رسانه فکرت | مجتبی عباسی، نویسنده حوزوی


عرفی‌گروی پدیده‌ای انسانی است و فرآیند آن قدمتی بسان اندیشه بشر دارد که در دوره‌های مختلف تاریخی معانی متفاوتی به خود دیده است: شدر دوره یونان باستان و روم به معنای دنیا گرائی و انسان عرف گرا در ارتباط با شئ و طبیعت، در قرون وسطی به معنای جدائی دیانت از سیاست و در دوره مدرن، خود بنیاد بودن انسان در مقابل خدا معنا پیدا کرده است و امروزه شاخصه‌های سکولاریسم یا عرفی گرایی از آموزه‌های اعتقادی گرفته تا شیوه‌های تربیتی، در ابعاد مختلف زندگی بشر غربی، حضوری پررنگ دارد.


دین مبین اسلام به واسطه نظام ساختاری کامل، اساسا ظهور چنین پدیده‌ای را در ارکان خود پذیرا نیست؛ اما ورود اندیشه‌های غلط و وارداتی در میان مسلمین، تاریخ اسلام را نیز از این رهیافت بی‌بهره نگذاشت و در این میان، دوره پس از پیامبر اکرم (ص) را می‌توان دوره بروز و ظهور عرفی‌گرایی در جهان اسلام دانست.


آغاز عرفی‌گرایی در اسلام به سقیفه بنی‌ساعده برمی‌گردد که عده‌ای از اکابر مسلمانان پس از رحلت نبی مکرم اسلام (ص) گرد هم آمدند تا با نظریه‌های گوناگون، تکلیف حکمرانی پس از ایشان را مشخص کنند.


حال آنکه تعامل نظریه و عمل از ملزومات مکتب شیعه است و در راستای ارتباط و استمرار نظر و عمل با مبانی اسلام ناب، دستگاه فکری توحیدی بر مبنای وحی و امامت بنا شده است، بدین سبب تشیع همواره در طول تاریخ برای خلافت، قیام، جهاد، صلح، مبارزه و برای تشکیل حکومت و ایستادگی در برابر استکبار و طواغیت، مبانی و تئوری ثابت و در عین حال اجتهاد روزآمد بر اساس زمان و مکان داشته است.


نظریه مشهور شیعه بر آن است که آموزه‌های اسلامی به همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان در هر زمانی نظر دارند و نیازمندی‌های او را پاسخ می‌گویند و با گذشت زمان محتاج آن نیستند که چیزی بر آنها افزوده شود. [مجموعه آثار، ج ۳، ص ۱۹۰]


در دنیا پیرامون تقدم و تأخر نظر و عمل، گرایش‌های مختلفی وجود دارد؛ اما رابطه تعاملی یا تقدم نظریه بر عمل، معقول‌ترین راه است و انتظار این است که ابتدا نظریه پردازی صورت گرفته و سپس مطابق با الگوی ارائه شده عمل شود؛ اما گاهی مسأله به صورت دیگری است و برای توجیه، تصحیح یا تبیین عمل انجام شده، تئوری‌سازی و اندیشه‌ورزی صورت می‌گیرد؛ چنان که آغاز پیدایش این نوع نظریه‌پردازی در اسلام با کنار نهادن دستور رسول خدا (ص) شروع شد.


در حال حاضر نیز نگاه تک بعدی به انسان و جهان هستی، غفلت از مبدأ، بی‌فرجام‌ی، انسان محوری، لذت‌گرایی و خوش‌باشی، پاشنه آشیل دنیای مدرن و خلأ تئوریک آن محسوب می‌شود؛ بنیادهای مادی، عرفی‌گرایی و ساختار سکولاریستی، بنیان نظریه‌پردازی در مکاتب فلسفی غرب را تشکیل می‌دهد.


امروزه سکولاریسم با اتکا به «راسیونالیسم» (عقل‌گرایی یا خِرَدگرایی) هیچ مرجعی را به جز عقل محدود بشری برای داوری در باب ادعاهای اخلاقی و حقوقی به رسمیت نمی‌شناسد؛ بدین سبب عامل اصلی و مشترک سقوط انسان‌ها، تک بعدی نگری، انسان محوری، رویکرد فروکاهشی به دین، اخلاق و ارزش‌های انسانی و غفلت از ابعاد مختلف هویت انسانی است.

 

تاریخ انتشار: 1401/09/22

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil