ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
رسانه فکرت | ابراهیم شریفی، استاد حوزه و دکتری فلسفه اخلاق
از زاویههای مختلف اجتماعی و سیاسی درباره «مشارکت در انتخابات» سخن و تحلیل به میان آمده است؛ ولی از منظر اخلاقی به واکاوی این موضوع نپرداختهاند. این نکته در پژوهشهای فارسی، بدیع و نو است، ولی در پژوهشهای انگلیسی کارهای درخوری صورت گرفته است. دائرهالمعارف استنفورد (از مجموعههای علمی، پژوهشی آنلاین) مقاله درخور توجهی را به قلم جیسون برنان (فیلسوف آمریکایی) با عنوان «الزام اخلاقی به رأی» منتشر کرده است(3).
اگر با این سؤال روبرو شدیم که آیا رأیدادن برای یک شهروند وظیفهای اخلاقی است؟ باید گفت که مکاتب مختلف درباره اخلاق هنجاری (بررسی افعال اختیاری از جهت نشاندارشدن آنها به صفات اخلاقی، مثل خوب و بد) متفاوت است. برخی مانند پیامدگرایان به پیامد رأیگیری کار دارند و در صورتی آن را اخلاقی میدانند که بتواند بر نتیجه انتخابات اثر بگذارد و سود و بهره بالایی را برای بیشترین افراد به دست آورد. اخلاق فضیلت رأیدادن را فضیلت ذاتی میداند که انجام دادن آن قدم برداشتن در مسیر سعادت است. خودگرایان رأیدهی را راهی برای بیان خود و رساندن سود به خود ترسیم میکنند. وظیفهگرایی کانتی رأیگیری را برخاسته از احساس تعهد و وظیفه اخلاقی میدانند یا برای کسب لذتی که لذتگراهای اخلاقی بر آن باور دارند.
مراکز تحقیقاتی اخلاق کاربردی، موضوع را در خود رأیدادن منحصر نکردهاند؛ بلکه مسئولیت اخلاقی را بر دوش رأیدهندگان میگذارند که برای شناسایی و رأیدادن به نامزدها درست عمل کنند. منشورهایی را نیز برای چگونگی این انتخابها در اختیار مردم میگذراند تا مقهور و مسحور فنهای انتخاباتی نامزدها نشوند و بتوانند وعدههای آنان را ارزیابی کنند.
رأیدادن به باور محققانی همچون جیسون برنان(2)، راه اصلی تأثیرگذاری شهروندان بر کیفیت دولتها و مراکز قدرت است. چگونگی رأیدادن افراد میتواند به مردم کمک کند یا به آنها آسیب برساند؛ برای مثال اگر نتایج انتخابات به یک دولت ناکارآمد و بد بینجامد به ضرر مدرسه هم خواهد بود. شهروندان وظیفه اخلاقی دارند که «رأی خوب» بدهند و به چیزی رأی بدهند که خیر عمومی را ترویج میکند و از رنج مردم بکاهد.
اکثر فیلسوفان اخلاق و سیاست بر این باورند که شهروندان وظیفهدارند رأی بدهند؛ حتی زمانی که بهدرستی معتقدند شانس پیروزی برای حزب یا نامزد آنان وجود ندارد؛ همین باعث شده که اکثر مردم تصور کنند وظیفه رأیدادن یعنی حضور در رأیگیری؛ حتی بهاندازه انداختن یک رأی سفید در صندوق آرا.(3) بسیاری از استدلالهای رایج بر تکلیف رأیدهی بر این نکته تکیهدارند که هر رأی یعنی وظیفه محافظت از خود، وظیفه کمک به دیگران، ایجاد حکومت خوب و جلوگیری از فروپاشی دموکراسی و مردمسالاری.
بیربوهم، یک فیلسوف سیاسی است که معتقد است که شهروندان وظیفهدارند برای جلوگیری از همدستی با بیعدالتیها باید رأی دهند. در این دیدگاه نمایندگان به نام شهروندان عمل میکنند؛ یعنی شهروندان نویسندگان جزئی قانون بهحساب میآیند؛ حتی زمانی که شهروندان رأی نمیدهند یا در دولت شرکت نمیکنند؛ بنابراین، شهروندانی که از رأیدادن خودداری میکنند، در اجازه دادن به نمایندگان خود برای ارتکاب بیعدالتی شریکاند. چنین نظریهای یعنی شهروندان نهتنها وظیفهدارند رأی بدهند، رأی ممتنع هم نباید بدهند و باید به نامزدها و سیاستهایی رأی دهند که بیعدالتی را کاهش میدهد(4)؛ ازاینرو اگر قرار باشد همه در خانه بمانند و رأی ندهند؛ نتایج فاجعه باری پیش خواهد و چیزی که همه را بازخواست خواهد کرد «ارزشهای اخلاقی» است.
منابع:
1.مقاله « The Ethics and Rationality of Voting» در سایت دائره المعارف استنفورد به لینک زیر منتشر شده است. https://plato.stanford.edu/entries/voting/#MoraObliVote
2.جیسون برنان در مقاله « Introduction Voting as an Ethical Issue» که انتشارات دانشگاه پرینستون منتشر کرده است صص1-14
3.مقاله «رای دهنده تصمیم می گیرد»، نوشته جمعی از نویسندگان « 1954 The Voter Decides, Evanston, Ill: Row, Peterson, and Co :Campbell, A., G. Gurin and W.E. Miller»
4.مقاله «اخلاق دموکراسی» نوشته بیربوهم « Beerbohm, E., 2012, In Our Name: The Ethics of Democracy, Princeton: Princeton University Press»
تاریخ انتشار: 1402/11/07
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.