به گزارش فکرت، مشروح این یادداشت را در ادامه می خوانید؛

 

عاشورا واقعه‌ای ‌بس عظیم است. قامت این واقعه در امتداد شخصیت سالار شهیدان حسین بن علی علیه السلام تا قیامت قد برکشیده است و ادراک و احساس هر فرد و یا جمع از جایگاه آن فرد و یا جمع در صحنه قیامت خبر‌ می‌دهد.ادراکات، احساسات، قرائت‌‌ها و روایت‌‌هایی که افراد و گروه‌ها در طول تاریخ نسبت به عاشورا دارند به نوبه خود نحوه حضور و مواجهه آنان با این واقعه عظیم را نشان‌ می‌دهد. عاشورا آینه‌ای تمام نماست در برابر چهره همه کسانی که در طول تاریخ از قبال آن می‌گذرند و ناگزیر به آن‌ می‌نگرند این آینه افق فهم، در یافت و فرهنگ همه آنان را آشکار می‌کند.

 


هر قوم هر گروه و هر فرهنگ در هر مقطع تاریخی و در هر موطن جغرافیایی با قرائت و تفسیری که از عاشورا ارائه‌ می‌دهد افق نگاه و نحوه زیست و زندگی خود را به تصویر‌ می‌کشاند و به همین دلیل تحولات تاریخی و فرهنگی در جهان اسلام با تغییر روایات و قرائات عاشورا همواره قرین و همراه بوده است.

 

رویکرد‌‌های روشنفکری چپ در دهه پنجاه برای نخستین بار قرائت و تفسیر ایدئولوژیک انقلابی و در عین حال سکولار و مدرن خود را از عاشورا ارائه دادند و بدین ترتیب تصویر خود را در کنار تصاویر تاریخی‌ای ‌قرار دادند که سنت متکثر فرهنگی جهان اسلام در آینه عاشورا ترسیم کرده بود. افول روشنفکری چپ در سطح جهانی و منطقه‌ای و غلبه لیبرالیسم متاخر ناگزیر قرائت‌‌ها و روایت‌‌های جدیدی از عاشورا را به دنبال آورده و‌ می‌آورد. این قرائت‌‌ها به رغم مخالفت با بعد انقلابی چپ قرائت‌‌های روشنفکرانه در تقابل با روایت‌‌های متکثر تاریخی عاشورا نیز قرار داشته و از مبانی و اصول معرفتی مدرن بهره‌ می‌برند.

 

ویژگی مشترک قرائت‌‌های مدرن حذف ابعاد قدسی و معنوی متعالی و آسمانی عاشورا و فروکاستن عاشورا به ابعاد تاریخی فرهنگی آن، به عنوان برساختی صرفاً بین الاذهانی است. در این قرائتها از همه ظرفیت‌های منازعات تاریخی ظاهر گرایان و متکلمان اشعری برای تبدیل عنصر محوری عاشورا یعنی امام علیه السلام به انسانی صرفاً زمینی و دنیوی استفاده می‌شود و به موازات آن به گونه‌ای شتابزده همه آنچه که در باب ابعاد ملکوتی و آسمانی مقام امام بیان می‌شود به عنوان غلو تاریخی دوران صفویه و مانند آن معرفی‌ می‌گردد، بدون آنکه موازین اولیه مربوط به سنجش میراث مکتوب و یا آنکه قواعد و ضوابط علمی برای توصیف منازعات تاریخی کلامی شیعی رعایت شود.

 

انکار ساحت معنوی و آسمانی امام در حقیقت انکار ابعاد معنوی و متعالی انسان است و چشم پوشیدن از حقیقت معنوی و قدسی انسان به نسیان و دوری از ساحت متعالی و مقدس هستی بازمی گردد. چشم فرو بستن بر مقام و منزلت امام نشان از عبور از مقام انسان و ظلم به حقیقت انسانیت دارد و این امر نیز به نوبه خود حاکی از نسیان و فراموشی حق سبحانه و تعالی است.

تاریخ انتشار: 1403/04/19

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil