز روح که ایشان نوشته بود و خیلی مسائل و دروغهای دیگر، ملاقات دروغی که آورده بودند، خیلی از اینها میگفتند انجمنی است. درحالیکه خود انجمن میگفت از ما نیست. بخشی از مشترکاتی که با هم داشتند. امروزه یک عده چون با نظام و انقلاب مشکل دارند، میگویند همسو هستیم. یعنی آنها انگار در یک وجه مشترکی همه با هم نسبت به ضد ولایت هستند. اینها وجود دارند. اینها را تفکیک بکنیم.
چالش بعدی یأس و ناامیدی است. راه مبارزه امیدآفرینی است. امیدآفرینی با چی است؟ نه اینکه علائم ظهور را تطبیق بدهم. امیدآفرینی به این نیست که بگویم ظهور در فلان تاریخ اتفاق میافتد. امیدآفرینی این است که بگوییم کجا بودیم و به کجا میرسیم. کی فکر میکرد انقلاب اسلامی ما را الان در ردههای بسیار بالایی همه ببینند. آقا میفرمایند به قله نزدیک هستیم دقیقاً از این زمان همه بسیج شدند علیه ما. لذا این رویکرد خیلی نکته مهمی است که باید توجه کنیم. لذا آن جهل دینی که عرض کردم نکته مهمی است.
جهل بعدی جهل اخلاقی است. طرف مهندسی رفتارش را ببیند که امام از او راضی است یا نیست. الان ببینید چقدر نایب امام از تو راضی است. در جهل اعتقادی، در اعتقادات بخشی از ضلع دین است. همه دین که نیست. دین سه ضلع دارد: عقاید، احکام و اخلاق. من باید ببینم همهاش را دارم یا ندارم.
استناد کنم به آخرین آیۀ سورۀ آلعمران. «اصبروا و صابروا و رابطوا». خیلی جالب است امام باقر همین را برای ما تشریح کردند. یعنی وظایف ما در دوران غیبت همین آیه است. اصبروا یعنی صبر در انجام واجبات. میگویند واجبات را انجام بدهید. یعنی شمایِ منتظر وظایف فردیات را خوب انجام بده. وظایف فردی من کاملاً معلوم است. دروغ نگویم، غیبت نکنم. بایدها و نبایدهایی که دارم. اما کافی است؟ نه. و صابروا. یعنی صابروا علی اعدائکم. در برابر دشمن. یعنی وظیفه فردی کفایت نمیکند و وظیفه اجتماعی میخواهیم. وظیفه اجتماعی را اگر بخواهی اجرا کنی، امربهمعروف را اجرا بکنی، تا دستگاه حاکمیتی نشوی چی کار میخواهی بکنی. میخواهی جلوی سارق را بگیری و حد در جامعه اجرا بکنید. برای چی اهلبیت و قرآن اینهمه حدود را آوردند. اصلاً میخواهید در برابر دشمن اسلام بایستید. خب کی این وسط باید بایستید؟ حاکمیت و نظام. وظیفه اجتماعی یعنی طرف در جامعه تلاش بکند. وقتی خودت ساختی، جامعه را بسازی، شبکهسازی و کادرسازی کنی در جامعه که جامعه راه بیاید. همان تعبیری که امام داشتند و همان تعبیری که حضرت آقا در بیانیه گام دوم دارند و میگویند آمادگی داشته باشید.
در پایان قرآن میگوید رابطوا. یعنی رابطوا امام المنتظر. نه اینکه ارتباط با امام برقرار کنم. یعنی مراقبت کنم مواظبت کنم. یعنی وظایف فردی و اجتماعی خودم را مراقب باشم که مبادا همسو با امام نباشد. باید همسو باشد. اینجا چگونه رضایت امام را نگاه کنیم؟ اینجا باید به ولی فقیه برسم. اینجا برسم که کسی این مسیر را برایم روشن کند. اگر این دستورات داده است عقلانیت چی شده است. ببینید اکثر جریانات انحرافی که گفتم با عقلانیت مشکل دارند، حتی بعضی مواقع روایات را ببینیم که چی میگویند. از نظر سندی، رجال را نباید بدانم و درایه را نباید بدانم. نباید مباحث کلامی و فلسفه و عقلانیت را بدانم. وقتی من را تحریم میکنی، چگونه به اینجا برسم.
اینها همان مسائلی هست که آن جهلها خیلی پررنگ میکند. جهل ولی جهل سیاسی است. خود قرآن در سوره قصص آیۀ 5 میگوید «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ». نمیگوید فقط منطقه خودت. در این آیه چه نیاز است که این فضای جهانی را درست کنم. لذا باید در نگاه تفکر سیاسی خودم یک مدل از جامعه را امروزه تمرین کنم. بله، من تلاشم این است که اقتصادم ربا نداشته باشد ولی شاید داشته باشد. تلاشم این است که عبادات من ریا نداشته باشد، شاید داشته باشد. تلاشم این است مجدون فی طاعه الله باشم، در جدیت در اطاعت خدا قرار بگیرم. ببینید اینها در این مسیر است.
جهل بعدی جهل فرهنگی است. این من را خیلی اذیت میکند. یعنی کمکاریهای علمی و اجرایی در امر مهدویت پویا است. مهدویتی که ما را برساند. الان وقتی شبهه وارد میشود نسل امروز چقدر بلد است. اکثر جلساتی که مهدوی هستند، اولین سؤالی که میکنم میگویم آخرین کتابی که پیرامون امام زمان خواندید چی است. بیگانه هستند. صفر و صد نمیبینم که بگویم همه اینطوری هستند. ولی عموم اینطوری هستند. دانشآموز عزیز ما چقدر با امام زمان آشنا هستند. دانشگاهها و حوزههای علمیه چند خط برای امام زمان میخوانند. نمیگوییم فقط یابن الحسن بخوان، میگوییم براساس اهداف امام زمان حرکت کن. امام زمان دو هدف دارند: یک، رشد معنویت در جامعه، دو، عدالت در جامعه. نباید قبل از عدالت جامعه مقدماتی آماده کنید؟ این همان جهل فرهنگی و کمکاریها است. یک مثال بگویم. الان یک شرکت هالیوود که پانصد نفر هستند چند فیلم برای بحث آخرالزمان درست کردند. اینهمه هنرمندان خوبی داریم، امکانات داریم، ایده پرداز داریم. چرا برای امام زمان نمیآییم نظریهپردازی را تبدیل به کار کنیم. در سال 82 خدمت مقام رهبری بودیم، گزارشی از مباحث مهدویت که خدمتشان عرضه شد. ایشان فرمودند دنبال اثبات فرهنگ مهدویت هستید، باید دنبال تعمیق باشید. تعمیق ابزار و هنر میخواهد. آنجا گفتم، الان هم همین مشکل را داریم. هنرمندان ما مهدوی نیستند و مهدویتیهای ما هنرمند نیستند. این آن جهل فرهنگی است. لذا اگر سوار بر این تفکر جریانات مهدوی درست نشویم، طرف تشنه است، لیوانش را زیر هر آب سردکنی میگیرد.
تاریخ انتشار: 1403/12/04
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.