ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
به گزارش فکرت، حجت الاسلام دکتر محمدرضا باقرزاده، عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در نخستین نشست از سلسله نشستهای بنیاد قانون که به همه مدرسه علوم انسانی و اسلامی فکرت برگزار شد، گفت: وقتی پیغمبر اکرم(ص) به رسالت مبعوث شدند خیلی از کسانی که به ایشان گرویدند به دلیل جاذبه شعارهای پیامبر بود؛ آنها کلیدواژههایی که پیامبر به کار میبرد را میفهمیدند؛ اما گفتمانش را درک نمیکردند مبانی فکری آنها با پیامبر یکسان نبود؛ تفاوت داشتن مبانی فکری مثل میوه ارگانیک و غیر ارگانیک است که هر دو از نظر شکل و ظاهر یکی هستند؛ اما ماهیت آنها متفاوت است و آثار و خواص آنها مختلف است.
وی درباره یکسان نبودن مبانی فکری برخی صحابه رسولخدا با ایشان به جریان نصب امیر مؤمنان(ع) اشاره کرد و گفت: وقتی که پیامبر برای خود جانشین انتخاب کرد آنها بهت زده شدند پیش خود گفتند پیامبر چه کاره است که برای ما جانشین انتخاب کند، اگر پیامبر همه کاره است پس حق ما برای تعیین سرنوشت خودمان چیست؟
عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) درباره مخاطرات نداشتن مبانی فکری مشترک اشاره کرد: نداشتن مبانی مشترک همچین خطراتی دارد کسانی که اول انقلاب با امام خمینی از هواپیما پیاده شدند انقلابی بودنشان طبیعی بود؛ اما فکر نمیکردند که با امام در مبانی اینقدر اختلاف داشته باشند؛ امام میفرمود میزان رأی ملت است، خرمشهر را خدا آزاد کرد، ما همه هیچیم همه چیز از اوست، همه چیز برای او باید باشد، قانون، فقط قانون خداست، ما برای اسلام قیام کردیم؛ و از آن طرف هم میفرمود؛ میزان رأی ملت است. اگر مبانی امام راحل را نشناسیم در ورطه بحران گفتمانی خواهیم افتاد.
وی ادامه داد: ما در انقلاب اسلامی با چنین بحران گفتمانی روبهرو هستیم که از درون این بحران گفتمانی به التقاط خواهیم رسید و ممکن است به خروج از حاکمیت و معارضه با نظام برسیم.
استاد حوزه و دانشگاه در خصوص مبهم بودن مبانی اصلاحطلبان گفت: ابهام و عدم شفافیت ناشی از نداشتن مبانی است ما جریانی داریم به اسم اصلاحطلبی، این جریان هنوز نتوانسته است یک تعریف از اصلاحطلبی ارائه دهد؛ اصلاحطلبی یعنی چه؟ نواندیشی در چه چیزی؟ وقتی آقای خاتمی جامعه مدنی را مطرح میکند این ابهام گفتمانی باعث میشود که برخی گمان کنند که با یک لغت طرف هستند به همین خاطر بعد از مطرح شدن جامعه مدنی در حوزه علمیه کتاب مینویسند «جامعه مدنی در اسلام» در حالی که توجه ندارند این جامعه مدنی اصلاً چه معنایی دارد؛ جامعه مدنی که آقای خاتمی مطرح میکند حداقل ۵ مبنای بنیان برافکن فرهنگ ایرانی اسلامی را در خود دارد؛ سکولاریسم، پلورالیسم، اومانیسم ریولیتیسم (نسبیگرایی) و ...
وی ادامه داد: خروجی این طرز تفکر باعث میشود که کسی نتواند ادعا کند دین درست کدام دین است یا عقیده درست کدام عقیده است، راه درست کدام راه است چون این موضوعات همه موضوعات فردی حساب میشوند و کاملاً سلیقهای میشوند. کسی که در آمریکا است دین خودش و عقاید خودش را دارد و کسی که اینجا است عقاید خودش را دارد آثار و تبعات این طرز تفکر این میشود که چون فعلاً اینجا هستیم به قانون اینجا احترام میگذاریم بعد میگوید ای کاش در ایران به دنیا نمیآمدم مفهوم این جمله آن است که حقیقتی ورای ایرانی بودن یا آمریکایی بودن وجود ندارد.
دکتر باقرزاده گفت: این که اومانیسم مبنای نظریه شما باشد یا خدامحوری مبنای فکری شما باشد با هم تفاوت دارد؛ بر اساس این مبنا شما در نظریه سیاسی هم متفاوت خواهید اندیشید مردم سالاری صرف یا مردم سالاری دینی؟
وی در خصوص مدعیان اصلاحطلبی بیان کرد: مطلب دیگری که در گفتمان اصلاحطلبی به آن برمیخوریم به چالش کشیدن نظریه ولایت فقیه است اصلاحطلبان هیچ وقت نتوانستند با اندیشه ولایت فقیه کنار بیایند؛ ولایت فقیه یعنی اینکه غیر از آنکه ما برای خداوند ولایت قائلیم برای برخی انسانها هم ولایت قائلیم؛ اندیشه اصلاح طلبی هیچ وقت نمیتواند با ولایت کنار بیاید و بپذیرد که یک انسان برای او تصمیم بگیرد.
تاریخ انتشار: 1402/12/05
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.