رسانه فکرت / محمد کرمی نیا، دانشجوی دکتری کلام امامیه


قرآن کریم با ارج نهادن به مقام علم و علم‌آموزی، علم و توانایی را از ملزومات نخبگی برشمرده و شرط اصلی برای نخبگی، پرورش ذهن خلاق و استفاده از این خلاقیت برای دستیابی به هدف‌های الهی می‌داند.


«اطفاء» نیز مترادف قرآنی «نخبه» است که به خدا اختصاص داده شده و صفت در اشخاص به‌معنای گزینش شخص است برای این‌که او را ذاتاً صاف و بی‌آلایش کند و مسائل پیشرفت و ترقی او را فراهم آورد.


وقتی علم و خالقیت مثمر ثمر است که در وادی عمل نیز خود را نشان دهد، برگزیده الهی همیشه در یاد و ذکر خداست و این یعنی شکرگزاری و اطاعت از ذات اقدس الهی که از اوصاف نخبه و برگزیده الهی است و این اطاعت گاه به‌صورت توبه و استغاثه به درگاه ذات اقدس الهی است.


فرد نخبه همیشه خود را در محضر خداوند متعال می‌بیند، افکار و رفتار خود را رصد می‌کند تا مرتکب خطا و اشتباه نشود؛ ولی اگر دچار خطا و اشتباه هم شد، از کار خویش توبه می‌کند؛ این از اوصافی است که قرآن کریم برای یک نخبه الهی شمرده‌است.


نخبگان سیاسی و خواص از منظر رهبری باید در بالا رفتن سطح آگاهی سیاسی جامعه و افزایش حس مسئولیت و مشارکت مردم به‌ویژه جوانان در امور سیاسی و به‌طور کلی توسعه سیاسی تأثیر زیادی داشته‌باشند.


احترام متقابل، محاسبه‌گری، عقلانیت، توجه به زمان و فرصت‌ها، آینده‌نگری، شفافیت دقت، حساس بودن به آینده خویش و جامعه، داشتن استعداد همکاری، توان تسلط بر احساسات، داشتن روحیه علمی و مطالعاتی و آمیخته بودن با قانون و آزادی از مهم‌ترین مؤلفه‌هایی است که نخبگان سیاسی باید همواره به آن توجه داشته‌باشند.


از دیگر آموزه‌ها و محورهای مدنظر در منویات امام راحل و رهبر انقلاب اسلامی می‌توان به قیام و حرکت برای خدا، اخلاص، خودباوری، اعتماد به نفس، ساده‌زیستی، خدمت به مردم، قاطعیت در برابر دشمنان اسلام، دفاع از هویت اسلامی و بومی، دفاع از حق، تلاش برای استقرار آزادی و عدالت، مبارزه با استبداد و استعمار و انجام تکلیف الهی و هم‌گرایی و تعامل سازنده، اشاره کرد. (طیب، 69)


سیاستمدران و مدیران و به‌عبارت دیگر نخبگان سیاسی، چون مرجع سازمان‌دهنده امور اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جامعه‌اند، پیداتر و شناخته‌شده‌ترند؛ اما این به‌معنای بی‌نقش بودن و بی‌تأثیر بودن سایر نخبگان در اداره و معاش جامعه نیست.


معاشرت منطقی و سامان یافته میان اصناف مختلف نخبگان است که سرنوشت جامعه را تعیین کرده و می‌تواند آن را به پیشرفت و تکامل برساند؛ پس لازم می‌نماید که در تحلیل‌های خود در ارتباط با نقش نخبگان در ساحت‌های مختلف زندگی جمعی از تأثیرگذاری اصناف مختلف نخبگان در همه حوزه‌های زیست اجتماعی غافل نباشیم.


با توجه به آنچه گذشت، نقش اساسی نخبگان سیاسی در ایجاد سنت‌های سالم سیاسی به روشنی واضح است و تأثیرات اصناف مختلف نخبگان در سطح جامعه به گونه اجتناب‌ناپذیر به‌هم گره خورده و هر شاخه از آنها چه‌بسا در بخش‌های دیگری از ساحت‌های زندگی جمعی نیز تأثیرگذار باشد.


یک نخبه فرهنگی بی‌تردید می‌تواند در حوزه مربوط به سیاست تأثیرگذاری داشته‌باشد، چه‌بسا با تکیه‌بر صبغه فرهنگی خویش یا خود مستقیماً وارد سیاست شده یا به هدایت مردم به‌سوی جریان سیاسی خاصی بپردازد.


از آنجایی که مقصود نگارنده از این یادداشت «تبیین وظیفه نخبگان سیاسی یک جامعه اسلامی در تولید و ترویج سنت‌های سیاسی سالم است،» پژوهشگران و نخبگان برای تعیین و مشخص کردن سنت‌های سالم ناچار و ملزم به مراجعه به منابع دینی هستند.


در همین راستا می‌توان محورهای زیر را به‌عنوان بخشی از مواردی دانست که نخبگان می‌توانند در عرصه سنت‌های سالم سیاسی به ایفای نقش بپردازد:
1.ارتقای آگاهی افراد در فلسفه حکومت اسلامی؛
2.آشنایی با سیره عملی پیامبران الهی در قرآن کریم، پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) و علمای بزرگ تاریخ اسلام توسط آحاد جامعه به‌ویژه نخبگان؛
3.افزایش سطح آگاهی افراد نسبت به مسئولیت‌های متقابل مردم و حکومت؛
4.حفاظت و پاسداری از ارزش‌ها و ارکان نظام اسلامی؛
5.تلاش در جهت ایجاد و فاق و وحدت ملی؛
6.نهادینه کردن فرهنگ مطالبه مبارزه با فساد در تمامی زمینه‌ها از مسئولین در بین مردم (در راستای أمر به معروف و نهی از منکر)؛
7.تبیین مبانی مردم‌سالاری دینی؛
8.تبیین لزوم احترام به قانون و خط قرمز دادن آن؛
9.بصیرت‌بخشی به توده مردم در فضای فتنه.

 

تاریخ انتشار: 1402/09/16

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil