ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
در روز 2 دی 1404، استاد جواد صفینژاد در 96 سالگی درگذشت. در تاریخ علوم اجتماعی و جغرافیای ایران، ایشان از آن دسته استادانی بود که بدون هیاهو، با کار علمی جدی و پیوندی صادقانه با جامعه سنتی ایران ماندگار شدهاند. او پژوهشگری بود که علم اجتماعی را از دل زمین، آب، کوچ و زیست سنتی مردم ایران استخراج کرد و به دانشی زمینهمند و بومی بدل ساخت.
جواد صفینژاد در 9 شهریور 1308 خورشیدی در شهر ری چشم بر جهان گشود. اصالتاً از لرهای بختیاری بود. در شهر ری دیپلم گرفت، در سال ۱۳۳۲ در رشته تاریخ و جغرافی در دانشگاه تهران پذیرفته شد و در سال ۱۳۳۶ با درجه کارشناسی فارغالتحصیل شد و به استخدام دانشکده ادبیات دانشگاه تهران درآمد. صفینژاد از سال 1337 همکاری خود را با مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران آغاز کرد. او ابتدا در گروه جامعهشناسی شهری و سپس مطالعات روستایی این مؤسسه مشغول به کار شد.
در سال 1340 مدرک کارشناسی ارشد خود را دریافت کرد. او در سال ۱۳۴۵ به همراه دو نفر از همکارانش به سرپرستی دکتر نادر افشار نادری بخش مطالعات و تحقیقات عشایری را پایهگذاری کردند. از سال ۱۳۴۶ پژوهشهای عشایری استاد صفینژاد در قلمرو کهگیلویه و بهویژه بویراحمد آغاز شد. ایشان در سال 1991 میلادی بهمدت یک سال با مؤسسه شرقشناسی دانشگاه مونیخ آلمان در بخش ایرانشناسی همکاری داشت و در دانشگاه مونیخ به تدریس پرداخت که حاصل آن، اثری است با همکاری کامران هاشمی که دربرگیرنده مجموعهای از اسناد تاریخی از کشاورزی سنتی ایران است. او در دهه 1370 با پژوهشکده مردمشناسی سازمان میراث فرهنگی و سازمان مسکن انقلاب اسلامی همکاری داشت.
استاد صفینژاد درباره علاقهاش به پژوهش درباره ایران گفته بود: «همه آثار من، تحقیقی است و در حوزه وطن عزیز ما ایران است. من جز راجعبه مناطق روستایی و عشایری، وارد حوزههای دیگر نشدم. در کتابخانه شخصی من، نود درصد آثار متعلق به پژوهشهای ملی است. اگر بشنوم در درهگز کتابی راجع به درهگز چاپ شده میروم آن را تهیه میکنم. این قدر علاقهمندم که کتابهای مربوط به مناطق مختلف کشور را داشته باشم.»
صفینژاد عمر خود را وقف جغرافیای روستایی، مردمشناسی عشایر و نظامهای سنتی آبیاری ایران کرد؛ حوزههایی که در حاشیه علوم اجتماعی رسمی قرار داشتند، اما برای فهم ساخت اجتماعی ایران اهمیتی بنیادین دارند. او برخلاف بسیاری از پژوهشگران دانشگاهی، کمتر درگیر بوروکراسی اداری شد و بیشتر عمر علمی خود را در میدان پژوهش گذراند؛ در میان عشایر، در قناتها، در روستاها و در دل نظامهای معیشتیای که قرنها در زیستبوم ایران دوام آوردهاند. یکی از مهمترین ویژگیهای صفینژاد، تأکید جدی بر کار میدانی حرفهای و دانش زمینهمند و بومی بود. او پژوهش را نه صرفاً گردآوری داده، بلکه نوعی زیستن با موضوع موردمطالعه میدانست. سالها انس با عشایر ایران از او پژوهشگری ساخت که از درون، جامعه عشایری ایران را میشناخت. همین ویژگی بود که به آثار او عمق، دقت و اصالت بخشید. پژوهشهای صفینژاد درباره ایلات و عشایر و نیز قنات و کاریز، از حیث وسعت، دقت و استقلال علمی کمنظیرند. او در حوزههایی کار کرد که کمتر موردتوجه بودهاند و غالباً بدون سفارش دانشگاهی یا حمایت نهادی، آثاری پدید آورد که حتی مؤسسات بزرگ پژوهشی نیز بهسختی قادر به انجام آن هستند. اطلس عشایر کهگیلویه، منوگرافیهای متعدد و کتابهای مربوط به قنات، تنها نمونههایی از این تلاش خستگیناپذیرند.
تسلط استاد صفینژاد بر نظامهای سنتی آبیاری، بهویژه قنات، مثالزدنی است. یکی از کتابهای مهم او، «کاریز در ایران و شیوههای سنتی بهرهگیری از آن»، متنی عمیق درباره نسبت انسان، طبیعت و فرهنگ در ایران است. صفینژاد قنات را صرفاً یک سازه آبی نمیدید، بلکه آن را بخشی از نظم اجتماعی، اخلاق کار، همیاری و عقلانیت ایرانبوم میدانست. در واقع، صفینژاد باتکیهبر دههها پژوهش درباره قنات، میکوشید ارزش سنتهای بومی آبیاری را در برابر الگوهای مخرب سدسازی مدرن برجسته سازد؛ الگوهایی که بدون توجه به بسترهای اجتماعی و زیستمحیطی، آسیبهای جبرانناپذیری به طبیعت و جامعه وارد کردهاند.
از سوی دیگر، تحلیل اسناد و متون تاریخی در تفسیر اسناد روستایی-عشایری (تربتحیدریه ۱۲۹۶ق، طبس، ورامین)، بازنویسی متون کلاسیک (حدودالعالم، جهاننامه، مسالکالممالک اصطخری، سفرهای سلیمان سیرافی) و مقالات تجارت دریایی (سلیمان تاجر سیرانی، مشتا در بندرعباس) برجسته است که با جغرافیای فرهنگی و ایرانشناسی (وصف خلیجفارس در نقشهها، لرهای ایران، مبانی جغرافیای انسانی، کهنشهرها) همراه شده و به تاریخ اجتماعی، مالیات لرنشینها، نقد کتابهای سفر (بختیاری، بلوچستان) و میراث ناملموس (نان سنگک، آموزش خط سیاق، آبسنجی) میپردازد.
درمجموع، این آثار علاوه بر اینکه جوامع سنتی ایران (با تمرکز بر عشایر، آب و کشاورزی) را توصیف میکنند، بر سیاستگذاریهای فرهنگی-محیطی (مانند همایشهای قنات یزد و سمینارهای جغرافیایی آستان قدس) نیز تأثیرگذار بوده و دکتر صفینژاد را بهعنوان «پدر کاریز/قنات ایران» تثبیت کردهاند. درنهایت، زحمات و خدمات علمی ارزشمند ایشان را پاس میداریم و امیدواریم پژوهشگران جوان از او الگو بگیرند و قدر آثارش را بدانند.
در کنار عمق علمی، منش انسانی استاد صفینژاد نیز شایان توجه است. او انسانی فروتن، متین، خوشرو و بردبار بود که بدون گلایه از کملطفیها، راه خود را ادامه میداد. صفینژاد ازآندست اندیشمندانی بود که بیهیاهو کارهای بزرگ انجام میدهند و کمتر در پی دیدهشدن هستند. در مستند «زندهام به جستوجو» ساخته منوچهر مشیری، این ویژگیهای استاد بهخوبی نمایان است. او همچنین مدرسی برجسته بود که طی چند دهه تدریس در دانشگاههای مختلف شاگردان فراوانی تربیت کرد. تدریس دروسی چون جامعهشناسی ایلات و عشایر، مردمشناسی ایران، انسان و محیط، مسائل کوچنشینی و نظامهای آبیاری، نشاندهنده گستره و انسجام فکری اوست؛ دانشی که از میدان به کلاس درس منتقل میشد.
صفینژاد در عین ریشه داشتن در فرهنگ ایرانی، چهرهای بینالمللی نیز بود. حضور او در دانشگاه مونیخ و تدریس آبیاری سنتی ایران نشان داد که دانش بومی، اگر عمیق و مستند باشد، قابلیت جهانیشدن دارد. نیمقرن سعی و کوشش و همت علمی استاد جواد صفینژاد را میتوان نمونه درخشانی از پژوهش متعهدانه و عاشقانه دانست. عشق او به ایران، به مردم و به سرزمین، در تمام آثار و فعالیتهایش جاری است. او الگویی کامل برای نسل جوان پژوهشگران است: الگویی که نشان میدهد با وطندوستی، پشتکار، کار میدانی عمیق و وفاداری به واقعیتهای اجتماعی، میتوان دانشی ماندگار آفرید.
جواد صفینژاد مردی اصیل و ایراندوست بود؛ پژوهشگری که وجودش با فرهنگ، آب، خاک و کوچ ایرانی درهمتنیده شد و میراث ارزشمندی برجای گذاشت. چنین چهرههایی یادآور این حقیقت هستند که علم اجتماعی، اگر ریشه در زمین داشته باشد، هم فهمآفرین است و هم راهگشا. مجموعه آثار جواد صفینژاد که شامل کتابها، مقالهها و طرحهای تحقیقاتی فراوانیاند، عمدتاً بر مردمشناسی، جغرافیای انسانی و قومشناسی عشایری-روستایی ایران تمرکز دارند و با تحقیقات میدانی، تحلیل اسناد تاریخی و بررسی نظامهای سنتی اقتصادی-اجتماعی، به حفظ و تفسیر میراث فرهنگی ایران میپردازند. این پژوهشها که اغلب با نهادهایی مانند دانشگاه تهران، مؤسسه مطالعات اجتماعی، میراث فرهنگی و آستان قدس رضوی همکاری داشتهاند، جوامع محلی (بهویژه ایلات کهگیلویه، بویراحمد، بختیاری، قشقایی و عشایر مرکزی) را از منظر ساختار قبیلهای، خانخانی، کوچنشینی، اسکان دوجانبه و تعاونیهای سنتی توصیف میکنند.
برای مثال، مونوگرافیهای دهستانها (مانند طالبآباد، سوق طیبی و سیسخت)، اطلس ایلات، شناسنامه عشایر و مقالات جمعیتشناسی (۱۱۲۸-۱۲۲۰ ه. ق) بر هویت ایلی، غارت خانها و اقتصاد بومی تأکید دارند. در حوزه نظامهای سنتی کشاورزی و زراعی، آثار بر بنهها (تعاونیهای جمعی پیش/پس از اصلاحات ارضی)، واحدهای اندازهگیری روستایی، اسناد قاجاریه جنوب تهران و تقسیم محصول در ایل قشقایی تمرکز میکنند که با طرحهایی مانند تحلیل اسناد ورامین (۱۲۹۰-۱۳۱۰ق) و دشمنزیاری (شناخت عشایری ۳-۵ قرن پیش) همراه شده و به مسائل مالکیت، کشت و برداشت و خط سیاق میپردازد. نظامهای آبیاری و منابع آب سنتی، بهعنوان یکی از محورهای اصلی، در کتابهایی مانند نظامهای آبیاری ایران، قناتهای نائین/اردستان/کاشان، گاوچاهههای جهرم و واژهنامه قنات و مقالات شگفتیهای قنات، سنجش زمان آبیاری و بوکن (سکونتگاه مقنیان یزد) بررسی میشود؛ این بخش با طرحهایی مانند رابطه انسان-محیط در یزد و مدیریت آب در حاشیه کویر اشنیان ادغام شده و بر دانش بومی محیطی، بیابانزدایی و طومارهای آبیاری (قرن هشتم قزوین) تأکید دارد. او از خارخانههای سیستان (کولر آبی باستانی)، آبیاری کوزهای برای هندوانه و ریشههای عمیق گیاهان کویر، نمونههایی از دانش روستایی میآورد. بنا به گفته خود ایشان: «با اطمینان میگویم 37 هزار کاریز در ایران وجود دارد، اما در منابع دیگر حدود 39 هزار کاریز نیز ذکر شده است. قناتهای ایران دو طبقه هستند و حدود 340 متر ارتفاع دارند، بهطوریکه اگر مجموع این ارتفاعها را حساب کنیم 9 بار، دور کره زمین پیچیده میشود. دیوار چین هفت هزار کیلومتر طول دارد و در فهرست عجایب هفتگانه جدید قرار گرفته درحالیکه کاریزهای ایران با طولی حدود 80 هزار کیلومتر در این فهرستها جایی ندارند و باید آن را بهعنوان هشتمین عجایب دنیا معرفی کرد؛ اما متأسفانه مدیریتهای نادرست باعث خشکشدن این کاریزها شده است.»
تاریخ انتشار: 1404/10/04
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.