رسانه فکرت | مهدی جبرائیلی تبریزی

 

«آینده»، کلید واژه، مفهوم و انگاره‌ای است که اندیشه و تأمل درباره آن، برای همگان جاذب است. دلیل این مسأله، دغدغه انسان نسبت به آینده و سرنوشت خود از یک طرف و ابهام‌آمیز بودن آن از دیگر سوء است. این دغدغه همه ساحات حیات انسان در ابعاد فردی و اجتماعی را شامل می‌شود.


ادیان آسمانی هم نسبت به این موضوع موضع جدی، واقع‌گرایانه و توحیدی اتخاذ کرده‌اند. اسلام آینده بشریت را امیدوارانه ترسیم کرده و به حاکمیت الهی عدالت‌محور بشارت داده است و هر حرکت و سیری بر مبنای اندیشه توحیدی و در جهت اهداف شریعت اسلامی باشد، مشمول آن وعده الهی خواهد بود. انقلاب اسلامی که با الهام از آموزه‌های اسلامی و با رهبری فقیهی جامع‌الشرایط ظهور پیدا کرده است، مشمول آن قاعده و اصل توحیدی خواهد بود.


بر مبنای «فلسفه الهی تاریخ» جهان رو به تکامل است و حرکت کلی آن همواره سیر تکاملی را طی کرده است. یعنی همه عالم به مبدأ و منشأ خود نائل می‌شوند: «انّا لله و انّا الیه راجعون». البته این سخن به‌معنای عدم فراز و نشیب در بستر تاریخی نیست. بلکه طبق مبانی و اصول فلسفه الهی تاریخ، همان نشیب‌ها به مثابه پله‌ای برای مرتبه بالاتر و والاتر تکامل تلقی می‌شوند.


در «فلسفه الهی تاریخ»، ابتدا قوانین حاکم بر عالم و جامعه بشری با مدد آموزه‌های دینی کشف و سپس کیفیت تحقق آنها در جهان به‌صورت کلان تبیین می‌شود و این نقطه تفاوت آن با «علم تاریخ» است.


شهید مطهری می‌نویسد: «تفسیر الهی تاریخ یک نظریه علمی و نظریه بسیار دقیقی است... و آن این است که انسان و جامعه انسان در ارتباطش با کل جهان این‌چنین نیست که یک حالت مجزا و منفردی داشته‌باشد. اگر بشر در جهت کمال و صلاح و تقوی گام بردارد، روشی هماهنگ با جهان دارد و جهان عکس‌العمل موافق با او دارد. یعنی جهان او را تأیید می‌کند و ضامن بقایش می‌شود «وَ لَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ». (اعراف / ۹۶). و اگر برعکس حرکت کند ناچار طبیعت او را از بین خواهد برد و اتفاقاً سازنده‌ترین بینش‌ها همین است».


از این منظر انقلاب اسلامی به‌سمت قله‌های تکامل سیر می‌کند. چرا که براساس سنت الهی حق پیروز خواهد شد: «یُریدُاللهُ أن یُحِقَ الحَقَّ بِکَلِماتِهِ وی قطع دابِرَالکافرین» (انفال /۷) و «لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْکَرِهَ الْمُجْرِمُونَ» (انفال / ۸). پس پیروزی جریان حق و شکست جریان باطل در این عالم جزو سنن قطعی الهی است.


قرآن هدایت الهی را شامل حال مجاهدان راه حق بیان می‌کند: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ» (عنکبوت / ۶۹). این معیت، معیّت تشریفی الهی با محسنین است. یعنی اگر انسان جزء محسنین بود، خدا همواره در کنار او خواهد بود. وقتی انسان مؤمن و بنده‌خدا شد و معیت الهی شامل حالش شد، شیطان (انس و جن) بر او سلطه‌ای ندارد: «إنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ» (حجر / ۴۲).


انقلاب اسلامی مصداق بارز جهاد در راه خدا و اعتلای کلمه توحید است و مشمول این سنت الهی خواهد بود.


از سوی دیگر قرآن به سنت استیصال و ریشه‌کن شدن کافران اشاره می‌کند: «وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُوا فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا» (اسراء / ۱۶). یعنی اگر برخی از جوامع با وجود اتمام‌حجت، امهال قبل از عذاب و هدایت الهی به ضدیت با فطرت الهی برخاستند، گرفتار عذاب الهی هلاکت خواهند شد.


قرآن باطل را از بین رفتنی بیان می‌کند: «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً». و بگو حق فرا رسید و باطل مضمحل و نابود شد و باطل نابود شدنی است. (اسراء / 81).


«بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ» (انبیاء / 18).


چون حق توأم با واقعیت، صدق، درستی، دارای عمق و ریشه، هماهنگ با قوانین خلقت، به اثبات، سودمند و از جانب خدا و تأییدات اوست، باقی می‌ماند و چون باطل امری موهوم، ساختگی، بی‌ریشه، میان‌تهی، بی‌فایده، ناهماهنگ با آفرینش، بی‌ثبات و شیطانی است، از بین رفتنی است.


حاکمیت الهی به‌وسیله صالحین در نهایت امر از سنت‌های قطعی الهی است. آنان که در طول تاریخ از حق و حقوق خویش محروم شده‌اند: «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِین‌».(قصص/5).


کلمه «نرید» با اینکه مضارع است و معنای «می‌خواهیم» را می‌دهد، اما چون در حکایت حال گذشته استعمال شده معنای «خواستیم» را افاده می‌کند. (ترجمه المیزان، ج‌16، ص 9). یعنی این امر قطعیت دارد.


امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) در ذیل آیه کریمه می‌فرمایند: «لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْیَا عَلَیْنَا بَعْدَ شما سها عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَی وَلَدِهَا». دنیا همچون شتر بدخویی است که بعد از چموشی به ما روی می‌آورد و همچون شتری است که دوشنده شیر را گاز می‌گیرد تا شیر را برای فرزندش نگهداری کند. (نهج‌البلاغه، صبحی صالح؛ ص 506).


انقلاب اسلامی با هدف احیا و اعتلای شریعت الهی اسلام ظهور و بروز کرده و با طرح حیات معنوی و باطنی برای بشریت و ارائه مدل دقیق و کارآمد حکومت اسلامی در پاسخ‌گویی به نیازهای همه جانبه انسان، عملاً حیات تک‌ساحتی و تک‌بعدی غرب را به چالش کشید. سیری که به صیرورت جهان‌شمولی و مانایی آن منجر خواهد شد و مقدمه تحقق آن وعده الهی است.

تاریخ انتشار: 1401/11/21

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil