ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
به گزارش فکرت، حجج اسلام محمد متقیان و جواد کاوندی، پژوهشگران سیاسی حوزه علمیه قم و دکتر علیرضا داودی، مجری کارشناس، در دومین برنامه عصر پرسش که در مؤسسه شناخت قم برگزار شد، به واکاوی نسبت میان دولت مدرن و دولت اسلامی با تأکید بر آسیبشناسی انقلاب مشروطه پرداختند.
کاوندی به جریان مشروطه در تاریخ ایران اشاره و بیان کرد: باید از این تجربه تاریخی برای حل مسأله خودمان در حال حاضر کمک گرفته و دو نظام سیاسی آن دوران، که از طرف فقها به آن پرداخته شده؛ مورد بررسی قرار بگیرد که شامل نظام سیاسی مرحوم نائینی و الگوی شیخ فضلالله نوری است.
متقیان نیز با بیان این سؤال که آیا در موقوف دولتسازی میتوان از مشروطه الگو گرفت یا نه گفت: چون ما در موقعیت حصول قدرت هستیم و نظر ایشان مبتنی بر اقتضای زمانه است؛ نمیتوان از مشروطه و راهکار مرحوم نائینی استفاده کرد.
عضو گروه فقه سیاسی مرکز فقهی ائمه اطهار افزود: مرحوم نائینی مبتنی بر ولایت عامه فقیه، مجلس را بازوان تقنیننی فقیه میداند و وقتی فقیه برای اداره حکومت نیاز به قانون دارد؛ قانونگذاری و اجرای آن را واگذار به افرادی میکند که ایادی فقیه محسوب میشوند.
کاوندی در ادامه ابراز کرد: در تجربه تلخ مشروطه نه نظریه مرحوم میرزای نائینی و نه اصل تراز شیخ محقق نمیشود و علت آن این است که سرمایه ما بیش از این بود و استفاده نشد و در نسبت الگوی شیخ فضلالله و میرزای نائینی بیشتر باید از این مقطع عبرت گرفت تا الگو!
دانشپژوه رشته جامعهشناسی سیاسی عنوان کرد: شورای نگهبان مطلوب ما نیست چون در شرایط انفعال شکل گرفته است و نظام سیاسی سنتی مدرن امروزه که امروزه شکل گرفته هیچ نسبتی با اسلام ندارد. و شورای نگهبان هیچ نقشی در قانونگذاری ایجابی ندارد و فقط میتواند قانونی که خلاف اسلام هست را رد کند در حالیکه ما انباشت بسیاری از مسائل اسلامی هستیم که وارد فرایند قانونگذاری نمیشود.
وی با اشاره به صحبت شهید مطهری(ره) در مورد تجربه صد سال اخیر نهضتهای اسلامی به رهبری روحانیت عنوان کرد: روحانیت تا لحظه پیروزی پیش رفته اما بعد از آن حرف ایجابی نداشته و حتی در مشروطه نیز الگوی عملی ارائه نکردند در حالیکه سرمایه و توان کار موجود بوده است.
کاوندی خاطرنشان کرد: الگوی شیخ فضلالله این بود که میخواست مجلسی را تحت مدیریت در بیاورد که شاه را مدیریت میکرد و در واقع بنا بود کل نظام سیاسی مدیریت شود. حال این سؤال مطرح میشود که چرا ما اجازه دادیم در آن مقطع شرایطی رقم بخورد که شورای نگهبانی بوجود بیاید که آن هم تحقق پیدا نمیکند.
متقیان در ادامه بحث گفت: طرح اولیه اسلامی آن زمان، عدالتخانه بود و فقیه با یکسری ظلمهایی مواجه میشود و مراجعه میکند به اندیشه دینی و ظرفیت فقهی خودش و به این ضرورت میرسد که یک عدالتخانه ای تشکیل شود که ضمانت اجرایی داشته باشد و شاه و رعیت در آن یکسان باشند. و در شلوغیهای سفارت انگلیس لفظ مشروطه به میان آمد که دست بزرگان و علما نبود و فتنه انگلیس ماجرا را هدایت کرد.
عضو گروه فقه سیاست مرکز فقهی ائمه اطهار تصریح کرد: تقنین جایی صورت میگیرد که سیاستهای کلان به صحنه عینیت نزدیک شود و نیاز هست شرایط خوب درک شود و وضعیت زمانه در نظر گرفته شود و ولی فقیه در این موضوعات متکثر هیچ خواستهای برای تقنین این قوانین ندارد و ناچار به واگذاری است و نمایندگان مردم در تشخیص موضوعات استقلال دارند و در نهایت فقیه وظیفه تقنین دارد و این مساله را واگذار میکند به نمایندگان که استقلال در قانونگذاری دارند.
کاوندی تاکید کرد: تلاش میزای نائینی و رنج شیخ فضلالله اثری نداشت چون میرزا همه سرمایه و تراث فقهش به امضای شرایط ختم شد و حوزه علمیه نحف از هم پاشید و علت آن مشروطه بود. اما این الگو هم به ذهن علما رسید و هم میشد اجرا کرد و امروز اگر نمیتوانیم دولت سازی کنیم دقیقا مبتلا به همان مشکل هستیم.
دانشپژوه رشته جامعهشناسی در ادامه بیان کرد: در مشروطه سه جریان وجود داشت، سلطنت که تحت نفوذ روسیه بود، علما و روشنفکران که قدرت اجتماعی نداشتند. و از مشروطه به این طرف و از وقتی علنا از مهاجرت کبری به تهران باز میگردند تاریخ ایران است. برای انقلاب کردن، نیاز به مردم و روحانیت است ولی مردم تحت تاثیر جماعت انگلیس واقع میشوند و باید این مساله آسیبشناسی شود.
وی در خصوص نقطه آسیب بیان کرد: مقید کردن سلطنت و قدرت به اراده جامعه دینی ایران که نماد آن علما است اگر امکانپذیر نمیشد شیخ فضلالله نمیتوانست حرف خود را به کرسی بنشاند و در حالیکه مرد ترور شده میدان، باز توانست اینکار را انجام دهد.کاوندی با اشاره به اینکه شیخ فضلالله در فرایند مشروطه مواضع مختلفی دارد بیان کرد: الگوی شیخ فضلالله از لحاظ حقوقی به کرسی مینشیند؛ اما حقیقتا از بین میرود چون در زمان خودش ارائه نشده است وگرنه ما پیشرفت داشتیم.
متقیان در ادامه افزود: قدرتی در مشروطه برای فقها نماند چون منشق شدندو این تضعیف باعث شد که طرف مقابل به دلیل طرح ایجابی، قدرت و یکدستگی در داخل و خارج، غلبه کند و اینجا بود که از مشروطه به فتنه تعبیر میشود و باید طوری برنامهریزی صورت بگیرد که آسیب کمتری ایجاد کند.
کاوندی نیز در جمعبندی بیان کرد: در نگاه انتقادی به تاریخ، امام خمینی(ره) میفرمایند: در چند نمونه تاریخی سابق میشد سلطنت را از بین برد. مرحوم امام در مقابل استکبار ایستاد و میرزای شیرازی در برابر استعمار و با ناصرالدینشاه کاری نداشت؛ اما در مشروطه با استبداد کار دارند و در مقابل استعمار بیتفاوت هستند و برای همین ضربه میخورند اما امام با استکبار میجنگد که آمریکا قله آن میشود و شاه میشو عمله او و امام به هیچ وجه در این بنیان فکری امکان در پازل قرار گرفته شدن را به مخالف مجال نمیدهد.
پژوهشگر جامعه شناسی سیاسی همچنین گفت: تاریخ انقلاب مشروطه ابزار عبرت است چرا که به وضوح دیدیم که اختلاف و افتراق بین علما و عدم پافشاری روی اصول در نهایت آسیب جدی به مسیر حق میزند.
گزارشگر: محبوبه حقیقت
تاریخ انتشار: 1402/09/21
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.