آنچه ملاحظه می کنید، مشروح سخنان دکتر مجید رجبی در نشست رسانه فکرت با عنوان"نقش امنیت نظامی در توسعه دولت‌‌ها" است؛

 

از همان بعد از جنگ جهاني دوم، تازه آن هم شرايط خاصي بود حالا اين بحث ژاپن و آلمان را به نوعي مورد اشاره قرار داديد به آن هم می‌رسیم. ولي هيچ وقت از آن موقع تا به امروز اكتبر 2025 كه اينجا نشسته‌ایم اين بحث خلع سلاح براي هيچ كشوري امنيت سازي نكرده است چون بعضی‌ها می‌گویند خلع سلاح بشويم ميزان بخش متعارف و غیرمتعارف آن با هم، حتي روي متعارف هم همين حرف را می‌زنند! توپ و تانك را كاهش بدهيم! ميزان بودجه نظامي را كاهش بدهيم! تعداد سربازهايي كه حالا بايد بجنگند را كاهش بدهيم! اين هزينه كردي كه قرار بوده براي این‌ها مصرف بشود را وارد اقتصاد كنيم. مدرسه بسازيم. پل بسازيم و موارد مثل این‌ و آن بخش امنیتی‌مان را به نوعي برون‌سپاری بكنيم! حالا يا در قالب ناتو يا در قالب پیمان‌های مستقيمي كه بين ژاپن و آمريكا بود.

 

چنين چيزي هيچ وقت جواب نداده است. به همان جنگ جهاني دوم برگرديم. پايان جنگ جهاني دوم كه به نوعي استارت اين قضيه حداقل از نظر من خورده شد كه ژاپن شكست خورد. آن وضعيت براي آلمان پيش آمد. بر روي هر دو كشور محدودیت‌هایی را از نظر نظامي اعمال كردند كه شما حق نداريد از ميزان بيشتر نيروي نظامي داشته باشيد و فلان تجهيزات خاص را در حوزه متعارف حق نداريد داشته باشيد.

 

اين بحث را مطرح كردند و حتي در ژاپن در قانون اساسي آن‌ها تحت عنوان ماده 9 تزريق شده است كه اصلاً بر اساس قانون اساسي تو حق نداري ارتش گسترده‌ای داشته باشي و حالا عده‌ای داخل ايران به‌خصوص می‌گویند كه ببينيد ژاپن و آلمان، این‌ها هزینه‌های نظامی‌شان را صفر كردند و آن هزینه‌ها را وارد اقتصاد كردند و الآن اقتصاد شكوفايي دارند!

 

افسانه دروغین بی ارتشی ژاپن و آلمان

اين كاملاً دروغ است و به اين شكلي كه مطرح می‌شود خطي نيست. چرا؟ چون اولاً بحث هزینه‌های اقتصادي را خود ژاپن و آلمان، آلمان تحت آن قانون مارشالي كه بعد از جنگ جهاني دوم بود و آمريكا کمک‌های مالي سنگيني به اروپا براي بازسازي خودش كرد بخش عمده‌ای از اين کمک‌ها كه معادل سيزده ميليارد آن موقع بوده است كه با نرخ ارز امروز صد و پنجاه ميليارد دلار می‌شود. بخش عمده‌ای از اين سيزده ميليارد به همين آلمان غربي رسيد كه حالا بعد از فروپاشي اتحاد شوروي امروز آلمان شده است.

 

دوماً این‌ها به‌خصوص ژاپن آن قوه نظامي خودش را صد در صد تعطيل نكرد. يك نيروي دفاع وطني يا نيروي دفاع داخلي را از آم موقع حفظ كرد و بر پايه همان نيرو است كه الآن به آنجايي می‌رسیم كه ببينيم ژاپن داراي هفتمين بودجه نظامي دنياست! همين ژاپن، با همين ارتشي كه می‌گویند حالا ارتش چيز است! حالا به آن هم می‌رسیم. تجهيزات خاصي در ارتش ژاپن هست كه نمی‌شود اسمش را ارتش دفاعي ملي گذاشت!

 

پس نيروي نظامي آن صفر نبوده است. از سمت ديگر چتر نظامي متعارف و غیرمتعارف آمريكا روي سر دوتاي این‌ها بوده است. قرارداد مستقيم نظامي از همان بعد از جنگ جهاني دوم داشتند. ژاپن با آمريكا، آلمان هم زير چتر حمايتي ناتو و از طريق آن آمريكا بوده است.

نكته بعدي اين است كه می‌گوییم ژاپن و آلمان مثال‌هایی هستند كه خاص هستند. شرايط خاصي بوده است. كشورهاي ديگري هم بوده‌اند كه اين كار را کرده‌اند و اصلاً كلاً اين مطرح مي‌شود كه بودجه نظامي هزينه است! می‌خواهی تانك بسازي، می‌خواهی تانك بخري، هواپيما بخري، جنگنده، نيروي پدافندي، زيردريايي، این‌ها همه هزينه است! به جاي اينكه اين هزينه را بكني اولاً برو با دنيا مذاكره كن. دوماً آن پول‌هایی كه می‌خواهی خرج ـ به قول بعضي از دوستان ـ جهان‌گشایی خودت يا ماجراجویی‌های منطقه خودت بكني آن‌ها را وارد اقتصاد كن.

 

چندين مثال در دنيا وجود دارد كه حتي كشورهايي دنبال ماجراجويي خاصي نبودند، در محیط‌های امني هم بودند برخلاف ايران كه وسط يك منطقه تقريباً می‌شود دائم الجنگي مثل خاورميانه است! اين ویژگی‌ها را نداشتند ولي باز هم سراغ بحث تقويت نظامي خودشان رفته‌اند.

 

وقتی هلند در تله خلع سلاح می‌افتد

من از خود اروپا مثال بزنم ديگر سراغ عراق و ليبي و خود اوكراين هم نرويم. از دل اروپا، حالا به آن‌ها هم می‌رسیم. چون آن‌ها هم مباحث جالبي دارد. همين كشور لاله‌های سرخ هلند، از سال 2010 ارتش كوچكي داشت. آمد صرفه‌جویی بودجه نظامي انجام بدهد. بودجه نظامي خودش را كاهش داد و طي اين كاهش تنها واحد زرهي آن درواقع تنها تيپ زرهي خودش را منحل كرد! تانک‌ها هم كه لئوپارد داشت يا فروخت يا واگذار كرد. 2010 بود. آن موقع هم كه نه بحث كريمه پيش آمده بود و نه بحث همين جنگ روسيه. همه چيز امن و امان بود. بعد همين بحث كريمه پيش می‌آید. روسيه آن منطقه كريمه را تحت كنترل خودش درمی‌آورد. بعد از آن هم حالا جنگ اوكراين؛ از سال ۲۰۱۵ هلند دوباره بحث بازسازي توان زرهي خودش را انجام مي‌دهد. چرا؟ چون خطر را ديد. چرا؟ چون ديد كه حالا پيش‌بيني‌هايي كه مي‌كردند و گفت ممكن است با روسيه من درگير بشوم. ناگهاني هم اين وضعيت پيش آمد حالا در فضاي سياسي چنين چيزي ناگهاني بود! هرچند پس‌لرزه‌های آن بود بحث كريمه را عرض مي‌كنم و رفت توان زرهي خودش را گسترش داد. هنوزم كه هنوز از خطر جدي عليه هلند نيست.

 

 در مورد دانمارك هم همين قضيه را ما داريم. من ديگر حالا اين را كوتاه كنم. زیردریایی‌های خودش را در يك تايم كنار گذاشت. بعد كه بحث کریمه پيش آمد يعني يك شوك امنيتي، يك تنش امنيتي براي او ايجاد كد سريع برگشت و دارد توان زيردريايي خودش را تأمين مي‌كند. سوئد همین‌طور، كشورهاي بالتيك همین‌طور.

 

 پس ببينيد شما نمي‌توانيد بگوييد كه من بروم با دنيا مراوده بكنم به هر شكلي كه هست و آن بودجه نظامي خودم را كاهش بدهم و حالا يك صلحي را هم داشته باشيم و این‌طور اقتصاد خودم را رشد بدهم. نه ما به آن نياز داريد. حتي كشوري مثل هلند، دانمارك، سوئد این‌ها به آن نياز دارند.

 

تسلیحات؛ هزینه یا سرمایه گذاری؟

 نكته بعدي اين است كه مي‌گويند خرید تسلیحات هزينه است. همان بحثي كه گفتم چون پول خرج كنيم با آن پول مي‌توانيم مدرسه و پل و سد و این‌جور چيزها بسازيم! اين صحبتشان يك پايه نيمه علمي دارد. يك گزارش اقتصادي چند سال پيش مطرح شد كه از يكي از مؤسسات تحقيقات اقتصادي اروپايي بود كه بر اساس آن گفته شد كه هر يك درصد افزايش سهم بودجه نظامي، هزينه كرد نظامي از GDP در طول بيست سال ۹ درصد، قريب به ۹ درصد 6/9 درصد از آن رشد اقتصادي كشورها را كاهش مي‌دهد؛ يعني شما يك درصد هزينه‌هاي خودت را به نسبت GDP خودت، از GDP خودت يك درصد افزايش بدهيد ۹ درصد در بيست سال رشد اقتصادي شما كاهش پيدا مي‌كند.

 

 اولاً خب اين بازه بیست‌ساله است هزار و يك اتفاق مي‌تواند در جهان سياست و اقتصاد بيفتد. دوماً در همان تحقيق عنوان مي‌شود كه اين بحث ۹ درصد بسته به نوع كشورها و حالا آن سيستم اقتصادي آن‌ها فرق مي‌كند. شرايط آن‌ها مهم است؛ و البته بستگي دارد به اينكه شما آن يك درصد هزينه كرد از GDP را چطور صرف بكنيد. برويد فقط خريد نظامي انجام بدهيد يا نه برويد توليد نظامي انجام بدهيد.

 

 و اتفاقاً كشورهايي كه دست به توليد نظامي مي‌زنند اين براي اقتصاد آن‌ها از چند جهت بر اساس آمار منفعت داشته است:

يك مورد درخواست‌هاي اقتصادي حالا آن بحث‌هاي اقتصادي ديگر مطرح مي‌شود. در كل اقتصاد افزايش پيدا مي‌كند به دليل شغلي كه ايجاد مي‌شود. به دليل فروش تسليحات. آن بار ارزش‌افزوده مالي دارد.

 دوماً همان بحث اشتغال‌زایی است. سوماً و از همه مهم‌تر سرريز فناوري دارد. فناوري‌هاي تسليحاتي، فناوري‌هايي كه در حوزه تسليحاتي وجود دارند الآن خيلي از آن‌ها را ما داريم استفاده می‌کنیم و فناوري‌هايي هستند كه شايد قريب به پنجاه سال پيش هايتك نظامي بودند مثل بحث اينترنت، مثل بحث جی‌پی‌اس، مثل بسياري از داروهايي كه الآن ما داريم مصرف مي‌كنيم و مواردي مثل اين، ترانزيستورها و... و... و... پس اين سرريز فناوري دارد و اين سرريز فناوري خودش بيسي در اقتصاد براي ايجاد حالا بسترهاي درآمدزايي بيشتر مي‌شود.

 

 يك مثال عرض بكنم و اين بحث را تمام بكنم. كشور آمريكا كه به نظر من يكي از بزرگ‌ترین ارتش‌هاي دنيا را دارد و قدرتمندترين و بزرگ‌ترین اقتصاد جهان را هم دارد جالب است بدانيد كه چيزي حول‌وحوش ۴۹۰ ميليارد دلار در سال ۲۰۲۴ درآمد از فروش تسليحات داشته است و ۵۴ ميليارد دلار هم درآمد مالياتي دولت فدرال آن از شركت‌هايي كه لاكهيد مارتين و حالا مسائلي مثل اين بوده است.

 

 اين رقم اين ۴۹۵ ميليارد دلار تقريباً 490 ميليارد دلار 6/1 درصد GDP آمريكا مي‌شود؛ يعني اتفاقاً آن بحث تسليحاتي شركت‌هايي كه در آمريكا دارند فعاليت مي‌كنند ارزش‌افزوده داشته است. نه‌تنها ارتش قوي براي خودش ايجاد كرده است دوماً توانسته اقتصاد خودش را هم پيش ببرد.

 

تجهیزات نظامی ضامن سرمایه‌های اقتصادی

نكته آخر شما حتي اگر بخواهيد تسليحات هم بخريد، فقط خرج كنيد، براي داشتن يك اقتصاد پايدار شما به توان نظامي نياز داريد. اوكراين، عراق، ليبي، این‌ها كشورهايي بودند كه يك زماني هزينه كردند. ارتش قوي براي خودشان ساختند؛ ولي بر اساس آن بسترهاي سياسي، آن فعل‌وانفعالات سياسي كه اتفاق افتاد تصميم گرفتند اين ارتش را كنار بگذارند يا اين توان متعارف و غیرمتعارف را كنار بگذارند!

 

 اوكراين بعد از فروپاشي شوروي سومين قدرت نظامي جهان بود از حيث داشتن سلاح هسته‌ای. تقريباً 4400 كلاهك اتمي داشت. 175 فروند موشك بالستيك داشت. این‌ها را طبق آن قرار داده بوداپست سال ۱۹۹۴ اگر اشتباه نكنم آمريكا، انگليس و روسيه متعهد شدند كه تو اين سلاح‌های اتمي خودت را به ما بده. ما خودمان امنيت تو را تضمين مي‌كنيم! كسي هم خواست به تو حمله بكند ما با او برخورد مي‌كنيم! اوكراين اين كار را كرد. ۲۰۱۴ آن اتفاق‌ها براي او افتاد و الآن هم ۲۰۲۵ بيست درصد خاكش تحت كنترل ارتش روسيه است.

 

 ليبي هم همين كار را كرد. ۲۰۰۳ حالا آن بحث سلاح‌های متعارف، بحث موشكي خودش را، موشك‌هاي بالاي سيصد كيلومتر خودش را همين طرحي كه به ما هم دارند پيشنهاد می‌دهند! آن را واگذار كرد. بحث سلاح‌هاي غیرمتعارف و تحقيقات اتمي هم كه داشت سانترفيوژها و حالا ذخاير تسليحات شيميايي خودش را هم واگذار كرد. هشت سال بعد به او حمله نظامي شد و الآن بعد از حول‌وحوش چهارده سال بر اساس حالا آن ايندكس‌هاي صلح جهاني يكي از خطرناك‌ترين كشورهاي جهان است! و پر از جنگ داخلي! پر از گروه‌هاي ریزودرشت نظامي كه با هم درگير هستند! ليبي يك زماني ثروتمندترين كشور قاره آفريقا بود و الآن به يكي از ناامن‌ترين كشورهاي جهان تبديل شده است.

 

پس وقتی‌که مي‌گوييم بودجه نظامي، بايد بودجه نظامي ايران افزايش پيدا كند اتفاقاً بخشي از آن بايد روي همين بحث باشد. بله چيز قشنگي نيست. بحث استفاده هم حتماً مطرح نيست. چون حالا بحث بيولوژيك و شيميايي با سلاح هسته‌ای كاملاً متفاوت است. ولي براي پدافند كردن شما بايد حتماً بودجه‌ای داشته باشيد و در اين زمينه براي خودت آمادگي داشته باشي.

 

دوگانه اقتصاد-امنیت

نكته بعدي هم روي همان بحث دوگانه‌ای كه راه انداخته‌اند اول اقتصاد بعد امنيت، يا بالعكس، اتفاقاً يك درهم تنيدگي در تاريخ كشورهايي كه هر دو مسير را به موازات هم پيش بردند ديده مي‌شود. كره جنوبي در دهه ۱۹۶۰ يكي از فقيرترين كشورهاي دنيا بود بعد از آن درگيري‌هايي كه با كره شمالي داشت و بعد از جنگ دو كره، الآن اقتصاد يازدهم دنياست و 1/3 GDP همين اقتصادش را اختصاص به بودجه نظامي خودش داده است. اگر درست خاطرم باشد حدوداً ۲۹ يا ۳۰ ميليارد دلار! كره جنوبي، كه حالا ابعاد فيزيكي آن را هم نگاه بكنيد و جديداً هم كه دارد روي بحث زيردريايي پیشرفته‌ای كار مي‌كند كه بتواند ضربه متقابل عليه كره شمالي را سريع در آن دكترين خودشان انجام بدهند.

 

 سنگاپور، تايوان، جزيره تايوان كه حالا به خاك چين برمي‌گردد يا نه؟! رشد اقتصادي آن در سال ۲۰۲۴ حدود 8/5 بود! رشد اقتصادي آن از چين هم بيشتر بود! همين تايوان 1/3 درصد همين GDP خودش را به بودجه نظامي اختصاص داده است. خريدهاي تسليحاتي سنگيني از آمريكا حتي در دوره بايدن انجام داد!

 

 پس مي‌بينيد این‌ها اقتصادهايي هستند كه قوي بودند و هم‌زمان روي بحث، چون شما نمي‌توانيد یک‌شبه و به‌یک‌باره بياييد اقتصادتان را درست بكنيد و بعد بگوييد امروز ۲۰۲۵ اقتصاد من درست شد من سريع بروم ارتشم را درست كنم! اصلاً چنين چيزي اتفاق نمي‌تواند بيفتد. شما يك بستر نظامي نياز داريد كه آن f35, f15 كه از آمريكا می‌خری به آنجا بيايد. شما يك بستر اقتصادي نياز داريد مثل ژاپن، مثل صنايع سنگين ميتسوبيشي ژاپن كه آن بيايد براي تو حتي قطعات زيردريايي توليد بكند. حتي زیردریایی‌های تو را توليد بكند. حتي بيايد صادرات تسليحات به كشورهاي ديگر داشته باشد. اين بايد در يك بستر نظامي و اقتصادي با هم باشد.

 

 پس اين در هم تنيدگي یک‌جورهایی آدم را ياد آن بحث دوگانه ميدان و ديپلماسي مي‌اندازد كه دوگانه‌ای بسيار احمقانه‌ است! از اين دوگانه‌های احمقانه ما متأسفانه در اين كشور زياد داريم و براي همين هم فكر نمي‌كنم كه آن دوستان از سر خيرخواهي معتقد باشند كه بايد اين بحث خلع سلاح يا كاهش بودجه نظامي را انجام بدهيم؛ چون در پاسخ به سؤال شما، درواقع پاسخ صحبت شما كه گفتيد تهديد را تو از بين ببر تا من سلاحم را روي زمين بگذارم حضرات مي‌گويند كه مذاكره كنيد ديگر! شما چرا دنبال تنش‌آفرینی هستيد؟! من تهديد را با مذاكره رفع مي‌كنم! ولي خب حضرات يادشان نيست همين در مورد اوكراين تضمين آمريكا و انگليس پشت سرش بود! در مورد حتي افغانستان كه ارتش افغانستان بعد از آن خروج آمریکایی‌ها در 2021 از هم پاشيد چرا از هم پاشيد؟ چون آمريكا تضمين داده بود كه من از تو حمايت تسليحاتي، لجستیکی و مالي می‌کنم و بعد كه بايدن آمد، البته اين قضيه هم از زمان 2020 زمان ترامپ شروع شد. ترامپ مذاكره با طالبان كرد و قول خروج دارد و بايدن آمد آن خروج را انجام داد ارتش افغانستان كه وابسته بود و قول آمريكا را هم داشت ظرف چند هفته از هم پاشيد و طالبان بدون کوچک‌ترین مقاومتي وارد شد!

 

پس اينكه در پاسخ به حرف شما می‌گویند برويم مذاكره كنيم، قول بگيريم و فلان! هيچ وقت تضمين‌هايي كه از سمت غرب داده شده است عملي نشده است! ما خودمان دو تا از این‌ها را واضح ديديم. همين قضيه اسنپ بك قرار نبود اجرايي بشود. هرچند دوستان ده سال معتقد بودند اسنپ بك وجود ندارد! حالا اين مطالبي بود كه به ذهن من رسيد.

 

پالس ضعف و دام جنگ

ببينيد همان جمله‌ای كه گفتيد متأسفانه پالس‌های وحشتناكي از سمت دولت آقاي پزشكيان و شخص عراقچي و حتي نه‌فقط دولت در حوزه نظامي هم ما داريم پالس‌های وحشتناكي را به آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها می‌دهیم! مثلاً آخرين نمونه آقاي عراقچي صحبتي داشتند و گفته‌اند كه بله ما چند بار آماده مذاكره مستقيم با ويتكاف بوديم حالا منتظر پاسخ هستيم!

 

اين تكه را داشته باشيد مذاكره مستقيم بعد از بمباران تأسيسات اتمي ايران توسط آمريكا، من اسرائیلی‌ها را كنار می‌گذارم؛ چون می‌خواهیم با آمریکایی‌ها مذاكره كنيم. چه چيزي داري به آمريكا یاد می‌دهی؟ اينكه من يك زماني نمی‌خواستم با تو مستقيم مذاكره كنم. در مورد قضيه غنی‌سازی هم با تو مشكل داشتم كه آن اتفاقات افتاد. توي آمريكا من را بمباران كردي تأسيسات اتمي من را زدي و من به جاي اينكه از مذاكرات خارج بشوم آمدم می‌گویم كه بيا من اصلاً با خود تو آقاي ويتكاف مستقيم مذاكره كنم!

 

درواقع داري به آمریکایی‌ها ياد می‌دهی كه هر موقع با ايران به مشكل خوردي يك اقدام نظامي عليه او انجام بدهي خودش عقب‌نشینی می‌کند! نياز نيست وقت خودت را در مذاكرات تلف بكني! و اين پالس وحشتناكي است! اين پالس وحشتناكي است كه حتي در حوزه نظامي هم داريم همين پالس را می‌دهیم و نتيجه آن ترور سید حسن نصرالله شد كه اين بحث تأخير عمليات وعده صادق 2 بود. اسماعيل هنيه ترور شده و ايران می‌خواهد پاسخ بدهد مدام امروز فردا! امروز فردا! و بعد اسرائيل وقتي می‌بیند كه ايران حتي حاضر نيست به يك حمله حالا غیررسمی به خاك خودش پاسخ بدهد پس پالس ضعف را از ايران می‌گیرد! پس دست پيش می‌گیرد و تمام مهره‌های ديگر ايران را هم می‌زند!

 

پس می‌بینیم كه در تمام حداقل اين دو سال بحث سوريه را هم بخواهيم نگاه كنيم می‌رود از سال 2016، 2017، ولي می‌گوییم در همين دو سال ايران هر موقع پالس ضعف و عقب‌نشینی داده است در قالب اينكه با اسم‌های زيبايي هم اين كار را می‌کرد! بحث تله جنگ كه در بحث سوريه حداقل بعد از اينكه جنگ غزه شروع شد آن حملاتي كه اسرائيل به ايران می‌کرد و به مواضع مرتبط با ايران می‌کرد و سرداران ايراني سردار موسوي، سردار اميدزاده شهيد می‌شدند در همين بستر بود كه اسرائيل می‌خواهد ما را وارد تله جنگ بكند كه آمريكا به ما حمله كند!درصورتی‌که ديديم كاملاً برعكس است.

 

اتفاقاً اسرائيل، حالا ان‌شاءالله كه آن دوستان به ‌اشتباه این‌طور مطرح می‌کردند همان حرف اسرائيل را می‌زدند و جلوي ايران را گرفتند و اين پالس به اسرائيل داده شد كه حتي اگر به من ضربه هم بزني، به فرمانده‌ها نظامي من، من واكنش خاصي نشان نمی‌دهم كه قضيه كنسولگري پيش آمد! و همه این‌ها يك زنجیره‌ای شد كه جنگ دوازده‌روزه شكل گرفت!

 

 مجموعه‌ای از پالس‌ها و متأسفانه مثال آخرش را عرض كردم بعد از اين جنگ هم هنوز داريم اين پالس را می‌دهیم! و به نظر من حمله بعدي بسيار وحشتناک‌تر می‌تواند باشد من بعد نظامي آن را عرض می‌کنم. بسيار گسترده‌تر می‌تواند باشد چون فكر نمی‌کنم اين دفعه مجري اسرائيل باشد! من معتقد هستم اين دفعه مجري می‌تواند آمريكا باشد!

 

محدودسازی در تصمیم گیری سیاسی

پس اين پالس‌های ضعف بايد متوقف شود و اين نگراني كه اگر ما اين كار را بكنيم مثلاً در سوريه به اسرائیل پاسخ می‌دادیم يا مثلاً دست حزب‌الله را بازتر بگذاريم كه عليه اسرائيل اقدام بكنند اين سبب می‌شود كه به قولي اسرائيل جری‌تر بشود كاملاً برعكس است.

 اتفاقاً همین محدودسازي حزب‌الله باعث شد كه آن بلا برايش اتفاق بيفتد! كه خود سید حسن هم به اين محدودسازي دارد اعتراف می‌کند. در آن سخنراني كه بعد از عمليات اربعين در انتقام ترور اسماعيل هنيه داشت اين موضوع را اعلام می‌کند كه برادران ايراني ما حالا زياد مايل نبودند كه اتفاق خيلي خاصي باشد! كتائب حزب‌الله عراق هم در بيانيه رسمي خودش همين را ايراد می‌کند كه می‌گوید جمهوري اسلامي مانع بعضي از اقدامات من عليه آمريكايي شد.

 

چرا مانع شد؟ چون نگران بودند كه مثلاً اسرائيل به ما حمله مستقيم بكند! پاسخ بدهد! پس اين كار را نكنيم! محدودسازي انجام بدهيم تا اين اتفاق‌ها نيفتد. درصورتی‌که كاملاً برعكس عمل كرد! آن اتفاق افتاد. حمله انجام شد. ترورها انجام شد. بمباران‌ها انجام شد چون ما محدودسازي كرديم. چون پالس ضعف داديم.

 

پس اين وضعيت را كه حالا اسمش را هر چه می‌خواهید می‌توانید بگذاريد صبر استراتژيك يا تله جنگ يا هر چيز ديگري مثل اين، اين بايد كاملاً و فوري متوقف شود. چون الآن بحث‌های دريايي آن هم دارد شروع می‌شود. آن نفت‌کش متعلق به ايران، نفت‌کش فالكون كه در درياي سرخ به نوعي گرفتار تير غيب شد اين دقيقاً همان اتفاقي است كه از سال 2019 تا سال 2024، آخرهاي 2024 اتفاق افتاد! اين نبرد دريايي كه بين ايران و اسرائيل حالا در منطقه خاورميانه خاكستري داشت اتفاق می‌افتاد و رد پايي نبود. هر جا ايران عقب كشيد حملات اسرائيل مخفيانه، به نفت‌کش‌های ما افزايش پيدا كرد و هر موقع ما پا پيش گذاشتيم و حمله كرديم اسرائيل عقب كشيد.

 

با صحبت‌های شما كاملاً موافق هستم. ولي معتقد هستم كه علاوه بر این‌ها آن بحث شجاعت، حالا يك جاهايي هم اشاره كرديد آن بحث درك داشتن اين خيلي مهم است كه آن اشاره‌ای كه به صحبت رهبري در مورد سوريه كرديد كه ده، دوازده روز گذشت و ايران نمي‌دانست بايد چه كار بكند؟! چه شد؟! و متأسفانه نشان مي‌داد هيچ پيش‌بيني هم در مورد اين نشده بود كه اگر شده بود چهار هزار نيروي ما آنجا در محاصره نمي‌افتادند كه از روسيه بخواهند كه این‌ها را خارج كند! يعني هيچ پیش‌بینی نبوده است! اين يعني اينكه هيچ دركي يا هيچ ديدگاهي حضرات در مورد وضع منطقه جز آن چيزي كه در كارتابل‌هاي آن‌ها مي‌آمد يا آن تحليل‌هايي كه در آن رسانه‌هاي داخلي آن‌ها بوده است گوش نداده‌اند و نخوانده‌اند!

 

 و اين به نظر من يك معضل است اين را بارها گفته‌ام كه بزرگان در حوزه سياسي و نظامي و امنيتي شعارهاي خودشان را باور كرده‌اند! چون من معتقد هستم پروپاگاندا نياز است. هر كشور در پروپاگاندا انجام مي‌دهد. شعار مي‌دهد روسيه، چين، آمريكا، حالا رژيم اسرائيل.

همه این‌ها نشان مي‌دهد كه متأسفانه در سطح بالايي از مسئولين ما، حوزه سياسي نظامي امنيتي شعارهاي خودمان را كه بايد دشمن باور بكند خودمان باور کرده‌ایم. ديدگاه درستي هم ندارم و اين حضرات محاصره شده‌اند همان چيزي كه رهبري هم يك جورهايي به آن اشاره كرد. توسط تعداد زيادي تحليلگر نادان محاصره شده‌اند! عين عباراتي است كه خود رهبري استفاده كرد فكر كنم اينجا جاي آن باشد و آن‌ها هم خوب بلد هستند چون مي‌دانند كه از من تعريف بكنيد اينجا هميشه كنار من جاي داري! و این‌ها اين را خوب فهمیده‌اند و متأسفانه يك جريان همرفتي از عدم اطلاع، خود گول زدن از طريق باور شعارها و از طريق حالا تحليل‌هاي حالا به قولي سردار پسندي كه به آن‌ها مي‌رسد متأسفانه اين وضعيت به وجود می‌آید!

 

پس علاوه بر آن بحث شجاعت كه قطعاً نياز است و دوست عزيزمان هم مثال خوبي هم زدند بحث نتانياهو، بعضاً تصميماتي را گرفت كه حتي تحليلگرهاي خود اسرائيل معتقد بودند بعد از اين تصميم اسرائيل از روي مي‌رود! ولي همان بحث شجاعت را داشت. آن شجاعت هم از درك درستي داشت كه حداقل نسبت ايران داشت. ايران را به عنوان، كل محور مقاومت را هم ذيل آن بياوريد متوجه شده بود در ايران چه اتفاقاتي دارد مي‌افتد و چطور مي‌شود به ايران فشار آورد و از طريق اين فشارها ايران عقب‌نشینی بكند. درنتیجه جبهه مقاومت هم عقب‌نشینی بكند.

 

براي همين درك و تحليل درست، حتي اگر آن اطلاعات و آن تحليل نشان بدهد كه ما در موقعيت ضعف هستيم. شما ضعف امروزت را بفهمي و آن را جبران بكني فردا پيروز مي‌شوي؛ ولي اگر ضعف امروزت را نفهمي فردا دوباره شكست مي‌خوري! اين چرخه‌اي است كه قطعاً بايد جلوي آن گرفته شود.

تاریخ انتشار: 1404/08/13

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil